یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در پاش فتاده ام به زاری
باید که مرا به شصت گیرد
پستای قبلی یه کمی به هم ریخته شد ولی خب..
ادامه میدیم.
Printable View
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در پاش فتاده ام به زاری
باید که مرا به شصت گیرد
پستای قبلی یه کمی به هم ریخته شد ولی خب..
ادامه میدیم.
دلت اى سنگدل بر ما نسوجه
عجب نبود اگر خارا نسوجه
بسوجم تا بسوجانم دلت را
در آذر چوب تر تنها نسوجه .
استاد پایان میشه اسم شما رو بدونیم
در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي
چرا؟ استاد؟ :18: خراب كاري چيزي كردم؟
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکند
به کوچه سار شب کسی در صلا نمیزند
دليل راه شو ای طاير خجسته لقا
که ديده آب شد از شوق خاک آن درگاه
نه عزیز فقط خواستیم اسم شریفت رو بدونیم
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی ........ کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد ........ دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
آیینه سکندر جام می است بنگر ........ تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ..... ساقی بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود ..... ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
سلام
من اومدم.. اجازه هست؟
از دوست به يادگار دردي دارم
كان درد به هزار درمان ندهم
ایول
همه چی درس شد
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت ........ ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی ........ تو از این چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی ........ به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی ........ دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعهای ده تو به حافظ سحرخیز ........ که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
درستش کردم
آیا تو
هرگز آن چهار لاله ی آبی را
بوییده ای ؟
بچه ها شب خوش
پایان هم به جمع اواتور های غیر دختر اضافه شد