سریال فاصله‌ها

ایول مهران!...دهن دختره رو چسب زده بود...روسری دختره صافه صاف!...یک ریزم بهم نریخته بود کمه کم!هنر میخوادا!: د ی

در کل سریال رو دوست نداشتم ، اما پایانی که برای بیتا رقم خورد برای یک سریال تلویزیونی ایرانی جسورانه بود . پیش بینی برای بیتا یا پلیس بود که به نوعی رستگاری محسوب میشه اما این بار جالب بود .
سکانس آخر که سعید خارج از جمعیت بود و همون لحظه بیتا رو از ماشین انداختن بیرون جالب بود .

خب بچه ها لحظات شاد و مفرح با اين سريال غافلگير كننده و جذاب به پايان رسيد ! حالا چيكار كنيم ؟... !:31:

اون آخر فیلم که عمورضا داشت پیام برای سعید ازخودش در میکرد از خنده مردم.

بهترين صحنش موقعي بود كه ميخواست شناسايش كنه . گريمو در آورد .


قسمت ديالوگايه بيتا و نغمه خيلي مزخرف بود . يعني چي . خيلي به پسرا توهين كرد بيتا . خوبه ماليم نيست هي ميگه پسرارو اينكار ميكنم اونكار ميكنم . دختره زيقي :دي

اونجا که بیتا را بردن خونه بعید میدونستم تلویزیون همچین سکانسی را به نمایش بزاره :31:

اولا اینکه مهران واقعا خیلی مسخره مجبور به فرار شد!
حتما برای اینکه مهران تو دردسر بیوفته باید به محسن کف گرگی و کله میزد>؟:31:
تنها جایی که از کار کارگردان خوشم اومد همین به راه راست هدایت نشدن بیتا بود!!:31:

نمیدونم دیدین یا نه تو مراسم عروسی هم اون یارو که گوسفند دستش بود واقعا کارش درست بود!! با یه دست گوسفندو برگردوند:18:

کل سریال مزخرف بود .. فقط تیکه آخرشو خوشم اومد ... بچه پررو !

دوبل هم بود اگه فیلم خارجی بود طبیعی تر در میاوردن !:27:

خدایا شکرت !!!

تموم شد !!!

چقدر از این کلمه "کثافت" استفاده کردند !