عجب عيدي بوده ;)نقل قول:
همين عيد رفته بوديم شمال ويلاي يكي از بچه ها مثلا" 3 -4 تا پسر 3-4 تا دختر
Printable View
عجب عيدي بوده ;)نقل قول:
همين عيد رفته بوديم شمال ويلاي يكي از بچه ها مثلا" 3 -4 تا پسر 3-4 تا دختر
نقل قول:
نوشته شده توسط navid_mansour
زرشــــك [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عمران از من سوتي بگيري [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه ها....بابا ما كه ديگه حق آب و گل داريم تو اين تاپيك چرا ديگه رفتيم تو باقاليا؟بي خيال.نقل قول:
نوشته شده توسط WooKMaN
فقط من جواب آخر رو بگم و خلاص.....
رامبد جون داداش...تو منو ميخواي ازت سوتي بگيرم. :laughing:
نويد..تو هم بشين سر جات,ازش سوتي گرفتم...ميدم تو تاپيك بزني(چه جنگي عليه من راه بيافته). :biggrin:
يا حق ;)
من كه ميدونم دستم به اين شهريار برسه چيكارش كنم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط Man Hunter
با سلام
سوتی پشت سر سوتی
خدمت شهریار گلم و همه بچه های تاپیک سوتی
آقا ما داشتیم از سر کار میومدیم ساعت 10 بود بابام اومده بود دنبالم
تو این فاصله تا از مغازه بیام دمه ماشین سریع زنگ زدم به رفیقم(منظور اینجا دختر می باشد)
مشغول صحبت بودیم
رسیدیم دمه ماشین به بابام گفتم بابا من میرونم_حالا من گواهینامه هم ندارما دقت کنید)
بابام گفت باشه
سوییچو داد دستم
منم نشتم تو ماشین همزمان با صحبت کردن بعد ماشینو روشن کردم بعدشم چراغارو
هر چی رو پدال کلاچ فشار دادم دیدم نمیشه
گفتم چشه
دیدم بابام داره می خنده گفت اخه خنگ خدا مگه کوری نمی بینی من قفل فرمون زدم
من شدم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه اومدیم خونه
گفتم بذار این سوتی رو اینجا بذارم تا اومدم بنویسم دوستم از اصفهان زنگ زد گفت براش پسورد تبیانو بفرستم منم گفتم باشه حالا این تبیانه جریان داره
گفتم که باشه من میگیرم برات اما تو زنگ بزن بهت بگم چی شد از همون جا هم برو تو نت ببین پسوردت اومده
یارو شد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفت اخه وقتی من دارم با تو صحبت میکنم چه جوری برم تو نت
دیدم به به شاهکار کردم امروز
خلاصه مشغول تایپ بودم که دیدم تلفن زنگ میزنه اوه اوه شماره مغازه هستش
گوشیرو برداشتم
دیدم پسره هست که تو مغازمون کار میکنه(یعنی داداش کوچیکش که کلب هم دوست دختر داره 14 سالشه فقط)
گفتم چی شده ؟
گفت کلید مغازه پیش تو هستش؟
دیدم اوخ اوخ کلید پیشمه چه ضایع شد
اونا تا 11 مغازه مونده بودن دنبال کلید میگشتن
اخر سر هم این نگهبان اومده بود می خواست قفل خودشو بده اینا درو ببندن
منم 11 ماشینو برداشتم رفتم کلید بدم بهش
رسیدم دمه مجتمع دیدم پلیس اونجاست
منم رفتم همچینی پیشش چون عجله داشتم
گاز دادم دیدم داره بدجور منو نگاه میکنه
شانس اوردم که ماسک زده بودم واسه همین بهم گیر نداد بعد رفتم دمه در دیدم بسته هست کل درهارو گشتم اخر سر هم دیدم هیچ کدوم باز نیست زنگ زدم بهش گفتم به نگهبان بگو بیاد درو قفل کنه
تا اینو گفتم گفت بابا در که قفله تو امروز چته قاطی کردی
خلاصه کلیدو دادیم بهش و اونا رو هم تا در خونه رسوندیم
هیچی ئیگه دمه در هونه هم سوسک بود منم دمپایی رو ورداشتم برم بکشمش دیدم که مرده حالا منون بگو کلی لگد مالش کردم که مثلا بمیره
بعد یادم افتاد اینو بابام کشته بود قبلا
ببینید عاشقی این مشکلاتو هم داره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شوخی بید
حالا کی عاشق شده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من هنوز دهنم بوی قرمه سبزی میده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اخه شام قرمه سبزی داشتیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تازه من شامم نخوردم اخه دهنم زخم شده به خاطر این قرصا
بچه ها دعا کنید زودتر حالم خوب شه دیگه قرص نخورم
دمه همتون گرم
سلام به علما و فضلای عزیز
اول دبیرستان که بودیم یه ناظم داشتیم که یه بند از انگشت کوچیکش قطع شده بود.
یه روز خیلی شلوغ کردم و کلی شنگول بودم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .یهو ناظم اومد تو و منو دید.
داد و بیداد کرد و گفت 4 نمره از انضباط تو کم میکنم و 4تا انگشتشو نشون داد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم بلند گفتم اینکه سه و هفتاد و پنجه(3.75)اقا.کلاس با صدای فجیع بچه ها
به لرزه دراومد.بعد از 10 ثانیه من با لگد از کلاس پرتاب شدم بیرون و انضباط 14 گرفتم.
اینم از شاه سوتی من. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خوش باشین [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سينا جان و آقا كاظم مرسي خيلي عالي بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام . .
دوستان امشب سوتی های باحالی نوشتید . .
سوتی آقا سینا که مثل یک داستان بود البته از ساعت 10 شب به بعد . .
سوتی آقا کاظم هم که فکر کنم آخر و عاقبتش اخراج از مدرسه بود . .!
مرسی دوستان عزیز
خدانگهدار . .
حميد جان اگه ازتون بخوام شما هم يه سوتي تعريف كنيد چي جواب ميديد ؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط hamid110