روي ديدار توام نيست وضو از چه كنم؟
ديگر اين جامه ي صد وصله رفو از چه كنم؟
معين كرمانشاهي
فرانك خانوم شاعر شعر كودكي كيه؟ اين از اون شعرايي كه خيلي دوست دارم آدم رو مي بره به بچگي ها:20:
Printable View
روي ديدار توام نيست وضو از چه كنم؟
ديگر اين جامه ي صد وصله رفو از چه كنم؟
معين كرمانشاهي
فرانك خانوم شاعر شعر كودكي كيه؟ اين از اون شعرايي كه خيلي دوست دارم آدم رو مي بره به بچگي ها:20:
گمونم از ترانه های اقای افتخاری هست در البوم یاد استاد اما شاعرش را نمی دونم
من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر آب
برخیز و بده شراب بنشین و بزن رباب
ای سام تو بر سحر وی شور تو در شکر
در سنبلهات قمر در عقربت آفتاب
برمشک مزن گره برآب مکش ز ره
یا ترک خطا بده یا روی ز ما متاب
در بر رخ ما مبند بر گریهی ما مخند
بگشای ز مه کمند بردار ز رخ نقاب
خواجوی کرمانی
نقل قول:
سلام باید یا از معینی کرمانشاهی یا رهی معیری باشه
به مژگان سيه كردي هزاران رخنه در دينم
بيا كز چشم بيمارت هزاران درد برچينم
حافظ
اينم براي مژگان خانوم
فرانك خانوم ولي افتخاري اين بيت رو نمي خونه:
یـادم آمد آن همه صفای دل که بود، خفته در کنارکودکی
مرا بر قول مطرب گوش و مطرب در سماع
من از بادام ساقی مست وساقی مست خواب
چو هندو زلف دود آسای او آتش نشین
چو طوطی لعل شکر خای او شیرین جواب
من اینجا خرد و خونین و خرابم کاش بودی
چنان ماهی که دور از تنگ ابم کاش بودی
با غمت هزار تا خنجر تو دلم فرو می ره
ماه اگه برق چشاتو ببینه از رو می ره
زیبا چشم تو اگه با رؤیاهام قهر کنه
آسمون دلش می خواد شهر و پر از ابر کنه
چه قدر اسمتو نوشتم روی هر صخره و سنگ
چه قدر کشته منو اون دو تا چشمای قشنگ
گفتی فاصلس میون من و رؤیاهام با تو
باشه اما نمی دم هرگز به هیچکسی جاتو
نمی دونم من افتخاری گوش نمی دم
توی یک جایی که راجع به اقای افتخاری حرف زده بود این شعر رو خوندم
وفا به قیمت جان هم نمیشود پیدا
فغان که هیچ متاعی به این گرانی نیست
...
تو را در عمق دستانم
تمنا کردم اما آه ه ه
تو را از دست من دزديد
دروغ يک حرام راه
تو را من در تن عمرم
سيه روزانه مي پوشم
براي بردنت از ياد
تمام عمر مي کوشم