كنون دم دركش اي سعدي كه كار از دست بيرون شد
به اميد دمي با دوست و آن دم هم نميبينم
فرانک اواتوم قشنگه
Printable View
كنون دم دركش اي سعدي كه كار از دست بيرون شد
به اميد دمي با دوست و آن دم هم نميبينم
فرانک اواتوم قشنگه
من تکیه داده ام به دری تاریک
پیشانی فشرده ز دردم را
میسایم از امید بر این در باز
انگشتهای نازک و سردم را
آن داغ ننگ خورده که می خندید
بر طعنه های بیهده ‚ من بودم
گفتم که بانگ هستی خود باشم
اما دریغ و درد که زن بودم
ای ول می بینم از موجود مونث استفاده نمودی
من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟
مستحق بودم و اينها به زكاتم دادند
محمد جان نفرمودي چرا به من مي گي استاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟:13:
دارم ميرم از اين ديار
اينجا کسي منو نخواست تو هم منو تنها بذار
اينجا غريب بودم ولي هيچ کي نپرسيد از کجام
مسافرم بايد برم گريه نکن خدا نخواست
دوستم نداشتي اما من ازت يه دنده بودنم
غريب بودم يا مردما تو رو ازم ربودن
ميرم ولي بدون فقط تويي دليل بودنم
مهمون نوازي کردنات منو از اينجا روندنات
ميرم ولي گريه نکن نذار از عشقت بميرم
شايد تو اوج بي کسي بتا عکسات آروم بگيرم
ميرم ولي بدون يکي خيلي تو رو دوست داره
يکي که از دوري تو سز به بيابون ميذاره
خدانگهدار عزيزم
***
:41: :41: :41: :41: :41: :41: :41: :41: :41: :41: :19: :19: :19: :19: :19: :19:
فرانک می بینی همه پسرا حتی کارتونیشم خرن برا دختره همه کار میکنن-اون وقت دختره چی برو برو نگات میکنه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کد:http://files.myopera.com/iransong59/shanbeh/1Khoda%20Negahdar.zip
الان ما با چي بايد شروع كنيم؟
"م" يا "ه"؟
م بده
استاد
مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت
خرابم مي كند هر دم فريب چشم جادويت
ترکش ایام دل بر سر اجمار دوست
درد سر جامگی نیست به جز پای پوست
تا چند بسته ماندن در دام خودفريبي؟
با غير آشنايي با آشنا غريبي؟
شب خوش
يک شب دلي به مسلخ خونم کشيد و رفت
ديوانه اي به دام جنونم کشيد و رفت
شب خوش