بیخیال. از این موارد زیاد پیش میاد. با اجازه من ادامه میدم:نقل قول:
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد
Printable View
بیخیال. از این موارد زیاد پیش میاد. با اجازه من ادامه میدم:نقل قول:
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد
ديگه يار نمي خوام
وقتيكه مي بيني عشق دوروغه
چراغش بي فروغه
آخه وقتي كه وفا نيست
عشقو عاشقي چيست؟؟؟
توانگرا دل درویش خود به دست آور که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند (تکراری؟؟)
دلي گفت: كه آخر چه بود حاصل من؟
عشق فرمود: تا چه بگويد اين دل من!
عقل ناليد: كجا حل شود اين مشكل من؟
مرگ خنديد: در اين خانهي ويرانهي من!
من زياد شعرهايي كه ميگم يادم نمياد ببخشيد.
ناز بر من کن که نازت می کشم تا زنده ام
نیم جانی هست و می آید نیاز از من هنوز
زندگي مثل يه ديكته اس هي مي نويسيم،
هي غلط مي نويسيم،
هي پاك مي كنيم دوباره هي مي نويسيم،
هي پاك مي كنيم غافل از اينكه عزرائيل داد ميزنه: برگه ها بالا
خداحافظ تا فردا.
الهی سینه ای ده آتش افروز
درآن سینه دلی وان دل همه سوز
زشادی های سبز با تو بودن
برایم شاخه ای بی برگ و بر ماند
تو رفتی و ندانستی که بی تو
خیالت تا ابد در قلب و سر ماند
در مذهب طريقت خامی نشان کفر است
آری طريق دولت چالاکی است و چستی
تا فضل و عقل بينی بیمعرفت نشينی
يک نکتهات بگويم خود را مبين که رستی
یار این طایفه خانه برانداز مباش
ازتوحیف است به این طایفه دمساز مباش