تنگ شد قافيهي عمر شريف
دم به دم ميشودش مرگ رديف
سر به جِيب و همه شب قافيهجوي
تنت از معني باريک چو موي
جامی
Printable View
تنگ شد قافيهي عمر شريف
دم به دم ميشودش مرگ رديف
سر به جِيب و همه شب قافيهجوي
تنت از معني باريک چو موي
جامی
یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی
نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر؟
رودکی
روان تشنه ما را به جرعهاي درياب
چو ميدهند زلال خضر ز جام جمت
هميشه وقت تو اي عيسي صبا خوش باد
که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت
حافظ
تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
ببرد قیمت سرو بلندبالا را
دگر به هر چه تو گویی مخالفت نکنم
که بی تو عیش میسر نمیشود ما را
سعدی
الله، به فریاد من بی کس رس
فضل و کرمت یار من بی کس بس
هر کس به کسی و حضرتی مینازد
جز حضرت تو ندارد این بی کس کس
ابوسعید ابوالخیر
سبزه ی خضروش جوانی و علم
چشمه ی آب را رسد حیات
نظر ائت اولو یئر دیریلدیگینه
رحمت آثاری گؤستریر آیات
نسیمی
ترا احسان و رحمت بیکرانست
شفیع ما همیدون مهربانست
چو پیش رحمت آید محمد
امید ما ز فصلت کى شود رد
فخرالدین اسعد گرگانی
دلداران بیش از این ندارند
با درد قرین چو من قرین را
هم یاد کنند گه گه آخر
خدمتگاران اولین را
انوری
اين همه پرده که بر کردهي ما ميپوشي
گر به تقصير بگيري نگذاري ديار
نااميد از در لطف تو کجا شايد رفت؟
تاب قهر تو نياريم خدايا زنهار
سعدی
روم و شام مؤلکؤ باشینا صدقه
چین و ماچین ائلی تنینه زکات
اُنزلت فی الکلام و الانجیل
کُتبت فی الزّبور و التّورات
نسیمی