نوشته شده توسط boys_won
اين ماله من نيست ماله يكي از دوستامه ولي جالبه
همين عيد رفته بوديم شمال ويلاي يكي از بچه ها مثلا" 3 -4 تا پسر 3-4 تا دختر ..آقا عصر شد رفتيم يه آتيش درست كرديم و همه نشستن بقلش يكي از بچه ها گيترا ميزنه و ميخونه به اصرار گفتيم بره بياره يه ذره بزنه
مگه قبول ميكرد چون يه ذره خجالتي بود خلاصه رفت و آورد همه منتظر بوديم و جو هم كلي سنگين شده بود ايشون شروع كرد به زدن و اوله آهنگه رسيد گفت :
خیلی جدی
اگه يه روز بري مسافرت :puke: :wac: ........ بری ز پیشم بی خبر
آقا ترکیدیم حالا نخند کی بخند اصلا" هیچ جوره نمیتونستیم جلوی خودمونو بگیریم اون بیچاره شبونه میخواست بیاد تهران دیگه به زور نگهش داشتیم
ولی تا صبح میخندیدیم