نقل قول:
سلام
پیشی گرفتن از کسی در کاری؛ جلو زدن
1-جان زودتر از من سر میز صبحانه رسید.
2-آنها میخواستند از آن یک فیلم بسازند ولی استودیوی دیگری پیشدستی کرد.
Printable View
نقل قول:
سلام
پیشی گرفتن از کسی در کاری؛ جلو زدن
1-جان زودتر از من سر میز صبحانه رسید.
2-آنها میخواستند از آن یک فیلم بسازند ولی استودیوی دیگری پیشدستی کرد.
سلامنقل قول:
فرض بر این که جمله درست نوشته شده باشه:
کار بهتر اینه که هرچه زودتر در حالت داغی هرچه بیشتر فسفر را به صورت سرباره خارج کنید.
as much ...as possible هرچه بیشتر ؛ تا آن حد که امکان داره بیشتر
as early... as possible هر چه زودتر؛ تا آن حد که ممکنه زودتر
slag پسماند شیشه ای از ذوب سنگ فلز
This is what we are seeing now in the explosion of mergers between global banking and
business empires, and the speed at which political and economic control is being
centralised through the European Union, the United Nations, the World Trade
Organisation, the Multilateral Agreement on Investment, and the stream of other
globalising bodies like the World Bank
اگه میشه قسمت سیاهش رو ترجمه کنید:n16:,
centralize متمرکز کردن؛ یک کاسه کردن.
is being centralized دارند در یکجا متمرکز میشوند
سلام
ترجمه این جمله چیهAcceptable papers must be of international interest and have a northern
dimension
میشه این جمله را ترجمه کنید
1) merely confirm known facts in just another species or materials or collected materials from fields
or markets; 2) are only of local interest; 3) are based on surveys, material collection, or economic data, and/or are
related to planning and policy; or 4) report new records and taxonomy are outside the scope of the journal and will
normally not be considered for publication.
سلام
ترجمه این چی میشه؟
Manuscripts must be based on original research and contain novel findings of general significance.
Studies that: 1) merely confirm known facts in just another species or materials or collected materials from fields
or markets; 2) are only of local interest; 3) are based on surveys, material collection, or economic data, and/or are
related to planning and policy; or 4) report new records and taxonomy are outside the scope of the journal and will
normally not be considered for publication
دوستان میشه اینو ترجمه کنید!
my heart goes out to you. I deeply as a friend that is not there with you feel for you and what you going through in your mind and heart
خیلی ساده معنی میکنم اشکال داشت بقیه اصلاح کنند چون عجله دارمنقل قول:
قلبم با تو همراه است، عمیقا به عنوان یک دوستی که کنار تو نیست احساس نسبت به تو دارم و چیزی که درون ذهن و قلب تو جاریست را حس میکنم
+
دوستان در فیلم های کلاسیک هالیوود کاراگاه ها رو زیاد میگفتن lieutenant اگه بخوایم برگردان فارسی کنیم این رو چی میشه ؟
یا این رو lieutenant detective ؟ میشه توی جمله زیر گفت افسر بخش جنایی ؟
جمله نمونه :
نقل قول:
I'm a lieutenant detective
in, uh, Homicide.
معنی این اصطلاحات رو میشه بهم بدید :
Flexural Strength
Vicat Softening Temperature
Melt Flow Index
با تشکر
سلامنقل قول:
درجه های پلیس با درجه های ارتش در بیشتر کشورها تفاوت داره.
نمیشه این را سروان معنی کرد. بنظرم کلمه نایب معادل خوبی باشه براش.
یه سر به ویکیپدیا بزنید. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] - [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (زمینی)
در ایران هم بازپرس اداره آگاهی داریم که جزو درجات ارتش نیست.
دوستان ترجمه این چی میشه
All copies of the manuscript should also have line numbers starting with 1 on each consecutive page
سلام دوستان
تو موسیقی سنتی ایران یه اصطلاحی داریم به اسم «نظام ادواری»
کسی معادل این اصطلاح رو می دونه چی میشه ؟!
ظاهراً این نظام ادواری سیستمی بوده که تا قبل از تدوین و به وجود اومدن «دستگاه ها» یا «نظام دستگاهی» موسیقی توسط علی اکبر خان فراهانی، نظام اصلی موسیقی ما بوده
Cyclic system ؟!
Periodical System ؟!
لازم به ذکره که اون نظام دستگاهی میشه système modale یا همون Modal System
system of (rhythmic) cycles چطوره؟ [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ]نقل قول:
البته ترجمهی لفظی این میشه "نظام ادوار"، ولی از اونجایی که "ادوار" به صورت "cycles" ترجمه شده، همون "cyclic system" باید مناسب باشه...
Adwār: (pl. of dowr), cycles; system in ancient Arabic and Persian music theory for representing both interval patterns (mode or scales) and rhythmic patterns
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] Source: Dr. Mohammad Reza Azadehfar, Rhythmic Structure in Iranian Music, pp. 346: Glossary of Symbols and Terms
«در همه نسخه های دستنوشته خطوط باید شماره داشته باشند که در هر صفحه متوالی با 1 آغاز میشود.»نقل قول:
دوستان ترجمه این چی میشه
الان ردیفش میکنم
به انگلیسی بخواهیم بگیم باید چی بگیم ؟
لطفا متن زیر رو ترجمه کنید.
It is much easier to build a good public relations culture in your organisation, than it is to reverse a bad image once it exists
سپاس فراوان.
کلا منظور اینهنقل قول:
ایجاد فرهنگی متعالی در روابط ( بین کارمندی) دریک سازمان به مراتب بسیار آسان تر از اصلاح ( ترمیم) فرهنگ ( روابط) مضر فعلی ( حاکمه ) است
دوستام متن زیر رو برام ترجمه میکنید ؟
Boys, those deep Water deadbeats
بچه ها، اون آبهای عمیق راکده (ساکنه).نقل قول:
البته فکر کنم جمله باید به صورت ".Boys, those deep waters are deadbeat" نوشته بشه. دوستان اگه اشتباه می کنم اصلاح کنن.
البته جمله ی کامل این هستش ، منتها توی دیکشنری این لغات نیست یا یه چیزه بی ربط نوشته
Boys, those deep Water deadbeats just stole from our shed
شاید این جمله یه اصطلاح یا یه ضرب المثل باشه ، مثلا توی همین زبان پارسی که میگن طرف پیچیده به بازی ! حالا اگه یه خارجی ترجمه ش کنه فکر میکنه یکی داره بازی میکنه !
ممنون میشم این متن رو ترجمه کنید
سلام
من چطور می توانم این قسمت (در عکس مشخص است) را کد نویسی کنم برای فیلدهایی که مورد نظر خودم است
در چه قسمتی کدها نوشته شده و چطور می توانم آنها را تغییر دهم و یا کدی اضافه کنم ؟
متشکرم
نقل قول:
Hello
?(How can I code this part (shown in the picture) for the fields which are my consider. Which part (of the fields) should be coded and how can I change them or how can I add (some) code(s
Thank you
شما باید سروته قضیه را شرح بدهید. کی به کی این حرف را زده؟ در چه شرایطی؟نقل قول:
فرض کنیم دوتا دختر این حرف را درباره پسرها زده باشند:
«پسرها! این تن لشهای همیشه مقروض»
یا« پسرها! این لاابالیهای تاگردن در بدهی»
پست دومتون را هم الآن دیدم:«...از قفسه مون دزدی کرده اند.»
نقل قول:
خیلی ممنون . متن کامل رو چهار تا پنوگوئن مذکر درباره ی دو تا مرد چاق که بذهکار هستن میگن .
فکر کنم ترجمه ش همینی میشه که گفتید . :n16:
از دوستانی هم که جواب دادن تشکر میکنم
لطفا متن زیر را ترجمه کنید .
Having embarked on industrial action , the air traffic controllers are now intent upon causing maximum disruption , and most flights will be subject to long delay
(در جواب پیام خصوصی)نقل قول:
خوب؛ اینها اصطلاحه. تو همه دیکشنریهای معتبر هست(من توی دیکشنری گوشی که از دیکشنری پی سی کوچکتره معنیشون را پیدا کردم.)
. اگر نبود باید به فرهنگ اصطلاحها مراجعه کرد.
آنلاین هم که Urban Dictionary خیلی عالیه.
ولی اینکه چرا زمان و مکان شرایط گفتگو مهمه با مثال فارسی معلوم میشه.
«اینقدر بادش نکن» یعنی چی؟
یه وقتی یکنفر داره لاستیک دوچرخه را باد میکنه و یه وقتی داری از یکی زیادی تعریف میکنید که این جواب را میشنوید.
یا «بزن زنگ را!»
یه وقتی با همراهی کسی در خونه یکی ایستادی و میخواهی که زنگ در را بزنه و یه وقتی توی جمع یکی از دوستات از راه میرسه و به عادت زورخونه تحویلش میگیری.
فیلمهای آمریکایی پر از این متلکها و کنایه هاست.
کسی نبود ترجمه کنهنقل قول:
سلام ممنون میشم اگه این چند خط رو ترجمه کنین :n16:
1) The request is passed along to an application server
2)A fourth technology driver transforming IT infrastructure is the rapid decline in the costs of communication and the exponential growth in the size of the Internet
3) Metcalfe and others point to the increasing returns to scale that network members receive as more and more people join the network.
4)Demand for information technology has been driven by the social and business value of digital networks, which rapidly multiply the number of actual and potential links among network members.
5)Technology standards unleash powerful economies of scale and result in price declines as manufacturers focus on the products built to a single standard
واقعا ممنون میشم که کمک کنین برای ترجمه
سر وته اش که معلوم نیست. متن فیلمه؟ مقاله تخصصیه؟نقل قول:
« اینک کنترول کننده های ترافیک هوایی با براه انداختن یک اقدام تلافی جویانه (یا خرابکارانه؛ یا اعتراضی) عزم خود را برای ایجاد بیشترین اختلال (یا سنگ اندازی) جزم کرده اند و بیشتر پروازها در معرض تأخیر طولانی خواهند بود.»
--------------------------------------------------------------------
ادمین محترم: عنوان تاپیک بهتره این باشه: رفع اشکال در ترجمه
ممنوننقل قول:
از کتاب oxford word skills advance بودش . کل متنش همین بود ، همینطوری گذاشته بودش و کلامتی را معنی کرده بود .
1 - درخواست داده شده به یک سرور کاربردی فرستاده شد . (گزاره ی "application server" رو از اینجا ترجمه کردم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )نقل قول:
2 - چهارمین تکنولوژی که کارش انتفال زیربناهای IT است ، باعث به وجود اومدن یک نقصان سریع در هزینه ی ارتباطات و رشد نمایی در اندازه ی اینترنت میشود .
3 - جمله ی سوم به نظرم کمی پیچیده یا ناقص و بی سر و ته اومد ، برا همین نتونستم درست ترجمه ش کنم ، ولی مفهوم کلیش اینه :
"متکالف (فک کنم اسم شخصی باشه) و دیگران میگن که دلیل این افزایش این است که افراد شبکه زیاد تر میشوند"
اصلن هم مطمئن نیستم درست باشه .
4 - (مقدار) تقاضای فناوری اطلاعات توسط ارزش های اجتماعی و اقتصادی شیکه های دیجیتالی مشخص میشه که این ارزش ها تند تند تعداد ارتباط های بالقوه و بالفعل بین اعضای شبکه رو چند برابر میکنند .
5 - استاندارد های تکنولوژی باعث آزاد سازی (منظور از آزادسازی رو نیمدونم) شاخص های قدرتمند اقتصادی میشوند و در نتیجه کاهش قیمت را به دنبال دارند که این کاهش قیمت به این دلیل به وجود می آید که سازندگان تمام توان خود را در این میذارند که محصولات را طبق یک استاندارد خاص بسازند .
جمله ی پنجم هم خوب جمله بندی نکردم ، نتونستم .
سلام. درصورت امکان متن زیر رو ترجمه کنید.
The front office is the reception area. This is the area that every person who visits you will come to first before being seen by the relevant person. It is the public face of your organisation and the place where people will form their first impression.
سپاس فراوان
دفتر (اداره) جلویی محل پذیرش است . اینجا محلی است که هر مراجعه کننده ای که به اداره شما میاد پیش از اینکه به سراغ شخصی بره که باهاش کار داره اول میاد اینجا . اینجا چهره ی عمومی اداره شماست و جاییست که مراجعه کنندگان برای اولین بار تصویری از اداره شما در ذهنشون نقش میبنده .نقل قول:
جمله بندی جمله دوم به فارسی برام یکم سخت بود .
سلام اگه امکانش هست اینو برام ترجمه کنید
and of course you just weren't allowed to show your bloody feelings, I mean you just couldn't.
من خودم توی اون قسمت بولد شده گیر کردم
لغتی به ذهنم نرسید.
کمکم کنید ممنون میشم
توی فرهنگ ایرانی و فرهنگ فارسی زبان ، معمولا برای اینکه یک .اژه رو در جمله مهمتر از بقیه ی عناصر نشون بدن ، روی اون واژه استرس بیشتری میذارند و یا با لحن خاصی اونو ادا میکنن .نقل قول:
ولی در زبان انگلیسی علاوه بر این کار ، میشه از یه سری واژه ها پیش از اون واژه ی مورد نظر استفاده کرد مثل همین Bloody ، Fuckin(g) , Hell ...
ولی برای ترجمه ی این جور جمله ها تو زبان فارسی معمولا واژه ی "لعنتی" رو به کار میبرن :
تو اجازه نداشتی احساسات لعنتی تو به رخ بکشی ، نمیتونستی این کار رو بکنی .
خیلی ممنون از راهنماییتون
بی زحمت این دوتا جمله رو هم ترجمه کنید
you couldn't go to your made and cry on her shoulders, you couldn't go into the village.
you see to examine yourself you would have to put other things into question - the society
جمله اول بخش بولد شده نامفهومه
جمله دوم هم تونستم ترجمه کنم ولی اون چیزی که میخواستم نشد(معنیش رازیم نمیکرد)
مرسی
این را برایم معنی کنید
Improved trust-aware recommender system using small-worldness
of trust networks
سلام.ترجمه ی حرفهایی که توی تبلیغ زیر می زنند میخاستم.با سپاس
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]