تجربیاتی که داشتید و می تونه به بقیه توی زندگی کمک کنه اینجا بیان کنید(نقل قول ممنوع)

نقل قول:

---

من این نظر رو ندارم که شدید بودن احساسات به معنی خفیف بودن منطق و عقل هست!
یه آدم می تونه به شدت احساساتی باشه ولی با قدرت تمام (منطق) اون رو کنترل کنه!
منظور من این نبود که "احساس" و "ادراکت" رو رو کن و او رو هوار بزن.. (همون طور که گفتم "قریب به مطلق" و نه مطلق و امکان اشتباه هم وجود داره.) من شخصا در این موارد سعی می کنم دلایلی بر خلاف چیزی که احساس کردم پیدا کنم تا از صحت یا سقم اون مطلع شم، و معمولا هم کسی از این پروسه با خبر نمیشه تا بعدا شرمنده اش بشم یا این که تحسین ام کنه!
به هر حال این یه نظر و تجربه ی شخصی بود و نمی دونم چرا بیشتر کاربردش رو به "آدم شناسی" مربوط کردید.. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موفق باشید.

---

من در هیج جای حرفم نگفتم داشتن احساسات به معنی نداشتن منطق هست من گفتم در مقابلش نیاز به منطق هست

نقل قول:

---

من شخصا در این موارد سعی می کنم دلایلی بر خلاف چیزی که احساس کردم پیدا کنم تا از صحت یا سقم اون مطلع شم

---

توی این جمله کاملا مشهود هست که نیازمند هستیم به یک منطق قوی برای نتیجه گیری بهتر
که هرچقدر منطق بهتر باشه (قویتر) انسان بهتر به نتیجه کامل تر میرسه.

جسارتاً آموزشِ خوردنِ موز !!!!!

سلام
:20:

حتماً میگین موز خوردن دیگه آموزش نداره . پوستش رو میکنیم و میخوریمش

بله شما درست میگین اما .....

اما 99% مردم فقط یک پوستِ موز رو می کنند !!!!

بعد از اینکه پوستِ موز رو کندین اگر با دقت به میوه ی داخلش نگاه کنین میبینین که یک لایه ی زبر روش رو گرفته وطعمش گَس هست .
با پشتِ چاقو این لایه ی زبر رو بردارین .


یعنی با لبه ی پشتیِ چاقو اون رو بکرونین .

حالا میل کنین ببینین چقدر شیرین تر میشه
:20:

با بخشی دیگر از تجربیات گرانبهای گیمر در خدمت شما هستیــم ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

1. همیشه دوستیتون رو کنترل کنید ، فقط با کسی بسیار صمیمی باشید که بدونید ظرفیتش رو داره و همینطور یک نکته ی بسیار مهم : حتی اگه از دوستتون متنفر هستید ، باهاش دعوا افتادید و برخورد فیزیکی هم داشتید و ... ، کاری نکنید که دوستیتون به قهر و صحبت نکردن برسه ! چون بعدش هرچند از اون فرد خوشتون نمیاد ، اما تا ابد این لکه ی سیاه توی زندگیتون میمونه و هر موقع به اون فرد فکر میکنید این فکر آزارتون میده که همه رو دور خودتون دارین ، اما اون رو ندارین ... همینطور ، آشتی کردن مجدد هم انقدر سخته که فکرش رو نمیکنید ! ممکنه خیلی مسخره به نظرتون بیاد ، اما هر 2 تاتون غرور دارین و دست اول دوستی رو به هم نمیدید .... همیشه سعی کنید بعد از بدترین دعوا ها ، بعد از دود کردن همه رشته های دوستی ، یک رشته ی نازک برای تقویت رشته های سابق بزارید
   
2. توی زندگیم ، خیلی آدم ها دیدم ! باسواد ، بی سواد ، مغرور ، خودخواه ، عقده ای ، باحال ، دوست داشتنی ، اخمو ، گریو ، خندون ! و ... ! طرز برخورد باهاشون رو هم خیلی خوب یاد گرفتم ! اونی که کرم داره و همیشه از اذیت دیگران لذت میبره ، وقتی براش کرم میریزی انقدر ذوق میکنه که انگار دنیا رو بهش دادی ! یا اونی که جدی هست ، دوست داره میشه باهاش جدی صحبت کنی ! به قول بزرگان : با هرکس مثل خودش رفتار کن ! این باعث میشه که همه هم از شما خوششون بیاد !
   
3. اولای سال دوم دبیرستان از یکی خیلی بدم میومد ! مثلا هر موقع حرفی میزد که لبخند کج و کوله ی تحقیر آمیز میزد ، حرفای نیشدار میزد و ... ! چیکار کردم ؟ سعی کردم تا میتونم بهش محبت کنم ! نه به خاطر اینکه لایق محبت هست ، به خاطر اینکه من لایق آرامش بودم ! همین باعث شد که رفتارش کم کم تغییر کرد و هرجا مینشست میگفت فلانی عجب بچه ی باحالیه !!! تا حالا دقت کردین که با محبت میشه خارها رو به گل تبدیل کرد ؟ من به این جمله ایمان کامل دارم ! شما رو نمیدونم ؟!
   
4. سعی کنید کاملا بخشنده و سخاوتمند باشید ، اگه کسی پولی نیاز داره بهش بدید ، اگه کسی یه فیلم میخواد و اگه شما هم اون فیلم رو دارید ، بلافاصله بگید فردا میریزم توی DVD میارم ، یا هرکاری از دستتون برمیاد انجام بدید ... راه دوری نمیره ! همه اش فردا به خودتون بر میگرده ! کافی هست فقط یک چیز بخوایین ... یک خودکار سر یک امتحان که با خودتون خودکار نبردین ! یهو میبینین کلی دست دراز شده که بهترین خودکار هر فرد توشه !
   
5. اعتماد به نفس ... تنها چیزی که خانوم هارو فلج میکنه در مقابل آقایون ... اعتماد به نفس چیزی که هست که اگر آقایی داشته باشه ، هیچ خانومی نمیتونه در مقابل اون مقاومت کنه ... این رو من به شخصه تجربه کردم ! مخصوصا اینکه اعتماد به نفس با هوش و خرخونی مخلوط بشه ، ترکیبی رو ایجاد میکنه که هرکسی کشته مرده ی شما میشه ! :چشمک
   
6. در شرف دادن یک کنفرانس در کلاس درس هستید و از اون روز وحشت دارید ؟ هیچ نترسید ! چاره ی شما در 3-4 خط پایین نوشته شده ! 2 هفته قبل از روز فرا رسیدن کنفرانس ، یک رمان تخیلی یا هر کتابی که باهاش حال میکنید ( ترجیحا رمان چون دایره ی کلماتش وسیع تره ) انتخاب کنید و بخونید ، این باعث میشه که کلمات بسیار زیادی در ذهن شما بچرخه و در هنگام کنفرانس مِن مِن نداشته باشید ! همینطور ، اگر ازحُضار میترسید ، سعی کنید ارزششون رو در اون لحظه انقدر پایین بیارید که بتونید با خیال راحت صحبت کنید ...
   
7. همیشه سعی کنید که یک دوست خیلی صمیمی داشته باشید تا به هم عیب ها و ایراد هاتون رو بگید ، خیلی وقت ها شده که وقتی مدل موی خودتون رو تغییر میدید، بقیه به شما میگن مدل قبلی خیلی مضخرف بود اما چون میترسیدیم ناراحت بشی بهت چیزی نمیگفتیم ! یک دوست خوب میتونه اینجور چیزارو به شما بگه و شما رو اصلاح کنه ، هرچند اگر دردناک باشه !
   
8. و در آخر ... دستمال هیچ استاد و معلمی نباشید ! اکثر استاد ها از دستمال بدشون میاد ! میخوایید نمره ی بالا بگیرید ؟ سر کلاس به تک تک چیزهایی که استاد میگه به صورت انتقادی گوش کنید ! اکثر مواردی که باعث میشه استاد چهره و اسم شمارو حفظ بشه اینه که به گفته های استاد گیر بدید و سوال های سنگین و به جا بپرسید ! نه چرت و پرت ! چون هیچکس از یک آدم خود شیرین خوشش نمیاد !!

فعلا ... موفق باشیـــد !


کنفرانس

سلام

یک دندانِ خراب , همه ی بدن رو داغون ميكنه .

بی اشتهایی - سر درد - دل درد - بی حوصلگی - بوی بد دهان - ضعف - درد وحشتناك دندان - بی خوابی - از دست دادن تمرکز - ضعف حافظه - عصبی شدن و غیره

همه ی اینها فقط از یک دندانِ خراب و پوسیده

زود برید اگه راهی داره درستش کنین یا بکشینش حتی اگه شده قرض کنین

===================

دیدین اونهایی رو که لبه ی یکی از دندونهایِ جلوییشون خورده شده و قوس پیدا کرده و قهوه ای شده ؟؟؟

می دونین چرا دندونشون اینجوری شده ؟؟؟؟؟

این همون دندونی هست که باهاش تخمه میشکنند .

حالا اگه دوست دارین دندونتون مثلِ اونها بشه هی تخمه بشکنین باهاش .

بعضیها با دندونِ آسیایِ کوچیک تخمه میشکنند و به خیالِ خودشون از پوسیدگی در امان میمونه اما اشتباه میکنند .
هر یک دونه تخمه ای که میشکنید , یک ضربه ی جبران ناپذیر میزنه به دندون شما و شمارشِ معکوس برای داغون شدنش شروع میشه

حالا هی تخمه بشکنین

:9:

چند روز پیش رفته بودم مغازه داییم بهش کمک کنم.... بورس لباس بچه گانه داره..... بیرون از مغازه یعنی جلوی در یک سبد بزرگ گذاشته بود و لباسای تو اون سبد حراج بود یعنی قیمتش خیلی کمتر از بقیه جنس ها بود... منتها کسی به اونا توجه نمیکرد و نمیخرید..... اما چیزی که برام جالب بود این بود که همین که یک نفر میومد جلوی سبد و شروع میکرد لباسا رو ببینه نفر دوم و سوم و.... هم سریع میومدند و اونا هم نگاه میکردند ( اینجوری هر کی میدید فک میکرد چیز خیلی جالبیه که همه میاند دور و برش ) من متوجه همین موضوع شدم و 1-2 نفر رو مامور کردم هر چند دقیقه یک بار بیاند و به صورت سوری جلوی سبد وایستند و لباسا رو الکی نگاه کنند و دقیقا همونجوری که انتظار داشتم اتفاق افتاد یعنی هر کی تو بازار بود حتما یه نگاهی به سبد حراجی ما مینداخت شاید باورتون نشه اما اون روز همه ی لباسای سبد به فروش رسید تازه اون آخرا یه یارویی که از لبنان برای زیارت امام رضا اومده بود مشهد بهمون سفارش داد براش به صورت کلی و البته با قیمت کمتر از همون لباسای حراجی بیاریم...... داییم هم کلی حال کرد و از فکرم خوشش اومد.... شما هم اگه احیانا کاسب هستین از اینجور ترفند ها هم استفاده کنین.

دوباره سلام
:)

وقتی میرید خرید , اگه چیزی تو ویترین دیدین
که ازش خوشتون میاد , قبل از هر چیز قیمتش رو سوال کنین .

اگر قیمتش با بودجه ی شما جور در نمیاد دیگه تشکر میکنید و میرید و نه وقتِ خودتون تلف میشه نه وقتِ فروشنده

اگر هم که قیمتش به نظرتون مناسب بود بعداً به مغازه دار بگین بیاردش تا ببینینش

======================

بسیاری از مغازه دارها تا مشتری واردِ مغازشون میشه فوری میرن جلو و میگن بفرمایین چی میخواستین

برای اینکه با خیال راحت بتونین همه جنسهای توی مغازه رو برانداز کنین , تا جناب فروشنده اومد جلو , بهش بگین میبخشین , میخوام جنسهاتون رو ببینم

تا این رو بگین دیگه میره کنار و میتونین با خیال راحت همه ی جنسها رو برانداز کنین .

فقط جسارتاً یادتون باشه اگه از چیزی خوشتون نیومد قبل از رفتن حتماً تشکر کنین

در ضمن هرگز از اینکه تا وارد مغازه میشین فروشنده میاد سراغتون ناراحت نشین .

فروشنده کارش همینه و اگه اینکار رو نکنه اصلاً فروشنده ی خوبی نیست

:)

هیچ وقت به کسی ظلم نکنید

چه خیلی دیر چه خیلی زود نتیجش رو می بینید

ایمان داشته باشید که :

آن کس که بنای ظلم بنیاد نهاد

روزی به سرش شود خراب از بنیاد...

این تجربه شخصی من بود که خیلی هم واسم گرانبهاس ...

هر جا دیدین دو نفر با هم درِ گوشی حرف میزنند و یکی از این کار ناراحت شده یا احساس شک و تردید بهش دست داده , اون آدم حتما یک ریگی به کفشش هست

آدمی که کارِ بدی نکرده و ریگی به کفشش نیست , اگر دید دو نفر دارند در گوشی حرف میزنند امکان نداره احساس ناراحتی و شک بهش دست بده . بلکه با خودش میگه :

لابد یه موضوعِ خصوصی بینِ خودشونه و دوست ندارند من بدونم چیه
:)

=================

اما فراموش نکنید :

در گوشی حرف زدن در حضورِ دیگران از ادب به دور هست

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Alireza_SA [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هیچ وقت به کسی ظلم نکنید

چه خیلی دیر چه خیلی زود نتیجش رو می بینید

ایمان داشته باشید که :

آن کس که بنای ظلم بنیاد نهاد

روزی به سرش شود خراب از بنیاد...

این تجربه شخصی من بود که خیلی هم واسم گرانبهاس ...

---

سلام

در ادامه ی سخنِ ارزشمندِ شما :

و اونی که ظلم میکنه و در این دنیا سزایِ ظلمش رو نمیبینه خیلی بدبخت و بیچاره هست .

چون پرونده ی ظلمش فرستاده شده به دادگاهِ رب العالمین

اونجا دیگه نه وکیل هست نه پول نه میشه رشوه داد نه میشه فرار کرد نه میشه شاهدِ دروغ آورد و تبرئه شد نه میشه انکار کرد

اگر خواستین ظلم کنین اما نتونستین یا ظلم کردین و گیر افتادین و جزاش رو دیدین , لبخند بزنین و بگین :

خدایا شکر که من رو دوست داری

خدایا هرگز من رو در ظلم (گناه) موفق نکن .

خودتو برای کسی توصیف نکن...

به هر کسی به اندازه ظرفیتش رو بده
بعضی ها فقط می خوان سواری بگیرند.چون تو خونشونه.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط SEZAYESH [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خودتو برای کسی توصیف نکن...

---

سلام
:)

قطعاً منظورتون اینه که بیخودی توصیف نکنیم خودمون رو .

بنده وقتی میخوام کارمندِ جدید بگیرم , در مصاحبه ی حضوری , اول از همه ازش میخوام که خودش رو توصیف کنه واگر بلد نباشه خودش رو توصیف کنه یک اکس قرمز میزنم رو درخواستش و ازش تشکر میکنم و بهش میگم بره .

هر چیزی هم که میگه یادداشت میکنم تا اگر رفت واسه دوره ی آزمایشی , ببینم حرفاش درسته یا نه .

اگر هم خدا به من دختر داد و یکی اومد خواستگاریش همین کار رو میکنم . بعد با رفتارش و اعمالش مقایسه میکنم ببینم رفتارش هم خوبه یا فقط خوب حرف میزنه .
:)

شش تا بیماریِ خطرناک هست که به جانِ هر که افتاد وَر افتاد :

حسادت
حرص و طمع
غرور و تکبر
شهوتِ حرام
بخل و خساست
کینه و غضب

هر جُرم و جنایت و گناهی که در تاریخِ بشریت اتفاق افتاده فقط به خاطرِ همین شش بیماریِ خطرناک هست
===================

خیلیها به اشتباه فکر میکنند که خودِ این شش بیماری گناه هست

این شش بیماری گناه نیست بلکه انگیزه ی گناه و جرم و جنایت رو در انسان بوجود میاره

مثال :

یک نفر به خاطر حسادت کسی رو میکشه یا رو ماشینش خط مینداره

یا به خاطر شهوت حرام مرتکب تجاوز به عنف میشه
یا به خاطر حرص و طمع , دست به دزدی و رشوه خواری میرنه

==================

کسی که یک یا چند تا از این بیماریهای خطرناک , وجودش رو تسخیر کنه , کارش تمومه حتی اگر زیباترین و باهوش ترین و ثروتمندترین و قوی ترین و تحصیلکرده ترین و مشهورترین و با نفوذترین آدم دنیا باشه .

بهترین مثالها :
قارون
فرعون
هیتلر
صدام

تنها راهِ تحتِ کنترل درآوردنِ این شش بیماری , معنویات هست .

این بیماریها کاری نداره شما دکتر هستی یا دانشمند یا معلم یا کارمند یا تاجر یا کارگر یا وزیر یا پادشاه .

هر کی باشین نابودتون میکنه مگر اینکه با قدرتِ معنویات بهش اجازه ندی وجودِ شما رو تسخیر کنه .

اگر باور نمیکنین , این شما و این هم دنیا

تجربه اینکه :

p30world به هیچکس وفا نکره . زمانش که برسه باید بری از اینجا ، اگه با پا یخودت هم نری ، میندازنت بیرون .

خیلی ها ازدواج میکنن و خانمشون نمیزاره ، بعضی ها قید نت و نت بازی رو می زنن و بعضی ها هم شاید خدا قید زندگیشونو بزنه .

خلاصه زندگی یه بازیه .

نقل قول:

---

نوشته شده توسط befermatooo [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خلاصه زندگی یه بازیه .

---

سلام
:)
زندگی امتحان و آزمایشه .
خوب به زندگیِ روزانه دقت کنید :

از لحظه ای که از خواب بیدار میشیم تا وقتی که دوباره برگردیم و به خواب بریم , فرصتهایِ خوب و بدی برای ما پیش میاد و این عکس العملِ ما هست که تعیین میکنه ما چگونه انسانی هستیم .

فقط سه چیز در این امتحان (زندگی) هست که ما در اونها آزادیِ صد در صد داریم :

نیّت
عقیده
ایمان

روزی هم که قراره به حسابِ همه رسیدگی بشه , فقط همین سه تا برای خدا مهم هست .

در اون روز , یکی که مسجد ساخته مجازات میشه چون برایِ خدا نساخته
و یکی که آدم کشته پاداشِ بی حساب میگیره چون برایِ رضای خدا کشته .
====================
در این امتحان , واسه خدا نه ثروت اهمیت داره نه زیبایی نه مدرک تحصیلی نه سوادِ خوندن و نوشتن نه سلامتیِ بدنی نه اصل و نسب نه زورِ بازو نه زمان نه مکان نه جنسیت نه ایل و تبار

هر کس تو زندگیش یک چیزهایی داره و چیزهایی نداره .

عکس العمل ما در مقابل همین داشتن ها و نداشتن هاست که واسه خدا اهمیت داره .

اگه از زندگي ات خسته شدي و برات يكنواخت شده به هر ضرب و زوري هست

يك هفته خودت رو از كاراي روزمره ات دور كن....... كلا يه كار ديگه بكن ..

حالا اگه تفريح بكني چه بهتر

ضرر مالي اش مي ارزه به شارژ شدنش...

نقل قول:

---

نوشته شده توسط shahinfarasystem [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگه از زندگي ات خسته شدي و برات يكنواخت شده به هر ضرب و زوري هست

---

نقل قول:

---

نوشته شده توسط shahinfarasystem [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يك هفته خودت رو از كاراي روزمره ات دور كن....... كلا يه كار ديگه بكن ..

حالا اگه تفريح بكني چه بهتر

ضرر مالي اش مي ارزه به شارژ شدنش...

---

سلام
:10:
البته فقط سراغِ تفریحاتِ سالم برید

پیک نیک - کوهنوردی - ماهیگیری - هواپیما یا هلیکوپتر یا ماشینِ رادیو کنترل - کایت سواری - پرواز بادبادک - پرواز بالن مدل با گاز هلیوم یا هوای گرم - نقاشی - دوچرخه سواری - موتور سواری یا رعایت نکات ایمنی و در پیستِ مخصوص - ساختِ کاردستیهایِ الکترونیکی و غیره - مجسمه سازی - پرورش گیاهان - زراعتِ انواعِ سبزیجات تو باغچه ی خونه - نشانه گیری با تفنگِ بادی با رعایتِ اصول ایمنی و شکار نکردنِ پرنده ها و دوری از مردم آزاری - روغنکاری و سرویسِ ماشین تو خونه - نقاشیِ اتاق و غیره

===============================================

برایِ ازدواج هم حتماً قبل از ازدواج تحقیق کنین ببینین همسرِ آیندتون اوقاتِ فراغتش رو چطوری میگذرونه .

اگر اهل رفیق بازی و مردم آزاری و مواد و فساد و اینها هست , اسمش رو خط بزنین و فراموشش کنین وگرنه بعد از ازدواج خیلی اذیت میشین در زندگی باهاش .


کسی که عادت داره اوقاتِ فراغتش رو با کارهایِ سودمند بگذرونه , خدا نعمتِ بسیار ارزشمندی بهش داده که اگر با همه ی گنجهایِ دنیا هم عوضش کنه باز هم ضرر میکنه .

همه، بعنوان یه آدم ایده آل ازت انتظار دارن.

همه ميگن :

دنبالِ یک همسرِ خوب و مناسب میگردم اما کسی از خودش نمیپرسه آیا خودِ من همسرِ خوب و مناسبی هستم ؟؟؟؟

یه بزرگی گفته : سخت ترین کار دنیا قانع کردن یک احمق هست.

بدجوری درست گفته...انرژیتونو اینطوری هدر ندید...

نقل قول:

---

نوشته شده توسط malkemid [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه بزرگی گفته : سخت ترین کار دنیا قانع کردن یک احمق هست.

بدجوری درست گفته...انرژیتونو اینطوری هدر ندید...

---

آفــریــــــــــن!
دقیقا همینطوره...

نقل قول:

---

نوشته شده توسط malkemid [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه بزرگی گفته : سخت ترین کار دنیا قانع کردن یک احمق هست.

بدجوری درست گفته...انرژیتونو اینطوری هدر ندید...

---

حالا یه بزرگ دیگه گفته:
هر وقت تونستی یه مساله ای رو طوری به مادربزرگت بفهمونی که بفهمه چی میگی ; اونموقع است که کاملا اون مساله رو درک کردی!
نمیدونم انیشتن بود کی بود؟! حالا بورو انتگرال بفهمون بینم چند مرده حلاجی:دی

نقل قول:

---

نوشته شده توسط malkemid [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه بزرگی گفته : سخت ترین کار دنیا قانع کردن یک احمق هست.

بدجوری درست گفته...انرژیتونو اینطوری هدر ندید...

---

سلام
:)
گاهي وقتها طرف احمق نيست بلكه خيلي هم باهوشه اما به خاطر غرور و تكبر و لجبازي هست كه نميخواد قانع بشه .

=====================

حالا بيايم مسئله رو از يك زاويه ي ديگه ببينيمش :

اگر ما در اشتباه باشيم و حرفمون غلط باشه , اون بنده خدا چطوري قانع بشه و حرف غلط ما رو قبول كنه ؟؟؟!!!
:)

پس قبل از اينكه بريم ديگرون رو قانع كنيم بايد خودمون مطمئن بشيم كه حرفمون منطقي و درست و حق هست وگرنه اگر كسي قانع نشد , جاي تعجبي نداره
:)

بیشتر صلاح در اینست نزد استاد یا فرد باتجربه‌تر از خود نظرتان را به صورت سؤالی بگویید و نه خبری!

اگه گفتید چرا؟:20:

اگر چاق هستید و میترسید برای درس تربیت بدنی دانشگاه نمره کم بگیرید یا استادتان سختگیر است یه دکتر اشنا پیدا کنید (بهتر است به مطب دکتر خصوصی مراجعه کنید )و بگید براتون یه گواهی بنویسه . اون وقت میبینید بدون هیچ زحمتی 20 شدید.
شاید این به نظرتون چیز مسخره ای بیاد ولی من خودم این موضوع رو نمیدونستم.و همینجوری 20 شدم

نقل قول:

---

نوشته شده توسط ملا نصرالدین [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگر چاق هستید و میترسید برای درس تربیت بدنی دانشگاه نمره کم بگیرید یا استادتان سختگیر است یه دکتر اشنا پیدا کنید (بهتر است به مطب دکتر خصوصی مراجعه کنید )و بگید براتون یه گواهی بنویسه . اون وقت میبینید بدون هیچ زحمتی 20 شدید.
شاید این به نظرتون چیز مسخره ای بیاد ولی من خودم این موضوع رو نمیدونستم.و همینجوری 20 شدم

---

اصل فرمایش شما درست است بدین معنی که «آدم نگذارد دیگران بیشتر از توان ازش کار بخواهند»؛ این هم روایتی دیگر از تجربه شما!

نقل قول:

---

اصل فرمایش شما درست است بدین معنی که «آدم نگذارد دیگران بیشتر از توان ازش کار بخواهند»؛ این هم روایتی دیگر از تجربه شما!

---

به نظر من بعضی از افراد هستند که اگه بدونند شخصی توانای یا استعداد خواصی داره شروع میکنن به سو استفاده
یکی از دوستان بلد بود گیتار بزنه توی دانشگاه توی یه کلاسی که گیتار اورده بودند شروع کرده بود به زدن که حراست گرفتش
میگفت داشتن مینداختنش بیرون که به زور ننداختنش میگه پایین ترم امده بودن ازم میخواستن که مطرفی کنم واسه اون استاد های کندشون توی مراسم تشکر و قدردانی از اساتید و دانشجویان نمونه اون هم مفت و مجانی

نقل قول:

---

نوشته شده توسط caca_caca888 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه تجربه جدید:

تو این تاپیک صبر کنید تا تاپیک بره صفحه ی بعد ، اونوقت پستتون رو بزنید.که پستتون اولای صفحه باشه و تشکر ازش زیاد شه:21::31:

این در تاپیک " آخرین فیلمی که دیدم" هم صدق میکنه!:دی

---------- Post added at 06:22 PM ---------- Previous post was at 06:21 PM ----------

البته خیلیا ماشالله بهش آشنا هستن!!!

---------- Post added at 06:23 PM ---------- Previous post was at 06:22 PM ----------

منظوری نداشتما:11:

---

عزیز البته من موافق اینکه در مورد تجربیات دوستان نظرو اعلام موضع بشه نیستم چون دوستان رو از گفتن صادقانه اونچه با گوشت و پوستشون حس کردن میترسونه. چون میترسن اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگه نصیحت بشن.
این تاپیک نصیحت نیست تاپیک تجربیاته. یعنی چیزهای که توی زندگی واقعن رخ داده و بعد شده درس.
پس منم اینجا منبر نمیرم که فروم بری شماره تشکر و ستاره و اینها نیست...چون شاید برای خیلیها این یه علاقه مندیه .

اما چون تجربه شما حالت یک ترفند کوچک بود میخاستم اشکالات تکنیکیش رو بگیرم:31:
اولن اگه همه اینجوری بکنن که هیچ تاپیکی پست نمیخوره و همه میرن تو حالت استندبای:31:
دومن خیلیا صفحاتشون رو میزارن روی تعداد متفاوتی از پست (مثلن من 20تایی) و لزومن اونی که شما اول میبینید و رو من اول نمیبینم
مثلن شماره این صفحه برای من الان 24ه

کد:

---

http://forum.p30world.com/showthread.php?t=452043&page=24

---

ولی قاعدتن برای شما لابد 50-60ه

نقل قول:

---

نوشته شده توسط dusti55 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بیشتر صلاح در اینست نزد استاد یا فرد باتجربه‌تر از خود نظرتان را به صورت سؤالی بگویید و نه خبری!

اگه گفتید چرا؟:20:

---

سلام

بنده سوالی دارم از حضورتون و حضورِ بقیه ی دوستان :

نظرتون چیه در موردِ اینکه اگر خواستیم نظرمون رو در موردِ یک موضوع با یک فردِ دانا و با تجربه در میان بذاریم , اون رو به صورتِ سوالی مطرح کنیم تا اگر در اشتباه باشیم , اون شخص درستش رو به ما یاد بده بدون اینکه افت داشته باشه برامون و کلاسمون بیاد پایین ؟
و اگر درست باشه نظرمون , میگه بارک الله و آفرین کاملاً درسته .

نظرتون چیه ؟؟؟
:)

سلام
من درست نگرفتم منظورتون چیه؟
خب اگه اون شخص داناتر از ماست، حتما فروتنی هم داره و اگه نظرمون اشتباه بود، ضدحال نمیزنه که چرا اشتباه میکنی.
پس مشکلی نداره هرچی بهش بگیم (البته منظورم همون شیوه سوالیه)

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Arash4484 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

عزیز البته من موافق اینکه در مورد تجربیات دوستان نظرو اعلام موضع بشه نیستم چون دوستان رو از گفتن صادقانه اونچه با گوشت و پوستشون حس کردن میترسونه. چون میترسن اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگه نصیحت بشن.
این تاپیک نصیحت نیست تاپیک تجربیاته. یعنی چیزهای که توی زندگی واقعن رخ داده و بعد شده درس.
پس منم اینجا منبر نمیرم که فروم بری شماره تشکر و ستاره و اینها نیست...چون شاید برای خیلیها این یه علاقه مندیه .

اما چون تجربه شما حالت یک ترفند کوچک بود میخاستم اشکالات تکنیکیش رو بگیرم:31:
اولن اگه همه اینجوری بکنن که هیچ تاپیکی پست نمیخوره و همه میرن تو حالت استندبای:31:
دومن خیلیا صفحاتشون رو میزارن روی تعداد متفاوتی از پست (مثلن من 20تایی) و لزومن اونی که شما اول میبینید و رو من اول نمیبینم
مثلن شماره این صفحه برای من الان 24ه

کد:

---

http://forum.p30world.com/showthread.php?t=452043&page=24

---

ولی قاعدتن برای شما لابد 50-60ه

---

ooooooooooooo
8 خط برات جواب نوشته بودم.جواب اونطوری نه!همین توضیح
اما خوب چون پستم پاک شده بود.حوصله اخطار مخطار ندارم دوباره همشو پاک کردم.

اگر فرزند دارین یا در آینده فرزنددار شدین , جسارتاً یه چیزی رو خوبِ خوب درک کنین :

بچه هاتون مِلک و املاکِ شما نیستند . بچه ها ملکِ خدا هستند و فقط امانت هستند دستِ شما . همونطور که همه ی ما از آنِ خدا هستیم .
( إنّا لِله )

خدا شما رو با فرزندانتون آزمایش میکنه (در مرحله ی پدری و مادری ) و فرزندانتون رو با شما آزمایش میکنه (در مرحله ی فرزندی ) .

به همون اندازه که به شیک بودنِ لباسشون و قشنگیِ موهاشون و ظاهرشون اهمیت میدین , هزار برابر بیشتر از اون , به معنویاتشون و تربیتشون اهمیت بدین .

هر کارِ خطایی که انجام بده فرزندتون و اون رو از شما یاد گرفته باشه یا بخاطر کوتاهیِ شما در تربیتش باشه , خدا از سرتون نمیگذره .

راز زندگیتو حتی به صمیمی ترین دوستتم نگو

میگم خوبه که به تیتر تاپیک یه توجهی بشه:
تجربیاتی که داشتید و می تونه به بقیه توی زندگی کمک کنه اینجا بیان کنید...

فکر کنم باید اینایی که میگیدو تجربه کرده باشید.نه این که یه حرف حکیمانه ای بزنید.چون حرف های حکیمانه که میزنید شبیه نصیحت میشه...

هميشه انتقادپذير باش، انتقاد پذير كه باشي همه چيز حل ميشه، شايد مشكلي داري يا چيزي هست كه خيلي ها نميتونن بهت بگن و ميترسن بهت بر بخوره...

نقل قول:

---

نوشته شده توسط frnsh [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خب اگه اون شخص داناتر از ماست، حتما فروتنی هم داره و اگه نظرمون اشتباه بود، ضدحال نمیزنه که چرا اشتباه میکنی.

---

سلام

مشکل همینه که ممکنه دانا باشه (در اون موضوع ) اما فروتن نباشه .
افرادِ دانا دو دسته هستند :

1- اونهایی که علم و دانشِ لاصطلاح زیادی دارند در مورد بعضی چیزها اما نمیدونند که دانسته هاشون در مقابلِ ندانسته هاشون بسیار کم هست به همین دلیل مبتلا بیماریِ به غرور و تکبر میشند .
این اشخاص علم و دانشِ مادیشون زیاد هست اما معنویاتشون بسیار کم هست .

اگر با این افراد گفتگو کنید , هی میزنه تو ذوقتون یا تحقیرتون میکنه یا مسخرتون میکنه یا میگه من عارم میشه با تو بی سواد حرف بزنم .

دسته دوم معنویاتشون زیاد هست و به درجه ای رسیده اند که درک کرده اند که علمشون در مقابل جهلشون بسیار کم هست .
این افراد به مرحله ی تواضع میرسند و حتی اگر دانشمندِ زمان هم باشند , از گفتگو با یک کودک یا فردِ بی سواد ابایی ندارند .

======================

حالا ما چون نمیدونیم کسی که میخوایم باهاش گفتگو کنیم جزءِ کدوم دسته هست , بهتره که مطلب رو به صورت سوالی مطرح کنیم .

====================

حالا یه چیز مهم :

حتی اگر اون طرف , دانایِ متکبر و مغرور باشه , اگر شما معنویاتتون قوی باشه از اینکه شما رو مسخره کنه و کوچیک کنه ناراحت نمیشین !!!!
چون میدونین که اون آدمِ ضعیف و بیچاره ای هست که فقط اندکی اطلاعات داره
بنابراین از حرفش ناراحت نمیشین
"

نقل قول:

---

نوشته شده توسط caca_caca888 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

میگم خوبه که به تیتر تاپیک یه توجهی بشه:
تجربیاتی که داشتید و می تونه به بقیه توی زندگی کمک کنه اینجا بیان کنید...

فکر کنم باید اینایی که میگیدو تجربه کرده باشید.نه این که یه حرف حکیمانه ای بزنید.چون حرف های حکیمانه که میزنید شبیه نصیحت میشه...

---

سلام
:)
دوستِ عزیز , این حرفهایِ حکیمانه خودش تجربه ی انسانهایِ حکیم و دانشمند و اندیشمند هست .

ما هم در زندگی به کار بستیم و دیدیم که واقعاً سودمند هست .

مثال :

یکی از موفق ترین انسانهایِ تاریخ بشریت گفته :

هر وقت حرفِ سودمندی برای گفتن نداری ساکت بمان . در اینصورت اگر به ارزشت اضافه نشه , از ارزشت هم چیزی کم نمیشه .

حیف نیست که ما این تجربه ی ارزشمند رو که به صورت حکمت در اومده اینجا ننویسیم ؟
:)

اگر دوست دارین معنویاتتون قوی بشه , قدمِ اول این هست که حق رو انکار نکنید .

کسی که حق رو دوست نداره و انکارش میکنه , ممکنه حتی تاجر و دکتر و مهندس و خلبان و استادِ دانشگاه و پروفسور بشه اما باطنش خراب و ویران هست .

حق را هر جا دیدین و شنیدین قبول کنین حتی اگر سخنِ یک کودکِ بی سواد باشه .

=====================

یکی از موفق ترین انسانهایی که در این دنیا زندگی کردند گفت :

عقلها کامل نمیشود مگر با پیروی از حق

محمد آسمانی عزیز ، به نظر شما بهتر نیست که نظرات خودتون رو خلاصه تر و در پست های کمتری بگید دوست من ؟


من ( یا شایدم دیگر دوستان ) میاییم به این تاپیک سر میزنیم که از تجربیات جدید مطلع بشیم و لذت ببریم و به اندوخته هامون اضافه بشه اما شما میایید تجربیات دیگران رو به صورت های دیگر بیان میکنید ! و آدم هم حوصلش نمیگیره بخونه ... !
مخصوصا اینکه در هر صفحه ی 10 پستی هم 3-4 پستش برای شماست !


به هر حال این نظر من بود دوست عزیز !
ممنون !

نقل قول:

---

به همون اندازه که به شیک بودنِ لباسشون و قشنگیِ موهاشون و ظاهرشون اهمیت میدین , هزار برابر بیشتر از اون , به معنویاتشون و تربیتشون اهمیت بدین .

هر کارِ خطایی که انجام بده فرزندتون و اون رو از شما یاد گرفته باشه یا بخاطر کوتاهیِ شما در تربیتش باشه , خدا از سرتون نمیگذره .

---

منم همیشه به این موضوع فکر میکنم که هر کی آدم خوبی بشه تاثیر تربیت صحیحشه و هر کسی که نا خلف میشه مقصر اصلیش پدر و مادرشند... البته نباید نقش جامعه ، دوستان ، ذات خود شخص و... رو فراموش کنیم...
تو رسانه ها، تو مجالس مذهبی و.... در مورد احترام به پدر و مادر حرفای زیادی میزنند اما ای کاش در مورد وظایفی که اونا در قبال فرزندانشون دارند هم حرف میزدند.
یک روانشناس میگفت: "به فرزندانتان بگویید دوستشان دارید و به آنها افتخار میکنید"
به نظر من جمله ی دومیش خیلی مهمه... برای من جوون هیچ چیز سخت تر از این نیست که پدر و مادرم منو باور نداشته باشند، من مایه ی افتخار اونا نباشم، منو با بقیه مقایسه کنند و اونا رو از من خیلی بهتر بدونند و........
من همیشه آرزو میکنم سالها بعد که صاحب فرزند شدم خدا به من و مادر فرزندم این قدرت رو بده که بتونیم براش یک پدر و مادر نمونه باشیم.