-
يكي گفت و يكي نگفت
اوني كه گفت تو بودي و اوني كه دوست دارم رو جز تو به هيچ كسي نگفت من بودم!!
يكي موند و يكي نموند
اوني كه موند تو بودي و اوني كه بي تو نمي تونست بمونه من بودم!!!
يكي رفت و يكي نرفت
اوني كه رفت تو بودي و اوني كه بخاطر تو،تو قلب هيچ كس نرفت
من بودم!!!
اینم فداکاری
-
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در كام من و تست شرنگ
نشوم يكدل و يكرنگ ترا
تا نسازي دل او از خون رنگ
گر تو خواهي به وصالم برسي
بايد اين ساعت بي خوف و درنگ
روي و سينه تنگش بدري
دل برون آري از آن سينه تنگ
گرم و خونين به منش باز آري
تا برد زاينه قلبم زنگ
ايرج ميرزا
بريد حالشو ببريد اين دوره زمونه گ نايابه
سلام به دوستان اهل هنر
ممنون فرانك خانوم
محمد نيستي؟امتحان چي شد؟
-
گل بیتا چرا اخمات توهم شد؟
چیه توهین به ذات محترم شد ؟
دیگه کوتاه کنم با یک خداحافظ
که عشق ما رسید به سد هرگز
سلام بر همگی
ببخشید دیر ویرایش کردم
-
زحمت ما چون ز ما می پارهای کم میکند
خرقه بفروشیم و خود را بر صراحی میزنیم
چنگ در دلبر زنیم آن دم که از خود غایبیم
پس نیم اکنون چو غایب چنگ در وی کی زنیم
سلام همگی
-
مرا سفر به کجا مي برد ؟
کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشتهاي نرم فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جاي رسيدن , و پهن کردن يک فرش
و بي خيال نشستن
و گوش دادن به
....
و در کدام بهار درنگ خواهي کرد
و سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد؟
سلام به همه
شبتون خوش
-
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دلآزارترین شد چه دلآزارترین
فرانک جونی حالت خوبه؟
-
ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمیکنم
این تقواام تمام که با شاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمیکنم
-
مهمان عزيز است همچو نفس
خفه مي سازد اگر آيد و بيرون نرود
جالب بود نه؟......
-
یاد آن عهدى كه دور از چشم زخم آسمان
با تو بودم در كنار زنده رود و مرز جى
دشمنت...
-
یکی شون سهم تو بود و یکی شونم مال من بود
کجا فکرشو می کردیم ، آخرش جدا شدن بود