می خندم به باد
که اغلب بی موقع می وزد
می خندم به ابر
که اغلب بر دریا می بارد
به صاعقه نیز می خندم
که فقط میتواند
چوپان ها را خاکستر کند
و می خندم به ....
تا شاد زندگی کنم
من می خندم
اما دنیا غم انگیز است
واقعا غم انگیز است .
Printable View
می خندم به باد
که اغلب بی موقع می وزد
می خندم به ابر
که اغلب بر دریا می بارد
به صاعقه نیز می خندم
که فقط میتواند
چوپان ها را خاکستر کند
و می خندم به ....
تا شاد زندگی کنم
من می خندم
اما دنیا غم انگیز است
واقعا غم انگیز است .
با سلام تقدیم به همه کسانی که مادرشان را از دست داده اند وامروز تنها با یادش و اشک به شب رسید
همه جا تاریکه
من از تاریکی می ترسم
مادرم کجای من می ترسم
در این روز در آغوش که باشم مادر
خونه تاریکه
همه جا تاریکه
چشمام می سوزه
دیگه نمی تونم گریه کنم
امروز رو به کی تبریک بگم
خونه ساکته دیگه زندگی جریان نداره
مثل خون تو رگهام...........
چشمام می سوزه
Boof6260
شعر پر معنای بودنقل قول:
ورود شما رو به این تاپیک تبریک می گم
نقل قول:
منمون از خوشامدتون
فكر كنم تو يك تابلو خونده بودمش
بی قرار
می دوم میان باد
می رسم به هرچه انتهاست
می رسم به اعتراض
می رسم به پشت مرزهای ناتمام
می رسم به قایقی که صید می کند
آرزوی رودهای خسته را
حسرت تمام بال های بسته را
با سرود شب تمام می شوم
اولین ستاره می شوم که می دمد
باز می شود شکوه پنجره
رو به قصه ای که بارهاست
خوانده می شود هنوز:
دامن سیاه شب
نقطه نقطه از هزارها هزار اعتراض !!!
حافظ بيا ببين كه واعظان شهر همه
هر دم به جلوه بر سر محراب و منبرند
نو دولتان كه بر خر شيطان نشته اند
در پشت پرده بر سر افعال ديگرند
عاقبت او پیروز شد
چون
با صداقتش با من جنگیده بود
باقی
قصه ی مغلوب شدن من است
خسته و شکسته به خانه که آمدم
قایم شدم پشت فنجان و چای و
دود سیگار
و خاموش کلنجار رفتم
با کلمات خیس و دروغین
سربازهای شکست خورده
هرگز با صدای بلند آواز نمی خوانند
تو ماه را
بیشتر از همه دوست می داشتی
و حالا
ماه هر شب
تو را به یاد من می آورد
می خواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره ها پاک نمیشود
عمر من اما چون مردابي ست
راكد و ساكت وآرام و خموش
نه در او نعره زند موج وشتاب
نه از او شعله كشد خشم و خروش
عشقم می گه که دیگه عاشقم نیست
عاشق من نیست
آسمان دردم را به که بگویم دوستان همه رفتند
تنها ماندم در این تاریکی
دردم را کجا فریاد کنم
گریه بی صدای من اوج فریادم است
به کدام چاه به کدام خرابه ....
آسمان آن شب بی صدا بر سرم گریه کرد
مانند مادری که بر سر بالن فرزند بیمارش گریه می کند
روزی آخر از این زمین دل خواهم کند
Boof6260