د مگر حالی به ادم میمونه نه والا!!!!!
احوالی به ادم میمونه نه والا!!!!
Printable View
د مگر حالی به ادم میمونه نه والا!!!!!
احوالی به ادم میمونه نه والا!!!!
اگر تو رخ بنمایی ستم نخواهد شد ..... ز حسن و خوبی تو هیچ کم نخواهد شد
برون ز زلف تو یک حلقه هم نخواهد رفت ........ کم از دهان تو یک ذره هم نخواهد شد
تو پاک باش و برون آی بیحجاب و مترس ........ کسی به صید غزال حرم نخواهد شد
داره مي سوزه تنم زير مخمل نگات
همه رنگي رو شناختم من با اون رنگ چشات
تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام رامیار
رخ تو دخلی به مه ندارد ... که مه دو زلف سیه ندارد
به هیچ وجهت قمر نخوانم ..... که هیچ وجه شبه ندارد
بیا و بنشین به کنج چشمم .... که کس در این گوشه ره ندارد
نکو ستاند دل از حریفان ... ولی چه حاصل؟ نگه ندارد
بیا به ملک دل ار توانی . که ملک دل پادشه ندارد
عداوتی نیست، قضاوتی نیست .... عسس نخواهد، سپه ندارد
یکی بگوید به آن ستمگر : ..... « بهار مسکین گنه ندارد؟»
به به ابی
ممنون یزدان جان
دل برکم چیزی بگو
به من كه از گريه پرم
به من كه بی صدای تو
از شب شكست ميخورم
دلبركم چيزی بگو
به من كه گرم هق هق ام
به من كه آخرينه
آواره هاي عاشقم
چيزي بگو كه آينه
خسته نشه از بی كسی
غزل بشن گلايه ها
نه هق هق دلواپسی
می بینم بازار ترانه داغه
یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن..... یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را
کودک اشک من شود خاکنشین ز ناز تو ....... خاکنشین چرا کنی کودک نازدیده را؟
چهره به زر کشیدهام، بهر تو زر خریدهام ........ خواجه! به هیچکس مده بندهی زر خریده را
گر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنی ...... کی ز نظر نهان کنم، اشک به ره چکیده را؟
گر دو جهان هوس بود، بیتو چه دسترس بود؟ ...... باغ ارم قفس بود، طایر پر بریده را
جز دل و جان چه آورم بر سر ره؟ چو بنگرم ...... ترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده را
خیز، بهار خونجگر! جانب بوستان گذر . تا ز هزار بشنوی قصهی ناشنیده را
بله فقط خواننده کم داریم
خواهش!!نقل قول:
به به ابی
ممنون یزدان جان
يزدان سابق!!
گيج كنوني!!
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی
آتش زدی در منو چون دود برفتی
یکی را دوست میدارم ، همان کسی که مرا آرام کرد و معنی دوستی را به من
آموخت…
اینک که من با او هستم معنی واقعی دوست داشتن را فهمیدم …
او مثل ابر بهار زود گذر نیست ،
او برایم مانند یک آسمان است که همیشه بالای سرم می باشد…
آسمانی که زمانی ابری می شود چشمهای من هم از دلگیری او بارانی می شود…
آری ، تو برایم مانند همان آسمانی
یکی هست که قراره رو صداش سرمایه گذاری بشه
خبرش می کنیم