قرار ملاقات بچه هاي مشهد

سلام دوستان :)
منم هستم ...كارتون خيلي قشنگه...البته من چون سرباز و شاغل هم هستم كمي مشكل دارم...حالا قرار رو نهايي كنيد..دوست دارم منم در اين ديدار شركت داشته باشم... :rolleye:

كساني كه اومدنشون رو قطعي كردن :

امين يوسفنژاد - بهنام - خودم - محمود محمدي (مستر ديتا) - امير - مهدي (طرقه ) - احسان

كاني كه فقط اعلام امادگي كردن اما هنوز قطعي نكردن :
امين (پيشي) - مجيييد - ArAP30 -
اين دوستان در صورتيكه قصد اومدن رو دارن براي يه سري هماهنگي ها حتما با بنده تماس بگيرند
شماره ي بنده براي اين دوستان و يا دوستاني كه ميخوان بيان :
09153080648

با توجه به اينكه هوا سرده حتما با خودتون لباس گرم بيارين
لوازم سرگرمي هم بيارين (توپ - ورق - ديسك من و ... )

دوستان وسایل دفاعی از جمله قمه,تفنگ و غیره برای مقابله با حیوانات وحشی بردارین......

میگم اون عده ای که می خوان شب نمونند بهتره صبح ملحق شوند تا اینکه عصر بیان و شب برن
اینجوری خطرش برا اونا کمتره
در ضمن اینم بگم که انجا شبها روباه و گرگ زیاد پیدا میشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پس خودتونو برا هر چی از جمله گرگ گرسنه و سگ حار و کلا این چیزا آماده کنید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستاني كه در اين قرار هستند :
امين يوسف نژاد - مسترديتا - بهنام - امير - طرقه - احسان و خودم

با توجه به اينكه بايد براي غذا و ... برنامه ريزي ميكرديم پس ليست رو بستيم دوستاني كه ميخواستن بيان بايد زودتر اعلام ميكردن و اين قرار رو همين 7 نفر هستيم انشالله قراراي بعدي در خدمت دوستان ديگه خواهيم بود

تا فردا عصر يا علي

منم باغ نميتونم (شاغلم وتعطيلي هم ندارم )
وليييي
سرقرار ميام تا با بچه ها آشنا بشم
فقط نگفتين كجاي فلكه پارك وايستيم؟

سلام
مخام توی کار نوید فضولی کنم
برای اولین بار بو که به قرار می رفتم و خب برام یه خورده عجیب بود که من چه جوری شده دارم میرم قرار بچه ها
اولش که فلکه پارک رسیدم و رفتم توی پارک هیچکس نیومده بود ولی به خورده توی تاریکی کشیک کشیدم تا اینکه میلاد و بهنام رو دیدم با هم دارن صحبت می کنن من هم رفتم جلو و اونها هم منو از دور دیدن و بلافاصله بعد از اینکه من رسیدم امین جونم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هم رسید همین یوسفنژاد رو میگم دیگه
بعد از اون هم منتظر شدیم تا امیر بیاد و آقا مجید هم قرار بود بیان و ببینمیشون
یه خورده غیبت کردیم و کلی هم امین جون حونی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو دست انداختیم
نمی دونم چرا من اینقدر به این امین علاقه دارم البته بقیه بچه ها هم همینو میگن
من که اینو بهش گفتم گفت تو با من شوخی می کنم من هم باهات شوخی می کنم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه یه خورده منتظر شدیم آقا مجید هم اومد و با گوشی با کلاس از ما بهترونش 2 - 3 تا عکس انداختیم و بعدش هم که امیر رسید البته من یادم نمی اومد که امیر کیه که به من گفتن همونی که بن شده که کلی خندیدم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد از اون هم ما از بچه ها جدا شدیم ( من و مجید) اونا هم رفتن که دو تا دیگه از بچه ها رو ببینن و برن طرقبه نمی دونم یا شاندیز
ولی خب من خیلی تاکید کردم که هوای امین جونم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو داشته باشن که من خیلی دوستش دارم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این بود انشای من (آقا امین)

سلام.
آها منظور torgheh عزیز از امین جون منم . :D
اونجا هم که گفته اون یوسف نژاد اشتباه تایچی بوده که برای همین حرجی بهش نیست :D

سلام torgheh جون
خودمونیما همون چند دقیقه ای که پیش بچه ها بودیم به من که خوش گذشت
جای اونایی که نیومدن خالی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستی اون عکسا که گرفتم خوب از کار نیومد چه کار کنم ؟ میخوای برات بفرستم؟ یا بزارم همینجا تا همه ببینن ؟

با سلام خدمت دوستان
ما حدود 1 ،2 ساعتی هست که از اردو آمده ایم ، اردو واقعا مفرح بود دوستانی هم که نیومدند ضرر کردند ،بعضی ها هم قرار بود به ما صبح ملحق شوند اما نمیدونم چرا نیومدند [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به هر حال گزارش کامل اردو تا ساعاتی دیگر به انضمام چند عکس نمونه (اگه شد فیلم هم میزاریم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )در سایت منتشر می شود
فعلا بای

سلام به همگی!
من عروسی دعوت بودم جاتون هم حسابی خالییییییییییییی!
ایشالا میبینمتون اگه منو فراموش نکرده باشین!
:)

اینجا بیرجند است من هم بیرجندم
صدای طرقه !

سلام ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب ميبينم كه هيچكس حال نوشتن گزارش نداده. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دم همين آقا نويد خودمون گرم بابا. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مجبور شدم خودم دست به كار بشم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چهارشنبه ساعت 7عصر پارك ملت :
من با ميلاد طبق سنوات گذشته نفر اول رسيديدم . همون موقع ميلا آقا مهدي و ديد (طرقه) رفتيم جلو و احوالپرسي . منم دفعه اول بود كه آقا مهدي و مي ديدم . الان هر چي فكر ميكنم از آقا مهدي فقط سيبيلاش يادم مونده . آخه خداييش سيبيل بود !!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد از تقريبا 15 دقيقه امين سر و كلش پيدا شد . ولي اينجوري كه از ظاهرش معلوم بود كلاه يك بيچاره ايي و برداشته بود . تغيير شكل داده بود به شكلي كه من در نگاه اول نشناختمش . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همينجور كه نشسته بوديم منتظر بچه ها موبايل ميلاد زنگ زد . مجيد بود گفت وايستين دارم ميام (البته من تو دلم بهش گفتم برو يره) آخه ساعت هنوز 7:15 دقيقه بود و اون گفت من 7:45 دقيقه ميام . خلاصه با همه دوري ره خداييش خوب خودش و رسوند . (دمت گرم) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما يك نفر اينجا خيلي دير اومد اونم كسي نبود جز همين امير خودمون . يك آدمه فيلميه كه نگو از نيم ساعت قبل اومدنش مسيج زد گفت 3 مين ديگه من اونجام خلاصه 10 دقيقه بعد مسيج زد گفت 2 مين ديگه من اونجام باز 10 دقيقه بعد مسيج زد گفت 1 مين ديگه من اونجام خلاصه بعد از اينهمه فيلم و سيانس آقا زنگ زده كجايين من نيم ساعت جلو درب سجاد منتظر شمايم . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرتون و درد نيارم تا ساعت 8:30 خلاصه الاف شديم تا راه افتاديم .
كلا 7 نفر شديم 2 نفر ديگه هم ميلاد و محمود بودن كه اضافه شدن .
يك پيكان دربست گرفتيم (آخه جا نداشت ديگه مسافر بزنه) 7 نفر مثل ... ريختيم توش . من كه جلو بودم ولينميدونم اينا عقب چي جوري بالا هم نشسته بودن؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به هر جون كندني بود رسيديم در باغ . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هنوز از در ماشين پياده نشده بوديم ديدم در باغ باز شد فكر كرديم در اتوماته يك دفعه ديديدم كارگر باغشونه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امين پول ماشين و حساب كرد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داشتيم ميرفتيم تو كه يكدفعه چشم بچه ها به سگ باغ افتاد درج ميخ شدن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سگ نبود كه خر بود انگار نه انگار كه امير و ميشناسه نزديك بود خلاصه امير ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هيچي ديگه خيلي معدبانه رفتيم از در پشت وارد باغ شديم .
تا همينجاش داشته باشين تا بعد .... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ساعتو را چرا 1 ساعت تغییر دادی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (همشونو یک ساعت کشوندی عقب)

راستی یه اشتباه لپی دیگه هم کردی ما 6 نفر بودیم نه 7 نفر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خب . اول از همه از امیر جان به خاطر باغ تشکر میکنم . بعد هم از بهنام عزیز که اومد و گزارش همه رو داد .
حالا رسیدیم سر جاهای خوب و باحال قرار اون هفته ! دوست دارید از کجاش بگم !؟ فعلا این عکس رو داشته باشید ...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در ضمن . انواع و اقسام عکسهای باحال از بچه ها هست . مثلا چند نمونه از فوق العاده از میلاد دارم که اگه بذارم مطمئن باشید دیگه بیشتر از 5 دقیقه زنده نمیمونم !!! :laughing:

نقل قول:

---

نوشته شده توسط بهنام کوچولو

الان هر چي فكر ميكنم از آقا مهدي فقط سيبيلاش يادم مونده . آخه خداييش سيبيل بود !!!

---

با اين تيكه خيلي حال كردم :thumbsup:
ولي هر كي ندونه فكر مي كنه چه خبره

نقل قول:

---

نوشته شده توسط EhsanHF

خب . اول از همه از امیر جان به خاطر باغ تشکر میکنم . بعد هم از بهنام عزیز که اومد و گزارش همه رو داد .
حالا رسیدیم سر جاهای خوب و باحال قرار اون هفته ! دوست دارید از کجاش بگم !؟ فعلا این عکس رو داشته باشید ...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در ضمن . انواع و اقسام عکسهای باحال از بچه ها هست . مثلا چند نمونه از فوق العاده از میلاد دارم که اگه بذارم مطمئن باشید دیگه بیشتر از 5 دقیقه زنده نمیمونم !!! :laughing:

---

متاسفانه بنده تو اين هفته فوق لعاده سرم شلوغ بوده و واسه همين تازه به اين تاژيك سر زدم بهنام جان منتظر ادامه ي گزارش و همچنين عكس ها هستم

احسان جان احتياط شرط عقله كه .......

سلام
منم اون عكسهايي كه گفته بودم ميزارم :happy:
فقط گفته باشم كه به علت تاريكي هوا و لرزش دست بعضيها ;) و آشغال بودن گوشيه من كه نميتونه مثل يك دوربين ديجيتال 7 پيكسلي عكس بندازه از كيفيت خوبي برخوردار نيست
اينو گفتم كه نگين چرا كيفيتش كمه ها

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آقا محید دستت درد نکنه
من میگم آقا بهنام یه حالی به عکسا بده تا همون شیوه معرفی بچه ها ادامه پیدا کنه با وجود اینکه عکسا تار هستن

در ضمن بچه ها قرار بود تاپیک رو بترکونن ولی خب فعلا که خبری نیست

سلام به دوستان همشهري خودم.
اقا شرمنده من تازه فهميدم همچين تاپيكي هم هست وگرنه خيلي خيلي زودتر خدمت مي رسيدم.(البته اينو بگم به لطف احسان جان).
اقا من همجوره در خدمت هستم.
دارم مي رم كه امضامم تغيير بدم.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط torgheh

من میگم آقا بهنام یه حالی به عکسا بده تا همون شیوه معرفی بچه ها ادامه پیدا کنه با وجود اینکه عکسا تار هستن

در ضمن بچه ها قرار بود تاپیک رو بترکونن ولی خب فعلا که خبری نیست

---

سلام مهدي جان .
چشم در اولين فرصت . ولي الان خداييش سرم خيي شلوغه به شكلي كه آرزوي يك ساعت خواب با آرامش به دلم مونده. دعا كنين يكم كارهاي سايت دانشجو رديف بشه در بست در خدمت شما بر و بچ گل هستم .

khoobe mibinam ke hame......

نقل قول:

---

نوشته شده توسط morteza_k

سلام به دوستان همشهري خودم.
اقا شرمنده من تازه فهميدم همچين تاپيكي هم هست وگرنه خيلي خيلي زودتر خدمت مي رسيدم.(البته اينو بگم به لطف احسان جان).
اقا من همجوره در خدمت هستم.
دارم مي رم كه امضامم تغيير بدم.

---

سلام دوست عزیز
ورودت را به کلوپ مشهدیا تبریک میگوییم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فقط یه لطفی کن و خودت را کامل معرفی کن تا با بچه ها بیشتر آشنا شی

با اجازه بهنام عزیز
گزارش قسمت دوم و پایانی !!! ( باغ ) :)
اول که وارد باغ و خونه شدیم یکم به خودمون نگاه کردیم ! یکم به وسایلی که آوردیم !!! :blink:
خداییش آخر برنامه ریزی بود !
گفتیم که اول بریم یکم برای پخت شام شب چوب جمع کنیم . من و امیر و امین رهسپار بیابون شدیم .
از توی روستا رد شدیم تا رسیدیم به جاده . اما دریغ از یک دونه سیخ چوب ! یکم عقل هامون رو روی هم ریختیم و تصمیم گرفتیم بریم از مغازه داخل پمپ بنزین کنار جاده ذغال بگیریم . اما متاسفانه مغازه بسته بود .
البته چند تیکه چوب از کنار جاده پیدا کردیم !!! اما موقع برگشتن جلوی در باغ چشمتون روز بد نبینه . کاش گرگ میدیدیم . یک کوته چوب دیدیم ! اونها رو جمع کردیم و وارد باغ شدیم و بساط شام رو به پا کردیم . جاتون خالی ! چی هم بود ! ( البته اینم بگم که بعد اون همه گشتن به دنبال چوب با کمال پر رویی گفتن چه کم چوب آوردین !!! :angry: ) و رفتن خودشون هم چند تیکه آوردن .
بعد اون غذا ، یکم احساس مستی کردیم و زد به سرمون !!! گفتیم بیایم فوتبال !!! :laughing:
نصفه شب همانا و فوتبال همانا ! اسمش همه چی بود جز فوتبال ( کونگ فو – بوکس تایلندی – ژیمناستیک – اسب سواری و ... !!! ) فیلمهاش توی آرشیو موبایل جهت تحقیقات پژوهشگران موجود میباشد ! :blink:
بعد که خسته شدیم چند مدل بازی هم اختراع کردیم و چند ساعتی هم مثل بچه ها بازی کردیم . بالاخره ما آدمیم و خسته میشیم دیگه . نشستیم و انواع بحثهای دینی – علمی – ماوراء طبیعی – ورزشی – فضایی و .. کردیم تا ساعت حدودا 4 صبح !
تازه اون موقع بعد از نماز شد وقت خواب !!! سر خواب هم یک عالمه فیلم داشتیم ! بالاخره من که ساعت 5:20 خوابیدم .
صبح هم با سر و صدای بچه ها پا شدم . چند دقیقه ای روی سرو کله هم میزدیم و از اون طرف هم امین اومد و بساط صبحونه رو ردیف کرد . ( دمش گرم ! ) بعد صبحونه هم کمی شیطونی و بازی و ... داشتیم تا موقع ناهار . ناهار رو هم خوردیم و دیگه شکم ها سیر ! باز بیا و فوتبال !!! :laughing:
حدودا ساعت 3:30 هم شروع کردیم به جمع و جور کردن خرابکاریها که دیگه بریم .
رفتیم سر جاده و یک پراید دربستی گرفتیم ( همگی اجماعا کمپرس شدیم ) توی شهر هم بهنام و میلاد با هم رفتن ، بعد امیر ، من و محمود هم با هم و امین هم در آخر .
نمیدونم چی نوشتم . هر جا که لازمه اصلاح شه بگید تا اصلاح کنم .
خوش باشین . :)

آقا سلام
اول از آقا بهنام تشكر مي كنم
دوما از امين جونم :biggrin: تشكر ميكنم كه فينگيليش مي نويسه !

بعدش هم بايد بگم كه من امشب دارم بر مي گردم مشهد براي همكاري با داداشم و تا جمعه مشهد هستم و به ميلاد گفتم كه قرار چه وقتيه كه گفت فعلا خبري نيست و همين شد كه گفتيم تا من مشهد هستم بچه ها رو ببينم و يه ديداري تازه بشه
ضمن مشورتي كه با آقا ميلاد داشتم قرار بر اين شد كه قرار رو بذاريم براي ساعت 3 بعد ازظهر 5 شنبه درب اصلي پارك ملت

فعلا عرضي ندارم تا بعد

نقل قول:

---

نوشته شده توسط EhsanHF

با اجازه بهنام عزیز
گزارش قسمت دوم و پایانی !!! ( باغ ) :)
اول که وارد باغ و خونه شدیم یکم به خودمون نگاه کردیم ! یکم به وسایلی که آوردیم !!! :blink:
خداییش آخر برنامه ریزی بود !
گفتیم که اول بریم یکم برای پخت شام شب چوب جمع کنیم . من و امیر و امین رهسپار بیابون شدیم .
از توی روستا رد شدیم تا رسیدیم به جاده . اما دریغ از یک دونه سیخ چوب ! یکم عقل هامون رو روی هم ریختیم و تصمیم گرفتیم بریم از مغازه داخل پمپ بنزین کنار جاده ذغال بگیریم . اما متاسفانه مغازه بسته بود .
البته چند تیکه چوب از کنار جاده پیدا کردیم !!! اما موقع برگشتن جلوی در باغ چشمتون روز بد نبینه . کاش گرگ میدیدیم . یک کوته چوب دیدیم ! اونها رو جمع کردیم و وارد باغ شدیم و بساط شام رو به پا کردیم . جاتون خالی ! چی هم بود ! ( البته اینم بگم که بعد اون همه گشتن به دنبال چوب با کمال پر رویی گفتن چه کم چوب آوردین !!! :angry: ) و رفتن خودشون هم چند تیکه آوردن .
بعد اون غذا ، یکم احساس مستی کردیم و زد به سرمون !!! گفتیم بیایم فوتبال !!! :laughing:
نصفه شب همانا و فوتبال همانا ! اسمش همه چی بود جز فوتبال ( کونگ فو – بوکس تایلندی – ژیمناستیک – اسب سواری و ... !!! ) فیلمهاش توی آرشیو موبایل جهت تحقیقات پژوهشگران موجود میباشد ! :blink:
بعد که خسته شدیم چند مدل بازی هم اختراع کردیم و چند ساعتی هم مثل بچه ها بازی کردیم . بالاخره ما آدمیم و خسته میشیم دیگه . نشستیم و انواع بحثهای دینی – علمی – ماوراء طبیعی – ورزشی – فضایی و .. کردیم تا ساعت حدودا 4 صبح !
تازه اون موقع بعد از نماز شد وقت خواب !!! سر خواب هم یک عالمه فیلم داشتیم ! بالاخره من که ساعت 5:20 خوابیدم .
صبح هم با سر و صدای بچه ها پا شدم . چند دقیقه ای روی سرو کله هم میزدیم و از اون طرف هم امین اومد و بساط صبحونه رو ردیف کرد . ( دمش گرم ! ) بعد صبحونه هم کمی شیطونی و بازی و ... داشتیم تا موقع ناهار . ناهار رو هم خوردیم و دیگه شکم ها سیر ! باز بیا و فوتبال !!! :laughing:
حدودا ساعت 3:30 هم شروع کردیم به جمع و جور کردن خرابکاریها که دیگه بریم .
رفتیم سر جاده و یک پراید دربستی گرفتیم ( همگی اجماعا کمپرس شدیم ) توی شهر هم بهنام و میلاد با هم رفتن ، بعد امیر ، من و محمود هم با هم و امین هم در آخر .
نمیدونم چی نوشتم . هر جا که لازمه اصلاح شه بگید تا اصلاح کنم .
خوش باشین . :)

---

جای تمام دوستان عزیزی که به هر دلیلی نتونسته بودن بیان واقعا خالی بود خیییلی خیلی خوش گذشت و لحظه به لحظه ش خاطره بود
اینجا از امیر عزیز به خاطر هماهنگ کردن باغ و جور کردن محل تشکر میکنم
از محمود و امین به خاطر کارای اشپزی و شست و شو و نظافت تشکر میکنم
از احسان جان به خاطر عکاسی
از بهنام عزیز به خاطر خدمات مشت و مال و ... و همچنین خدمات اتیش روشن کردن (در هر محفلی)

انشالله قرار های بعد

قرار روز پنج شنبه رو هم اکی کنیم همه استاد شیم این قرار باید بالای 15 نفر بیان چون هم تعدادی افراد جدید تو جمعمون داریم و هم خیلی از دوستامون که قرار های قبل رو نیومدن خواهند امد
این رو به همه بگم که این قرار ها کم کم اخرین قرار هامون در محیط باز خواهد بود چون هوا هم سرد میشه و نمیشه بیرون رفت پس تا جایی که میتونین برنامه هاتونو برای پنج شنبه ساعت 3 عصر اکی کنین

آقا ساعت 3 اولا بچه ها کلاس دارن(من جمله خودم)
ثانیا ساعت 3 سگ رو بزنی هاب هاب نمیکنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] حالا ما بزنیم بیایم بیرون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساعت 5 فکر کنم خوب باشه (بازم باید کلاس را دو در کنم )
بقیه هم نظراتشون را بدن

نقل قول:

---

نوشته شده توسط ميلاد پوررجب

از بهنام عزیز به خاطر خدمات مشت و مال و ... و همچنین خدمات اتیش روشن کردن (در هر محفلی)

---

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان منم با ساعت 5 موافقم.یریع اعلام کنید که قرارو رسمی کنیم

منم 5 موافقم

برای من ساعتش فرقی نمیکنه .
مهم اینه که اون روز باشم !

آقا با ساعت 5 موافقین یا ساعت 3

مشخص کنین تا به بچه ها اعلام بشه چیزی نمونده
قرار برای فرداست ولی هنوز ساعتش تصویب نشده

ممنون

به علت ازدیاد آرا تصویب شد :
قرار ساعت 5 پارک ملت درب سجاد
اگه کسی اعتراضی داره حداکثر تا امشب می تونه اعتراض بده و در غیر اینصورت قرار رسمیه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با نهایت تشکر از امیر عزیز که قرار رو قطعی کرد

دوستان عزیزی که میخوان بیان
ساعت 5 عصر جلوی درب سجاد پارک ملت منتظرشونیم

با نهایت تشکر از امیر عزیز که قرار رو قطعی کرد

دوستان عزیزی که میخوان بیان
ساعت 5 عصر جلوی درب سجاد پارک ملت منتظرشونیم

خب کسانی که تا الان یعنی 0:39 بامداد 5 شنبه اعلام آمادگی کردن اینا هستن

میلاد،امیر،نوید،مجید،احسا ن و خودم ( مهدی )

انشالله افراد بیشتر بشن
مخصوصا افرادی که تا بحال سعادت زیارتشون برامون پیش نیومده

فعلا خدانگهدار

مهدی جان عزیزم اومدن یه سری از دوستان صد در صده مگه چی بشه که نیان مثل امین یوسفنژاد و محمود محمدی و بهنام و ... اما ممکنه اینجا هنوز نتونسته باشن اعلام آمادگی کنن

با توجه به مشفله ی خیلی زیاد اقا بهنام روی کارای فنی سایت دانشجو ایشون این هفته از یه سری کاراشون عقب افتادن و عذر خواهی کردند و نمیتونن بیان قرار فردا رو

من تا اینجا این عزیز رو خبر دارم منتظر دیگر دوستان هم هستیم

در ضمن سایت دانشجومون تا شنبه تعطیل شده و داریم با بهنام روش کار میکنیم واقعا تااینجای کار که 80% اون تمام شده خیلی قشنگ و جذاب شده و واقعا از نظر شکل ظاهری میتونیم بابزرگترین فروم ها به رقابت بپردازیم اینجاهم از داداش بزرگم بهنام جان تشکر ویژه ای دو باره میکنم که خیلی خیلی زحمت کشید ...

منم احتمالا ردیفم . ( یعنی هستم ! )

سلام
خوفين
چه خبر منم هستم بابا