میدانــی !!!
عجیبـــــ درد دارد ...
مرهــم باشــی و دور باشــی !!!
درست مثل نوش دارو پس از مرگ سهراب !!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میدانــی !!!
عجیبـــــ درد دارد ...
مرهــم باشــی و دور باشــی !!!
درست مثل نوش دارو پس از مرگ سهراب !!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر بگویم خوبم دروغ گفته ام
اگر بگم به فکر تو نیستم، دروغ گفته ام
اگر بگم که رفتی و جای تو خالی نیست
اگر بگم که با رفتنت ،این بغض خالی ، نیست
اگر بگم که زخمت هنوز پا بر جاست
ولی دلم به عهد با تو پا برجاستــ
دلم گواه می دهد که می رسم به تو
دلم گواه می دهد که در مسیر تو ام
تو هر کجا که دلت خواست برو
این دل وامانده دوباره دروغ گفته است
من از خوبان بسی غمهای مشکل دیدهام لیکن
غـم هـجـران بـود مـشـکـلتـریـن جـمله مشکلها
ز طوفــان ســرشــک خـود بـه گـردابـی گـرفـتـارم
کــه عـمـر نـوح اگـر یـابـم نـبـیـنـم روی سـاحـلهـا
دوستت می دارم
چه بازم بخوانی و
چه باز... رانده ی رویای تو باشم
چشم به راه تو
تا موسم می کشان می مانم
خواه خواسته ی تو باشم و
خواه... ناخواه خویش
دیشب که نمیدانستم برای کدامین غصه ام گریه کنم کلی خندیدم.....
چقدر بدون تو به من سخت می گذرد/
تمام ثانیه ها انگار نمی گذرد
تمام لحظه که بی تو میگذرد/
انگار که در خلا و انگار نمی گذرد
صدای ساعت روی دیوار نمی آید/
انگار ثانیه ها برای آن هم نمی گذرد
ما که در همان ثانیه که رفتی مانده ایم/
چرا که این زندگی از ما نمی گذرد
عبور می کنم تنها از تمام ثانیه ها/
نگاه نمی کنم به ساعتی که نمی گذرد
همه از ما می گذرند و ما نمی گذریم/
که بر دل می ماند این یاد ها و نمی گذرد
صدای پای و تو و کلام تو بر جان/
همین سکوت تو هم از دلم نمی گذرد
با این که دیگر تویی در کار نیست/
ولی نبودنت یک آن، هم از سرم نمی گذرد
با تو ام و با بودنت هستم/
با اینکه مسیرت دیگر از دلم نمی گذرد
گفته ميشد: « هر كه با ما نيست با ما دشمن است!>>
گفتم: آري، اين سخن فرموده اهريمن است
!
اهل معنا، اهل دل، با دشمنان هم دوستند،
اي شما، با خلق دشمن! قلب تان از آهن است؟!
در تنهایی هم وقتی به تو فکر میکنم لبخند میزنم
هر گاه نیستی و دلتنگ توام نامت را در دلم زمزمه میکنم
اینگونه است که آرام میشوم، دلم را راضی میکنم
و اینگونه روزهای دلتنگی را سر میکنم
دلم به سوی آسمان دلتنگی پر میکشد در میان میگیرد یاد تو را
درد دل میکند با خاطره هایت، تکرار میکندحرفهایت
حرفهایی که تو همیشه با دلم در میان میگذاری ...
کپی برابر اصل نیست،
این عکسها را نمیخواهم،
دلم برای خودت تنگ است.
یعنـــے می شود روزے برسَـــد. .
کـــــه بیایــے. . .
مــَرا در آغــــوش بگیری
بخواهم گله کُــــنَم ....
بگویے هیــــــســ . .
همه کابـــوس ها تمـــــــام شد ...
در گوشـــــــم بگویـے:
بَــراے همیشه مالـــــه مَــن شُـدے...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دلم اینجا دلم آنجاست میدانی ؟
دلم با تو ولی تنهاست میدانی ؟
دلم آزرده ازطوفان پائیزیست ،
دلم آشفته از چون دریاست میدانی؟؟
دلم داغ شقایق را به دل دارد،
دلم سوزان ،دلم صحراست میدانییییی؟؟؟؟
همین جا روی کاناپه
آرزو کردم
چای ریختن و
چای آوردن را
به خود خودت بسپارند
دوست داشتم صورت تو نزدیک شود
اما حیف
وقت نزدیک شدن
یک نفر سینی چای را از تو گرفت
و تو را به رقص مجبور کرد
درد من تنهایی نیست ! درد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این است که ...
هر روز از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] میپرسم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خودش <مرا> انتخاب نکرد ؟!؟!
[IMG]file:///C:/Users/nafas/AppData/Local/Temp/moz-screenshot.jpg[/IMG]
صورتکـــم کمی گشاد شده
از سرم بیرون می زند...
حرفـــ هایی که می زنند
بر دلم چنگــــ می زند
برای پیمودن
برای رسیدن به این راه بی قرار
برای تو
ای آرزوی سرابــــــ
هزاران نقاب عوض کرده ام
دیگر خسته ام از این نقابــــــــ های اجبـــــــاری
بیا کـــــه ... این ها بر دلم سنگینی می کنتـــــــد...
تو مرا ياد کني يا نکني
باورت گر بشود ، گر نشود
حرفي نيست
اما
نفسم مي گيرد
در هوايي که نفس هاي تو نيست !
حال و روزم مثِ سگِ هاره
که فقط پارس هاشو میشماره
زخم دستاشو گاز میگیره
جیغ ترمز رو آرزو داره
گویند کسان بهشت با حور خوش است.
من میگویم که آب انگور خوش است.
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار.
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است
خیام...
امشبـــ زمینیان به فکر اوج آسماننـــد
همه در کنج دلواره ها،به فکر آرزو و آمالند
همه پرواز های آسمان بر جاستـــ
همه فرودشان بر دل های انسان هاستــــ
همه لب های پاکـــِ و دل پاکــــِ این دیار
همه مشغول زمزمه های این شب هاستــــ
همه سرود می سرایند با دلشان
همه یک صدا، می خوانند ،می گویند راز دلهاشان
همه به یک صدا می دهند ندا، که ای ماه شبـــ های دلتنگـــی پیدا
صدای دل را تو بشنو تو بشنو
که در این شبــِ تار و بی انوار
تو یی تنها ستاره ی شبـــ ما
آسمانـــم که با وجود تو پر نور استــــ
دل من که با هستـــی تو پا بر جاستــــــ
پرنــده
پــرواز نـمي خواســت
به دستانــي كه پـــرش مي داد عـاشــق بود!!
آخ که چقد هوس يه مشروب درصد بالا و چند نخ سيگار خفن دارم تا تمام اون چيزي که الان تو گوشيش ديدمو واسه هميشه از ذهنم پاک کنه...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سيگار،چاي
آن دستنيافتني ترين لحظه ها
اوج آن حسرتهاي بي منطق.........
به دنبالِ نوري در اوج تاريكي
نشانه اي از بي نهايت
راه ميروم،نميرسم!اين را خوب ميدانم
اما براي بازگشت
سايه ي تاريك خودم
تنها غلظتي روي تاريكيست..
لحظه ای تشویش
لحظه ای کامیابی
این است احساسات بی هویت من
این است حالات و احوال بی رمق مـــــــــــــن
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنارت هستمو به من فکر نمیکنی
ایــــــــــن سرشــــــــــت آدمهاســــــــــت
هیچکس وقت نفس کشیدن به هوا فکر نمیکند!
هـــر کس از این دنیــــا چیـــزی بر میــــــ دارد
امـــا منــــ
فقطـــ دســت بـــر می دارمـــــ
ققنوس احساسم هر شب می میرد و هر روز به دنیا می آید
هر وقت که می میرد اشک می ریزم و هر وقت متولد می شود می خندم
ای کـــاش
هـمـان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کـه
نامم را
نـوشتـه هايـم را
و حـرفهـايـم را
به نـام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميزننـد ،
گـوشـه ای از دردهـايـم را هـم بـدزدنـد و بـه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خـودشـان بــزنــنــد...
آی آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید،
آن زمان که مست هستنداز خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوان راتا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ می بندیدبر کمرهاتان کمربند...
در چه هنگامی بگویم؟یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان.
چه خنده دار است!
شناسنامه ام رامی گویم؛
امروزنگاهش کردم؛
صفحه وفاتش سفید است!
باوجودی که سالهاست مرده ام…
ایـــ وایــــ
از این حالـــــــی که من دارم
حتی اگر لبخنــــــد بر لبـــــــ زنم
این دل دیوانه دستـــ از سرم بر نمــــی دارد
آنقدر در دلم ســـــوز نبودِ توستــــ
حتـــی بهـــــــــار هم از وزیــــدن،دستـــ برنمی دارد
آنقدر اشکـــ و خون دل چکیـــد از دلم
که این آسمانِ بارانی هم ،دست بر نمی دارد
نه در دلم انگار پیامِ آشِـــــناستــــ
حتی وعده های پـــــــــوچ ،دستـــ بر نمی دارد
دلم گرفته اي دوست هواي گريه با من گر از قفس گريزم كجاروم كجا من؟
وقتی تو گریه می کنی ای دوست، در دلم
انگار ابرهای جهان گریه می کنند
اگر ماهرترین ماهر های دل شکن ها هم باشمـ ـ ـ ـ
بازم ردی از خودتــ بــ جا میگذاری کــ نشان میدهد
انقدر ها هم کــ میگفتی دلت نازک نبوده و نشکسته ....
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نبــــــــــــودن ِ تــــو *
فقط نبــــــــــــودن ِ تــــو نیســــــــــت
نبودن ِ خیلے چیزهــــــــــاستـــــ . .
اه..
این "من" چقدر زبان نفهم است!
بفهم دیگر!
"او" کس دیگری را دوست دارد!
ز پریشانی من هیچ خبر داری ؟
ز دل آشوب من هیچ خبر داری؟
سر خوش آن دل که به یادت ز غم آزاد شود
حال از مرهم جانم خبر داری؟
گر گناه ست که دل شیفته ی روی تو شد
ز زلالی گناهم خبر داری؟
ز دل غم زده ام هیچ خبر داری؟
چه شود گاه نظر بر من درویش کنی
که از این فقر گران هیچ خبر داری؟
کاش خوشبختی هم مثل مرگ حق بود....
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
واسه آسمون آبیو ,غروب سرخ آبیو , شب مهتابیو
هرچی که منو عاشقترم میکنه خوشحالم, ممنونم ای خدا ,به تو مدیونم
واسه پرسه زیر بارون لحظه های آروم
زندگیه با اون که دوسش دارم و دوسم داره ,خوشحالم, ممنونم,به تو مدیونم