دقیقا! اسماعیل 100% نمرده... چون همه اینا تو مشهد جمع میشن واسه زیازت... روی سنگ قبر هم نوشته بود منصور کیا... فکر کنم بابای بزرگ و اسماعیل باشه...:20:نقل قول:
Printable View
دقیقا! اسماعیل 100% نمرده... چون همه اینا تو مشهد جمع میشن واسه زیازت... روی سنگ قبر هم نوشته بود منصور کیا... فکر کنم بابای بزرگ و اسماعیل باشه...:20:نقل قول:
نه بابا مرده کجا بود... زنش رضایت داده ببرنش عمل نخاع داشتن میزاشتنش رو تخت ببرنش اطاق عملی...نقل قول:
بچه ها وقتی اسماعیل تصادف نمود...یه چیزی از دهنش پرید بیرون و همراه اون یه صدایی اومد..اون چی بود؟؟
ملیحه هم جربانو به بزرگ گفت که!
ممکنه اهنگ مخصوصی واسه هر شماره گذاشته باشه :دینقل قول:
میگم این موبایل بزرگ که زنگ زد از کجا فهمید ناصر خانه!؟
آخه اصلا به صفحه موبایلش که نگاه نکرد!
همه این اتیش ها از گور ملیحه بلند شده :19:نقل قول:
ملیحه هم جربانو به بزرگ گفت که!
تیکه ای که لطیفه به بزرگ گفت گردن کلفت هم جالب بود .
اصلا انتظار این که اون حرفا بزنه نداشتم :31:
آقا كاميار بنظرتون وقتي كه هوشي هم درگير اين مسائل(سوختن خونه و سرايدارو ....) بشه چه بلايي سرش مياد؟
معلومه كه خيلي دلبستگي به هوشي داره
تازه من قبل ماه رمضون یه تیکه از فیلمبرداری قسمتای آخرشو دیدم، پاهاش هم سالم میمونه...نقل قول:
(ضایع نشم خوبه!)
معمولا تو سریالای ما یکی که بیگناه میخاد بره بالای دار یه چیزیش میشه میره تو کما تا پلیس یا وکیل یا یه آدم خوب سر حوصله (10-12 قسمت) به اصل ماجرا پی ببره! رستگاران یادتونه؟
دستگاه قضایی ما انقدر بی در و پیکر و هرکی هرکی هست و قاضی های ما انقدر بی عدالت و ... هستن که بی گناه واسه یکی حکم صادر میکنن!؟؟
خدا میدونه چقدر آدم بی گناه کشته شدن...
خدا رحم کنه.
فاضلی: "جراحت" سبک بصری معقول و مناسبی دارد
یک منتقد در یادداشتی که برای خبرگزاری مهر نوشته آورده است: سریال "جراحت" در یک بستر مضمونی و داستانی بدیع بخشی از جامعه و روابط درون خانواده و فامیل را به ما نشان میدهد که سالهاست به تصویر نیامدهاند.
بعد از تماس خبرنگار مهر با غلامعباس فاضلی منتقد برای گفتگو درباره مجموعه های ماه رمضان او ترجیح داد به جای گفتگو یادداشتی درباره مجموعه تلویزیونی "جراحت" بنویسد. یادداشت وی در زیر آورده شده است.
فکر می کنم سریال "جراحت" یک اتفاق خوب و خجسته در روال سریالهای ماه مبارک رمضان باشد. در چند سال گذشته روال سریال سازی در ماه مبارک رمضان حول و حوش سه گرایش مضمونی چرخش داشته است.
دسته اول سریالهایی با مضمون فرشته و شیطان و برزخ و دوزخ هستند. این دسته سریالها در حال حاضر به نوعی بنبست رسیده اند، هر سال ناامید کننده تر از سال گذشته می شوند و مضامین دینی را به سطح رقت باری تقلیل می دهند. دسته دوم سریالهای کمدی هستند که مناسبت چندانی هم با ماه مبارک رمضان ندارند و عمدتاً بر داستانهای سخیف و پیش پاافتاده از پیدا کردن گنج گرفته تا مأمور و متهم فراری و یا روابط زن و شوهری استوار هستند و دسته سوم سریالهایی هستند که به انتقاد دینی/ اجتماعی می پردازند و عموماً مسائل خانواده های مذهبی را محور داستانی خود قرار می دهند.
اگرچه این سریالها در بسیاری موارد در مورد نقاط آسیب پذیر خانواده های مذهبی بزرگنمایی می کنند اما از آنجا که در ماه مبارک رمضان حال وهوایی پر آرامش و طبیعتاً با سعه صدر و انتقادپذیری بیشتر بر جامعه حاکم است این سریالها با مخالفت جدی مواجه نمی شوند.
"جراحت" به سیاق سریالهای سری دوزی شده این سالها سرشار از نماهای کج و معوج نیست و تماشاگر را در معرض بمباران جامپ کاتها قرار نمیدهد
اما سریال "جراحت" عملاً در هیچکدام از سه محور یاد شده قرار نمی گیرد. جنبه هایی از انتقاد اجتماعی را در خود داراست اما به سبک و سیاق روزنامه های زرد از انتقاد اجتماعی به عنوان حربه ای برای نشاندن مخاطب پای صفحه تلویزیون استفاده نمی کند. سریال "جراحت" دریک بستر مضمونی و داستانی بدیع بخشی از جامعه و روابط درون خانواده و فامیل را به ما نشان می دهد که سالها بود به تصویر کشیده نشده بود و این اولین امتیاز آن است.
"جراحت" به سیاق سریالهای سری دوزی شده این سالها سرشار از نماهای کج و معوج نیست و تماشاگر را در معرض بمباران جامپ کاتها قرار نمیدهد. سبک بصری معقول و مناسبی دارد. صدا وتصویر و موسیقی در آن جیغ و فریاد نمی زند تا خودش را به تماشاگر یادآوری کند.
روابط شخصیتها خوب تعریف شده است و انتخاب بازیگرها فوق العاده است. معمولاً بازیگران جوان زن از روزی که نقش "مادر" را ایفا کنند واهمه دارند. چرا که فکر می کنند دوران سالخوردگی آنها فرا رسیده است اما آتنه فقیه نصیری با نقشی که در سریال "جراحت" بازی کرده در واقع پا به عرصه ایفای بهترین نقش کارنامه حرفهای اش تا امروز گذاشته از همیشه بهتر است. حضور او باعث می شود شخصیت "انسیه" از ورطه یک نقش پیش پا افتاده منفی خارج شود و اعتلاء پیدا کند.
ثریا قاسمی از زمان سریال "در پناه تو" چنین خوب ندرخشیده بود. امین تارخ و علی عمرانی نیز انتخابهای خوبی برای ایفای نقش دو برادر هستند که رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.
سریال "جراحت" خوشبختانه مبتلا به سندرم تجمل گرایی که بسیاری سریالهای این سالها به آن مبتلا بودهاند هم نیست و خوشبختانه داستان پیچ خورده و تو درتوی هفتاد خانواده و یک توطئه گر بزرگ را روایت نمی کند و تلاش برای ساختن یک جور "هزار و یک شب" هم در آن صورت نگرفته است. "جراحت" درباره یک خانواده است. دو برادر و مادرشان اما ورای همه اینها فکر می کنم بزرگترین امتیاز این سریال وجود یک فرهنگ اصیل و سنتی ایرانی/ تهرانی در آن است.
سالهای سال است که همه تصور می کنند وقتی از فرهنگ اصیل و سنتی ایران یا تهران صحبت می کنیم باید یک جور جاهل مسلکی را به تصویر بکشیم. بسیاری فراموش کردهاند قبل از اینکه به جامعه پرغوغای فعلی برسیم در دهه 1360 و حتی اوائل دهه 1370 ما روابط عمیق و شایسته ای را در مناسبت بین دو برادر، مادر و فرزند، و زن و شوهر داشتیم و آدمها جور دیگری با هم حرف می زندند.
حالا "جراحت" این را به ما یادآوری می کند. به ما یادآوری می کند که صاحب چه چیزهایی بودیم و می توانیم آنها را از نو به دست آوریم. توجه کنیم که شخصیتهای "جراحت" گاهی فریاد می زنند و عصبانی می شوند اما در عصبانیت آنها یک جور نجابت و شرافت هست. فحاشی و پلیدی نیست.
البته قسمتهای اول این سریال به لحاظ معرفی شخصیتها و روابط خیلی بد بود و باعث شد بسیاری این سریال را پس بزنند. هم کارگردان و هم فیلمنامه نویس به این قاعده بی توجه بودند که "یک شروع خوب باعث می شود نیمی از بازی را ببریم" اما پس از گذشت چند قسمت "جراحت" راه خودش را پیدا کرد.
وقتی داشت تکرارش را نشون میداد من این قسمت را دقت کردم .نقل قول:
وقتی موبایلش زنگ زد و موبایل را از جیبش در اورد اونا ok کرد . یعنی دکمه سبز را زد و بعدش گذاشت دم گوشش . و اندکی هم مکث کرد . خوب توی این مدت حتما ناصر خان پشت گوشی حرف زده و صداش مشخص شده :31:
چرا تو این چند قسمت اخیر، بازیگرا به جای اینکه بازی کنند، خل و چل بازی در میاورند!! از انسی (به قول اون دوستمون NC):31: بگیر تا خود جناب امیر که مثلا نرمال ترین فرد این مجموعست!:27:
خواسته کارگردان از بازیگر = دیوونه بازی!!:31:
در کل باحال شده... به نظر من در کل از در مسیر زاینده رود جلو زده...:20:
تواناییام را با بازی در مجموعه "جراحت" سنجیدم
بازیگر نقش کامیار در مجموعه تلویزیونی "جراحت" تاکید کرد بعد از مجموعه "دفتر خانه شماره 13" علاقمند بوده نقشی متفاوت بازی کند تا تواناییاش را برای ایفای یک نقش ویژه محک بزند. محمد عمرانی بازیگر نقش کامیار در مجموعه تلویزیونی "جراحت" درباره تضادهای نقش و احساس دو گانه او نسبت به خانواده و از سوی دیگر گرفتن انتقام به خبرنگار مهر گفت: برای هر بازیگری جذابیت دارد تا نقشی را ایفا کند که پیچیدگیهای آن هم بیشتر باشد، مسلماً هر چه ابعاد مختلف نقش پررنگتر باشد بازیگر بهتر میتواند برای نقش کار کند. برای بازی در مجموعه تلویزیونی "جراحت" هم سعید نعمتالله نویسنده سر صحنه حضور داشت. در واقع او و محمدمهدی عسگرپور کارگردان راهنمایی زیادی برای نقش میکردند. میتوانم بگویم موفقیت این نقش را مدیون این دوستان هستم.
وی درباره اینکه با توجه به حضور نویسنده سر صحنه آیا پیش آمده بود شما هم پیشنهادی درباره نقش بدهید، توضیح داد: بله، پیش آمده بود، اما بیشتر در جزییات بود و نه در ساختارهای کلی. در واقع تعامل بود که صورت می گرفت یا درباره برخی دیالوگها نظرم را به نویسنده میگفتم و او هم با دلیل موافقت یا رد میکرد. در مجموع همکاری خوبی بود.
امین تارخ و علی عمرانی در نمایی از "جراحت"بازیگر نقش کامیار درباره تفاوت نقشش در مجموعه "جراحت" نسبت به سریال "دفترخانه شماره 13" آخرین بازیاش در یک مجموعه تلویزیونی گفت: این نقش با سریال "دفترخانه شماره 13" متفاوت بود. معمولاً بیننده در درام با شخصیتهای سیاه یا سفید مطلق ارتباط برقرار نمیکند، به همین دلیل علاقمند بودم نقشی را بپذیرم که متفاوت باشد تا بتوانم خودم را محک بزنم و بگویم این توانایی را دارم تا نقش متفاوتی را بازی کنم.
عمرانی در پاسخ به این سئوال که اگر بازی در مجموعه "جراحت" به شما پیشنهاد نمیشد و نقشی مانند سریال "دفترخانه شماره 13" پیشنهاد میشد، نمی پذیرفتید، گفت: نه، قبول نمیکردم. منتظر یک انتخاب خوب بودم تا بتوانم نقش متفاوتی را بازی کنم که با دیگر کارهایم تفاوت داشته باشد.
وی درباره اینکه آیا پخش شبانه مجموعه رمضانی "جراحت" در انتخاب شما تاثیر داشته، چرا که بازیگر بیشتر دیده میشود، توضیح داد: وقتی مجموعهای هر شب روی آنتن میرود، مسلماً تماشاگران هم علاقمند به دیدن آن هستند. مجموعه "جراحت" هم بعد از افطار و در زمانی پخش میشود که مردم میبینند. اگر بازیگر خوب بازی کند، مسلماً بیشتر دیده میشود و اگر بد باشد خیلی لطمه میخورد. پخش هر شبی یک مجموعه تاثیر زیادی در دیده شدن بازیگر دارد و از سوی دیگر در کنار این امتیاز اگر خوب نقش را ایفا نکند ضربه زیادی میخورد.
این بازیگر درباره تقابل نقشش با نقش علی عمرانی (اسماعیل) برادرش توضیح داد: ما فقط یک سکانس بازی با هم داشتیم و بقیه برخوردها و خصومتها در گفتگوهایی است که رد و بدل میشود. علی یک بازیگر حرفهای است و من هم سالها است بازی میکنم. من و علی در کار همکار هستیم و در خانه برادر.
عمرانی درباره اینکه معمولاً مجموعههای ماه رمضان خیلی با شتاب ساخته میشود،گفت: با توجه به اینکه تصویربرداری این مجموعه چند ماه قبل از ماه رمضان شروع شد، به همین دلیل هیچ مشکلی نداشتیم و بدون استرس کار میکردیم.
وی در ارزیابی مجموعه "جراحت" گفت: من قلم سعید نعمت الله را خیلی دوست دارم. مجموعه "زیر هشت" او را به دقت میدیدم و لذت میبردم. در مجموعه "رستگاران" به نویسندگی او بازی داشتم. همچنین در یک تله فیلم که او نویسندگی را بر عهده داشت نقشی را ایفا کردم. نگاه و طرز تفکر نعمتالله را دوست دارم. او شعار نمیدهد و به زیبایی به مفاهیم انسانی میپردازد. مخاطب از نصیحت کردن مستقیم دوری میکند و نعمتالله با شناخت خوبی که از مخاطب دارد در نوشتههایش با ظرافت کامل به مفاهیم اخلاقی و انسانی میپردازد. او پرداخت خوبی هم درباره شخصیتها دارد.
این بازیگر درباره همکاری با محمدمهدی عسگرپور گفت: من قبل از پروژه "جراحت" افتخار آشنایی با عسگرپور را نداشتم، اما با او تجربه خوبی در این سریال داشت. او با آرامش زیادی کار را کارگردانی میکرد و این آرامش او برای بازیگر هم لذت بخش بود.
عمرانی در پایان افزود: اگر چه منتظر انتخاب یک نقش خوب در تلویزیون بودم، اما در این مدت بیکار نبودم، چون بازیگر نمایشهای رادیویی هستم و همیشه فعالیت بازیگری دارم.
---------- Post added at 06:59 PM ---------- Previous post was at 06:57 PM ----------
كريمي: «جراحت» مبتني بر ارزشهاي خانواده ايراني بنا نهاده شده است
خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اينكه سريال «جراحت» مبتني بر ارزشهاي خانواده ايراني بنا نهاده شده است، گفت:«امين تارخ» در سريال «جراحت» يكي از به يادماندنيترين بازيهاي خود را ارائه كرده است.
«پژمان كريمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد مجموعه تلويزيوني «جراحت» ساخته محمد مهدي عسگرپور، اظهار داشت: سريال «جراحت» از قصه جذابي برخوردار است، قصهاي پرتعليق كه مبتني بر ارزشهاي خانواده ايراني بنا نهاده شده است.
وي در ادامه تاكيد كرد: اساسا مخاطب ايراني دلبستگي خاصي به اين نوع قصهها دارد كه در آن دغدغهها و ارزشهاي يك خانواده دستمايه قرار داده شود. اتفاقي كه در قالب مجموعه تلويزيوني «جراحت» افتاده است.
كريمي تصريح كرد: در اين مجموعه شاهد كشمكش جدي ميان خانواده دو برادر بر سر ازدواج فرزندانشان از يك سو، كشمكش «اسماعيل» (علي عمراني) و «كاميار» (محمد عمراني) از سوي ديگر، مقاومت «اكرم» و «امير حافظ» بر حفظ پيوند زناشويي از ديگر سو و همچنين موضوع «اسماعيل» و زني كه از او در راستاي ازدواج دوم خواستگاري كرده، از طرف ديگر فضا و زمينه خوبي براي تعليق به وجود آورده است، نويسنده (سعيد نعمت الله) هم به خوبي از اين فضا استفاده كرده است.
اين منتقد در ادامه افزود: در اين مجموعه «مامان لطيفه» با بازي «ثريا قاسمي» به عنوان برآمده از نسل گذشته، نمودي از عواطف بيشائبه و زلال در حكم تلطيف كننده روابط خانوادگي هر زمان و هر جا كه لازم باشد، وارد عمل ميشود.او به عنوان مادر، نزد دو پسر و خانوادههايشان از احترامي والا برخوردار است. ارائه چنين تصويري از مادر و جايگاه او رنگ و بوي نوستالژيك به اين مجموعه بخشيده است.
او گفت: در مجموعه تلويزيوني «جراحت»، قلم «سعيد نعمت الله» ضمن ارائه روايتي روان، صريح و دلنشين از قصهاي خوب، ديالوگهاي دلنشين نوشته شده است، ديالوگهايي شيوا، نقض و گاه در اندازه اندرز و نكته حكمت آميز است.
اين منتقد ادامه داد: او بر خلاف بسياري از نويسندگان تلويزيون به خوبي به جايگاه ديالوگ به عنوان عمق بخشي به محتوا و عاملي بر جذابيت اثر به خوبي واقف است و با زحمت و وسواس به ديالوگنويسي ميپردازد.
«پژمان كريمي» در پايان اين گفتوگو نيز خاطرنشان كرد: در مجموعه تلويزيوني «جراحت»، بيترديد «امين تارخ» (بزرگ) يكي از به يادماندنيترين بازيهاي خود را ارائه كرده است و معتقدم كه پخش و معرفي صحنههايي در قسمت بعدي سريال نمايش داده ميشود، خود ميتواند عامل جذابيت براي كشش مخاطب باشد.
---------- Post added at 06:59 PM ---------- Previous post was at 06:59 PM ----------
صائمي: «جراحت» مناسبات انساني در نظام خانوادگي را آسيبشناسي ميكند
خبرگزاري فارس: «سيد رضا صائمي» معتقد است كه سريال «جراحت» با اين كه از داستان تلخي برخوردار است اما با مخاطب ارتباط برقرار كرده و بهنوعي اين سريال تضاد بين سنت و مدرنيته را به تصوير ميكشد و بهنوعي آسيبشناسي مناسبات انساني در نظام خانوادگي را نيز مطرح ميكند.
«سيد رضا صائمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد مجموعه تلويزيوني «جراحت» ساخته محمدمهدي عسگرپور، اظهار داشت: به نظر من در ميان سريالهاي در حال پخش ماه مبارك رمضان، دو سريال «جراحت» و «در مسير زاينده رود»، از سوي مخاطبان با اقبال بيشتري مواجه شدهاند چرا كه هر دو اين سريالها در بستر يك درام به مسائل خانوادگي پرداختهاند.
وي در ادامه تاكيد كرد: مجموعه تلويزيوني «جراحت»، در بستر يك ملودرام خانوادگي به سمت تراژدي در حركت است و اگر چه اين سريال بسيار تلخ و گزنده به كار خود ادامه ميدهد اما با استفاده از يك متن قوي و قصه خوب توانسته با مخاطب ارتباط برقرار كند.
اين منتقد در ادامه افزود: سريال «جراحت» به نوعي آسيبشناسي مناسبات انساني در نظام خانوادگي را نيز مطرح ميكند و چند سال گذشته نيز سريال «آواي فاخته» ساخته بهمن زرينپور هم با همين تم مورد توجه زيادي از سوي مخاطبان قرار گرفت چرا كه وقتي يك سريال به مناسبات مختلف و كشمكش بين آدمها ميپردازد، جذاب ميشود و مورد استقبال قرار ميگيرد. يعني مخاطبان بعضي از تجربيات خود را در اين سريال مشاهده ميكنند و با كار همذات پنداري ميكنند و اين قصه نيز ملموس و جذاب است.
صائمي تصريح كرد: سريال «جراحت» بناي روايتي خود را مبتني بر تضاد و كشمكش خانواده قرار داده است و اين موقعيت دراماتيك و تعليق سريال خوب درآمده است چرا كه كشمكش و تعليق دروني را با استرس بيروني تلفيق كرده است و در كنار آن فشارهاي طبيعي نظام اجتماعي، به اين مسئله دامن زده و تعليق سريال را خوب نشان ميدهد و به نوعي مجموعه تلويزيوني «جراحت» تضاد بين سنت و مدرنيته را به تصوير ميكشد.
وي در ادامه به متن خوب «سعيد نعمتالله» اشاره كرد و افزود: يكي از عامل موفقيت سريال «جراحت» ديالوگپردازي خوب است كه غلظتش نسبت به سريال «زير هشت» كمتر است اما ديالوگها در اين سريال به صورت جذاب روايت ميشود.
سيدرضا صائمي به ضعف سريال «جراحت» نيز اشاره كرد و افزود: استفاده از اين تكنيك كه در پايان هر قسمت چند تكه در پايان پخش ميشود، خوب نيست چرا كه به نوعي اين شيوه تعليقشكني ميكنند و ذهن مخاطب را درگير ميكند در صورتي كه يك سريال وقتي تمام ميشود، يك تعليق در ذهن مخاطب ايجاد ميكند تا قسمتهاي بعدي را پيگيري كند.
اين منتقد سريال «جراحت» را گامي مثبت در كارنامه «محمدمهدي عسگرپور» ارزيابي كرد و گفت: تيتراژ آغازين و پاياني كار هم خوب درآمده است و شكستن شيشه يك قابليت نشانهشناسي و محتوايي دارد و با محتواي قصه همخوان است.
سيدرضا صائمي به لحاظ فني هم اين سريال را خوب ارزيابي كرد. وي در عين حال به محدوديت لوكيشنهاي كار اشاره كرد و گفت: فضاسازي تعليق چنداني ندارد و اگر تنوع لوكيشن بيشتر بود، بالطبع اين سريال از جذابيت بيشتري برخوردار بود.
وي در ادامه در مورد بازيهاي سريال «جراحت» نيز گفت: در مجموع بازيها خيلي شاخص نيستند و «امين تارخ» (بزرگ) شخصيت مانند «دكتر طاها پژوهان» سريال «اغما« ساخته سيروس مقدم را تكرار كرده است. «ثريا قاسمي» (مامان لطيفه) مدام نقشهاي تكراري ايفا ميكند و بازياش گلدرشت شده است و يكدستي خود را از دست داده است اما «علي عمراني» (اسماعيل) خوب و كنترل شده بازي كرده است.
سيدرضا صائمي در پايان اين گفتوگو نيز خاطرنشان كرد: هر مجموعهاي كه به تضاد و كشمكش ميان خانوادهها بپردازد جذاب است، چرا كه مخاطبان بخشي از زندگي خود را در اين سريال مييابند و با آن همذات پنداري ميكنند.
وي گفت: مايلم به اين نكته هم اشاره كنم كه در سريال «جراحت»، رابطه برادري ميان «امين تارخ» (بزرگ) و «علي عمراني» (اسماعيل) در اين سريال خوب درآمده و از جذابيت دراماتيكي برخوردار است.
احساس ميكنم ديگه از اين قسمت به بعد فيلم داره كش پيدا ميكنه واسه اين كه صرفا تا آخر رمضان پر كنه ! كلا داستان خوبي
داره اما اونقدر گستردگي نداره كه بشه ازش يه 30 قسمتي ساخت . كاراكتر فقيه نصيري هم در قالب يك مادر اصلا جالب توجه
نيست با توجه به استيل و ميميك صورتش اصلا نميتونم متصور شم كه مادر يه پسر جوون باشه و اون كل كل ها و ... . يه
مقدار توي اختلافات داره غلو ميشه به نظر من ( گاهي حرمتها هم شكسته ميشه ) . البته من مخالف شكستن حرمت توي يه فيلم
نيستم ولي ايراني جماعت همچين آدمايي نيستن كه رابطه ي مادر و فرزنديشون اينطوري باشه ! اين فيلم موضوعش درامه و
قطعا داره حكايت جامعه رو نشون ميده ! بايد بهتر اين برخوردها رو بسط ميداد .
این قسمت جنایت و مکافات انسی رو خوب نشون داد!
آخرش این امیرحافظ اونقدر بی ادبی میکنه و شیلنگ تخته میندازه که اکرم میفهمه نه بابا این همچین مالی نیست... فقط من موندم که تو این 4 سال امیرحافظو نشناخته؟... امیر اکرم نماد دو تا بچه ننر سختی نکشیدن!
اینهمه هی گفتین اقدس توسری خوره و بزرگ با زنش خوب رفتار نمیکنه به گوشش رسید و اونم دور ورداشته سر یه چیز خیلی مسخره! اقلا یه دعوای حسابی میکردن بعد میرفت خونه خواهرش!
آنچه خواهید دید قسمت قبل که مال این قسمت بود خوب سرکار گذاشت... من فکر کردم که NC اول قضیه ملیحه رو میفهمه بعد میره سرم و از دست اسماعیل میکشه!
اين انسي خيلي قاطي داره ها!! اونجا ديديد واسه اينكه امير نره دنبال اكرم ورداشت اون سرم دست اسماعيل رو قطع كرد و خون فواره كرد!!
فكر كنم حالا كه فهميده قضيه اسماعيل و مليحرو بره 1 آمپول هوا بزنه به اسي و خلاصش كنه! كلااعصاب نداره:31:
خوب به بنده خدا حق بدید .خودشو برای اسماعیل داره میکشه بعدش حاج آقا چشمش دنبال یکی دیگسنقل قول:
فكر كنم حالا كه فهميده قضيه اسماعيل و مليحرو بره 1 آمپول هوا بزنه به اسي و خلاصش كنه! كلااعصاب نداره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقل قول:
بی گناه ؟ قاضی باید به چی نگاه کنه شما بفرمائید ؟
وقتی مدارک تکمیل میشه و مدرکی هم دال بر بی گناهی طرف نیست ، فشار از سمت خانواده مقتول نباید باشه و کار سریع انجام بشه ؟ نزار بیخود پای دستگاه عدالت .... بی مشکل نیست ولی بی در و پیکر هم نیست
داغدار که شدی (خدا نکنه ایشالله) متوجه میشی ... اونم وقتی ظلم پشتش باشه :13:
این اسماعیل هم آدمه هوس بازیه! اول با زهره بوده بعد کناره سد انسی رو میبینه و به اون شدت عاشقش میشه... بعد هم که عاشق رفیق انسی ملیحه میشه...!
حمید جان حقا که تو به درد عاشقان آگاهی:27::27::27::27::27::27::27::27::27::27:نقل قول:
حالا فردا چرا پخش نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟
من فکر کنم درنهایت انسی هم ,بره تیمارستان ,کناردست خواهرکامیار!!!!پر واضحه که Nc مشکل روانی داره....
منو میگی دیگه؟نقل قول:
اینهمه هی گفتین اقدس توسری خوره و بزرگ با زنش خوب رفتار نمیکنه به گوشش رسید و اونم دور ورداشته سر یه چیز خیلی مسخره!
:31:
این قسمت کاملا تو کف دیالوگ های پسر بزرگ بودم....تو قسمت قبل آقا واسه من جا انداخته وسط حیاط با لپ تاپ درس میخونه تو این آشفته بازار....:27:فکر کنم از اون بی خیالهای منگه....حالا اگه ما بودیم مثل اسپند روآتیش بودیم...[COLOR="Silver"]
اين امير حافظ تو اين سريال زياده..!
به نظر من که امیر حافظ ثبات اخلاقی نداره.اکرم باید طلاقش بده.:31:
من که هیچ حقی بهش نمیدم .نقل قول:
خوب به بنده خدا حق بدید .خودشو برای اسماعیل داره میکشه بعدش حاج آقا چشمش دنبال یکی دیگس
اگه هم داره واسه اسماعیل خودشا می کشه فقط به خاطر این هست که به واسطه اون بتونه امیر حافظ را از اکرم دور کنه .
چون اگه رابطه اسماعیل و بزرگ خوب بشه محاله امیر حافظ از اکرم دل بکنه .
همین طور هم که توی این چند قسمت دیده شده امیر حافظ داره خودشا از اکرم جدا می کنه .
پسر بزرگ که کارش خیلی درسته .نقل قول:
این قسمت کاملا تو کف دیالوگ های پسر بزرگ بودم....تو قسمت قبل آقا واسه من جا انداخته وسط حیاط با لپ تاپ درس میخونه تو این آشفته بازار.... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] فکر کنم از اون بی خیالهای منگه....حالا اگه ما بودیم مثل اسپند روآتیش بودیم...[
این همه کامیار به هوشی گفت خودتا و زنتا قاطی این ماجرا نکن . اما هوشی کاری کرد کارستون
اونجا که کنار در با لپ تاپ نشسته بود خیلی جالب بود :دی
یه نکته هم این که علارغم این که توی این سریال هیچکدوم به حرف همدیگه گوش نمیدن ، دو قلوهای هوشی ماشالله چقدر حرف گوش کن هستند .
تمام بدبختی تو این سریال زیر سر امیر حافظهنقل قول:
اگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
اگه این نبود که سر ازدواجش با اکرم داداشا به جون هم نمی افتادن
ریشه همهی بدبختی ها از جناب بزرگه که گذاشت یه صیغه محرمیت بین دختر و برادرزادش خونده بشه و 4 سال ادامه پیدا کنه...:13:نقل قول:
جالب :
بزرگ به کامیار : درز بگیر = خفه شو (مودبانه!)
مامان لطیفه به راننده آژانس: آقا از این گوشی دستیا دارین؟ (=موبایل!)
صحنه ای که انسی داش به اسماعیل آب میداد : مامان لطیفه گفت : سلام بر حسین...موهای تنم سیخ شد
کلا آدم احساس میکنه فضای سریال یه مقدار از این زمان دوره بیشتر به دهه 40-50 یا فوقش 60 نزدیکه: مادرشوهر هی خونه این عروس یا اون یکی، زنها مطیع و مودب، دو تا جوون که آگاهیشون در حد گلابیه! حالا با یه لپ تاپ و گوشی htc شاید فضا عوض شه؟؟!!...نه؟نقل قول:
سلام
دوستان یکی لطف میکنه یه توضیح مختصر از قسمت دیشب بگه؟
تکرارشم ندیدم کی داد
مرسی
موهای تنه منم سیخ شد.چه تفاهمی داریم:31:نقل قول:
صحنه ای که انسی داش به اسماعیل آب میداد : مامان لطیفه گفت : سلام بر حسین...موهای تنم سیخ
خوب با یکی دیگه ازدواج میکرد بعد حامله یشد:31:نقل قول:
اگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
مگه بازی شطرنجه شوهرشه دوستش دارهنقل قول:
چون اگه رابطه اسماعیل و بزرگ خوب بشه محاله امیر حافظ از اکرم دل بکنه
:2::2::2::2:ency:2::2::2::2:
ency نه NC :31: واقعا ادم مذخرفیه تو قسمت قبل سرنگو ازدست اسماعیل کشید خون فواره زد:18:نقل قول:
پس چرا امشب نشون نداد...؟
:44:
کد:http://ch3.iribtv.ir/index.php?option=com_scheduler&Itemid=102
کسی ندیده؟ :13:نقل قول:
شب قدره یه فیلم دیگه جاش گذاشتن من NC رو میخوام:41::31:
کلآ کی توی این سریال ثبات اخلاقی داره ؟! :دی یه نفر هم پیدا نمیشه !نقل قول:
البته سرایداره مثل اینکه مشکل خاصی نداره !
اونم اگه خدا بخواد مشکل پیدا میکنهنقل قول:
البته سرایداره مثل اینکه مشکل خاصی نداره
خلاصه میگم دوست من:نقل قول:
افسر متوجه میشه که کار هوشی بوده که خونه رو به آتیش کشیده!و وقتی اینو به هوشی میگه هوشی از عذاب وجدانش واسه زنش میگه....
از اون طرف اکرم میاد بیمارستان تا ببینه چرا امیر محلش نمیزاره...و توی بیمارستان با بی محلی NC روبرو میشه... و از اون طرف امیر هم کلی حرف بارش میکنه و مثل همیشه بی تربیتی میکنه!!
اکرم با گریه از بیمارستان خارج میشه امیر شک میکنه که دنبال اکرم بره ولی همون موقع NC خانم برای اینکه توجه امیرو جلب کنه سرمی که تو دست اسماعیل یوده رو درمیاره ..امیر هم حواسش میره سمت پدرش...و در نهایت بزرگ اکرمو جلوی بیمارستان میبینه و سوارش میکنه...
از اون طرف هم لطیفه به انسی میگه که پای زن دوم درمیونه...
ادامه قصه را در برنامه های بعد ببینید.....:31:
این قسمت اصلا جالب نبود... هیجان نداشت!:13:
عجب قسمتی بود...
ا
توی این قسمت مخصوصا اونجایی که بزرگ ازهم پاشید و عاجرانه میگفت:"فقط به خاطر عرف,فقط به خاطر حرف مردم..."دقیقا گویای همین مسئله بوده و نوک تیز انتقاد فیلم به سمت همه ی همه ی رفتارها و کارهایی که ما اونا رو تحت فشار عرف و حرف مردم و برای رضایت اونا انجام میدیم...
دیدیم که تنها به خاطر همین باور غلط که توی دیالوگ بزرگ بود همه ی خانوداه از هم پاشیده شد...که هوشیار و افسر در راس این پیامد قرار دارند!
من احساس میکنم بزرگ واقعا دیگه داره زیر فشار این همه بدبیاری و خبربد کمر خم میکنه!!
گاهی اوقات تاوانی که یه انسان باید برای یه اشتباه بده چقدر بزرگه.....
توی این قسمت همه ی فاجعه ها و بدبختی هایی که هر خانواده متحمل شده بود به نمایش دراومد.....و درکنار هم گذاشته شد!نقل قول:
این قسمت اصلا جالب نبود... هیجان نداشت
توی این قشمت نشون داد که نتایج یه تصمیم اشتباه میتونه همه ی افراد اون خانواده رو خورد کنه..و حتی کار به بیرون خانواده هم برسه!(سرایداری که بیگناه جان داد)
تلخی ای که توی این قسمت نشوند میداد واقعا ناراحت کننده بود!!هر دری بسته شده و تلخی اون شاید توی دیالوگ ثریا قاسمی به خوبی نمایان شود:"مرگ بیا که زندگی ما را کشت"
این نقطه ای که معمولا ما جوونا در مواقع برخورد با مشکلات به زبون میاریم....ولی وقتی این جمله از دهن خانم مسنی مثا لطیفه درمیار به عمق فاجعه میرسیم
بله به نظر منم اصلا جالب نبود.شايد بدترين قسمت سريال تا اينجا.هيچ جذابيتي نداشت ... اما 1 نكته ي خيلي عالي و جاي تقدير داشت...
...
.
.
. پيام بازرگاني نشون ندادن:31: دستشون درد نكنه .خيلي خوب بود
این امیرحافظ فقط همین 1 دست لباس را داره؟:27:
از پدران و مادران عزیز عاجزانه درخواست میکنم که تا کودکانتون به سطح قابل قبولی از درک و فهم و شعور نرسیدن باعث نشید که ازدواج کنن بلکه کمتر شاهد زوج هایی مثل امیرحافظ و اکرم باشیم:دی
عجب کپی برداری باحالی کرده بودن اون صحنه که هوشی رو تخت نشسته بود ! معمولا توی فیلم های خارجی طرف که اعصابش بهم ریخته یا مشکل داره یه شیشه الکل ورمیداره میزنه تو رگ اینجا یه آب معدنی داده بودن دست هوشی ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]