يكي از عقل مي لافد يكي طامات مي بافد
بيا كاين داوري ها را به پيش داور اندازيم
Printable View
يكي از عقل مي لافد يكي طامات مي بافد
بيا كاين داوري ها را به پيش داور اندازيم
من پریشان دیده می دوزم بر او
بی صدا نالم که : اینست آنچه هست
خود نمیدانم که اندوهم ز چیست
زیر لب گویم : چه خوش رفتم ز دست
سلام - وقت همگی خوش
تو گل سرخ مني
تو گل ياسمني
تو چنان شبنم پاك سحري ؟
نه
از آن پاكتري
تو بهاري ؟
نه
بهاران از توست
از تو مي گيرد وام
هر بهار اينهمه زيبايي را
هوس باغ و بهارانم نيست
اي بهين باغ و بهارانم تو
سبزي چشم تو
سلام من هم به شما
وصال دولت بيدار ترسمت ندهند
كه خفته ايي تو در آغوش بخت خواب زده
حافظ
سلام وقت شما هم به خير
يه بيت گذاشتم كه نظم تاپيكم بهم نريزه
همچو ابری بر بیابانی
می شنیدم نیمه شب در خواب
هایهای گریه هایش را
در صدایم گوش میکردم
درد سیال صدایش را
شرمگین می خواندمش بر خویش
از چه رو بیهوده گریانی
در میان گریه می نالید
دوستش دارم نمی دانی
يادت هست بابايي
گفتي
حياي دخترم
اجازه نمي دهد که رو در روي بابايي بگويد
از آنچه که نمي تواند
گفتي
بگو دخترم
بگذار دلت بگويد و دستت بنويسد
بابايي
به جان تو
که از هيچکس و ناکس گله اي ندارم
از عزيزانم حتي
عزيزاني که مرا به سادگي باد
آشفتند و پر پر کردند
نه نه
ديگر جايي براي گلايه نيست
تنها مي خواهم بنويسم که روزي روزگاري
پيش آنکه مرا عشق آموخت
پيش دلم
کم نياورم
مي خواستي بشنوي بشنو
اين دختر بابايي است
که مي خواهد بگويد
بخواند
بخوان بابايي
با تمام دل بخوان
نی حریف هرکه از یاری برید
پردههااش پردههای ما درید
همچو نی زهری و تریاقی کی دید
همچو نی دمساز و مشتاقی کی دید
نی حدیث راه پر خون میکند
قصههای عشق مجنون میکند
دستهایی خالی و در آسمانی دور
زردی خورشید بیمار تب آلودی
جستجویی بی سرانجام و تلاشی گنگ
جاده ای ظلمانی و پائی به ره خسته
نه نشان آتشی بر قله های طور
نه جوابی از ورای این در بسته
می نشینم خیره در چشمان تاریکی
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد
به وداعی دل غمديده ما شاد نکرد
آن جوان بخت که میزد رقم خير و قبول
بنده پير ندانم ز چه آزاد نکرد
ایول افتاب جان هم اهل ی هست!!!
داد معشوقه به عاشق پيغام كه كند مادر تو با من جنگ
هركجا بيندم از دور كند چهره پر چين و جبين پر آژنگ
ايرج ميرزا
كسي شعر كاملشو داره؟ از دبيرستان يادم مونده
خوش به حال هركي بعد از اين پست مي ده كلي شعر قشنگ كه با گ شروع ميشه تو ذهنمه اما گ پيدا نمي شه