من این بازی رو 10 بار دیگر از اول خواهم رفت
میگن که ادم تو دوران نوجوانی و جوانی هر چقدر هم شر و اشوب باشه هر چه قدر که لذت بهره بردنش از دوران جوانی خودش باعث بشه ملتی از دستش دیوانه بشن وقتی سنش بگذره و کم کم پا به میان سالیو بزرگ سالی بزاره تبدیل به یک ادم کم حرف و برخلاف دوران جوانی ادمی اروم و اروم باشه اتزیو شخصیتی بود که واقعا من فکرشو نمی کردم بتونه تو دل من جا باز کنه و تبدیل به شخصی کاملا متفاوت بشه او دیگه پیر شده بود و فقط به ارامش نیاز داشت او از نوادگان بزرگ مرد شخص اقای الطایر بود که احترام بسیار خاصی براش قائل هستم
نمی خوام زیاد در باب این بازی توضیح بدم فقط باید بگم که از این که بالاخره بعد از 4 سال (بعد از قسمت اول ) یک قسمت بسیار خوبی از این سری رو تجربه کردم خیلی خوشحالم بازی از جمله قسمت هایی بود که داستانش درگیرانه ترین داستان رو داشت واقعا بازی از دید روایت و دیالوگ های محشرش عالی بود فوق العاده بود بنا براین فقط ابتدا به نکات منفی بازی کوتاه نگاهی میندازم تا به سراغ برخی مباحث مثبتش بریم.....
نکات منفی..:
بزرگترین نکته منفی بازی گیم پلی تکراری اون خواهد بود گیم پلی که ما اون رو در قسمت های قبلی به وفور تجربه کردیم و حتی برخی المان های مثبت نیز حذف شدن موارد و سوال های زیادی در ذهن بازیباز به وجود میاد که چرا سازندگان توجهی به اون موارد نکردن لوکیشن ها فقط محدود به یک شهر بود که در مقابل قسمت های قبل کم رنگ بود
بار دیگر هوش مصنوعی ضعیتر و ضعیف تر ..حرکات و نبرد های تکراری و خسته کننده و مهم تر از همه حفظ ، نجات برجها باور کنید که حفظ کردن برج از به دست اوردنش سخت تر بود و راضی بودم که یک برج از دست بره تا این که برای حفظ کردنش تلاش کنم
گرافیک بازی هم با این که در خیلی جاها خوب بود اما دیگه برا یک سال پیش بود رنگ بندی های تکراری و بعضا بافت های خیلی نامرغوب د رکنار فضایی با انمیشن های کم تر که جو رو برای گیمر و جلوه بصریش تکراری میکرد و خسته کننده میشد
داستان بازی بعد از نیمه بازی خوب و عالی میشه چه بسا که ابتدای کار اون انگیزه کافی رو ایجاد نمیکنه....
و این که از هر 10 نفر 8 نفرشون یک پا اساسین بودن برا خودشون
من به این موارد به این ترتیب نمره میدم...:
گیم پلی 8
گرافیک..: 8
موزیک و صدا..: 8
داستان..: 8.5
و در کل نمره 8 رو به بازی میدم....
ولی نکات مثبت ....:.بازی یک نکته بزرگ مثبت داشت ان هم داستانش بود...داستان بازی بعد نیمه کار با یک ویژگی خاصی جلو میره و این رو مدیون دیالوگ های بسیار عالی بازی هستش وای خدای من چه دیالوگ هایی اصلا رفته رفته دیالوگ های بازی طوری خوب پیش میرفت که ادم معطوف بازی و کلمه به کلمه بازی میشد
اتزیو...: من اخرین نفر نیستم ...
از دیگر نکات عالی بازی تغییر سناریو به قسمت هایی از رویداد های شخص بزرگ الطایر بن احد هستش و اتفاقاتی که در بالای کوه الموت برای او روی داده است Ubisoft به خوبی درک کرده که چطور این شخصیت در بین بازیبازان محبوب هستش و به خوبی او را با یک ویژگی بسیار منحصر برای ما نشان داد و بیان کرد که او چقدر مرد بزرگی بوده و تا چه اندازه می تواند در دل بازیباز ها رسوخ کنه
به جرات میگم الطایر رو در دید خودم در کنار اسنیک و مستر چیف میبینم چرا که این شخص به وضوح بزرگ هستش
دوران پیری او عالی به تصویر کشیده شده انتقام او و رویدادی که میشه به او Old Altair نیز گفت اتزیو نیز به این موضوع واقف بود و این بازی با تک نوازی های ترکیبی موزیک های ترکی ایتالیایی هر دقیقه گیمر رو به این شوق میداد که اتزیو به یک استراحت نیاز دارد به یک دوره استراجتی که از این دنیا رها بشه و به الطایر برسه
هر قدم به قدم بازی او از الطایر میگفت و از بزرگیش
الطایر..: این وظیفه من هستش ...ماریا
از هر نگاه های اتزیو خستگی دیده میشد و این که واقعا اونیز به یک ارامش نیاز مند هستش و می خواد تا از این قید و بند رها شده و به ارامش برسه
اتزیو..: من انتخاب شدم و این سرنوشت من هستش
قدم به قدم بازی دیالوگ هستش حرف و کلمه هستش طوری که داستان بازی رو به صورت یک کتاب پر ارزش تبدیل میکنه که باید چندین بار بازیش کرد تا هر بار به این داستان پی برد......او اتزیو به جایی که الطایر در ان قدم گذاشت میره او مشعل هایی که الطایر چند قرن پیش خاموش کرده روشن میکنه و در نهایت....:40:
ما انسان ها هیچ وقت نخواهیم فهمید که هدف از این افرینش چیست و به کجا منتهی خواهیم شد رازهای زندگی این دنیا بر روی چه اصولی میچرخد و به کجا و به کدام سوی میرود و فقط خود چرخواننده ماجرا میداند و بس و برگزیدگانش...................
ای کاش که یوبی سافت در ساخت این قسمت عجله نمی کرد تا در یک سال با دو قسمت از این سری روبرو نشیم زیرا که میشد با انتظار و با دقت بیشر یک بازی فوق العاده از این روند داستانی ایجاد میشد
به واقع از این قسمت بازی لذت بردم و لذت بردم...بیایید در باب داستان بازی حرف بزنیم که ماه ها وقت می خواد و ارزشمند هستش
اون صحبت هایاخر اتزیو با دزموند عالی بود وقتی به سیب دست نمیزنه و میگه که این میراث برای الطایر هستش باعث میشه که هر چه بیشتر اتزیو و دوران جهالت گذشتش برای ما تیره بشه و در قلبمون جا بگیره....
بازگشت الطایر به الموت و قلعش ...برای انتقام چقدر لذت بخش بود ...
اون سکانس خاطره کشته شدن ماریا در دستانش عالی بود عالی....... الطایر شخصیتی هست که تکرار نخواهد شد و در نوع خود به نوبه خود یک گیمر می تواند به اسمش قسم بخورد و از زندگیش بگوید...
Altire : maria my love