اطلاعات عمومی درباره بهداشت روان
مشکلات ریز و درشت ، تحولات سریع اجتماعی، فشارهای اقتصادی، دغدغه های روزمره، استرس ها و فشارهای عصبی به نحوی زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است که گاه به تنهایی قادر به حل مشکلات خود نیستیم و باید از مشاور، روان شناس، مددکار اجتماعی و یا روان پزشک کمک بگیریم. واقعیت این است که با وجود افزایش اطلاعات عمومی از مسائل مربوط به بهداشت روان هنوز بسیاری از ما نمی دانیم دقیقا فرق بین روان شناس بالینی و روان پزشک و مشاور یا مددکار اجتماعی چیست. با شناسایی دقیق عملکرد هر یک از این متخصصان در حوزه خود قطعا همه ما بهتر خواهیم توانست مشکلات خود را در ارتباط با حوزه تخصص کارشناسان مختلف حل کنیم.دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران آشنایی مردم با حیطه های مختلف روان شناسی را یک ضرورت توصیف می کند و می گوید: آشنا کردن مردم با تخصص کارشناسان و دادن تعریف صریح و صحیح از وظایف آن ها کمک شایانی به حل بسیاری از مشکلات می کند به ویژه این که در حوزه مسائل روانی اگر فردی به جای این که پیش مشاور برود از روان پزشک کمک بگیرد، دچار مشکل خواهد شد و زندگی اش تحت تاثیر این تصمیم گیری نادرست قرار خواهد گرفت.اصولا در جامعه، وظیفه یک جامعه شناس ارائه نظریات برپایه شناسایی و درک مشکلات و مسائل شهری و اجتماعی است.
به عنوان مثال یک جامعه شناس در یک جامعه کوچک مثل یک شهر کوچک مسائل را بررسی می کند و نظر می دهد که با توجه به وضعیت مردم و مشکلاتی که دیده است طی ۲۰ سال آینده مردم با چه مشکلاتی دست به گریبان خواهند بود و معضلات مردم چه سمت و سویی خواهد داشت و به کجا خواهد رسید. از این جا به بعد مددکار اجتماعی با شناسایی و درک آسیب هایی که جامعه شناس آن ها را متذکر شده است، برنامه ریزی و تلاش می کند که با اقدامات پیش گیرانه مانع تشدید آسیب ها شود. در واقع در تمام دنیا مددکاران اجتماعی براساس نظریه های جامعه شناختی روی مسائل اجتماعی برنامه ریزی می کنند. هم چنین دکتر علی پژوهنده، روان شناس و مشاور نیز در این باره به خراسان می گوید: مددکاران اجتماعی رشته ای با این عنوان را تحصیل کرده اند تا در کنار دیگر خدمات روان شناسی خدمت ارائه دهند.تصور کنید در یک مشاجره خانوادگی نیاز به مداخله روان شناس یا روان پزشک وجود ندارد بلکه وجود یک مددکار اجتماعی کافی است تا در مراجعه به محیط زندگی و شناسایی فرهنگ خانواده، مشکل را ریشه یابی و برای حل آن تلاش کند.درباره فرق بین روان پزشک و روان شناس باید گفت روان پزشکی شاخه ای از علم پزشکی است در حالی که روان شناس بالینی یکی از رشته های علوم انسانی است.
دکتر اقلیما توضیح می دهد: تشخیص بیماری به عهده روان پزشک است و هیچ کس به طور مستقیم نزد روان شناس نمی رود. بلکه ابتدا روان پزشک او را معاینه می کند و سپس نزد روان شناس می فرستد. روان پزشک حق مشاوره ندارد بلکه در صورت نیاز دارو درمانی کرده، فرد را به یک روان شناس بالینی معرفی می کند. از آن جا که روان پزشک قادر به تشخیص بیماری است داروی مورد نیاز فرد را تجویز می کند و فرد و خانواده اش پس از مراجعه به روان شناس بالینی آموزش می بینند که چطور باید با تغییر رفتار، روند بهبودی بیماری را تسریع کنند. روان شناس بالینی شرح حال بیمار را هر هفته با خانواده بررسی می کند و روند بهبود را به اطلاع روان پزشک می رساند تا مطابق روند بهبود، داروها کم یا زیاد شود. توجه کنید که دارو درمانی به تنهایی نمی تواند مشکل روانی فرد را حل کند زیرا جامعه، خانواده و محیط کار از مشکلی که برای بیمار به وجود آمده اطلاع ندارند و بنابراین فرد با مصرف دارو ممکن است فقط به عوارض داروها دچار شود و بهبود پیدا نکند.
وی تاکید می کند برای درمان بیماری هایی موسوم به «سایکوز» که اختلالات روانی حاد و مزمن می باشد مراجعه به روان پزشک نیاز است اما برای درمان اختلالات خفیف مثل افسردگی، اضطراب که عملکرد کلی فرد را مختل نمی کند یک روان شناس بالینی می تواند کمک کند در واقع حیطه کار روان پزشکان تجویز داروست تا تغییرات شیمیایی ناشی از بیماری در مغز فرد اصلاح شود و با توجه به روند بهبود ، میزان دارو کم یا زیاد شود. تقریبا در هیچ یک از بیماری های روانی دارو، درمان نهایی نیست بلکه روان درمانی در کنار روان پزشکی به فرد کمک می کند تا بر بیماری اش فایق آید. کار روان درمانی درتخصص روان شناس بالینی است اما در رشته مشاوره خانواده باید گفت که این حیطه بسیار تخصصی است و افرادی که این نوع مشاوره را می دهند باید دوره های ویژه را گذرانده باشند.
این حیطه بسیار تخصصی فقط در اختیار کسانی است که دوره های آن را دیده باشند و پزشک عمومی، روان شناس بالینی و حتی روان پزشک حق دادن مشاوره به مراجعان را ندارند مگر این که صلاحیت آن را داشته و دوره مشاوره را گذرانده باشند، اما متاسفانه هم اکنون مشاهده می شود که افرادی بدون کمترین اطلاعاتی در این زمینه و صرفا با تکیه بر تجربیات خود مشاوره می دهند و مشکلاتی را برای مردم به وجود می آورند. متاسفانه موارد زیادی مشاهده می شود که خانواده ها براساس پیشنهاد یک فرد غیر متخصص دچار آسیب هایی شده اند که گاه غیرقابل جبران است.این حیطه بسیار گسترده است و نه فقط یک فرد بلکه یک یا چند خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد و یک پزشک عمومی به هیچ عنوان حق مشاوره ندارد و یک روان پزشک که دوره های مشاوره خانواده را نگذرانده نمی تواند مشاور خوبی باشد. متاسفانه گاه مشاهده می کنیم که روان پزشکان غیرمتخصص حق مشاوره های سنگین می گیرند و در قبال آن یک برچسب به فرد می زنند در صورتی که مشاور اصلا حق تشخیص ندارد.
او با کمک خود فرد تلاش می کند راه حل پیدا کند. مشاور برای احساس ظرفیت حل مشکل در فرد هرگز به مراجع خود به چشم بیمار نگاه نمی کند و تشخیص بیماری نمی دهد بلکه با طرح سوالاتی سعی می کند مشکل او را ریشه یابی کند و با کمک فرد راه حل را پیدا کند. هم چنین دکتر اقلیما درباره مشکلات می گوید: در همه جای دنیا گفته می شود بین ۸۰ تا ۸۵ درصد مردم مسئله دارند و باقی دچار اختلال روانی هستند. درصدی که دچار اختلال روانی هستند باید به روان پزشک مراجعه کنند و اکثریت مردم در مراجعه به مددکار اجتماعی یا مشاور می توانند مسئله خود را حل کنند.
در واقع مردم دچار مشکلات ارتباطی با اطرافیان، نبود اعتماد به نفس کافی، نداشتن آگاهی درباره مسائل تربیتی و فرهنگی و از این نوع هستند.وی با اشاره به کسب و کار سودجویان در امر مشاوره تاکید می کند ،پدر و مادر می توانند مشاوران خوبی برای فرزندان خود باشند. هرکسی می تواند در زمینه ای که تخصصی دارد، مشاوره بدهد. یک مادر می تواند در زمینه آشپزی به دختر خود مشاوره بدهد، کسی که قصد خرید یک ملک دارد از یک مشاور املاک کمک می گیرد. طبیعی است که مشاوره باید در تخصص فرد مذکور باشد. اما متاسفانه در کشور ما زوجی که مشکل دارند برای حل مشکل خود به سراغ روان پزشک می روند. اغلب مردم آگاهی کافی درباره مشخصات یک مشاور ندارند و تصور می کنند یک روان پزشک چون در حوزه سلامت روان تحصیل کرده می تواند مشاوره بدهد در صورتی که اصلا چنین نیست.
این کار مثل این است که کسی که قلبش درد می کند برای درمان پیش دندان پزشک برود! مردم باید بدانند با کوچک ترین مسئله و مشکلی نزد روان پزشک نروند بلکه تلاش کنند یک مشاور آگاه و مسلط که مجوز مشاوره دارد، پیدا کنند و مسائل خود را با او حل کنند، خوب است بدانید همه ما در طول زندگی به مشاوره احتیاج داریم و کمتر کاری است که بتوان بدون مشاوره، بهترین نتیجه را گرفت.رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره دلایل عدم اقبال مردم به مشاور می گوید: در شهرهای بزرگ آگاهی مردم نسبت به مسائل و مشکلات تغییر کرده و سطح زندگی مردم این اجازه را می دهد که حق مشاوره را هرقدر هم سنگین باشد، بدهند اما در شهرهای کوچک و شهرستان ها حتی برای بیماری های جسمی به موقع مراجعه نمی کنند چه برسد به مسائل و مشکلات روحی و روانی. بنابراین درصد مراجعه مردم به مشاور بسیار کم است و اغلب جوانان سعی می کنند خودشان مشکل را حل کنند. توصیه اکید ما به جوانان این است که در بسیاری از اوقات می توانند از نظرهای پدر و مادر خود به عنوان مشاور کمک بگیرند و راهکارهای آن ها را عملی کنند.
روانشناسی رنگها و خواص درمانی آنها
امروزه یکی از راه ها و معیارهای سنجش و شناخت افراد، علم روان شناسی رنگ ها می باشد. زیرا نقش رنگ ها و تأثیر پرتو آن بر تار و پود، ذهن و جسم انسان غیرقابل انکار است. و انسان ها از روزگاران بسیار کهن تاکنون تحت تأثیرات و نفوذ رنگ های پیرامون خود بوده اند.
در طول تاریخ، فلسفه رنگ برای متفکرین قابل توجه و تأمل بوده است؛ رنگ برای «سنت اگوستین» انعکاس افلاطونی خدا بود، برای «ولفگانگ فون گوته» یک ادراک ذهنی، و برای «ایزاک نیوتن» انرژی نوری، برای «جان لاک» کیفیتی از اشیاء قابل روئیت، برای «الکساندر اسکریابین» رنگ تمثیل بصری موسیقی، برای «لودویک ویتگن اشتاین» یک مسئله معنایی، و برای «واسیلی کاندینسکی» یک شیوه بیان روح بود. لذا رنگ ضمن این که شامل همه معنای مذکور می تواند باشد در این حال یکی از شیوه های معتبری است برای شخصیت شناسی. مضاف بر این یکی دیگر از ارکان مهم مبحث علم روان شناسی رنگ ها، موضوع خواص درمانی آن است. انسان طی قرن ها از تأثیرات شگفت انگیز پرتو رنگی بر سلامت خودآگاه بوده است و امروزه کاربرد رنگ درمانی به عنوان طب مکمل (درمان نامتعارف) قابل توجه دانشمندان قرار گرفته است.
طی تحقیقاتی که در زمینه نقش و اثر رنگ ها در کلیه شئون زندگی انسان به عمل آمده است مبین این واقعیت می تواند باشد که آثار و نفوذ رنگ ها بر تار و پود ذهن، روح و جسم آدمی غیرقابل انکار است بطوری که آثار رنگ ها عموماً در دو نقش مثبت و منفی ظاهر می شود. به عبارت دیگر دوگانه عمل می کند. شفا می دهد و بیمار می کند. آباد و یا تخریب می کند. شادمان و یا افسرده می نماید. آرامش و یا اضطراب می دهد. لذا بهره گیری آگاهانه از علم روانشناسی رنگ ها می تواند فواید بسیار مطلوبی را در جهت ایجاد و حفظ سلامتی و آرامش روحی، فکری و جسمی بویژه در درمان کودکان مضطرب و ناآرام درپی داشته باشد.
طی مطالعاتی که در مرکز روانشناسی آلسن آلمان به عمل آمده است نشان می دهد که شاخص ترین رنگ های مورد علاقه کودکان چهار رنگ: قرمز، نارنجی، زرد و آبی است به همین دلیل کارخانه جات اسباب بازی براساس سفارش روانشناسان وسایل بازی کودکان را اغلب در چهار رنگ مذکور تهیه و تولید می کنند.
از طرفی رنگ های خاکستری، سیاه، قهوه ای و سفید مورد علاقه کودکان نمی باشد و اغلب آن ها را می رنجاند. لذا مسئولان و مربیان مهدکودک ها و کودکستان ها باید به مبانی اولیه علم روانشناسی رنگ ها آشنا شوند تا در تزئین محیط آموزش و نیز در پوشش لباس های خود و کودکان، آگاهانه دقت بیشتری بکار برند. برای مثال: معلمان می دانند که اگر با پوشش سیاه رنگ در کلاس درس حاضر شوند، کودکان آن ها را دوست نخواهند داشت ضمنا در روند تحصیلی شان افت درسی خواهند داشت.
لذا با توجه به این که رنگ ها اثرات عمیقی بر سلسله اعصاب و روان کودکان بجا می گذارد نباید از رنگ هایی مانند سیاه، قهوه ای و یا سفید یک دست در لباس استفاده کرد؛ زیرا موجبات نوعی اختلالات عصبی، خستگی روحی و بیقراری در کودکان ایجاد می کند و به بی علاقگی و گاهی احساس نفرت نسبت به مربیان و معلمانی که از این رنگ ها به صورت یک دست استفاده می کنند، می انجامد.
همچنین رنگ آمیزی در تزئینات داخلی منزل بویژه اطاق خواب کودکان، باید توجه بیشتری داشته باشیم. برای اتاق خواب کودکان، بخصوص دانش آموزانی که حساس و عصبانی هستند، توصیه می شود که چراغ اطاق خواب آن ها با رنگ لیمویی روشن کنید و نیز پرده لیمویی رنگ آویزان نمایید تا موجبات تسلی خاطر و تسکین اعصاب شود. و در ضمن پرتو این رنگ برای کودکان کم اشتها بسیار خوب است.
علاوه بر این که اشتها را تحریک می کند، هضم غذا را آسان می سازد. برای کودکان و نیز اشخاص عصبی مزاج نباید از پرتو نور قرمز رنگ در اطاق خواب استفاده کرد. بدیهی است که رنگ ها به طرق مختلف در زندگی ما تأثیرگذار است. امروزه مردم در جهان به نوع رنگ های خاص در خصوص لباس، کفش و کلاه، لوازم خانگی و وسایل و تزئینات محیط خانه و محل کار توجه ویژه می کنند، قابل انکار نیست که آثار اقتصادی اعم از فروش تولیدات و خدمات، آثار اجتماعی و سیاسی اعم از کسب اعتماد و رضایت برای ارتباط مؤثر در جلب آرای مردم، آثار روانی اعم از ایجاد حالت نشاط و یا افسردگی، آثار تعلیم و تربیت اعم از ایجاد انگیزه پیشرفت و یا برعکس ایجاد یاس و انفعال بویژه در کودکان را در برخواهد داشت.
در همین راستا توصیه می شود که خانم های پزشک در بیمارستان ها از پوشش مقنعه سیاه به سه دلیل استفاده نکنند: اولا رنگ سیاه وضعیت حال نزار بیمار مراجعه کننده را از نظر روحی و روانی وخیم تر، افسرده تر و عصبی تر می کند. ثانیا اگر مقنعه و یا لباس سیاه ملوث به آلودگی شود. از نظر پنهان می ماند و این خلاف اصول بهداشتی است. ثالثا استفاده رنگ سیاه در اسلام کراهت دارد و تاکید به استفاده نکردن آن شده است. لذا به منظور ایجاد آرامش و سکون و نیز بخاطر کاهش اضطراب، بیقراری و افسردگی، در روحیه بیماران و کارکنان محیط بیمارستان ها توصیه می شود که خانم های پزشک بجای مقنعه سیاه رنگ، از رنگ های سبز تیره (زنگاری) و آبی سرمه ای استفاده کنند.
از طرفی همین توصیه را برای کلیه خانم های شاغل در کشور، تاکید می شود که در محیط کار حتی المقدور از پوشش سیاه رنگ یک دست احتراز کنند و پوشش لباس کار خود را به رنگ سبز تیره، آبی تیره (سرمه ای) تغییر دهند تا با کاهش اضطراب و آشفتگی، موجبات آرامش نسبی برای مراجعان فراهم گردد.
چند سال پیش تحقیقاتی را درباره آثار رنگ بر بدن انسان در بیمارستان «نیوانگلند استیت هاسپیتال» در ایالت متحده آمریکا روی ۲۵ نفر از کارکنان بیمارستان که فشار خون عادی داشتند انجام دادند. در چند جلسه سی دقیقه ای، نور آبی رنگ را بر پوست افراد می تاباندند و آنگاه فشار خون آنان را اندازه می گرفتند. در پایان هر جلسه مقدار فشارخون همه افراد تحت آزمایش، کاهش فشار نشان می داد. سپس در یک دوره از جلسات دیگر همان ۲۵ نفر را تحت تابش نور قرمزرنگ قرار دادند و مشاهده کردند که فشار خون همه آنان افزایش قابل توجه ای یافته است هنگامی که آزمایشات قطع شد، فشار خون افراد به حال عادی برگشت. آنگاه در آزمایش دیگری از افراد خواستند که آرام بنشینند و فکر و ذهن خود را به رنگ آبی متمرکز کنند، پس از چند دقیقه مشاهده شد که میزان فشارخون آنان کاهش یافته است.
سپس به رنگ قرمز با تمرکز فکر کردند، دقایقی بعد، آنان شاهد افزایش فشار خونشان شدند. حاصل این آزمایشات بیانگر این واقعیت است که نقش تاثیرگذار رنگ ها در شئون زندگی مان غیرقابل انکار است. در همین راستا، تولیدات برنامه های تلویزیونی که با پرتو رنگ مرتبط می باشد از نظر تاثیرگذاری در تار و پود روح و روان مخاطبان حائز اهمیت است.
برای مثال اگر پشت صحنه مجری برنامه و یا سخنران در تلویزیون پرتو قرمز رنگ باشد بینندگان ناخودآگاه عصبی و بیقرار می شوند و اگر پرتو رنگ پشت صحنه آبی باشد، موجبات آرامش و سکون بینندگان فراهم می گردد و مضاف بر این که محتوای کلام بر ذهن بینندگان بهتر، نافذتر و مقبول تر قرار می گیرد. در مثال دیگر به تأثیر رنگ ها بر محیط، اشاره می شود: شهردارها، در زیباسازی شهرها، پارک ها و نورچراغ های کوچه و خیابان، باید دو رنگ شاخص یعنی آبی روشن و سبز ملایم را در میان سایر رنگ ها حاکمیت بخشند. چرا که از نظر کمی و چگونگی تبهکاری در هر خیابان شهر، بستگی به رنگ نور چراغ های آن خیابان دارد.
▪ خواص رنگ آبی: پرتو رنگ آبی خواص درمانی متعددی دارد از جمله: کاهش اضطراب، التهاب و طپش قلب، کمک در رفع مشکل بی خوابی (ملحفه های بالش و بستر و نیز لباس خواب را می توان از آبی رنگ روشن استفاده کرد و در صورت ضرورت لامپ آبی رنگ کم وات در تمام شب روشن کرد. همچنین رنگ آبی را با رنگ مکمل آن یعنی رنگ نارنجی تواما می توان برای کاهش گلو درد، حنجره، گواتر، التهاب لوزه ها، آسیب دیدگی ها، صرع، آسم، خستگی چشم ها، نفس تنگی، یبوست، انواع تب، آبله مرغان، آبله، زردی (یرقان) روماتیسم، فلج کودکان، اسهال، درد سیاتیک، ناراحتی معدوی، انواع التهاب، گرفتگی عضلات گردن، مهره های ستون فقرات، و بزرگی پروستات مورد استفاده قرار داد.
پرتو رنگ آبی طبیعا برای ایجاد آرامش روحی و عاطفی و نیز در کمک به تقویت تمرکز فکر بسیار مفید است. در این حال رنگ آبی تأثیر آرامش بخشی و استراحت دهندگی دارد. این رنگ تعدیل کننده انرژی های موجود در بدن است بیماران بویژه افرادی که به ناراحتی های روحی و عصبی دچارند، شب ها ساعتی به آسمان صاف پر از ستارگان درخشان، خیره و متمرکز شوند.
▪ ویژگی های رنگ آبی: رنگ آبی سمبل و نشانه؛ الهام، گذشت و ایثار، خشنودی، صلح و آرامش، سکوت و سکون، تعمق و تفکر، کامیابی، مراقبه، نیایش، شفابخشی و مظهر جاودانگی است.
اگر اتاقی را به رنگ آبی آسمانی درآوریم، فضای اتاق بزرگتر از آنچه که هست به نظر می آید.
سخنرانان می توانند برای نفوذ بیشتر کلامشان بر مخاطبان بیننده خود، در پشت صحنه محل جایگاه و تریبون، پرده مخملی آبی تیره رنگ، نصب کنند.
ـ رنگ آبی خاصیت ضدعفونی و ضدمیکروبی نیز دارد.