فروش فراری 8.5 میلیارد تومانی در تهران+سند
به گزارش بولتن نیوز به نقل از بازار خبر، اولین باری که پورشه وارد بازار ایران شد همه به هم میگفتند: ببینید خودروهای 500 میلیونی آمدند.
بعد از آن مدلهای لوکس اسپرت بامو راهی ایران شد. مدلهایی 600 و حتی 700 میلیون تومانی.
سپس شاهد حضور نسخههای لوکس مرسدسبنز بودیم که تا مرز 800 میلیون هم قیمتگذاری میشدند.
مازراتی که آمد همهچیز عوض شد. ورق برگشت. این خودرو برای اولین بار در تاریخ ایران بود که به قیمت یک میلیارد تومان فروخته میشد. بر خلاف تصور فروش مازراتی بیش از پیشبینیها شد و واردکنندهاش را وادار به واردات مدلهای دیگری کرد.
حضور مازراتی در باشگاه 1 میلیاردیهای خیلی دوام پیدا نکرد. بعد از آن مرسدسبنز CL500 و بامو سری 6 گرنکوپه نیز عضو این باشگاه شدند.
خرید و فروش این خودروها در شرایطی که مردم با تورم 40 درصد و رشد منفی اقتصادی دست به گریبان بودند، پدیده غیر قابل توجیهی بود.
اما با این حال فروشنده و خریدار مراعات حال عموم مردم را میکردند و از سیاست چراغ خاموش بهره میبردند.
ولی ناگهان
چندی است که انگار قبح همهچیز ریخته شده است.
دولت ممنوعیت واردات میگذارد و تخلف پشت تخلف صورت میگیرد.
در فضایی بدون بانی قیمتگذاری خودرو، هر کسی باب میل خود محصولش را میفروشد.
به طرزی باورنکردنی همه اینها در مقابل اتفاق اخیر قابل قبول است؛ فروش یک فراری مدل 458 Italia به صورت رسمی با پلاک ملی در سایتهای اینترنتی آن هم با قیمت کهکشانی 8.5 میلیارد تومان.
ابتدا تصور میشد این یک شوخی است. ولی بعدها با استعلامهایی که صورت گرفت معلوم شد داستان حقیقت دارد. این سوپر اسپرت ایتالیایی وارد شده، پلاک شده و اکنون آماده فروش شده است.
مانند بسیاری دیگر از اتفاقات خاص، به نظر میرسد پشت داستان این خودرو نیز آقایان خاص با مجوزهای خاص و از نهادهای خاص باشند.
مالک خودرو به طور حتم میبایست عضو ارگان یا جناح خاصی باشد یا اینکه با افرادی که عضو جناح یا ارگان خاصی هستند، رابطه دارد. وگرنه در فضای حساس کنونی تنها با پول نمیشود اینطور جولان داد.
وارد کردن یک خودرو این روزها مشکلات خاص خودش را دارد چه برسد به ترخیص چنین مدلی.
فارق از بحث واردات، مهمترین ابهام درباره فراری 458 نحوه شمارهگذاری رسمی آن است.
بعد از واردات و شمارهگذاری آخرین علامت سوال دلیل فروش و چگونگی قیمتگذاری آن است. تقریباً هیج روش معقولی برای این نوع قیمتگذاری به ذهن نمیرسد.
لطفاً یک نفر به این سوالات جواب دهد
قیمت این خودرو در آن سوی آبها 229 هزار و 825 دلار است. اگر دلار را 3500 تومان نیز در نظر بگیریم چیزی میشود معادل 804 میلیون و 380 میلیون تومان. با توجه به تاریخ ترخیص اگر عوارض را 100 درصد نیز محاسبه کنیم قیمت نهایی 1 میلیارد و 608 میلیون تومان میشود.
مگر هزینه شمارهگذاری چقدر میشود؟
مالک چه تصوری از سود 6 میلیارد و 890 میلیون تومانی داشته است؟
چرا این خودرو باید 8 میلیارد و 500 میلیون تومان قیمتگذاری شود؟
آیا این یک کلکل به سبک پولدارها و ثرومتمندان است؟
آیا این یک شانتاژ خبری است؟
آیا هنوز مسئولی، ناظری، کمیتهای یا مدیری از این قضیه خبردار نشده است؟
آیا میشود هر خودرویی که دلمان خواست وارد کنیم و هرطور که دلمان خواست رویش قیمت بگذاریم؟
آیا صرف اینکه فراری فوق تنها نمونه در ایران است باید 8.5 میلیارد تومان بیارزد؟
سوال واقعی آن است که؛ اینجا چه خبر است؟
زیر ذرهبین
فراری 458 ایتالیا محصول اسپرتی با یک موتور 4500 سیسی هشت سیلندر Vشکل است که قدرت آن 562 اسببخار میشود.
با جعبهدندهای 7 سرعته میتواند صفر تا 100 را در 3.4 ثانیه طی کنید و بعد از آن به سرعت نهایی 325 کیلومتر در ساعت برسد.
بد نیست بدانید مصرف سوخت این فراری 13.2 لیتر در هر 100 کیلومتر است.
فراری 458 در خیابان فرشته به زمین مینشیند
دور دور در جردن
در کنار پورشه 911، این عکس در یک سایت خارجی بود
تصویر معروف خیابان اعیان نشین
تقریبا 10 برابر لندکروز میارزد
عکس ماشین های مدل بالا در خیابان های تهران
از جمله این تغییرات که اکنون کاملا آشکار شده و به روشنی میتوان روی آن انگشت گذاشت، الگوی استفاده از خودرو شخصی است. تا امروز ترجیح بسیاری ازشهروندان به ویژه پایتختنشینان خودرو شخصی بر وسایل حمل و نقل عمومی (البته ناکارآمد) بوده است. تاکنون داشتن خودرو شخصی با بنزین ارزان، خصوصا برای هر تهرانی توجیه اقتصادی داشت. بنابراین سعی میکرد به هر وسیله ممکن از جمله وام و قرض و قوله یک دستگاه خودرو خریداری نموده و یک عمر آسایش خود و خانوادهاش را تامین کند!
اما اکنون تملک وسیله نقلیه شخصی به هر طریق ممکن، در سایه اجرای طرح هدفمندی یارانهها منتفی است. با بنزین به نرخ آزاد، دیگر حتی برای طبقه متوسط هم مقرون به صرفه نیست که سوار خودرو شخصی شود. یعنی در حقیقت از عهده مخارج آن بر نمیآید. اکنون برای یک خانواده با درآمد متوسط، نه امکان تامین هزینه سوخت خودرو به نرخ آزاد وجود دارد و نه تامین هزینههای جانبی مانند بیمه (حداقل یک میلیون تومان در سال) تعمیرات و سرویس معمولی و قبضهای جریمهای که دوربینهای پیدا و نهان پلیس به حسابتان منظور میکند، عوارض سالانه و هزینه معاینه فنی و …در نتیجه خانوادهای که تا دیروز با خرید یک دستگاه خودرو در روزهای تعطیل تابستان سری به ییلاقات اطراف تهران و جاده چالوس می زد تا کنار رودخانه همراه با خانواده تمدد اعصابی کند. اکنون باید به پارکی که شهرداری محل ساخته اکتفا نماید و دور هوای پاک و پاکیزه کوهستان را هم خط بکشد. و این یعنی حذف یارانه هوای سالم برای شهرنشینان.
به علاوه با اقتصادی نبودن خرید خودرو شخصی، در آینده دهکهای پایین و متوسط قادر به خرید وسیله نقلیه شخصی نخواهند بود و تنها دهکهای بالا که درآمد کافی دارند، همراه مدیران دولتی ،که دستشان به خزانه کشور بند است، میتوانند سوار خودرو شخصی شوند و برای بقیه هم مقرون به صرفه نیست سرمایه کلانی را خرج خرید خودرو کنند و بعد به دلیل هزینههای بالا از آن استفاده نبرند و در پارکینگ بخوابانند. همین پول اگر به سپرده بانکی تبدیل شود، هم عایدی خانواده را افزایش میدهد و هم در مخارج مربوط به تعمیر و نگهداری و شارژ خودرو صرفهجویی میشود.
درنتیجه تا چند سال دیگر خیابانهای تهران کمکم فقط در قرق اشراف خواهد بود و خیلیها که امروز به عنوان سرمایه و وسیله آسایش به این مرکوب بنزینخوار دل بستهاند، ناچارند اتوبانهای تهران را به خاطر هزینه های بالای بنزین، بیمه، تعمیر و نگهداری و … برای طبقات اشراف خالی کنند.