یه چراغ شارژی بگیر به دردت میخوره مکانیکیه نیاز به باطری نداره با دستت فشار میدی نور میده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
یه چراغ شارژی بگیر به دردت میخوره مکانیکیه نیاز به باطری نداره با دستت فشار میدی نور میده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرشار از ایهام و ابهام بود ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
خفن ترین من اون بود که تو ماشین جلوی همه گفتم وای چقدر هوا گرمه بکشیم پایین! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا اگه در اون حالت خیلی HOT بودی که بقیه ول کنه معامله نبودن ! ! ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خر بیار باقالی بار کن که چـــــــــــــــــــــــی ...........................حاجی اشتباه شده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
CopyRight ® Ryan
جالبه!!!:27:نقل قول:
اما اگه هم داشتیم من نمیتونستم پیداش کنم توی اون تاریکی! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جالبی! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اما خب جمع خودمونی بود تقریبا به جز دوست داداشم!:19: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
آقا پای مکانیک رو به سوتی ها تون باز نکنید 4 سال زحمت میکشیم اخر مدرکون سوتی میشه :31:نقل قول:
در اینجا میتونید از تجربه ی گرانمایه من استفاده کنید ، بدین شرح :نقل قول:
یه فندک میگرید 400 تومن این فندک تهش یه چراغ داره ، برای اینکه از شبهات نجات پیدا کنید با اولین سنگی که پیدا کردید میزنید تو سر این فندک . در اینجا اون چراغ در میاد البته اگه منفجر نشه پس بهتر با روش مسالمت آمیز درش بیارید ، هم کوچیکه هم پر نور . همین الان یکیش کنار موس (بالای تخت خوابم ) هست . تازه میتونید توی مواقع بی برقی چک کنید که پول هاتون اصله یا تقلبی :31:
teen چه کلمه آشنایی :دینقل قول:
اومدی ابروشو درست کنی زدی چششو کور کردی...نقل قول:
تایید میشه...نقل قول:
تایید شده بود.نقل قول:
سوتی دادی... کجاش غلط املایی بود :دینقل قول:
بسیار جالب بود :دینقل قول:
سلام
یه سوتیه وحشتناک غیر قابل گفتن دادم پیش خواهرم دیگه مردم از خجالت جه برسه به بقیه پس بیخیال این یکی
یکی دیگه:
منو خواهرم خونه تنها بودیم دست هر دو مون بند بووود در زدن خواهرم درو باز کرد رفت تو اشپزخونه غذا نسوزه به من گفت برو ببین کیه ( کلید هم کرده بود ول نمیکرد ) فاصله اتاق من تا آشپز خونه زیاد بووود با صدای بلند گفتم خوب بابا هر کی باشه خر نیست کهخ سرشو بندازه همونطوری بیاد تو خونه مردم الان میرم دیگه
رفتم درو باز کردم دیدم زنه ( دوست مامانم) اومده تو حیاط دمه ایووون صدای منم شنیده حالا من دیگه بیشتر هل کردم تو چشای زنه نگاه میکنم میگم کیه؟؟؟؟
بعد با صدای بلند خندم گرفت اونم خندید گفت مامانت هست گفتم آره بعد دو باره رفتم تو اومدم گفتم نبووود اشتباه گفتم میخواستم بگم نه گفتم آره
زنه هم یکم نگاه کرد رفت
یکی از دوستام یه جوک بیمزه ی تکراری برام اس ام اس داده بووود منم بهش گفتم تکراری و بیمزه اما نمیدونم اووون چند بار سند کرده بووود تا شب همینططوری هی اس ام اس میومد یه اقایی رفت ماه عسل بهش گفتن خوش گذشت...
حالا کم این جوک رو شنیده بودم بازم که داده بووود اونم این همه اصلا حالم بد میشد خوابیدم ساعت 1 بووود دیدم گوشیم اس ام اس اومده باز کردم بازم همون جوکه بووود باز خوابیدم ساعت 2 یکی دیگه اس ام اس اومد منم قاطی کردم یه چیز بد ضایع جواب دادم
صبح بیدار شدم دیدم 2 شب اون اس ام اس جوکه نبووود یه چیز دیگه بووود من تو خواب اونو خوندم جالب تر اینه اصلا اس ام اس رو یکی دیگه داده بووود منم جوابش و یچیز دادم که ربطی نداشت
بله یک اصله... هر ب.ف جدید که پیدا میکنید یک هفته بعد تولدتونه... یکی از دوستای ما همین مشکل رو داشت بنده خدا با هر دختری دوست میشد ازش فتوکپی شناسنامه میگرفت :دینقل قول:
بابا صداشو در نیار :دی ...نقل قول:
من یه مدت آواتورم عکس خودم بود اونهایی که دیدن بگن به من میاد اهل سوتی باشم یا نه ؟نقل قول:
چرا فرار کردی خوب... لولو نمیخورتت که :دی باز تو با چراغ قوه میری... من تو اینجور مواقع یه شمع دستم میگیرم عین ارواح یواش یواش میرم که باد شمع رو خاموش نکنه... یه بارم خاموش شد در تاریکی مطلق کارو به پایان رسوندم.نقل قول:
ماشالله :31: دید در شبه خوبی داری :31:نقل قول:
چرا فرار کردی خوب... لولو نمیخورتت که :دی باز تو با چراغ قوه میری... من تو اینجور مواقع یه شمع دستم میگیرم عین ارواح یواش یواش میرم که باد شمع رو خاموش نکنه... یه بارم خاموش شد در تاریکی مطلق کارو به پایان رسوندم.
خوبه حالا گفتم پی شا پیش
بعدشم من اصلا واسه خودم تولد نگرفتم اوندفعه هم پیشاپیش بووود
میگم فکر کنم این تگش قبلا wookman نداشت
داشت؟؟
نداشت؟؟
کی اضافه کرد اگه نداشت؟؟
از اون زاویه که شما گرفتی نه:21:نقل قول:
بچه ها حرف wcشد یک سوتی از یکی از همسایه هامون بدم.
این همسایمون می خواست چاه wcشو خالی کنه بعد این پسرش میخواسته ببینه توش چجوریه و چقدرش پر شده.
بعد این کبریتو روشن کرده و در حضور خونواده انداخته تو بعدشم خودتون حدث بزنید دیگه چی شه.
یک دفعه یک صدای انفجار اومده و تمام مخلفات توی چاه پاشیده رو اینا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فکر کنم فقط کسی که تاپیک رو زده میتونه ادیت کنه.نقل قول:
بله به نکته خوبی اشاره کردید :دینقل قول:
[quote=rezaete;2803537]یعنی چی؟ :18:نقل قول:
آقا پای مکانیک رو به سوتی ها تون باز نکنید 4 سال زحمت میکشیم اخر مدرکون سوتی میشه :31:
حالا چرا بزنیم تو سرش؟ مگه دکمه نداره؟:18: منفجر بشه بردش چقدره؟:31:نقل قول:
در اینجا میتونید از تجربه ی گرانمایه من استفاده کنید ، بدین شرح :
یه فندک میگرید 400 تومن این فندک تهش یه چراغ داره ، برای اینکه از شبهات نجات پیدا کنید با اولین سنگی که پیدا کردید میزنید تو سر این فندک . در اینجا اون چراغ در میاد البته اگه منفجر نشه پس بهتر با روش مسالمت آمیز درش بیارید ، هم کوچیکه هم پر نور . همین الان یکیش کنار موس (بالای تخت خوابم ) هست . تازه میتونید توی مواقع بی برقی چک کنید که پول هاتون اصله یا تقلبی :31:
البته اگه پول موجود باشه!!! :دی :31:
[quote=M.etallic.A;2804670]teenچه پیشرفت زبانی!:31:نقل قول:
چه کلمه آشنایی :دی
مگه بد گفتم!:31: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
اومدی ابروشو درست کنی زدی چششو کور کردی...
به بقیه هم سرایت کرده!!! (تایید میشه!!) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
تایید میشه...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
من دوستام همشون همین کارو میکنن!:27::27:نقل قول:
نه زیاد!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اما میاد! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوش گذشته بود؟!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
وای من یاد یکی از دوستام افتادم که بعد از اون ماجرا دیگه نرفتم خونشون!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفته بودم خونه دوستم بعد شب موندگار شدم! صمیمی بودیم با هم برای همینم خونه یکی بودیم! بعد شب برق رفت و بچه ی خواهرش با شمع رفت WC . بعد فهمیدیم هنوز نرفته شمعش خاموش شده و دیگه اینقدر استراری بوده که نتونسته بود بیاد بیرون! بعدش که من بعدش رفتم تو دیدم.... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نفهمیده بود که چاه توالت کجاس و ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تایید میشه!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
عزیز من اگه گرفتی دستت بردی خونه که انگ معتادی بهت میزنن :21:نقل قول:
منظور یه چیز دیگه بود بعضی ها میدونن منظورم چیه...نقل قول:
چه پیشرفت زبانی!
این کلمه رو به اسم خودت ثبت کردی الان ؟نقل قول:
به بقیه هم سرایت کرده!!! (تایید میشه!!)
دوستان گفتن بهترین سوتی خودتون رو تعریف کنید منم این سوتی رو که امروز تو جاده دادم رو میخواستم تعریف کنم اول شب اما رفتیم واسه شام و بعدش یادم نبود الان دوباره اومدم تو تاپیک یادم اومد...
حتما در جریان هستید که من رامسر بودم. امروز داشتیم برمیگشتیم. خوب منم که راننده جاده ... طبق معمول پشت فرمون بودم. بین آمل و بابل بودیم تو ماشین همه خواب بودن منم حوصله م سر رفته بود سر به سر ماشینایی که میخواستن سبقت بگیرن میزاشتم. یهو دیدم از دور یه زانتیا با سرعت داره میاد تند تند چراغ میده. راه دادم که رد شه اما همین که نزدیک شد سریع انداختم جلوش... اومد از چپ سبقت بگیره من کشیدم اونور دوباره اومد راست منم انداختم تو راست خلاصه کلی اذیتش کردم از آینه عقبو نگاه میکردم میخندیدم هی جفت راهنما میزدم ... یهو دیدم یه دست از تو ماشین اومد بیرون و یه چراغ گردون نصب کرد رو سقف ماشین :18: من رنگم عین گچ سفید شد ... یارو اشاره کرد بزن کنار... هی به خودم میگفتم عجب غلطی کردما. زدم کنار پدرم بیدار شد گفت چی شده... گفتم هیچی دستشوییم گرفته تو بخواب... اما از شانس گند من پدرم پشت سر رو نگاه کرد و ماشین گشت نامحسوس رو دید... هیچی دیگه با کلی التماس و خواهش و تمنا بی خیال شدن. اما تو پرونده م ثبت شد :41:
متالیکا جان نه خسته داداش
داداش نصفه شبی..شب تولدم کلی خندوندیما...نقل قول:
اینم سوتی موزیک ویدئوی رضایا و آرمین :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوشته :
rezaya ft. armin & 2afm
:2::2::2::2::2::2:
لینک دانلود هم بذار دیگه بابانقل قول:
سوتی خشک و خالی که .................................................. .....................................
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] جالب بود!!!نقل قول:
چند بار با فندک مچتو گرفتن!!!؟؟؟؟ :27::21:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
تولدت مبارک!!!
ای مشکوک!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یه حرفایی میزنی که کسی زیاد نفهمه!!!:19:نقل قول:
یهو دیدی یه حرفی زدی که فقط خودت و چند تای دیگه میفهمن که فوشه!!!:27: (شوخی بودا!)
تقریبا!!!:8:نقل قول:
این کلمه رو به اسم خودت ثبت کردی الان ؟
نه بابا!!! گفتم دور هم باشیم!!!:10:
ای خلافکار!!!! :21:نقل قول:
دوستان گفتن بهترین سوتی خودتون رو تعریف کنید منم این سوتی رو که امروز تو جاده دادم رو میخواستم تعریف کنم اول شب اما رفتیم واسه شام و بعدش یادم نبود الان دوباره اومدم تو تاپیک یادم اومد...
حتما در جریان هستید که من رامسر بودم. امروز داشتیم برمیگشتیم. خوب منم که راننده جاده ... طبق معمول پشت فرمون بودم. بین آمل و بابل بودیم تو ماشین همه خواب بودن منم حوصله م سر رفته بود سر به سر ماشینایی که میخواستن سبقت بگیرن میزاشتم. یهو دیدم از دور یه زانتیا با سرعت داره میاد تند تند چراغ میده. راه دادم که رد شه اما همین که نزدیک شد سریع انداختم جلوش... اومد از چپ سبقت بگیره من کشیدم اونور دوباره اومد راست منم انداختم تو راست خلاصه کلی اذیتش کردم از آینه عقبو نگاه میکردم میخندیدم هی جفت راهنما میزدم ... یهو دیدم یه دست از تو ماشین اومد بیرون و یه چراغ گردون نصب کرد رو سقف ماشین :18: من رنگم عین گچ سفید شد ... یارو اشاره کرد بزن کنار... هی به خودم میگفتم عجب غلطی کردما. زدم کنار پدرم بیدار شد گفت چی شده... گفتم هیچی دستشوییم گرفته تو بخواب... اما از شانس گند من پدرم پشت سر رو نگاه کرد و ماشین گشت نامحسوس رو دید... هیچی دیگه با کلی التماس و خواهش و تمنا بی خیال شدن. اما تو پرونده م ثبت شد :41:
ایندفعه که دوستای ناباب نبودن!!!:27::21: خورزو بود ولی!!!:27:
تولدت مبارک...نقل قول:
یه سوتی دیروز رو یادم اومد!!!
دیروز با دوستم رفتیم تو کلاسمون (کلاس زبان) دیدم که کولر روشنه اما خنک نمیکنه. رفتیم به زنه که مسئول بود گفتیم اونم گفت که پنکه هست اما کلاسای دیگه لازم دارن چون کولر ندارن!. ما گفتیم بریم هرجوری شده بیاریم! رفتیم توی یه کلاسی و به راحتی پنکشونو ورداشتیم داشتیم میووردیم که گفتن ااااا. پنکه ما رو کجا میبرین؟ گفتیم دفتر گفته اگه هم ندین میریم گزارش میدیم!!! بعد داشتیم میووردیمش بیرون که همون خانومه جلومون وایساده بود میخندید!!!!
دیگه هم نرفتم باهاش حرف بزنم!!!!!
اینقدر بده وقتی حرفی را از کسی نقل قول کنی که نگفته ، تازه همون موقع جلوت سبز بشه!نقل قول:
راستی من آواتارم را عوض کردم ولی زیاد تغییر ندادم تا بشناسیدم :دی
توجه کردید ووکمن از توی تگ برداشته شد؟
------------------------------------------
یه بار با رفقا نشسته بودیم و گرم در سخن! ناگهان من یه خاطره از خودم ول کردم: یه بار با رسول داشتیم میرفتیم دوتا گربه هم داشتند با هم کنار جوی آب میرفتن. من با سنگ زدم ولی سنگ خورد وسط دو تا گربه به دیوار و هردو از ترس فرار کردند و یکی از این سو و یکی از آن سو گریخت. ناگهان این رسول که در جمع ما بود گفت که : آره!! راست میگه اون نره از طرف راست رفت و ماده از طرف چپ!!!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بهش گفتم تو اون تاریکی تو چطور جنسیت اینها را تشخیص دادی :دی
مرسی و...........ممنونم:11:نقل قول:
این که نوشتی رو سوتی حساب کنیم ؟نقل قول:
اگه اره خودت بگو چند تا حسابش کنیم ؟
حالا ما یه بار مچت رو گرفتیم . تو چرا شاکی می شی ؟ (منظورم جریان اون V=q و لرزش تن دانشمندانی چون بور و . . . )نقل قول:
نوشته شده توسط pouria007]
better:
more description plz
or
plz descripte more about this
Nevermind mr
جون خودتون اين همه نقل قول نكنين به قول بچه ها آدم گوزپيچ ميشه توروخدا نكنيـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــد
وحید جان !
اینجا یه سایت عمومیه خانم رفت و آمد داره !
مراعات کن !
همین الان یه سوتی دادم
امضای Ni_nigc رو فکر کردم یه مورچه بالداری چیزی رو مونتورمه! با کتاب محکم کوبیدم روی مونیتور
ای ول ! :31:نقل قول:
دمت گرم :27:
یه چیزی می شی ! :10:
همین دیروز یکی از دوستام پشت مونیتورم همین عکس رو دیدنقل قول:
بعدش با دست کوفت رو مونیتور [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چند وقت پيشا رفتتيم بيرون بابا ماشين داد دست من منهم كه ادعا دارم رانندم رفتم دنده چهار با سرعت داشتم ميرفتم ميخاستم برم 5 چشتون روز بد نبينه رفتم سه كلاچ و كه ول كردم ديدو جلوي ماشين اومد پايين داد بابام رفت بالا منم سه شو گرفتم گفتم چته معكوس دادم بعد صداي cd رو زياد كردم :8: و بهراهم اين جوري ادامه دادم :31:
نقل قول:
آره. خیلی زوره!!!:18::18::18::19::19::19:
به نظر من که سوتی از ح30 بود!نقل قول:
توضیح: چون نوشته 3 نفر اما 2 نفر بودن.
999999 تا حسابش کنین!
چقدر خشونت!!!!:18:نقل قول:
من اولین بار با انگشت به فشار گنده روش دادم!!! اما هرکاری کردم نشد!!!:18:
یه سوتی همین امروز دادم:
داشتم از کلاس زبان با خواهرم میومدم. تو راه دیدم یکی میگه: ببخشید! سلام!!! منم دیدم صداش خیلی آشناس در حال اینکه برگردم نگاش کنم گفتم سلام علیک!!! (از دهنم پرید!) بعد دیدم یارو پسره داره با موبالش حرف میزنه و اینطوری شد به من: :18: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نامرد!!:19:
نمیدونم چرا اینقدر صداش آشنا بود!!!:18:
تو باشگاه بدنسازی یه نفر اومد زیر بقل و پشت بازو (همین میله که مثل بارفیکس باید بکشی) را بزنه. منتها هم لاغر بود و هم تازه وارد!! قبلش هم یکی از هیکل درشتهای باشگاه داشت میزد برای همین سوپاپ را گذاشته بود رو وزنه آخر! این بنده خدا هرچی این میله را زور می زد به جای اینکه میله بیاد پایین خودش میرفت بالا ما هم داشتیم میپکیدیم از خنده | یه بار هم وقتی داشتیم لباس میپوشیدیم یه تکنو شروع به پخش میشد اولش تکنو زد ولی وسط تکنو هی صدای سرفه میومد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!!! ما (من و پسر داییم ، بهنام) وقتی میخواستیم بریم برای مسخره بازی سرفه میکردیم و میرفتیم. خدا وکیلی اگه یکی مومد دم باشگاه میگفت اینا به جای ورزش همشون دارند سرفه میکنند. خلاصه آبرومون رفت | صاحب باشگاه برای تنوع به یکی از بچه ها گفته بود یه سری آهنگ خوب براش بیاره تا بذاره تو باشگاه. این طرف هم رفته بود یه سری آهنگ عاشقانه با ملودی ملایم براش اورده بود!!!!!!
سلام
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.
آقا اینروزا که همه اوضاع برق رو میدونن و نیازی به تعریف نیست. پس میرم سر اصل مطلب ( مبارک باشه انشاا.. :دی )
ساعت 12 شب بود که تازه نشسته بودیم پشت پی سی که بریم تو حس وبگردی و آپ کردن که برق رفت!(اینطوری شدم :18:)
آقا نزدیک ساعت 1:30 برق اومد دلمون خوش شد (اینطوری شدم :20:) نشستیم پشت پی سی.مرحله ی اول: کامپیوتر روشن شد...مرحله ی دوم: اینترنت کانکت شد...مرحله ی آخر: مرورگر را باز نمودیم...
10 دقیقه گذشت و رفتیم تو حس مس نت ییهویی 2باره برق رفت ( اینطوری شدم :19:) 10 دقیقه بعد 2باره اومد گفتم : (( آخیــــــــــــــــــــــ ــــــش راحــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــت شــــــــــــــــــــــــ ـــــــــدم بــــــــــــــــــــــــ ــرق اومــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــد ))
نشستیم و روشن و ...
2 مین نشد بازم رفت اعصابمون به *** رفت:19::41:
مانیتور ما لمسی بود و حسگر داشت و حتما باید برق باشه تا خاموش بشه ما هم خوابمون نمیبرد و به بهونه ی این نشستیم شب زنده داری :دی
هی حالا بیاد نیومد حالا بیاد نیومد هی حالا نیاد و نیومد:19::41: آقا دیگه نا امید شدیم رفتیم همه چی رو از برق در اوردیم. خواستیم که بخوابیم یهو یادم اومد که چراغ هم روشنه ( کلیدش رو خاموش نکردم ) بازم بلند شدیم و رفتیم اونم اکی کردیم.
خدا نصیب یه بنده ی خدا هم نکنه ( نگفتم تاپیک سیاسی نشه :دی ) تا خواستیم کپه ی مرگمون رو بزارم برق اومد. دیگه گفتم اومد که اومد ( +18 حرف نمیزنم ) گرفتیم خوابیدیم.
:2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2::2 ::2::2::2::2::2::2::2:
ولی خدایــــــــــــِــــــــ ــــــش بد جور ضد حال خوردیم
اینجا منبع ضدحاله!!!نقل قول:
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.
به نظر من که سوتی با ضدحال کیف میده نه خالی!!!! :دی