ایا ایرا به جام جهانی صعود می کند؟
پس از شکست در برابر عربستان به نظر شما ایا ایران به جام جهانی صعود می کند؟
زوج مایلی کهن و جلالی در یک قدمی تیم ملی
فدراسیون فوتبال برای انتخاب کردن جانشین علی دایی که دیروز از مربیگری تیم ملی برکنار شد برنامه می خواهد.
به گزارش شبکه ایران، برکناری علی دایی از مربیگری تیم ملی دیروز در حالی روی خروجی خبرگزاری ها می رفت که تا ساعت 15:30 دقیقه هیچ کس از صحتش اطمینان نداشت. حتی ساعت 15:49 دقیقه سایت شبکه خبر، خبر تکذیب برکناری دایی را از سوی فدراسیون فوتبال منتشر کرد. تا این که ساعت 17:02 آب پاکی روی دستان علی دایی ریخته شد و کفاشیان طی مصاحبه ای با شبکه خبر ضمن تشکر از زحمات دایی خبر برکناری او را تایید کرد و حتی خبر جالبی به مردم داد:«افشین قطبی یکی از گزینه های مربیگری تیم ملی است.»
بعدا مشخص شد قطبی تنها یکی از گزینه ها بوده است. صحبت با مربیانی نظیر محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی هم سر زبان ها افتاد. این طور که شنیده می شود فدراسیون اول سراغ امیر قلعه نویی رفته است. قلعه نویی هم برای قبول نشستن روی نیمکت مربیگری شروطی عنوان کرده که باعث شده مسئولان علاوه بر سرمربی استقلال گزینه هایشان را مطرح کنند. گفته می شود قلعه نویی از فدراسیون خواسته در صورت رساندن تیم ملی به افریقای جنوبی، در جام جهانی هم روی نیمکت بنشیند. علاوه بر این او قصد ندارد تا پایان لیگ قهرمانان آسیا _ که در صورت صعود استقلال از مرحله گروهی تا آذر ماه طول می کشد _ روی نیمکت آبی ها هم حضور داشته باشد. این در حالی است که فدراسیون اولا ترجیح می دهد در صورت صعود ایران به جام جهانی، مربی دیگری را با مطالعه کامل انتخاب کند و شرط قلعه نویی روند مذاکره را تا پایان پیش نبرد. این ها البته به شرطی است که شروط عنوان شده از سوی قلعه نویی صحت داشته باشد.
نفر دوم بعد از قلعه نویی قطبی بود. مردی که با به جای گذاشتن خاطره ای تلخ از پرسپولیس جدا شد. قطبی هم ماجرای جالبی دارد. او خوب به یاد دارد اواخر سال 1386 به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شده بود و حتی بین دو نیمه بازی پرسپولیس برابر مقاومت سپاسی از بازیکنانش خداحافظی کرده بود. اما فقط چند دقیقه طول کشید تا این علی دایی باشد که به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شود. همان موقع قطبی از رفتار فدراسیون و به ویژه کفاشیان به شدت ناراحت شد. تا جایی که مدت ها بعد در مصاحبه ای با تلوزیوین بی بی سی فارسی برای چندمین بار دلخوریش را مطرح کرد و به فدراسیون فوتبال به خاطر ضعف برابر اعمال نفوذ عوامل خارج از فدراسیون اعلام کرد. قطبی در مصاحبه با بی بی سی فارسی حرف های انتقادی دیگری راجع به سازمان تربیت بدنی و کلا اوضاع آشفته فوتبال ایران به زبان آورد تا وقتی دیروز اسم قطبی شنیده شد، عملا این تصور به وجود بیاید که نام او در لیست مغضوبین است و نمی تواند گزینه ای برای مربیگری تیم ملی باشد.
دست آخر هم نوبت رسید به محمد مایلی کهن، سرمربی کنونی سایپا که نتایج به نسبت خوبی هم از زمان عهده دار شدن هدایت این تیم کسب کرده است. مایلی کهن البته در مصاحبه هایش انتقاداتی از علی آبادی و سازمان تربیت بدنی کرده بود تا این شائبه که او با سازمان مشکل دارد و بعید است سازمان سراغ او برود. در ضمن مایلی کهن محبوبیت چندانی بین هواداران ندارد انتخاب او یک ریسک بزرگ محسوب می شود. غیر از این اریش روته مولر هم مشکل به وجود می آورد. این مدرس آلمانی برای حضور در کادر فنی تیم ملی با فدراسیون قرارداد دارد و از آنجا که اصولا مایلی کهن با مربی خارجی _ به خصوص اگر از نزدیکان علی دایی هم باشد _ مشکل دارد. از این رو در صورت انتخاب مایلی کهن، فدراسیون باید فکری برای قرارداد روته مولر هم بکند. مهم ترین عامل برای انتخاب او اما این است که در صورت رسیدن ایران به جام جهانی 2010 افریقای جنوبی، به راحتی می توان با تشکر از خدمتی که به فوتبال ایران و مردم کرده است او را کنار گذاشت.
به هر حال این تحلیل ها هیچ چیز را ثابت نمی کند. فدراسیون فوتبال کنونی تا کنون خوب توانسته مردم را شوکه کند. چه علی دایی که بعد از مصاحبه جنجالی اش در برنامه نود سرمربی ایران شد آن هم در شرایطی که گزینه های تیم ملی اصلا کسان دیگری بودند و چه زمان انتخاب سرمربی امید که باز هم وقتی همه دنبال اسم های دیگری می گشتند این غلامحسین پیروانی بود که هدایت زیر 23 ساله ها را بر عهده گرفت. در هر 2 حالت هم کفاشیان از گزینه هایش برنامه خواسته بود و بعد از ارائه برنامه ها از سوی نامزدهای مربیگری، شخص دیگری را به عنوان سرمربی انتخاب کرده بود.
حتی با این که کفاشیان دیروز اعلام کرد:«به دلیل شرایط خاص و نبود فرصت کافی قصد استفاده از مربی خارجی را نداریم.» هیچ بعید نیست نیمکت مربی تیم ملی را به دست یک خارجی بسپارند. شایعات در این زمینه حول نلو وینگادا، سرمربی پرسپولیس که در لیگ قهرمانان آسیا خوب نتیجه گرفته و لوکا بوناچیچ می چرخد. هر چند به نظر می رسد اگر هم قرار است یک خارجی روی نیمکت بنشیند خود اریش روته مولر، دستیار آلمانی دایی این کار را خواهد کرد. درست مانند زمانی که برانکو ایوانکوویچ جانشین موقت میروسلاو بلاژویچ شده بود. با تمام این تفاسیر انتخاب یک مربی خارجی احتمالی نزدیک به صفر دارد چون غیر از دلیل کفاشیان کلا ثابت شده سازمان تربیت بدنی با مربی خارجی مخالف است.
دست آخر نام منصور ابراهیم زاده، مجید جلالی و پرویز مظلومی را فراموش نکنید. این درست که نام این ها اصلا مطرح نیست و به نظر نمی رسد حتی اگر فدراسیون بخواهد این ها قبول کنند اما فدراسیون فوتبال است دیگر. ممکن است درست همان تصمیمی را بگیرد که هیچ کس حتی فکرش را هم نمی کند.
در حاشيه بركناري علي دايي پس از شكست تيم ملي؛ علي دايي سزاوار توبيخ است و ديگران همه معاف!
چگونه می توان از خدمات ارزشمند دايي به ورزش ما و بلندی نام ایران در سراسر جهان یاد نکرد. مسئولینی که آن افتضاح را در المپیک به بار آوردند برای توبیخ سزاوارتند یا علی دایی؟ خودروسازان بزرگ کشور که سایه هیچ رقیبی را هم بر سر خود حسّ نمی کنند و علیرغم 30 هزار کشته سالیانه در جاده ها، حاضر به افزایش ایمنی خودروها و استفاده از ایربگ و ترمز ا بی اس نیستند برای توبیخ سزاوارتند یا علی دایی؟
قصه تعیین و سپس ماجرای تغییر سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، باز هم همان حکایت همیشگی کارهای کارشناسی نشده و عجولانه و سریال برخوردهای سیاسی و بدون درایتی است که متاسفانه سالها خصوصا در عرصه ورزش همه به آن خو گرفته ایم. واقعیت این است که فوتبال ماهم مثل بقیه چیزهای ماست!
ما کشوری هستیم که همیشه به قیمت صدمات سنگین و جبران ناپذیر راهمان را پیدا می کنیم وبه قیمت جان مردم مشکلاتمان را حل می کنیم. تا ساختمانی فرونریزد و چندین نفر زیر بار آن له نشوند به ایمنی نمی اندیشیم. تا زلزله ای بشدت 6 ریشتر نیاید و ده ها هزار نفر زیر بار مصالح ساختمان هایی که 3 سال نیست ساخته شده اند نمانند، ما به نظارت بر ضدّ زلزله بودن بناهایمان نمی پردازیم. تا کسی در چاه نیفتد سر چاه را نمی گذاریم.
تا هر سال 30 هزار نفر انسان در جاده هایمان نمیرند به فکر اصلاح جاده ها و برخورد با تخلفات حادثه ساز و توقیف خودروها نمی رسیم، و.......گاهی حتِّی به قیمت جان انسانها هم حاضر به اصلاح روش ها نیستیم.
مثلا خودروسازان بزرگ کشور که سایه هیچ رقیبی را هم بر سر خود حسّ نمی کنند علیرغم 30 هزار کشته سالیانه در جاده ها و چندین برابر مجروح و مصدوم و معلول، حاضر به افزایش ایمنی خودروها و استفاده از ایربگ و ترمز ا بی اس( که شتر ها و قاطرهای جدید هم به آن مجهّز هستند !!!) نیستند. جاده ها خراب، ماشین ها غیر ایمن، رانندگی ها افتضاح ، فرهنگ سازی ها در حدّ صفر ، برخورد با تخلفات در حد ّ هیچ .....خب بنظر میرسد که که چندین برابر این درگذشتگان( خداوند آنها را بیامرزد) که بهمراه خود سی هزار خانواده را و هزاران خانواده وابسته را عزادار می کنند، جان خود با شانس و اقبال بلند به سلامت برده اند و از این انتحارهای دستجمعی جان بدر برده اند.
اکنون فوتبال ما هم چیزی مثل بقیه چیزهای ما از قبیل همین آمار وحشتناک تصادفات جاده ای و بی نظمی های متعدد و متنوع اجتماعی ، وضعیت آموزشی وخیلی چیزهای دیگر ماست، چرا بعضی ها انتظار معجزه از فوتبال ما دارند؟
قصد من حمایت از علی دایی نیست اگر چه حدّاقل بخشی از شخصیت علی دایی انصافا قابل تجلیل و در میان فوتبالیست های ما یا بی نظیر و یا کم نظیر است و یا چگونه می توان مثلا از خدمات ارزشمند او به ورزش ما و بلندی نام ایران در سراسر جهان یاد نکرد.
شاید برایتان جالب باشد که بگویم در خارج از کشور بسیاري از مردم جهان، ایران را با علي دایی می شناسند. او برای عزّت ایران از جان مایه گذاشته و سزاوار نیست اکنون هر که از راه می رسد عقده گشایی کند و "فتاده را پای زند".
ضعف بزرگ او در تعامل با رسانه ها و مطبوعات و غروری که داشت صدمات سنگینی را به او وارد کرده است، و چقدر خوب مهران مدیری تنظیم شده یا نشده در مرد دو هزار چهره نقش مطبوعات آن چنانی را به تصویر کشید ! در هر حال غرض این است که در کدام بخش ما به استانداردهای جهانی نزدیک شده ایم که الان انتظار داریم در فوتبال به این درجات برسیم؟
از سوی دیگر واقعا مثلا در همین بحث خودروسازان که اشارتی به آن شد بنظر شما خودروسازی که ماشین های بی کیفیت بدون حدّاقل های ایمنی و استانداردهای زیست محیطی تولید میکند و سلامت مردم را در همه ابعاد تهدید می کند و بعد چند برابر قیمت تمام شده به مردم مظلوم آن را می فروشد و حتّی در بازار بی صاحب و بدون رقابت داخلی در شرایطی که قیمت خودرو درجریان بحران اقتصادی اخیر دربعضی کشورها تا نصف کاهش یافته، حاضر نیستند این ماشین های بی کیفیت بی خاصیت را حتی یک میلیون تومان ارزان کنند و جالب تر اینکه بر سر مردم منّت هم می گذارند که که قیمت این خودرو ها را در سال جدید افزایش نداده اند !!
به نظر شما صدمه این افراد به کشور بیشتر است یا علی دایی؟! به نظر شما این افراد برای تعویض سزاوارترند یا علی دایی؟ کسانی که با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی و اینهمه رفت و آمد های پر سر و صدای دولت های مختلف همّت نکرده اند تا حدّاقلّ جاده های شدیدا حادثه خیز (که خودشان به آنها می گویند جاده های مرگ) را شناسایی و آنها را اصلاح کنند تا شاهد اینهمه مرگ ومیر و مصیبت های خانمانسوز نباشیم، آنها برای توبیخ سزاوارتند یا علی دایی ؟
مسئولینی که آن افتضاح را در المپیک به بار آوردند باید تنبیه شوند یا علی دایی؟
بگذارید بهتر بپرسم آيا در کنار توبیخ دایی در فوتبال بدلیل اینکه دل هزاران و بلکه میلیونها هوادار تیم ملی را شکسته و به اعتبار فوتبال ما لطمه وارد کرده است ، با آنها که عامل مرگ ومیر سالی 30000 نفر که در سه دهه می شود 900 هزار نفر، و با احتساب مصدومین و معلولین و خانواده های داغدار به میلیونها نفر صدمات غیرقابل جبران روحی و روانی وارد کرده و هزاران فرزند را یتیم ،هزاران زن را بی شوهر و هزاران مرد را بی همسر و هزاران پدر و مادر را داغدار فرزندانشان کرده اند هم، برخوردی عبرت آموز می شود؟
آیا با کسانی که کرور ،کرور جوانان دسته گل ایرانی را به کام مرگبار بی بازگشت اعتیاد کشانده اند و از سال های آغازین رواج این کشنده خاموش در برابر تلاش برنامه ریزی شده و کثیف دشمنان این نظام الهی در بسط این بلای ویرانگر فقط تماشاچی بودند و هیچ نکردند تا این سمّ مهلک در شریان های اجتماع چنین پرشتاب جریان یافت، هم برخوردی قاطع صورت می گیرد؟ اصلا کسی در این کشور به جرم عدم فرهنگ سازی برای خانواده ها و شناساندن مخدّرها به مردم، و بررسی دقیق و علمی راه های مبارزه با این معضل اجتماعی ، حتی عتابی دیده یا تشری شنیده است؟
باید منصف بود فوتبال ما ، مثل همه چیزهای دیگر ماست سخت نگیرید !!
نماينده اردبيل از بركناري علي دايي انتقاد كرد
قاسم محمدي افزود: تيمي كه علي دايي در مدت يكسال گذشته تشكيل داده بود، از يك روحيه جوان و با نشاط برخوردار بود و بدون توجه به فضاي فشار و توصيه بازيكنان مستعد و آماده را تيم ملي دعوت ميكرد كه اين مسئله به مذاق خيليها شيرين نميآمد.
وي گفت: علي دايي با شجاعت تمام آماده بود تا اين كار را انجام بدهد، اما برخي اين فرصت را نه تنها از علي دايي بلكه از ايران گرفتند.
عضو فراكسيون ورزشي و جوانان مجلس ادامه داد: اگر تيم ملي ايران تا به امروز نتيجه نگرفته به دليل اعمال سليقهها بوده است، زيرا تيم فوتبال ايران داراي يك منشور توسعه و نظام برنامهريزي كلان بلند مدت نيست.
محمدي گفت: علي دايي با شجاعت تمام آماده بود تا اين كار را انجام بدهد، اما برخي اين فرصت را نه تنها از علي دايي بلكه از ايران گرفتند و به نظر من بركناري علي دايي يعني حذف فرصتهاي طلايي توسعه فوتبال ايران.
وي با آوردن نمونههايي از تيم ملي آلمان بعد از جام جهاني گذشته تصريح كرد: تيم ملي آلمان بعد از جام جهاني با اتكا به نيروي جوان خود بدترين نتايج را گرفت، اما بيشترين حمايت را از سرمربي جوان خود دريافت كرد و امروز نتيجه اين اعتماد را ميبينند و تيمشان قدرتمندتر از گذشته به كار خود ادامه ميدهد.
عضو فراكسيون ورزش و جوانان مجلس با گلايه از عملكرد فدراسيون فوتبال اضافه كرد: برخي آقايان با اعمال سليقه طوري عمل كردند كه دل هزاران هوادار فوتبال شكسته شد و بايد در آينده پاسخگوي كارنامه نسنجيده خود باشند.