راهیم راهیه جایی كه پر از زمزمه باشه
اونجا خوشبختی یه دنیا
قد سهمه همه باشه
Printable View
راهیم راهیه جایی كه پر از زمزمه باشه
اونجا خوشبختی یه دنیا
قد سهمه همه باشه
همچون قمر سلطان شب عصیان درو عصیان رب
علمش رهایش را سبب بندهش عجم همچون عرب
اندر خلاف او ندب وندر رضای او بقا
عالی حسامش سر درو خورشید درین را نور وضو
بدخواه او مملوک شو سر حقایق زو شنو
مرسی جلال جان لطف بزرگی می کنی
وای...اگه فردا بیاد باز تو نباشی
میخوام داد بزنم از این جدایی
دیگه مردم...دیگه مردم
چه قدر تو بی وفایی...
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
یاد باد آن که چو چشمت به عتابم میکشت
معجز عیسویت در لب شکرخا بود
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
حافظ
دیگه جون نداره دستام اخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره...
هر چند مسکنم به زمین است، روز و شب
بر چرخ هفتم است مجال سفر مرا
گیتی سرای رهگذران است ای پسر
زین بهتر است نیز یکی مستقر مرا
از هر چه حاجت است بدو بنده را، خدای
کردهاست بینیاز در این رهگذر مرا
شکر آن خدای را که سوی علم و دین خود
ره داد و سوی رحمت بگشاد در مرا
آرزو دارم مرگت را ببينم
بر مزارت دسته هاي گل بچينم
ی رو برداستم
تفریحات تقریبا مجاز بود.
ما خون جگر خورديم و سوختيم و ساختيم
به جرم زنده بودن همه هستي رو باختيم
آخه از تو چه پنهون دلم دست خودم نيست
ديگه اين چشا اون چشمي كه عاشقش شدم نيست...]
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين منست
حافظ
سلامي چو بوي خوش آشنايي
محمد چرا تاپيكو ميريزي بهم؟!!!!!!!!!!!آخه من چه بدي به تو كردم؟
صبح رفتي تفريحتو كردي حالا مردمو ميزاري سر كار؟