من تعجب میکنم که تاپیک این سریال:2: چرا تا حالا 365 تا پست داشته:27:
Printable View
من تعجب میکنم که تاپیک این سریال:2: چرا تا حالا 365 تا پست داشته:27:
اگه هر كدوم از اعضا يكي از اشكالات اين سريالو بگه بازم كمه حالا 365 تا پست كه چيزي نيست!!!!!!!!!!
احتمالا به نیت 365 روز سال بودهنقل قول:
البته کبیسه باشه میشه 366 روز :)
یکی از لوس ترین و فارسی ترین سریال هایی هست که دیدم
دلیل اینکه مامی و مامی بزرگ و خاله و زن دایی و ...هم چرا برای این سریال سر و دست مشکنن نمیدونم :(
شاید به خاطر تفاوت سنی و ارزش ها و... باشه :|
گفتوگو با نادر سليماني،بازيگر مجموعه«ستايش»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سالهاست در زمينه بازيگري فعاليت ميكند. او تاكنون نقشهاي زيادي ايفا كرده، اما مخاطبان تلويزيون بيشتر او را به واسطه نقشهاي طنزش به خاطر دارند. از مجموعه خاطرهانگيز ساعت خوش گرفته تا قهوه تلخ و باغ مظفر. نادر سليماني اهل آبادان است و با نقش قاسم در سريال «ستايش» بار ديگر يك جنوبي بامعرفت را به نمايش گذاشته است. او با نقش قاسم ارتباط خوبي برقرار كرده است. نادر سليماني به بهانه بازي در سريال ستايش با ما گفتوگو كرد.
چه شد كه با سعيد سلطاني همكاري كرديد؟
از طرف دستيار آقاي سلطاني دعوت به همكاري شدم. براي همين تقاضا كردم متن سريال را در اختيارم بگذارند، اما متاسفانه قسمتهاي مربوط به بازي من آماده نبود و تنها آقاي سلطاني توضيحاتي در ارتباط با نقش به من داد و بالاخره پس از يك هفته قسمتهاي مربوط به نقشم آماده شد. فيلمنامه را مطالعه كردم و از نقش قاسم خوشم آمد. جالب است بدانيد از ابتدا قرار نبود شخصيت قاسم طنز باشد و به پيشنهاد خودم اين شخصيت رگههايي از طنز پيدا كرد.
از لهجهاي كه داشتيد، برايمان بگوييد. اين لهجه در فيلمنامه وجود داشت يا باز هم به پيشنهاد خودتان با اين لهجه صحبت كرديد؟
لهجه جنوبي باز هم به پيشنهاد خودم بود و آقاي سلطاني هم از اين موضوع استقبال كردند.
چرا از اين لهجه استفاده كرديد؟
اساسا جنوبيها آرام و در عين حال شكننده و البته زودجوش و خونگرم هم هستند و در مقابل مشكلات به آساني شانه خالي نميكنند و زود از پا درنميآيند. به هر حال با خصوصيات مردم جنوب آشنا بودم و خواستم قاسم را همان گونه كه ديديد، به نمايش بگذارم. فكر ميكنم خدا را شكر مخاطب هم توانست با او ارتباط برقرار كند.
خودتان شخصيت قاسم را چطور تحليل ميكنيد؟
قاسم آدم فقيري است كه پس از مدتها شانس به او رو ميكند و ميتواند رونقي به كسب و كارش بدهد؛ اما بعد از فهميدن موضوع اصلي و صداقت ستايش، حاضر نميشود حق او را پايمال كند و با اين كه ميداند اگر حقيقت را بگويد در نهايت به ضررش تمام خواهد شد، اما اين كار را ميكند. به نظرم نقش قاسم جاي كار بيشتري داشت، اما به هر حال مصلحت كارگردان در همين اندازه بوده است.
خودتان چقدر به شخصيت قاسم نزديك هستيد؟
اخلاق واقعي خودم هم همين گونه است. گاهي پيش آمده كه ميدانستم اگر فلان كار را انجام دهم ضرر خواهم كرد، اما چون در جهت حق بوده است، آن كار را انجام دادهام.
خيلي هم حسي با اين نقش روبهرو شديد. در اين مورد توضيح دهيد.
چون نقش اين موضوع را ميطلبيد. اصلا احساس در تار و پود اين نقش نهفته بود و آقاي سلطاني در اين مورد خاص خيلي با من صحبت كردند و ميخواستند قاسم يك انسان صادق و مهربان باشد. براي همين وقتي پسرش خوندماغ شد، آن طور رفتار كرد.
از گريم و لباستان بگوييد.
راستش را بخواهيد وقتي پيشنهاد بازي در اين كار به من شد، همزمان در چند كار ديگر مشغول به بازي بودم و به خاطر حضور در يكي از كارهايم مجبور شده بودم موهايم را از ته بزنم. براي همين بهترين كار گذاشتن كلاه و آن نوع گريم بود و برحسب اتفاق آن كلاه با شخصيت قاسم هماهنگ شد.
قاسم چقدر روي شخصيت واقعي خودتان اثر گذاشت؟
من شخصيت قاسم را دوست داشتم. براي من فقط ايفاي يك نقش نبود، بلكه با آن زندگي كردم. سالها بود كه دوست داشتم چنين نقشي را بازي كنم و به يقين ميتوانم بگويم در طول زندگي هنريام تنها با چند نقش كه يكي از آنها قاسم بود، احساس رضايت كردم.
قصه ستايش، فضاي دهه 60 را براي مخاطب تداعي ميكند. بازي در آن فضا چطور
تجربهاي بود؟
اين فضا زمينهساز موفقيت در نقش من بود، چراكه اگر فضاي دهه 60 نبود، صميميت بين افراد جامعه اينگونه نبود و طبيعتا فضا براي نقش من وجود نداشت. تصور كنيد اگر اين نقش در شرايط امروز قرار ميگرفت، به طور يقين موفق نبود. در دهه 60 همه همسايهها باهم مهربان و صميمي بودند، نمونهاش اين است كه وقتي خانه ستايش
بر اثر آتشسوزي خسارت ديد، همسايهها در تعمير آن مشاركت كردند و با غم خانوادهاش همراه شدند. به هر حال لازمه اجراي شخصيت قاسم، وجود فضايي گرم و صميمي بود.
با توجه به اين كه نقش قاسم خاكستري بود، چطور اين شخصيت را براي مخاطب ملموس كرديد؟
چون زماني جنگ را حس كرده بودم، ميدانستم بايد چگونه به اين شخصيت نزديك شوم تا مخاطب هم بتواند او را بپذيرد. به هر حال از تجربيات گذشتهام استفاده كردم.
آيا باز هم قاسم را در زندگي و آينده ستايش خواهيم ديد؟
به طور كامل در جريان قصه نيستم، چون فيلمنامه هنوز باز است و دوستان دارند روي آن كار ميكنند. براي همين شايد باشد و شايد هم خير.
فكر ميكنيد چرا ستايش توانسته مخاطبانش را راضي كند؟
حضور حشمت فردوس به عنوان يك پدرسالار به نوعي فضاي قديمي گذشته را تجربه كرده و اين مساله نوعي كشش را در مخاطب به وجود آورده است و از طرفي مقاومت ستايش در برابر اين همه مشكلات براي مخاطب جذاب است.
فكر ميكنيد قاسم مابهازاي بيروني هم دارد؟
در جامعه ما افرادي كه پشتيبان حقاند، زياد هستند، اما متاسفانه اين مساله پايدار نيست. معمولا افراد وقتي ميبينند منفعتشان در خطر است، كنار ميكشند. به هر حال خداوند حامي افرادي است كه جانب حق را ميگيرند. به هر حال هستند افرادي مانند قاسم كه گفتن حق برايشان از هر چيز ديگري مهمتر است، اما خب تعداد آنها متاسفانه بسيار كم است.
معيار شما براي انتخاب يك نقش؟
من به پررنگبودن نقش اهميت زيادي نميدهم. آنچه برايم مهم است، تاثيرگذاري خود نقش است و در كنار آن، كارگردان برايم اهميت دارد. حتي اگر نقش كوتاه باشد، ولي احساس كنم انقلابي را در مخاطب ايجاد ميكند حتما آن را بازي ميكنم.
نقش مورد علاقهتان كه هنوز آن را بازي نكردهايد؟
آرزو دارم نقش يك جانباز موجي را بازي كنم. البته همسرم فيلمنامهاي در ارتباط با اين موضوع نوشتهاند كه هر وقت ساخته شود، نقش جانباز را خودم ايفا خواهم كرد.
تفاوت بازي در تئاتر و تلويزيون از نگاه شما؟
تاثيرگذاري در تئاتر بسيار بيشتر از سينما و تلويزيون است. در تئاتر نقش به نقش با مخاطب در ارتباط هستي. براي همين سختي كار هم در تئاتر بيشتر از تلويزيون و سينماست؛ چراكه زاويه ديد در تلويزيون و سينما، لنز دوربين است. در صورتي كه در تئاتر زاويه ديد، چشم انسان و حركات بدن بازيگر است.
جام جم / محبوبه رياستي
جمشيد مشايخي پدربزرگ «ستايش» شد:
جمشيد مشايخي مقابل دوربين مجموعه تلويزيوني «ستايش» رفت.
اين بازيگر گفت: نقش پدربزرگ «ستايش» را بازي ميكنم و طي چند روز آينده بازيام در طالقان به پايان ميرسد. وي از همكاري با سعيد سلطاني ـ كارگردان مجموعه تلويزيوني «ستايش» ـ ابراز رضايت كرد.
سريال «ستايش» هم اينك از شبكه سه سيما در حال پخش است و سري دوم اين مجموعه هم قرار است ساخته شود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون یارو مامور خریده چطور فردوس رو پیدا کرد؟!
:2:.............نقل قول:
به نظرم زده روی دست سریالای کره ای، چینی ، ژاپنی .
شده دیگه افسانه ستایش(ثنا)هم تمومی نداره هم اینکه توش پر از صحنه های اشک آور هندیه
جمعه های ملت رو با به فنا ببره، دور روز دیگه هم که پائیز و هوا زود تاریک میشه! دیگه میشه آخر سریال و آخر دنیای ایرانیا:13:
اقا سری دوم قضیه اش جیه :13: مسخره اش رو در اودند من که گیج شدم به قول دوست قبلیموم بهتره اسمشو بزارن افسانه ستایش "با حال میشه"
راستی چی شد یه دفعه اسمش تغییر کرد شد ثنا؟
نقل قول:
با توجه به استقبال فوق العاده مردم عزيز ميهنمان ايران از سريال بسيار بسيار بسيار زيباي ستايش(:2:) (انتظار از سريال ها در حد جلبك)
عوامل اين برنامه قصد دارند سري دوم اين مجموعه را نيز به روي آنتن بفرستند.
البته تا اونجايي كه من خبر دارم 6 قيمت از سري 2 فيلمبرداري شده و همچنين خيلي خيلي غصه خوردم كه چرا
استاد جمشيد مشايخي در اين سريال به قول خودمون دوزاري بازي كرده.:19:
به نظر من این سریال دار ایند سیاسی میشه که اینقدر بهش اهمیت می دهند حتی بازی تیم ملی رو میگذارند یه شبکه دیگه :31:
به خاطر تعریف و تمجیدای دوستان (!) در این تاپیک نشستم یه قسمتشو دیدم ...
اوایل فکر میکردم خیلی سریال چرتیه ولی با دیدن اون یه قسمت متوجه شدم اصلا چرت نیست ، بلکه فاجعست!!!
واقعا اینا در مورد شعور مخاطب چی فکر کردن؟!
پدره میگه من اسم بچه هامو تغییر نمیدم ، یارو بر میگرده میگه به جای ستایش بذار ثنا ، همون معنی رو میده دیگه :18:
به نظر من پس از باران خیلی بهتر از این بود.
قضیه پدربزرگ ستایش دیگه چیه؟
این پدربزرگ نداشت که!
نقل قول:
ستايش اصلا هيچ رقمه با پس از باران قابل مقايسه نيست پس از باران كجا و اين كجا:18::18::18::18:.
هر چي فكر ميكنم هيچ زمينه اي بين دو تا سريال نميتونم پيدا كنم كه حد اقل نزديك به هم باشن تو هر زمينه اي كه
فكرشو بكنيد پس از باران 1000000000 سر و گردن از اين سريال بالاتره.
---------- Post added at 02:01 AM ---------- Previous post was at 02:00 AM ----------
نقل قول:
پدر بزرگش تو سري دوم از سريال مياد.:46:
منظور من از مقایسه کارگردان مشترک دو تا سریال ـ آقای سعید سلطانی ـ بود.نقل قول:
ستايش اصلا هيچ رقمه با پس از باران قابل مقايسه نيست پس از باران كجا و اين كجا :18::18::18:
هر چي فكر ميكنم هيچ زمينه اي بين دو تا سريال نميتونم پيدا كنم كه حد اقل نزديك به هم باشن تو هر زمينه اي كه فكرشو بكنيد پس از باران 1000000000 سر و گردن از اين سريال بالاتره.
ساخت «ستايش 2» از اوايل سال 91
كارگردان سريال «ستايش» از توليد «ستايش 2» از سال آينده خبر داد.
سعيد سلطاني گفت: تصويربرداري «ستايش 2» را از اوايل سال 91 آغاز خواهيم كرد.
وي همچنين خاطرنشان كرد: اكنون تصويربرداري قسمتهاي باقي مانده از سريال «ستايش» در طالقان انجام ميشود و ظرف 10 ـ 20 روز آينده كار تمام ميشود.
«ستايش» به تهيهكنندگي آرمان زرينكوب داراي 40 قسمت است و بازيگراني چون داريوش ارجمند، نرگس محمدي، سيما تيرانداز، محمود عزيزي، مهدي پاكدل و ... در آن ايفاي نقش كردهاند.
جمشيد مشايخي نيز به تازگي در نقش پدربزرگ «ستايش» مقابل دوربين سعيد سلطاني رفته است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اقا اینا دارند الکی قضیه رو کش میارند اصلا به سری دوم نیازی نبود این فیلم محتوای چندانی نداره که بخوان برای ادامه اش سری دوم رو بسازند حامله شدن شده سوژه همه ی فیلم های ایرانی این حامله شدن باید باشه حتی توی وقت اضافه هم شده باشه میارنش خیلی لوس شده از نظر من اگر سینمای هند بالیووده و سینمای غرب هالیووده سینمای ایران هم حاملهووده ؟ دروغ نمی گم خودتون دارید می بینید .
تازه نمی دونم چرا توی تمام فیلم های ایرانی عروس ها خوب و مهربونند مثل ستایش و سریال هایی که قبلا داشتیم پدر شوهر ها هم می شن ادم بده و مخالف عروس خانم و این قضیه اینقدر کش میاد تا بشه سریال :21:
میدونم...نقل قول:
منظورم اینه که تو سری اول هیچ اشاره ای بهش نشده چه جوری میخوان یهو بیارنش؟!
نقل قول:
like bollywood
فقط به عشق حشمت فردوس اژدها نگاه میکنم که یه 4 دفعه بگه بیوین و افتاد حالشو ببرم وگرنه خودش یه چیزی اونور تر از شعره
نقل قول:
پدربزرگش جمشید مشایخی است و از نوشته روزنامه جام جم معلومه تو همین سری است.
کد:http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100853963857
نه بابا اونم دیگه شورش در آورده بسه دیگه .فقط حیف این سریال که می تونست یه خاطره خوش بزاره برا همه اما :2::2:نقل قول:
خود سریال که مقواس :31:
ولی آهنگ تهش خوبه....خوب خونده!!
سریال زیاد رو به حاشیه بردن و زیاده گویی و طولانی بودن فیلمنامه مخاطب از سریال زده کرده
چرا در سریال«ستایش»دائم تغذیه با شیر خشک تبلیغ میشود؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انتقادها بالا گرفت/ چرا در سریال «ستایش» دائم تغذیه با شیر خشک تبلیغ میشود؟
رئیس انجمن تغذیه با شیر مادر با گلایه از کمتوجهی رسانه ملی به ترویج فرهنگ تغذیه با شیر مادر گفت: در سریال «ستایش» به بهانههای مختلف برای شیرخشک تبلیغ میشود.
احمدرضا فرسار، رئیس انجمن تغذیه با شیر مادر درباره اهمیت تغذیه نوزاد با شیر مادر گفت: تغذیه نوزاد با شیر مادر برای سلامت مادر هم بسیار مفید است؛ شیر مادر برای نوزاد با توجه به ارزش بالای غذایی، تکامل مغز، بهره هوشی، ایمنوگلوبولین و پیشگیری از بروز بیماریهای واگیر و غیرواگیر، بسیار با تغذیه مصنوعی متفاوت است.
وی مشکل فعلی را عدم تبلیغ مثبت در خصوص تغذیه نوزاد با شیر مادر، بر اثر کمتوجهی مسئولان عنوان کرد و اظهار داشت: تجّار شیر به خاطر داشتن سود زیاد این تجارت، هزینههای فراوانی را برای تبلیغ تغذیه شیرخواران با شیر خشک متحمل میشوند و در این راه علم متخصصان تبلیغات را به خدمت گرفته و از حربه تبلیغات استفاده میکنند، در حالی که افراد حامی استفاده از شیر مادر به دلیل مشکلات مالی از انجام تبلیغات مؤثر بیبهرهاند.
معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با انتقاد از بیتوجهی به ترویج فرهنگ تغذیه با شیر مادر در رسانه ملی ادامه داد: گاهی اوقات در برنامههای پخش شده از صدا و سیما به تبعات و آثار سوء برخی نمادها کم توجهی میشود؛ به عنوان نمونه در سریالی با نام «ستایش»که جمعه شبها از شبکه سوم سیما پخش میشود، به بهانههای مختلف برای شیرخشک تبلیغ میشود. فرسار در گفتگو با فارس افزود: در این سریال نمادهای تغذیه با شیر خشک فراوان است؛ تغذیه کودک با شیشه شیر، دادن سفارش خرید شیرخشک به دیگران از سوی مادر و استفاده از این دیالوگ که "پدر برای تهیه شیر خشک رفته" به صورت غیرمستقیم به ترویج فرهنگ تغذیه با شیر خشک اشاره میکند، در حالی که عوامل این سریال میتوانستند زمانی که موضوع تغذیه کودک مطرح میشد، تغذیه با شیر مادر را تبلیغ کنند؛ در حقیقت باید بپذیریم که ما به این مباحث کم توجه هستیم.
برنا
---------- Post added at 04:58 PM ---------- Previous post was at 04:57 PM ----------
«ستایش» پایانی خوش ندارد
گرچه ستایش هم میتوانست خیلی زودتر از آنچه تصور میشد با سرانجامی خوش به پایان برسد اما گویا دستاندرکاران ساخت این سریال، باتوجه به استقبال تماشاگران سعی دارند....
گفتوگو با سعید سلطانی، كارگردان سریال پربیننده این روزهای تلویزیون
«ستایش» موفق شد بسیاری از بینندگان سریالهای ماهوارهای را جذب خود کند؛ سریالی سرشار از تعلیق و انتظار با داستانی کاملا ایرانی که ذائقه ایرانی را به راحتی به سوی خود میکشاند.
گرچه ستایش هم میتوانست خیلی زودتر از آنچه تصور میشد با سرانجامی خوش به پایان برسد اما گویا دستاندرکاران ساخت این سریال، باتوجه به استقبال تماشاگران سعی دارند تا بخش دوم داستان غمانگیز و پر از چالش این بانوی جوان را به روی آنتن ببرند. البته این سؤالها همچنان در ذهن بیننده وجود دارد که آیا ستایش ساخته شد تا جای «اوشین»، «هانیکو» یا «یانگوم» را در ذهن مخاطب ایرانی بگیرد؟ آیا دستاندرکاران این مجموعه اعم از نویسنده و کارگردان موفق به انجام چنین کاری شدهاند؟
سعید سلطانی که تاکنون کارگردانی سریالهای «پس از باران»، «سالهای برف و بنفشه» و «خانهای در تاریکی» را بر عهده داشته، ستایش را سریالی با داستان متفاوت از آنچه تاکنون روی آنتن سیما رفته، میداند. او معتقد است که ستایش داستان حقیقی یک زندگی است، همین! این سریال جمعهها ساعت 20:45 از شبکه3 سیما پخش میشود.[/COLOR]
• داستان ستایش از نظر شما مشخص است؟
این داستان در واقع بیانکننده زندگی حقیقی یک شخص است با نام «ستایش» که در عین اینکه داستان ستایش را میبینیم به همراهش زندگی پدر و البته پدرشوهر و دیگر وابستگانش را هم دنبال میکنیم. داستان ستایش، داستان دختر کمسن و سال و نوجوانی است که در سایه تحصیل با او آشنا میشویم تا اینکه او ازدواج میکند و سپس بیوه میشود و از نظر خود من، از دست دادن همسر ستایش مرحلهای است که داستان را جذابتر میکند و درگیریهای ستایش و پدر بیمارش زندگیاش را پرچالشتر و البته دیدنیتر میسازد.
• این سؤال را به این دلیل پرسیدم که بگویم همه این تعاریفی که شما از این داستان ارائه دادید، میتواند به زعم بسیاری این تعبیر را بدهد که دستاندرکاران سریال بیجهت سریال را طولانی کردهاند یا عامیانه بگوییم «کش» دادهاند.
ببینید، وقتی قرار است زندگی حقیقی را به تصویر بکشید باید تمام زوایای آن را مد نظر قرار دهید؛ با تمام آدمهای خوب و بد داستان، یک زندگی واقعی پر از چالش. من بارها هم اطلاعرسانی کردهام که این سریال «فصل دوم» هم دارد و در شرف برنامهریزی برای ساختن فصل دوم سریال هستیم.
• به نظر میرسد که شما هم قصد دارید از ستایش یک «اوشین» یا «یانگوم» ایرانی بسازید!
خیر، ما هرگز چنین قصدی نداشتیم. اثبات این ادعا هم اشتباهاتی است که ستایش در زندگیاش دچار میشود و ما میبینیم که چگونه خود را داخل حوادث و چالشهای بسیار میکند بیآنکه خوب بیندیشد. در واقع ستایش در بسیاری از مواقع در مواجهه با بحرانهای زندگیاش درست تصمیم نمیگیرد. ستایش الگوی از یک زن کرهای یا ژاپنی نیست. او نمونه یک زن ایرانی است؛ یک زن با احساسات و عواطف بسیار که برای پدر و فرزندانش آن را صرف میکند و خود را به آب و آتش میزند.
• داستان ستایش را بر اساس استقبال مخاطبان طولانی کردید یا از همان ابتدا قرار بود داستان اینگونه باشد؟
ما حتی یک خط هم به این داستان اضافه نکردیم و من از اول میدانستم که این سریال کجا قرار دارد و قرار است به کجا برود.
• ستایش شخصیتی است که بیننده را همراه خود میکشاند و انتظار میرود چنین شخصیتی کاملا مثبت باشد اما بهرغم مثبت بودنش، پر است از اشتباه. این در حالی است که حشمت فردوس، پدرشوهر ستایش که بیننده را از خود متنفر میکند، شخصیتی کاملا پایبند و وفادار به خانواده دارد. این نوع شخصیتپردازی کمی مخاطب را دچار سردرگمی میکند. با چه هدفی دست به این چینش زدید؟
من نمیخواستم برای نشان دادن یک شخصیت منفی افعال زشتی را به کاراکتر نسبت بدهم چرا که این اقدام کلیشهای است. من و نویسنده از سادهترین راه برای شخصیتپردازی استفاده کردیم. در واقع حقیقتی را به تصویر کشیدیم که درکش راحتتر است.
حشمت فردوس آدم بدی نیست. او نانرسان خانوادههاست و تابع خصوصیات درست یک مرد ایرانی است. فردوس با رنج و بدبختی به اینجا رسیده و به هیچ عنوان نسبت به ستایش و انیس کینهورزی ندارد. همچنان که به انیس مکانی برای زندگی داده است و خرج او را هم میدهد. فردوس از ابتدا با تفکر فرزندانش مشکل داشت و این دو عروس هم قربانی این تفاوت نگاه بین دو نسل شدند. او تصورش این است که برای خانواده تلاش میکند پس خانواده باید مطیع او باشند اما در جایی اهل معامله با زندگی آدمها هم هست و رفتاری میکند که متوجهش نیست. در نقطه مقابل، ستایش را میبینیم که او هم بهرغم مثبتبودنش خالی از اشتباه نیست و فکرهای غلط و نادرست بسیاری دارد.
• با توجه به اینکه شما تأکید دارید بر اینکه داستان حقیقی یک زندگی را به تصویر میکشید، آیا در پایان این سریال با آخری خوش مواجه هستیم؟
نه، در سریال ستایش منتظر پایان خوش نباشید بلکه منتظر یک پایان واقعی باشید.
• چرا پایان خوش برای این سریال نمیتواند واقعی باشد؟
چون از ستایش اسطوره نمیسازیم، نخواستیم که پایانی خوش به ماجرا بدهیم. ستایش یک شخصیت کاملا معمولی است و خالی از تفکرات غلط و درست نیست؛ شخصیتی است که کاملا دچار لغزش میشود و دائما با خودش درگیر است. او همه راهها را درست نرفته که انتظار داشته باشیم با عاقبتی خوش داستانش به پایان برسد.
• به نظر من، شما نقاط ضعف سریال و دست و پا زدنهای نویسنده را در این داستان میگذارید به حساب اشتباهات ستایش. من تصور میکنم اینها اشتباهات و لغزشهای ستایش نیست. انگار در همان قسمت از داستان، نویسنده توان کشش ایجاد کردن به داستان را نداشته است؟
به نظر من این اظهارنظرها ناشی از دقیق نگاه نکردن سریال است. بسیاری از منتقدان از سریال انتقاد کردهاند در حالی که خوب سریال را ندیدهاند.
منبع: hamshahrionline.ir
:18::18:نقل قول:
گرچه ستایش هم میتوانست خیلی زودتر از آنچه تصور میشد با سرانجامی خوش به پایان برسد اما گویا دستاندرکاران ساخت این سریال، باتوجه به استقبال تماشاگران سعی دارند.
چه روی دارند
اولاش خوب بود ولی دیگه کلا مسخره شد .....:2:مردم رو به بازی گرفتن با این فیلم مزخرف و بی هدف..:41:
کمی داره روی اعصاب راه یره
خدا كنه يكي پيدا شه بياد جلوي ساخته شدن اين سريالو بگيره حداقل يه ساعت از پخش شبكه 3 خالي بشه بتونن يه برنامه ديگه
بذارن جاش به خدا هر چيز مزخرفي پخش كنن جاش ارزش داره.
بازیگر نقش ستایش تو زندگی واقعیش خیلی جلفه و بی ش برعکس نقشش تو سریال
سریال خیلی قشنگیه. ما که خیلی حال می کنیم.
هر کی ستایشو دوست نداره، نبینه.
نقل قول:
حالا انگار هیچیش مشکل نداره ، به شیر خشکش گیر دادن!!! : دی
آقا من نمی فهمم اگه ستایش اینقدر مزخرفه و اینقدر سریال چرت و زاغارتیه واسه چی هر هفته همه دنبالش می کنن و بعد میان تو این تاپیک میگن وای چقدر چرت بود و دیگه سریال مزخرف تر از این نمیشه و بهش فحش میدن؟ اگه واقعا کسی خوشش نمیاد خوب نه سریالشو ببینه نه بیاد تو تاپیکش فحش بده. ولی اینجور مفهوم دیگه ای رو می رسونه.
من تا قسمتی که طاهر تصادف کرد مرد تا 3 یا 4 قسمت بعدشو نگاه کردم ولی دیدم همش داره کشنقل قول:
میاد و هدفی هم نداره دیگه ندیدم فقط میخوان الکی یه چیزی رو سر هم کنن تا مردم رو سرگرم کنه
تعجب میکنن بعضی ها که نگاه میکنن میخواین چی رو متوجه بشن اخرشم میبینن همش الکی بود:27:
به قول همون گزارش دارن یانگوم ایرانی درست میکنن همش دلسوزی های الکی........
شما میگید اگه دوست ندارید نگاه نکنید! اما این جور سریال های 2 زاری با بودجه میلیاردی از بیت المال ساخته میشن! سریال نباید اینقدر بی دقت درست بشه! جمعه ها که تلویزیون هیچی نداره! اومدن همین سریال رو گذاشتن! من که هر وقت شروع میشه از جلوی تلویزیون پا میشم!
ولی این سریال جدید بنام وضعیت سفید بنظرم خیلی خوش ساخت تر و جذاب تر بنظر میرسه! ای کاش میشد اونو به جای ستایش پخش کنن!
احتمالا دوباره تو ماشین نیستن !
واقعا خیلی جذابه :31:
نقل قول:
موافقم
اولین قسمتی بود که قسمت آنچه در آینده خواهیم دید رو نداشت.
حدس می زنم ستایش اینا رو همون معتاده که داره ترک می کنه فراریشون بده
نقل قول:
ذوست عزيز اولا كسي به سريال فحش نداد بلاخره هر سريالي براش زحمات زيادي كشيده ميشه از جمله عوامل پشت صحنه كه اين سريال نيز از اين داستان مبرا نيست ولي خب بعضي اوقات به دليل يه سري بي تجربگي ها
اين زحمات به هدر ميره و سريالي از آّب در مياد كه حتي يه مخاطب و با كمترين سطح توقع نميتونه راضي كنه و. از اون جا كه در اينجا كسي نميتونه اشتباهشو قبول كنه و قبول كنه كه ادامه اين سريال به يه فاجعه تبديل شده و
حتي توانايي پذيرفتن حقيقت رو نداره همه عوامل اصرار دارن كه سريال دوزاري ادامه پيدا كنه و حتي سري دومش هم ساخته بشه.....
تازه اين تاپيك زده شده كه نقات قوت:31: و نقاط ضعف سريال گفته بشه. اگه هر كي خوشش اومد بياد بگه دمش گرم عجب سريال با حالي بود كه نميشه راجع به سريال حرف زد:41: تازه اونوقت فكر نكنم تاپيك بيشتر از 20 تا پست داشت.
اينم بگم بنده تا اون قسمتي كه مهدي سلوكي مرد خودم نگاه ميكردم و دوستش داشتم ولي بعد از اون قسمت
به خاطر اينكه به دلايلي بايد از داستان خبر داشته باشم گاهي اغوقات يه 10 دقيقه ميبينم بعد ولش ميكنم ميرم
داستانشو از يكي كه ديده ميپرسم.
از اونجایی به ما ربط پیدا می کنه که ما اون ساعت می خوایم یک سریال خفن ببینیم اونم از شبکه 3 اونم اون زمان:27:نقل قول: