خب تبریک به خاطر برد نفسگیر. فقط همین که تو دقیقه آخر بردیم برد رو دلچسب کرد وگرنه بازی خوب نبود
به نظر من این بازی نکات مثبت و نکات منفی داشت
اول نکات مثبت
1) بازی خوب نیمار که واقعا تسلطش روی توپ خیلی بالاست. با یکم زمان بیشتر و بدست آوردن اون حس اعتماد بنفس و بزرگی یک فوق ستاره که تو تیم ملی برزیل داره، دیگه میتونه همه کار بکنه
2) بیشتر از یک نیمه بازی کردن تیو. این بازیکن های جوون باید خیلی بیشتر از این تو بازیهای لالیگا و مخصوصا تو کمپ نو بازی کنن
3) این بازی نشون داد که بارسا دوتا دفاع چپ کاملا با کلاس داره و حداقل اون سمت مشکلی نداریم
4) باز هم فابرگاس آمادگی فوق العاده ای داشت. به محض ورودش تاثیرش تو حرکات حجومی دیده شد
5) انگیزه و جنگندگی مسی. شاید اگر رو توپ آخری یک لحظه کم میاورد یا مدافع بهتر عمل میکرد، الان داشتم ازش بد میگفتم که چرا تک روی میکنه. اما همینکه بهترین بازیکن جهان اینطور با تعصب و انرژی سعی میکنه عقب افتادگی تیم رو که شاید خودش هیچ نقشی توش نداشته جبران کنه، برای من خیلی با ارزشه
6) برد و کسب 3 امتیاز بعد از بازیهای ملی
اما نکات منفی
1) بازی نکردن مارتین مونتویا. وقتی دنی آلوز مصدوم بوده و تازه چند روزه به تمرینات اضافه شده و اینقدر هم بازیها فشرده است، چرا نباید یک مدافع جوون و با استعداد تو یک بازی لیگ خانگی که انتظار میره تیم برتر زمین باشیم بازی کنه؟ پس کی باید این بازیکن آماده بشه؟ اینجوری دنی آلوز هم خیالش راحته که کسی نیست جاش بیاد و بی خیالی طی میکنه (اونوقت به تیتو بیچاره گیر میدادیم که چرا به جوونها بازی نمیده!)
2) افت واضح آندرس اینیستا تو این بازیهایی که تا اینجا دیدم. اصلا طراوت نداره بازیش. راحت نیست و فقط توپ رو به شکل ساده ای رد میکنه. برای اینکه بفهمیم فرق آندرس آماده با الانش چیه به همون یه حرکتی که قبل از تعویضش کرد و توپ رو داد به مسی و بعدش هم زدنش دقت کنید. اینیستا وقتی آماده باشه این حرکات رو روتین و ساده جلوی تیمی مثل مادرید انجام میده.
3) میترسم داستان اون کلاغی که خواست راه رفتن کبک رو یاد بگیره و بعد راه رفتن خودش هم یادش رفت، واسه بارسا مصداق پیدا کنه. تو این بازی تیم اصلا نمیتونست یا نمیخواست حفظ توپ کنه و ریتم و سرعت بازی حریف رو بگیره تو دستش. مدام توپ از یه محوطه جریمه میرسید به اون یکی. همون اتفاقی که نیمه دوم بازی با والنسیا هم دیدیم. تو این رفت و برگشت ها هم تیمی که بهتر از موقعیت هاش استفاده کنه برنده است. فعلا خوش شانس بودیم که حریف ها هم خیلی دقیق نیستن. سویا حتی میتونست قبل از دقیقه 80 به گل برسه. نمیدونم میخوایم مستقیم تر بازی کنیم یا اینکه فعلا نمیتونیم مثل قبل باشیم. حتی اگر بگیم بازی مستقیم تر بهتر از پلان A معروف خودمونه، باز هم وقتی 2-0 جلو هستی بهتره مالکیت توپ و جریان رو کامل بگیری دستت
4) گیج بودن پیکه و تصمیمات عجولانه و بی منطقش. یه جاهایی الکی سعی میکنه استوپ کنه و توپ لو میده. یه جاهایی بدنش رو تو حالت بدی قرار میده بطوری که با یه تغییر جهت مهاجم، کلا محو میشه. من نمیخوام از این حرفها بزنم که مثلا "پیکه الان از نصرتی هم بدتره" اما میشه انتظار داشت به همون بازیکن 2010-2011 تبدیل بشه. پیشرفت کردن پیشکش!!
5) بوسکتس اون بوسکتس همیشگی نبود و با توجه به بازی CL تو همین هفته، میشد به سانگ بازی داد
6) چی بگیم از دست این "دنی آلوز" که دیگه داره اعصاب ما رو بهم میریزه. باور کنید اینجور که دنی بازی میکنه هر دفاع راست دیگه ای هم میتونه بازی کنه. اصلا تو دفاع نمیاد!! اصلا کار دفاعی نمیکنه!! مگه میشه مربی بهش گفته باشه تو همون جلو باش و عقب نیا؟!! تو گل اول ببینید وقتی سویا حرکت رو از وسط زمین شروع میکنه دنی آلوز هم همون وسطای زمینه. بوسکتس و ماسکرانو میدون که سمت راست رو پر کنن اما آلوز آروم آروم داره میاد سمت دروازه بارسا. اگر با سرعت میومد میتونست وسط دفاع رو که خالی شده بود پر کنه و حتی پاس گل رو قطع کنه. تو گل دوم هم توپی که منجر به کرنر شد از سمت دنی بود اما من اصلا تو صحنه ندیدمش. به نظر من آلوز هنوز توانایی بدنی بازی Box to Box رو داره اما داره بی خیال و تنبل بازی میکنه. چند بار نیمکت نشینی اونم با حضور یه بازیکن با انگیزه مثل مونتویا، چون جایگاه ثابتش تو تیم ملی برزیل رو در سال منتهی به جام جهانی به خطر میندازه میتونه انگیزه و جنگندگی رو به بازیش برگردونه