-
خندید روح شب:
این است آن تمام امیدی که داشتی؟
آن عهد کهنه که در روزگار روشنت
با آن ستاره کبود آسمان گذاشتی؟
امید تو جز یک امید خام نیست
باور نکرده ای تو طلوع ستاره را
شب هست، تیرگی هست و رنج هست
تا شب نباشد آخر کجا ستاره هست؟
این تنها شعر قافیه داری بود که تا حالا گفتم!!!
-
سلام
قطره اشکی به لطافت شبنم صبحگاهی بر روی پهنای چهره ی غمناکش جاری بود.
مثل آخرین لحظه های عمر ستاره ای در دور دست در فضای خالی از جسم در
نوری درخشید وجدایی را در تنهایی یافت.
Boof 6260
-
سلام
ای زیباترن معنای بودن ، امروز دستهایم به یاد تو و برای تو می نویسند
تاریکی ها را می زدایم ، بدی ها را می شویم ، ابرها را کنار می زنم خورشید
را فرا می خوانم ، ماه را صدا می زنم تا تنها تک ستاره آسمان و زمین را ببیند
امروز همه را به ضیافت چشمان آرام ، تو می خوانم که تو حقیقت امیدی
Boof6260
-
سلام
و زندگی گل سرخی است در دستان پاک تو و می دانی
گل سرخ چیست آب را من شاهد می گیریم که تو رود خروشان
این دشتی که زندگی را نوید می دهد
Boof6260
-
سلام
ای زیباترن معنای بودن ، امروز دستهایم به یاد تو و برای تو می نویسند
تاریکی ها را می زدایم ، بدی ها را می شویم ، ابرها را کنار می زنم خورشید
را فرا می خوانم ، ماه را صدا می زنم تا تنها تک ستاره آسمان و زمین را ببیند
امروز همه را به ضیافت چشمان آرام ، تو می خوانم که تو حقیقت امیدی
و زندگی گل سرخی است در دستان پاک تو و می دانی
گل سرخ چیست آب را من شاهد می گیریم که تو رود خروشان
این دشتی که زندگی را نوید می دهد
Boof6260
-
مامان خوبم
فقط بگذار در آغوش تو
دوباره کودکی شوم
نا آشنا با طعم هر آرایه و کنایه و استعاره ای:
کودکی که تمام احساس درونش را
در یک جمله ساده فریاد می زند:
مامان!
مامان خوبم!
دوستت دارم!
-
نظرت در باره این دوتا شعر که با هم ادغام کردم چیه خوب شده؟
-
جهان
جای عجیبی است
این جا
هرکس شلیک میکند
خودش کشته میشود
-
ه خاطر یک لقمه نان
کلاه از سر برداشتیم
به احترام دوست و دشمن
دشمن نیشخند زد
و دوست
بی تفاوت از کنارمان گذشت
سرانجام
دست ها و کلاه هایمان
در هوا معلق ماندند.
-
جان چه باشد كه فداي قدم دوست كنم
اين متاغي ايست مه هر بي سر پايي دارد