اجمالی بر باززایش موسیقی راک.
اجمالی بر باززایش موسیقی راک.
محسن نامجو
مارس 2007
اشاره: چندی پیش تعدادی سوال توسط یکی از دوستان موسیقی دوست – که ساکن خارج از ایران هستند – درباره وضعیت کلی موسیقی راک در ایران و... مطرح شده بود. در این نگاشته سعی بر آن است تا در طی یک متن ثابت پاسخهای مناسبی برای سوالات متفرقه دوست نامبرده بدست آید:
***
وضعیت کلی عنوانی است که در بدو امر مخاطب را گیج و مبهوت میکند. چرا که اساساً در رابطه با هر امری وضعیت کلی میتواند سرچشمه یک شناخت متوهمانه از آن چیز باشد. شناختی دور از واقعیت. اما در اینجا با کمی اغماض این رای را صادر میکنم که: «بررسی محدویتهای بیرونی و شرایط حاکم بر سیستم فرهنگی دولت و نظرگاه مشکوک این سیستم به موسیقی [بویژه عنوان موسیقی راک]، ما را در مسیر توصیف وضعیت کلی قرار خواهد داد. از جانب دیگر وضعیت درونی موسیقی و موزیسینهای راک و بررسی آنچه در زیرزمینهای ایران میگذرد به توصیف جزئیات خواهد انجامید. پس واژه «کلی» همارز یا مفاهیمی چون «بیرون»، «دولت»، «جمع» و غیره و عنوان «جزئی» معادل مفاهیم «درون»، «فردِ تک»، «نوازنده»، «ذهن» و... فرض گرفته میشود.
ابتدا ببینیم این موسیقی که آن را راک مینامیم چیست و چه دلیلی آن را به زیرزمین کشانده است؟
موسیقی راک را از دو منظر تعریف میکنیم:
الف/ تعریف ساده آن به کمک شاخصهای موسیقیایی بیان میشود. موسیقی راک موسیقیای است که توسط یک ارکستر شامل چهار ساز اجرا میشود. آن چهار ساز گیتار باس، درام، گیتار الکتریک (یا آکوستیک) و ساز چهارم یعنی کیبورد معمولاً نقشی فرعیتر دارد. به این مجموعه ساز باید آواز را هم افزود و این هم در صورتی است که قطعه راک مورد نظر ما بکلام یا آوا باشد. آوا هم شامل هرگونه صوت یا نعرهای است (غیر از کلام) که توسط خواننده راک ادا شود. در ارکستر راک، باس و درام اساسیترین نقش را دارا هستند. درام پایه ضرب، آرایش ریتم یک یک قطعه و تمپوی آن را حفظ میکند و تداوم میبخشد و باس علاوه بر همراهی با نقش درام شمایی از ملودی قطعه راک را نیز به مخاطب منتقل میکند. ملودیای که اصل آن قرار است توسط گیتار، کیبورد یا خواننده ارائه شود. در مبحث کنترپوان همیشه یک خط مبنا داریم که خطوط دیگر را جهت آنالیز قطعه با آن قیاس میکنند. آن خط را به لاتین Cantus Firmus مینامند. گیتار باس در ارکستر راک نقشی مشابه همین خط مبنا در قطعات کنترپوانیک را دارد. از این جهت است که میگویند باس مهمترین ساز در یک ارکستر راک است. گیتار الکتریک اما خود به دو نقش ظاهر میشود: گیتار ریتم و گیتار ملودی که خود این دو واژه آنها ار بینیاز از توضیح میکند. خیلی موارد هم ممکن است که گیتار الکتریک جای خود را به یک گیتار آکوستیک (unplugged) بدهد که این تاثیری در ماهیت ارکستر راک و قطعهای که مینوازد ندارد. همچنین بسیار تجربه شده که یک ساز آکوستیک کاملاً متفاوت از ارکستر راک به آنها اضافه میشود. سازی مثل «بانجو»، «فلوت» و یا حتی «سهتار». البته اینجا اختلاف نظر کوچکی مطرح است مبنی بر اینکه ارکستر را بخاطر همین حضور ساز جدید دیگر ارکستر راک بنامیم. حالا بجای آن چه واژهای بکار میرود، خود منشاء همین ااختلاف نظرهاست. واژههای «تلفیقی» یا «راک تلفیقی» و رواج آنها ریشه در استفاده از همین ساز جدید داشته است. گرچه معنای اصلی یک ارکستر راک تلفیقی (Alternative Rock) بسی دقیقتر و موشکافانهتر از تنها حضور یک ساز جدید است که در ادامه بدان میپردازیم.
پس تمام آنچه آمد تعریف ساده (!) موسیقی راک بود که به کمک عوامل موسیقیایی بیان شد. اما تعریف دیگر بر حوزه شناخت دیگر دلالت دارد:
ب/ دهه ۱۹۶۰ را در فرهنگ غرب (در اینجا آمریکا) میتوان دهه تکوین نوعی هنر معترض نامید. مثلاً در حیطه سینما نگاه منتقدانه و صریح فیلمسازان معاصر آمریکایی مثا {اسکورسیزی} یا {الیور استون} ریشه در سینمای معترض {سیدنی پولاک} یا {جان فورد} دارد که دهههای ۵۰ و ۶۰ سالهای اوج فعالیت آنان بود. متولدین دهههای ۳۰ و ۴۰ میلادی که بخشی از سالهای کودکی شان همزمان با بزرگترین جنگ تاریخ بشر طی شده بود نسل خاصی را بوجود آوردند که هم ویژگیهای روانی و درونیشان و هم شرایط معاصر و بیرونیشان در خیلی جهات منحصر بفرد بود. به هر صورت این مفهوم – یعنی اعتراض – چندین آبشخور جداگانه دارد:
۱/ راک از حیث بررسی موسیقیایی ریشه در سبکهای قبل از خود مثل جاز، راکاندرول، بلوز یا... دارد. بلوز موسیقی سیاهان است و سیاهان فرزندان زجردیده پدر و مادری هستند که به زور از سرزمینهای خو رانده شده اند. اعتراض مستتر در بلوز اعتراض بردگان است. آنچه از ساز درام برمیخیزد صدای ریتمهای یک فرهنگ غنی و بکر و پر قدمت است که در قاره ای سیاه موجود بوده است....
۲/ راک سبک زمانه خود است. زمانهای که مصادف است با شروع جنگ سرد، چالشهای عظیم ایجاد شده در جامعه آمریکا بخاطر جنگ ویتنام، راه افتادن موج عظیم انتقاد سرسختانه از نظام کهنه آموزش عالی که اعتراضات دانشجویان فرانسوی نمونای از آن بود و....
۳/ آبشخور دیگر راک اعتراض موجود در ادبیات آن بود. ادبیات راک ادبیاتی جدید بود که قبل از آن نمونهای نداشت. چه در فرم اشعار که شاید اصلاً از این حیث نتوان آن را شعر نامید. {سید بارت}، {فرانک زاپا}، {لئونارد کوهن}، {کلاپتون} و دیگران از واژه words در کنار music در پارتیتورهای خود استفاده میکردند. یعنی موسیقی و کلمات. این واژه هیچ داعیهای را برنمیتابد. صرفاً کلمه است و تفسیر آن به خود مخاطب واگذار شده است.
۴/ ...
۵/ ...
۶/ ...
به هر صورت مجموع این موارد میرساند که موسیقی راک را از نظرگاه نوعی هنر معترض میتوان شناخت و برای آن تعریفی لحاظ کرد. اما موضوع بعدب: موسیقی راک در زیرزمین چه میکند؟
مسالهای که جای بررسی دارد این است که چرا موسیقی راک اینقدر با فاصله از دل فرهنگ ما سربرمیآورد؟ میدانیم که از جهاتی پاسخ به آن سخت مینماید. اوج موسیقی راک در فرهنگ غرب دهههای ۶۰ و ۷۰ بوده است. در دهه ۶۰ به عنوان یک سبک تنقیح شده که خود را از سبکهای قدیمیتر مثل بلوز، R&B و راکاندرول مجزا کرده بوده و در دهه ۷۰ به عنوان بارزترین عنصر موسیقیایی فرهنگ غربی جا افتاد. همزمان با رشد این سبک در غرب، در ایران دهه ۱۳۵۰ هم موسیقی راک در کنار انواع موسیقیهای دیگر به تدریج در حال شناخته شدن و جا افتادن بود و در آثار برخی آهنگسازان ایرانی تفاوتهای اجرایی آن با انواع موسیقی پاپ و غیره به چشم [یا به گوش] میآمد. اما با اتمام دهه ۷۰ میلادی وقوع همزمان دو اتفاق موجب گستی طولانی در ارائه این سبک شد. در غرب (در اینجا منظور آمریکاست) حضور عواملی اجتماعی و سیاسی نوعی محافظهکاری عام را پدید آورد که موجب افول شور و نشاط موسیقی در دهه ۸۰ آمریکا شد. بطوریکه امروز همه متفقالقولاند که دهه ۱۹۸۰ دهه افول موسیقی و مخاطبان آن در جامعه آمریکایی بود. اتفاق دیگر در این سوی جهان و در کشور ما بود. وقوع انقلاب اسلامی که صرفنظر از دستاوردها و تغییرات مثبت و منفیاش در زمینههای فرهنگی (به ویژه موسیقی) با افول یا به بیان بهتر قلع و قمع همه گونه صوت مواجه شدیم. یعنی اساساً به هنر موسیقی به عنوان هنر مشکوک – از حیث معیارهای مذهبی انقلاب – نگریسته شد. و این نه تنها موسیقی راک بلکه تمام انواع موسیقی را دربر گرفت. این اتفاق و ادامه آن در طی دو سه دهه موجب جابجایی تریبون شد. به طوری که موسیقی سنّتی که ذاتاً موسیقی بزمی و صدای خلوت آدمیانی – به تعداد انگشت شمار – در دل خانهها بود بتدریج بریبون رسمی یافت و از کمکهای فرهنگی دولت بهرهمند شد و حداقل در طی دهه اول انقلاب (سالهای ۱۳۶۰ به بعد) به عنوان تنها مرجع موسیقی در آمد.
برعکس موسیقیهای دیگر (در این بررسی، موسیقی راک) که ذاتاش همخوان با کنسرتهای چندهزار نفر، مانیتورهای صوتی پرحجم، نعرههای کاملاً آزاد و بیقیدوشرط و به طور کلینقطه مقابل موسیقی زیرزمینی بود، به دل زیرزمینها رانده شد. آری، در یک جمله سهتار ضعیفالجثه به روی سن رفت و گیتار الکتریک پرسروصدا جایی جز زیرزمین منازل ایرانی نیافت.
حالا به تدریج چند سالی است که صدای گیتار الکتریک از دل زیرزمین در حال شنیده شدن است و کمکم دارد جایگاهش را مییابد. این توضیح در جهت سوال طرح شده اول این مقال بود که چرا اکنون؟ پس میتوان گفت که موسیقی راک و عناصر اجرایی آن (گیتار، درام، آمپلیفایر، گروه نوازنده و...) پدیدههای نوپایی در این کشور نیستند. بلکه بعد از سالها مسکوت ماندن و خلوت گزیدن به مرور مخاطب خویش را بازیافته و مییابند گرچه نسل جوانی که امروز به این موسیقی میپردازد تفاوت قابل بحثی با نسل {حبیب} و {کورش یغمایی} دارد که آن را باید به بحثی دیگر واگذاشت.
گرچه میتوان متصور شد که در سالهای ۱۳۶۰-۷۰ بودند کسانی که در خفای منزل خویش به تمرین و اجرای آثار راک میپرداختهاند و این موسیقی اگر تریبون رسمی نداشته هیچگاه به طور کامل در ایران از بین نرفته است. اما سالهای اخیر سالهای باززایی و نوپایی سبک راک بوده است. مواردی که بضاعت ذهن نگارنده یاری میکند از این قرار است:
الف/ آزاددسازی موسیقی پاپ (عنوانی که خود تریبونهای فرهنگی دولت یا صدا و سیما برای آن قائل شدند) در سالهای میانی دهه ۱۳۷۰ و آشنا شدن تدریجی مردم با ارکسترهایی که صدادهی آنها در دهه ۶۰ در قرنطینه کامل بود. به بیان دیگر شنیدن و عادت به شنیدن صدای درام (حال چه آکوستیک و چه الکترونیک یا سمپل)، گیتار الکتریک و سازهایی از این دست که از تبعات موسیقی اصطلاحاً پاپ بودند راه را برای سبک مسالهدارتر و حساسیت برانگیزتری مثل سبک راک باز کرد. میتوان گفت بوجود آمدن موسیقی پاپ صرفنظر از دلایل و نتایج مثبت و منفیاش یک نتیجه مطلوب داشت و آن هم کاشتن هسته سبک راک یا رشد آن هسته در دل و ذهن جوانان ایرانی بود. بطوری که ماامروز در تقاضانامههای کنسرت یا کاست که به اداره موسیقی وزارت ارشاد یا واحد موسیقی صدا و سیما ارائه میشود میتوانیم بوضوح حضور موسیقی راک را حس کنیم و نمونههای ارائه شده آن را – حالا با هر سطح نگرشی – بشنویم. این وضعیت را مقایسه کنید با دو دهه پیش یا حتی کمتر که ارائه چنین سبکی چگونه میتوانست گذشتن از بزرگترین تابو قلمداد شود. درست است که هنوز هم سبک راک در نظر سیستم فرهنگی دولت جمهوری اسلامی خالی از مساله و ایراد و حساسیتزایی نیست اما آن سالها اصلاً جای هیچ بحثی را برای ارائه باقی نمیگذاشت.
ب/ حضور یک نسل جدید عاملی اجتنابناپذیر برای خاستگاه یک موسیقی جدید بوده است. متولدین دهه ۱۳۶۰. نسلی که کاملاً از سالهای اولیه انقلاب بیخبرند. آنها چشم که باز کردهاند خود را به عنوان یک شهروند ایرانی دیدهاند در کنار و برابر با یک شهروند ژاپنی، اروپایی، آمریکایی یا هر جای دیگر. آنچه که آنها لمس کردهاند برابری و مسلوات در توزیع امکانات تکنولوژیک بوده است. انواع سرگرم
منبع :zirzamin