یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و ابیه
میزنم زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
Printable View
یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و ابیه
میزنم زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
عجب شعری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هدف من و تو از حرفهای زیبامون چیه
کاشکی تصمیم بگیریم با یکی آشنا بشیم
می دونی دیدم نمی شه من و تو با هم باشیم
هر کدوم باید بریم دوباره مبتلا بشیم
و من به جفت گیری گلها میاندیشم
به غنچه هایی با ساقهای لاغر کم خون
و این زمان خسته ی مسلول
و مردی از کنار درختان خیس می گذرد
مردی که رشته های آبی رگهایش
مانند مارهای مرده از دو سوی گلو گاهش
بالا خزیده اند و در شقیقه های منقلبش آن هجای خونین را
تکرار می کنند
-سلام
- سلام
و من به جفت گیری گل ها میاندیشم
سلام دوستم
چرا با "و" محمد؟ درستش کن!
من نگفتم که مرا ازقفس ازاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
خب ادامه میدیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرزمينِ دور بروم، جائي كه پسرانِ نوجوان
در حال دويدن، براي عشق رنج ميكشند؛
جايي كه دخترانِ نوجوان
در عصرهايي كه جشن است
ميان پنجرههاي پُر از گُل نشستهاند
و پنهاني ميگريند، با اندوهي آسماني ...
آنا ماريا ارتزه (Anna Maria Ortese)
یاقــــــــوت ها را پیچیــــــــــده با هم
در گو شه ای نــــــــــرم پروردگارم:31:
ما رو باش خيال مي کرديم هميشه يکي رو داريم
يکي که به وقت گريه سر رو شونه هاش بذاريم
ما رو باش خيال مي کرديم که يکي به فکرمون هست
ميون اين همه وحشت توي اين کوچه بن بست
ما رو باش دل به کي بستيم
چشم به راه کي نشستيم
ما که واسه خاطر تو قرق ماهو شکستيم
وقتي خورشيد حقيقت از خواب قصه برآشفت
تازه فهميدم كه آسون چشم تو به من دروغ گفت
هاج و واج رد نگاتو به گلاي قالي دوختي
بگو اون همه عشقو به چه قيمتي فروختي؟
یادم اید روز دیرین
گردش یک روز شیرین
خوب و خرم
نرم و نازک
چست و چابک:31:
کاهش جان تو من دارم و من میدانم
که تو از دوری خورشید چه ها میبینی
تو هم ای بادیه ی پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی
شعرای مدرسه خوب یادتون مونده ها !!!!!!!! معلومه درس خون بودین