ای نازنين پسر تو چه مذهب گرفتهای
کت خون ما حلالتر از شير مادر است
چون نقش غم ز دور ببينی شراب خواه
تشخيص کردهايم و مداوا مقرر است
شب خوش
مژگان ادرس این خانومه که اواتور هست رو نداری؟
Printable View
ای نازنين پسر تو چه مذهب گرفتهای
کت خون ما حلالتر از شير مادر است
چون نقش غم ز دور ببينی شراب خواه
تشخيص کردهايم و مداوا مقرر است
شب خوش
مژگان ادرس این خانومه که اواتور هست رو نداری؟
تا فسرده نشوی همچو جماد
هم در آن آتش بگداز میا
بشنو آواز روانها ز عدم
چو عدم هیچ به آواز میا
راز کواز دهد راز نماند
مده آواز تو ای راز میا
-
سلام ممد جان .. نه ندارم البته متقاصی هم زیاده
می بینم که به اواتاره خانوم توجه کردی
اي بلبل خوش سخن چه شيرين نفسي
ترسم هوا و پاي بند هوسي
ترسم كه به ياران عزيزت نرسي
كز دست و زبان خويشتن در قفسي
يك سال نقش فاصله هامان سكوت بود
شايد براي حرف زدن از عشق زود بود
اي كاش قفل سخت سكوت تو ميشكست
يا در نگاه سرد تو خورشيد مي نشست
من موج خسته بودم و تو ساحلم شدي
با يك نگاه ساكن شهر دلم شدي
اكنون ولي به ساحل باور رسيده ام
ديگر گذشت فصل و به آخر رسيده ام
آري كوير تشنه به باران نمي رسد
اين قصه تا ابد به پايان نمي رسد...
...
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
الان كه خلوت است مشاعره مي كنيم
!!!
تو چه طو ر دلت میاد خاطره ها رو بشکنی
تو که هر لحظه تو هر جا توی خاطر منی
بیا و بازم دوباره گل ناز رازقی باش
بیا باز تو قلب خستم عاشق دلدادگی باش
شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست
و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست
گر غالیه خوش بو شد در گیسوی او پیچید
ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست
تا به کنار من بودي ، بود به جا قرار دل
رفتي و رفت راحت از خاطر آرميده ام
چون به بهار سرکنم ناله زخاک من برون
اي گل تازه ياد کن از دل داغ ديده ام
تا تو مراد من دهي ، کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسي ، من به خدا رسيده ام
سلام صبح بخیر
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
چجوري صندلي نشين!!
ظهر بخير
تو نیستی
اما من برایت چای می ریزم
دیروز هم
نبودی که برایت بلیت سینما گرفتم
دوست داری بخند
دوست داری گریه کن
و یا دوست داری
مثل آینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم
دیگر چه فرقی میکند
باشی یا نباشی
من با تو زندگی میکنم.