در مورد پاتوق رفتن، منظورم جمع های دوستانه 4-3 نفره نیست؛ منظورم پاتوق های 15-10 نفره هست. چندین دلیل هم داره:
1. در حالت عادی، شما با کسی دوست میشید که از نظر اخلاق و طرز فکر با شما همسو و هماهنگ باشه، اما وقتی وارد همچین جمع هایی میشید، ناخواسته با اشخاصی آشنا و دوست میشید که در مشیت فکری شما نیستن و به علت کثرت افراد و جمع های این چنین، مطمئناً اون ها برای شما تأثیر خواهند گذاشت نه شما بر اون ها.
2. وقتی وارد چنین جمع هایی میشید، برنامه هایی ترتیب داده میشه که گاهی سالم و گاهی ناسالم هستن؛ و شما معمولاً در نتیجه ی تعارفات دوستانه و همچنین برای جلوگیری از سرزنش شدن توسط این افراد در این برنامه ها شرکت می کنید که ساده ترین نتیجه اش غفلت از درس هست، هدفی که برای رسیدن به اون به دانشگاه اومدید.
3. این جور جمع ها معمولاً حالتی رو براتون به وجود میاره که اولاً شدیداً راغب به شرکت کردن در تمامی تجمعات میشید و ثانیاً حتی اگر زمانی هم دیگر مایل به این کار نباشید، بالأخره کسی از این جمع پیدا میشه که از عدم حضور شما در جمع گله کنه و دوباره شما رو به جمع فرا بخونه.
مطمئن باشید اون هایی که طرز فکرشون در مورد شما، باید برای شما مهم باشه، این اشخاص نیستن.
ضمن اینکه من توصیه نمی کنم که به کل از این گونه جمع ها دوری کنید. فقط توصیه کردم که طبق اخلاق و طرز فکر خودتون با کسی دوست بشید نه به صرف این که حضورتون در یک جمع مشترک هست.
اردوهایی هم که خود دانشجو ها ترتیب میدن، تا زمانی که با نوع اردو و برنامه هاش همسو نیستید شرکت نکنید.
به طور کلی شاید از طرز فکر من و اینکه در این موارد خیلی حساسیت به خرج میدم تعجب کنید ولی به هر حال این تفکر حاصل تجربه ی هر چند کوتاه من هست و مطمئناً به طرز فکری که بدون تجربه هست، ارجحیت داره. من خودم 2 ترم گذشته، این مطالبی که خدمت شما عرض می کنم رو رعایت نمیکردم و پیامد هاشم دیدم. بنابراین وقتی به شما این توصیه ها رو می کنم مطمئن باشید از روی دلسوزی هست و همچنین اطمینان داشته باشید که اگر از ابتدای کار این قضیه ها رو جدی نگیرید بعد از 2-1 ترم یکی از این دو حالت براتون پیش میاد: 1. یا به کل از درس و تحصیل دور میشید و بیشتر به فکر سرگرمی در دانشگاه خواهید بود که حالت بد هست. 2. یا اینکه به خودتون میاید و می بینید که در این مدت همه اش در حال ضرر کردن بودید. (حالت بهتر) پس چه بهتر که از تکرار تجربیات دیگران خودداری کنید و قبل از اینکه نتیجه ی سوئی ببینید راه درست رو در پیش بگیرید.
به طور کلی اگر نظر من براتون مهمه هر 2-1.5 ماه در یک اردو شرکت کنید؛ مطمئن باشید اگر تعداد اردوهای بیشتری در این مدت برگزار میشه دلیلی بر مفید بودن اون ها نیست.
داشتن علاقه به رشته مهم هست ولی مهم تر از اون پایدار موندن این علاقه هست؛ راه پایداری این علاقه هم این هست که درس های ترم های اول رو با علاقه و پشتکار دنبال کنید، نمرات خوب حاصل از این کار، به خودی خود شما رو برای ادامه ی این راه منتهی به موفقیت ترغیب و علاقه ی شما رو نه تنها تثبیت، بلکه تشدید می کنه.
به طور کلی افت معدل دانشگاه نسبت به دوران دبیرستان کاملاً طبیعی هست؛ چرا که شیوه ی مطالعه ی دروس در دوران متوسطه و دانشگاه کاملاً متفاوت هست. اما مهم نتیجه ای ست که از این افت معدل می گیرید. 1. عده ای با دیدن افت معدل، علاقه و انگیزه به رشته ی خودشون رو از دست میدن که به متأسفانه به دلیل ضعف های سیستم مشاوره آموزشی کشور و همچنین بهره نگرفتن خود دانشجوها از مشاوره ی آموزشی هست که متأسفانه این دسته اکثریت رو تشکیل میدن. 2. عده ای که با مشاهده ی این افت معدل، روال مطالعه ی دانشگاهی دستشون میاد و علاقه و انگیزه به رشته شون دو چندان میشه.
اگر می خواید جزء گروه 2 باشید، تنها راه، مطالعه ی پر کمیت هر چند بی کیفیت هست؛ چرا که این بی کیفیتی مقطعی هست و بعد از اینکه در زمره ی گروه 2 قرار گرفتید، کیفیت مطالعه ی شما به شدت تقویت میشه و در نتیجه علاقه و انگیزه به رشته تون دوچندان میشه.
بنابراین مطمئن باشید با اندکی تلاش و همت در رشته ی خودتون موفق میشید.
در ضمن دانشگاه رفتن رو انقدر برای خودتون بزرگ و عظیم جلوه ندید، عادت کردن به محیط دانشگاه خیلی خیلی ساده ست و از نظر من نیاز به توصیه ی آنچنانی نداره.
شک نکنید که 2-1 هفته بعد از ورود به دانشگاه خودتون رو در حال گفتن این جمله به خودتون یا به آشنایانتون می بینید:
"دانشگاه که می گفتن همین بود؟! ما فکر کردیم چه خبره."
ضمن اینکه اگر دیگران تونستن عادت کنن پس شما هم میتونید.