یعنی که ایست تجزیه... تحلیل ِ مغزها
با یک شروع تازه چطوری عزیز من؟
"ی" می دم "ی" می دی ؟
Printable View
یعنی که ایست تجزیه... تحلیل ِ مغزها
با یک شروع تازه چطوری عزیز من؟
"ی" می دم "ی" می دی ؟
نا امید آزرده ازتقدیرخود من بوده ام
واژگون بختم از ذهن وزبان افتاده ام
استوار ایستاده ام درغربت و آواره گی
چون نسیم آشنا در بیکران افتاده ام
در سرود سرد(سیما) نغمه ای شادی کجا ست
من شعاع آفتاب از آسمان افتاده ام
اتفاقی بود به خدا!!
من از روييدن خار سر ديوار دانستم
كه ناكس كس نميگردد بدين بالا نشيني ها
چه قسمی !!!!!
احساس می کنم که به دریا نمی رسم
ای رودهای تشنه مرا هم صدا کنید
ای زخمهای کهنه که سرباز کرده اید
با شانه های خستهء من خوب تا کنید
دارم به ابتدای خودم می رسم - به عشق -
راه مرا از این همه آتش جدا کنید
حالا که خویش را به تماشا نشسته ام
با آخرین غریبه مرا آشنا کنید
من برم کم کم. بهت گفتم خواب نروی خودم اینجوری شدم
دست زیبایی دری میگشاید نرم
میدود در کوچه برق چشم تبداری
کوچه خاموشست و در ظلمت نمیپیچد
بانگ پای رهرو از پشت دیواری
باد از ره میرسد عریان و عطر آلود
خیس باران میکشد تن بر تن دهلیز
در سکوت خانه میپیچد نفس هاشان
ناله های شوقشان ارزان و وهم انگیز
شب خوش . مرسی که بودی
ز جاه و سلطنت و سروری نیندیشم
بس است دولت عشق تو منصب و جاهم
اگر چه کاهل و بیگاه خیز قافلهام
به سوی توست سفرهای گاه و بیگاهم
برآ چو ماه تمام و تمام این تو بگو
که زیر عقده هجرت بمانده چون ماه
خواهش میکنم شب بخیر
همسایه خدا میشم
مجاور شگفتنت
خورشید و باور میکنم
نزدیک رفتار تنت
قطره ام از تو من ولی
در گیر دریا شدنم
دچار سحر عشق تو
در حال زیبا شدنم
شب به خیر
مدح این بیدولتان عار است دانا را ولیک .....چون تویی را مدح گفتن افتخار است، ای حکیم!
فرانک خانوم رفتی تو کاره ترانه
انگاری یادی هم از همتی مرحوم کردی
مرگ خوشتر ز حياتيست كه هر لحظه سپهر
دست بر تيغ گذارد كه زنم يا نزنم
ااا اتفاقا گفتم باید جواب این ترانه رو مژگان بگه
مهوش پریوش غلط کرد شوهر کرد
همه را در به در کرد.. منو خونین جگر کرد
------
اینم جوابه ترانه همتی(بقیه شو یادم نیست وگرنه می نوشتم)