ديوانه چون طغيان كند زنجير و زندان بشكند
از زلف ليلي حلقه اي در گردن مجنون كنيد
Printable View
ديوانه چون طغيان كند زنجير و زندان بشكند
از زلف ليلي حلقه اي در گردن مجنون كنيد
دلم گرفته¬،
دلم عجيب گرفته است.
و هيچ چيز ،
نه اين دقايق خوشبو، كه روي شاخه نارنج مي¬شود خاموش،
نه اين صداقت حرفي، كه در سكوت ميان دو برگ اين گل شب بوست،
نه هيچ چيز مرا از هجوم خالي اطراف نمي¬رهاند.
و فكر مي¬كنم
كه اين ترنم موزون حزن تا به ابد
شنيده خواهد شد
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهی بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانهی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
آدم ها می چرخند
دور خودشان
لاشخورها می چرخند
دور آدم ها
این همه چرخ،
مرا می اندازد
به یاد اتوبوسی که
مسافرهایش را
در درّه ای ریخته بود
و هنوز می چرخیدند
چرخ هایش
و دستِ زنی
که لباس ها را عروس کرده است
با نخی سفید
از موهایش
شبوسكوتوسهتارىكه لال مانده،منم
بيا كمى بنوازم ، بيا كمى بزنم!
نه چنگ شور و جنونى ، نه پنجهءگرمى
اسير غربت بى انتهاى خويشتنم
و در ميان كويرى كه باغ نامش بود
به زخم زخم تبر شاخه شاخه مىشكنم
دوباره مينگرم نقش خويش را بر آب
چنان غريبه كه باور نمى كنم كه منم
می پرسم از اندوه نایابی که او را برد
از هاله ی نه توی مهتابی که او را برد
این بیت ، بند دوم یک آه-سایشگاه
او مثل ماهی های تنگابی که او را برد
می پرسمش از دور، ازدیروز، از دریا
از موج خیز سرد سیلابی که او را برد
اول نگاهم می کند-گفتم، روانی نیست
می گوید از شبهای شادابی که او را برد
در اتاق من باران باريد!
از ياد نبر كه - با تمام اين احوال-
هميشه اشتياق تكرار ترانه ها با من بودى
هميشه اين من بودم
كه براي پرسشي ساده پا پيش مي گذاشتم!
هميشه حنجره من
هواخواه ِ خواندن آواز آرزوها بود!
هميشه اين چشم بي قرار...
- يك نفر صداي آن ضبط لاكردار را كم كند!
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید
در دیده بجای خواب آبست مرا / زیرا که بدیدنت شتابست مرا
گویند بخواب تا به خوابش بینی / ای بیخبران چه جای خوابست مرا
اهل كام و ناز را در كوي رندي راه نيست
رهروي بايد جهان سوزي نه خامي بي غمي
در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست
ريش باد آن دل كه با درد تو خواهد مرهمي
گريه حافظ چه سنجد پيش استغناي عشق
كاندر اين طوفان نمايد هفت دريا شبنمي
ماشالله امشب چه خبره
جا من خالی بود که اومدم