من در سکوت و بغض و شکايت ر سرنوشت
خطي به روي بخت نگونم کشيد و رفت
تا از خيال گنگ رهايي رها شوم
بانگي به گوش خواب سکونم کشيد و رفت
خوبی؟!؟
Printable View
من در سکوت و بغض و شکايت ر سرنوشت
خطي به روي بخت نگونم کشيد و رفت
تا از خيال گنگ رهايي رها شوم
بانگي به گوش خواب سکونم کشيد و رفت
خوبی؟!؟
تلخ و شیرین لب ما را ز حرم بیرون آر
نقد ده نقد، که عباس حرمدان توم
آنچ دادی و بدیدی که بدان زنده شدم
مردهی جرعهی آن چشمهی حیوان توم
باده بر باد دهد هردو جهان را چو غبار
وآنگهان جلوه شود که مه تابان تو
وانگهان جام چو جان آرد کین بر جان زن
گر نیم جان تو آخر نه ز جانان توم
خوبم.. به خوبیه دوستان
تو چیطوری دادا؟
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
قربونت
چه خبر
آب رو رفت مهان را پی نان و پی آب
مژدهای مست که من آب تو و نان توم
بحر بر کف که گرفتست؟ تو باری برگیر
خوش همی خند که من گوهر دندان توم
من سه پندت دهم، اول توسپند ما باش
که خلیلی و نسوزی چو سپندان توم
در خانه هله بگشای که در کوی تویم
قصص جایزه برخوان نه که بر خوان توم؟
سلامتی هیچی.... خیلی گرمه
ما سرخوشان مست دل از دست داده ايم (2)
همراز عشق و همنفس جام باده ايم
بر ما بسي کمان ملامت کشيده اند
تا کار خود ز ابروي جانان گشاده ايم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرا با خشم یا نفرین
مرا با روزگار تلخ یا شیرین
مرا با سفره ی بیرنگ یا رنگین
نه کاری هست
نه بر دوشم
ز اوقات و ز اوصاف گذشته
رنج هستی
خواب و سرمستی
نه آثاری نه باری هست
و بهر بودنم ، آسودنم هر دم شعاری هست
فضای ذهن من پاک است از امروز و از فردا و از دیروز
و از هر روز
برای من هدف پوچ است
حیات باد در کوچ است
تا فسرده نشوی همچو جماد
هم در آن آتش بگداز میا
بشنو آواز روانها ز عدم
چو عدم هیچ به آواز میا
راز کواز دهد راز نماند
مده آواز تو ای راز میا
---------
فرانک جونی چقدر امضات قشنگه....
حالااماره امضاهای قشنگت شد سه تا
احساس می کنم که غریبم میانتان
بیگانه با نگاه شما ، با زبانتان
دیگر تمام شد ،
به نمک احتیاج نیست
از پا فتاد ، زخمی زخم زبانتان
خود را کنار ثانیه ها دفن می کنم
شاید ، چنین جدا بشوم از میانتان
نمیشه بیای دوباره
نمیشه دستات تو گلدون
گلای مریم بزاره...
همه گويند: تو عاشق اويي
-گرچه ميدانم همه عاشق اوييند -
ليك مي ترسم يا رب!
نكند راست بگويند
امضای من محمد ؟
چطوری با صندلی نشینی
مرسی مژگان جون لطف داری خانمم