نمیدونم کی این نویسنده های ایرانی میخوان یه داستان درست حسابی بنویسن ...
اخه چرا همه چیرو داره به هم ربط میده :2:
نمیشد ستایش یکی دیگه باشه ...
خیلی مسخره ش کردن
Printable View
نمیدونم کی این نویسنده های ایرانی میخوان یه داستان درست حسابی بنویسن ...
اخه چرا همه چیرو داره به هم ربط میده :2:
نمیشد ستایش یکی دیگه باشه ...
خیلی مسخره ش کردن
به نظر من فیلم پیامهای جالبی داره فقط رفتار های بهزاد خیلی بد آموزی داره.
باور کنید توی همون تبلیغ های اول سریال که نشون میداد و ساعتش رو اعلام میکرد (پیش پرده رو میگم)) ، همون قسمت 2 و 3 بود که من گفتم حتما همین دختر کوره ستایشه
واقعا چقدر این فیلم معمایی هست
وا
یعنی یلدا حامله شده؟؟؟؟
یکم زود نیس؟؟
خیلی سریال جالب شده
یلدا حامله ! ستایش پیدا !
فردا حتما
شکوه حامله ! روشنک گم میشه!
سریال دلنوازان دچار ازدواج زدگی استحسین سهیلیزاده پس از تجربه ساخت سریال شبانه «ترانه مادری» و اقبال نسبتا خوب مخاطبان، سراغ سریال مناسبتی«آخرین دعوت» رفت و حالا سریال شبانه«دلنوازان» را روی آنتن شبکه 3سیما دارد؛ سریالی با موضوع تکراری ازدواج.
آنچه در این سریال واضح است اینکه سهیلیزاده دغدغه جوانان را تنها در ازدواج و مسائل پیرامون آن دانسته و فراموش کرده است که یک جوان در جامعه امروزی مشکلاتی فراتر از اینها دارد.
داستان از این قرار است که پسری به نام «بهزاد» برخلاف میل خانوادهاش با دختری ازدواج میکند که از لحاظ خانوادگی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست و پدرش گم و گور شده است.
«دلنوازان» از ریتم تندی برخوردار است و زندگی «یلدا» تعلیقی را که باید، تا حدودی در داستان ایجاد کرده اما اشکال در اینجاست که مخاطب از همان ابتدای داستان فهمیده است که این خانواده ریگی در کفش دارند و عموی یلدا فقط درصدد ظاهرسازی است و در اصل شیادی بیش نیست.
در این میان آنچه در زندگی «مهتاب» و «روشنک» هم وجود دارد همان دغدغه ازدواج است و گویا چیزی فراتر از آن در زندگی آنها نیست. آنچه تا اینجا گفته شد فقط بحث روایت است و روایت هم گویا در این سریال دچار ازدواجزدگی شده است.
در حوزه شخصیتپردازی، شخصیتها تکبعدی تعریف شدهاند و این یکی از اشکالهای اساسی کار است؛ اینکه ما در مهتاب چیزی جز سپیدی نمیبینیم، غم در وجود این کاراکتر جایی ندارد و جای خود را فقط به مهربانی و فرشتهکنشی داده است. این شخصیت آنقدر از خودگذشته است که خود را فراموش کرده و دائما درصدد این است که ناپاکیها را از وجود دیگران بزداید و از ابتدای داستان تا بدینجا فقط و فقط از روشنک یک سیر اخلاقی دیدهایم و جز آن چیزی نبوده است.
«رامین بیات» یک پسر شیطان است؛ از آن دست پسرهایی که تنها وظیفهاش خنداندن است و در هنر مکتوبمان به وفور در داستانهای مودبپور نمونهاش را خواندهایم. او فقط میخنداند و کاری جز این هم ندارد. این شخصیت رو است و یکرنگیاش گاه تا مرز راه رفتن روی اعصاب تماشاچی هم پیش میرود.
این نوع شخصیتپردازی منسوخ شده است و جایی در سریال و تلویزیون ما ندارد و سهیلیزاده اگر خاطرش باشد، میتواند رجوع کند به همان «ترانه مادری» و از شخصیت دانیال حکیمی الگو بگیرد؛ کاراکتری بسیار چندلایه که تماشاچی با او همذاتپنداری میکرد؛ گاه به او ناسزا میگفت و گاه او را تحسین میکرد اما اگر مثلا نمونه آن در این سریال بخواهد بشود عموی یلدا یا «اتابک» باید با قاطعیت گفت که سهیلیزاده در این امر شکست خورده است.
طراحی صحنه و لباس یکی از نقاط عطف سریال است که خیلی خوب و بجا صورت گرفته است؛ رنگ لباسها گویای احوالات درونی است و زمینه رنگی که در خانه بهزاد یا خانه مادر بهزاد وجود دارد هم میتواند از وضعیت زندگی آنها بگوید. در حالت کلی سریال «دلنوازان» میتواند سریالی باشد که اوقات فراغت تماشاچیان ثابت خودش را پر کند و دیگر هیچ... .
منبع: وطن امروز
آیا چیزی مخوف تر و راز آلودتر از ازدواج در جامعه امروز یافت میشود؟!نقل قول:
سریال دلنوازان دچار ازدواج زدگی است
اولین چیزایی که بعد از فراغت از تحصیل میتونن ذهن یه جوون ایرانی رو به خودش مشغول کنن شغل و جایگاه اجتماعی و بعد ازدواجهنقل قول:
آنچه در این سریال واضح است اینکه سهیلیزاده دغدغه جوانان را تنها در ازدواج و مسائل پیرامون آن دانسته و فراموش کرده است که یک جوان در جامعه امروزی مشکلاتی فراتر از اینها دارد.
خانواده های مورد بحث در سریال خدا رو شکر جووناشون همه به برکت تامین مالی خانواده شون صاحب یه شغلی (اونم از نوع درست و حسابی!) بودن (حداقل در حالت پیش فرض ابتدای قصه که طبق معمول هنوز هیچی بهم نریخته بود.)
ضمنا موضوع روابط عاطفی و عاشقانه چیزی نیست که در داستانهای خارجی از این دست هم که ملودرام باشن نادیده گرفته بشه؛ فقط نوع روابطشون فرق میکنه که ممکنه فقط در حد دوستی بمونه و به ازدواج ختم نشه؛ ولی خب ما ملاحظاتی داریم که نمیتونیم اونا رو زیر پا بذاریم.
این یکی پای ثابت ایراداتیه که از کارهای داستانی ایرانی در هر حوزه ای (تلویزیون، سینما، تئاترشو خدا وکیلی نمیدونم!) گرفته میشه و دلیل اون هم که واضحه: ضعف فیلمنامه که با شتابزدگیها و محدودیتهای فعلی نمیشه حالا حالاها انتظار رفع این مشکلو حداقل در کارهای روتین داشت.نقل قول:
در حوزه شخصیتپردازی، شخصیتها تکبعدی تعریف شدهاند و این یکی از اشکالهای اساسی کار است
صد در صد موافقم و حتی انگار خود بازیگر نقش مهتاب هم از این "به شدت مثبت بودن" ابراز نارضایتی کرده بوده.نقل قول:
اینکه ما در مهتاب چیزی جز سپیدی نمیبینیم، غم در وجود این کاراکتر جایی ندارد و جای خود را فقط به مهربانی و فرشتهکنشی داده است. این شخصیت آنقدر از خودگذشته است که خود را فراموش کرده و دائما درصدد این است که ناپاکیها را از وجود دیگران بزداید و از ابتدای داستان تا بدینجا فقط و فقط از روشنک یک سیر اخلاقی دیدهایم و جز آن چیزی نبوده است.
البته شخصیت ستایش هم دقیقا مشکل مهتابو داره!
که طبق نقد نوشته شده هم واضحه که این مطلق بودن هم ناشی از همون ضعف شخصیت پردازیه.
موافق نیستم؛ کما اینکه در قسمتای اخیر هم حالا عمدا یا سهوا نشون داده شد که رامین هم میتونه تلافی هایی (هرچند کوچیک و بی اهمیت) رو سر همسرش دربیاره اونم بدلیل اینکه سر سمت همسرش در دفتر کار و اینکه زیر دست اونه دلش پر بوده و دستورهای اون براش عقده شده بوده.نقل قول:
«رامین بیات» : این شخصیت رو است و یکرنگیاش گاه تا مرز راه رفتن روی اعصاب تماشاچی هم پیش میرود.
رامین چون آدم شوخ و پرروئیه (مثل بقیه اعضای خانواده ش) در برقراری ارتباط با دیگران راحت و حتی صمیمیه؛ ولی اونطور هم نیست که همه درونیاتشو حتی برای همسرش بروز بده و گاهی اوقات وقتی همه درونشو خالی میکنه طوفانی میشه.
+ طراحی گریم و اجرای اون.نقل قول:
طراحی صحنه و لباس یکی از نقاط عطف سریال است که خیلی خوب و بجا صورت گرفته است
گره اصلي داستان «دلنوازان» به دست دكتر زند باز ميشود
خبرگزاري فارس: بازيگر نقش «دكتر فرهاد زند» گفت: اين فرد يك پزشك غير متعارف است كه از قضا گره اصلي داستان نيز به دست او باز ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهدي ماهاني در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، درباره نقش دكتر زند در سريال «دلنوازان» اظهار داشت: در اين سريال بايد يك دكتر غير متعارف را به تصوير ميكشيدم و هر شب در مدت زمان كوتاه بازي خود، سعي كردهام به اين هدف برسم و بازي خوبي ارائه كنم چرا كه به نظر من، تهيه كننده سينما و تلويزيون وقت ندارد هرشب پاي تلويزيون بنشيند تا بالاخره بازي من را ببيند و از من براي حضور در آثارش دعوت كند. براي همين، من هر شب، در بخشهايي از بازيام كه روي آنتن ميرود، به گونهاي ايفاي نقش ميكنم كه نقشم كاملا به چشم بيايد و همان بخشهاي 40 ثانيهاي هم در ذهنها بماند چون براي من كيفيت كار مهمتر از كميت است.
ماهاني درباره نقش خود گفت: دكتر زند اصلا قابل حذف از سريال نيست و كليد اصلي داستان به دست دكتر زند باز ميشود. ما در اين سريال اول بعد پرخاشگري اين فرد را داريم، بعد يأس و بعد هم بخش بازگشت به زندگي او را داريم. خوب يك بازيگر به جز اينها به چه فرصت و زماني نياز دارد تا خود را نشان بدهد؟
بازيگر نقش دكتر فرهاد زند در ادامه گفتوگو با فارس افزود: بعد از آقاي مهام و سهيليزاده كه مرا قابل دانستند كه در اين سريال ايفاي نقش كنم، تشكر ميكنم. آنها به من اعتماد كردند تا در اين سريال حضور داشته باشم و خودم را مديون آنها ميدانم. چون بازيگران حرفهاي بسياري براي اين نقش آمده بودند اما آقاي سهيليزاده كار را به من سپرد. زمان كم بود و من فرصت آزمون و خطا نداشتم و نميتوانستم سكانسهاي خود را خراب كنم. من يك آدم عادي هستم كه قرار بود نقش يك دكتر غير عادي را بازي كنم.
وي با بيان اين كه قصد دارم بعد از اين كار، حتما يك نقش طنز را ايفا كنم چون فكر ميكنم از پس طنز موقعيت خيلي خوب برميآيم، اظهار داشت: من هيچ وقت كليشه نميشوم. مدام در حال تغيير نقشهايم هستم و سعي كردهام كه خيلي به تكرار نرسم. دكتر زند يك دكتر 30 ساله است كه تازه از خارج آمده و متأسفانه كاري كه خوب از آب در ميآيد و نظر منتقدان را به خود جذب ميكند، از سوي برخي مورد نقد شديد قرار ميگيرد. البته اگر بخواهيم ايراد بگيريم، دائم ميتوان ايراد گرفت اما اين منصفانه نيست.
وي با بيان اين كه سهيليزاده كارگردان باكلاسي در حوزه خود است و رگه جوان پسندانهاي در كار خود دارد و به جوانان بها ميدهد، تصريح كرد: از روزي كه فيلمنامه را گرفتم فقط 4 سكانس بازي داشت اما مطمئن بودم كه ميتوانم از پس آن بربيايم. خوشبختانه اين بازي به چشم مردم آمد و آن را از عكس العملهاي مردم فهميدهام.
وي درباره سابقه كاري خود در سينما و تلويزيون نيز گفت: من اولين كار تلويزيونيام، سريال «سپيد جامگان» به كارگرداني آقاي درويش بود كه در همان اوايل متوقف شد. پس از آن هم در سريال «فرار بزرگ» به كارگرداني محمدحسين لطيفي ايفاي نقش كردم. در آن سالها فيلمسازان من را نميشناختند و خودم، خودم را به سينماگران شناختم. كسي دنبال من نفرستاد و پس از آن هم تلاش كردم تا زحمات خود را با انتخابهاي نادرست خراب نكنم.
وي درباره تفاوت بازيگري در سينما و تلويزيون گفت: همه آدمهاي سينما از فيلتري رد شدهاند كه آنها را پخته كرده است. قانون سينما ميگويد كسي گاف ندهد چون فرصت آزمون و خطا نداريم. همچنين هزينههاي فيلم بالاست و همه سعي ميكنند حرفهاي كار كنند تا هزينهها بالا نرود.
وي افزود: اما تلويزيون در ايران جايگاه خاصي دارد. وقتي سريالي در ايران پخش ميشود در همان شبهاي اول چيزي بالغ بر 50 ميليون نفر آن را ميبينند و اگر از اين تعداد 5 ميليون هم در سطح نقد باشند كافي است اما در سينما در خوشبينانهترين حالت 3 ميليون نفر يك فيلم را ميبينند كه از اين تعداد شايد 300 نفر در سطح منتقد باشند، پس در تلويزيون فضاي نقد و بررسي بيشتري وجود دارد.
وي با بيان اين كه دو فيلم سينمايي «ستايش» و «خيابان 24» از او هنوز اكران نشده، درباره دلايل حضورش در مجموعه «دلنوازان» اظهار داشت: با حضورم در اين سريال خواستم كه پيش زمينهاي ايجاد كنم تا مخاطبان با چهره من آشنا شوند و از فيلمهايم در سينما استقبال كنند. خوش شانسي ديگرم هم اين است كه در اين فيلمهاي سينمايي با بزرگاني نظير جمشيد هاشمپور، بهرام رادان، نيكي كريمي، شيلا خداداد و ... هم بازي بودهام و درسهاي بسياري از آنها فرا گرفتم.
وي گفت: خواستم كه خالي از طرفدار نباشم و الان از جايگاهم راضي هستم. دوست ندارم چهرهام به قدري ديده شود كه مخاطب زده شود.
خدا خیرت بده دوست من ولی خبر گزاری بهتر نداری تو دم دستت ؟؟
؟؟؟نقل قول:
خبرگزاري فارس:
شما اگه اخبار فرهنگی (مثل رادیو تلویزیون و سینما) رو دنبال کنی ، به نظر من به آپدیت ترین خبرگزاری ، همین فارسه!!نقل قول:
حالا اگه بخش سیاسی و .. اونطوریه ، دلیل نمیشه که همه بخشهاش مشکل داشته باشند
این حساسیت دیگه الآن واقعا بیخوده! اگه دوست نداری برو خودت خبرگزاری بزن!نقل قول:
کاملا تایید میشه، خبرهای هنریش تو خیلی از روزنامه ها و وبسایتها نقل قول میشن.نقل قول:
---
دیدین گفتم رامین چقدر عقده ایه؛ الآن داره معلوم میشه!
تایید میشهنقل قول:
نظر من اینه که اتابک میخواد از رعنا انتقام بگیره بابت اینکه اونو تنها گذاشت...نقل قول:
و همونطور که امشب دیدیم به اون زن و مرد فراری پول داده بود تا جلوی اون ها (رعنا و بهزاد) مدعی بشن که جهان بچه رو فروخته ... که غیر از اینه ...
و پیش بینی دیگه ی من ازدواج دکتر زند یا مهتاب هست ...
شما هم نظراتتون رو بگید ببینیم نظر کی درست از آب در میاد ؟
من كه مي گم بازم يلدا كمك مي كنه آخه يلدا مي دونه پدرش ستايش رو دزده و اون پدرو مادرش بودن كه ستايش رو بردن دكتر من كه مي گم بهزاد عكس باباي يلدا رو مي بينه متوجه ميشه كه پدرش چه دروغي گفته
اون زن ومرد 5 میلیون به اتابک بدهکار بودن اتابک به این سادگی مگه ول می کردشون
تابلو بود که می خواست جهانو خراب کنه
فیلم ایرانی دیگه
مهران مهام فامیل ماست
اگر کسی خواست آخرشو بدونه پیغام بده که براش تعریف کنم
امروز تکرارش ساعت چنده ؟
دیروز کانال ها ایرانی پارازیت گرفته بودنن ( مال خود ایران ها ) ... /
سلام دوستان
من دیشب ندیدمش امروز هم تکرارشو نمیتونم ببینم(منظورم قسمت روز سه شنبه هست)یکی لطف کنه برام تعریف کنه که دیشبش چی شد؟
ميراميني: هر كدام از شخصيتهاي «دلنوازان» قصه خود را دارند
خبرگزاري فارس: بازيگر نقش «روشنك» در مجموعه تلويزيوني «دلنوازان» گفت: در خط داستاني سريال، شخصيتها از يكديگر جدا هستند و هركدام قصه خود را دارند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حديث ميراميني در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره حضورش در سريال «دلنوازان» گفت: من آشناييام با آقاي سهيلي زاده به زمان ساخت سريال «گيلعاد» برميگردد. ايشان پس از آن سريال از من براي حضور در «دلنوازان» هم دعوت كردند، كه من هم استقبال كردم و پس از خواندن فيلمنامه براي حضور در اين سريال اعلام آمادگي كردم.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا روشنك اينقدر شيطان و آتش بيار معركه است نيز اظهار داشت: روشنك همين است و اينگونه به دنيا آمده. ذات آدمها فرق نميكند و من روشنك را شيطان ذاتي فرض كردهام. شايد آن آتش بياري هم به خاطر شيطنت ذاتي است اما در طول قصه جاهايي تغيير ميكند و اتفاقها روي او تاثير ميگذارند.
ميراميني كه متولد 19 بهمن ماه سال 1367 است و حضور در مجموعههايي نظير گيلعاد، گلهاي گرمسيري و شب ميگذرد را در كارنامه خود دارد، معتقد است كه پخش همزمان دو سريال «شب ميگذرد» و «گلهاي گرمسيري» تأثيري بهسزا در ديده شدنش دارد.
وي كه نخستين تجربه تلويزيوني او به سريال «هويت» برميگردد، در ادامه گفت: روشنك يك شخصيت چند بعدي است و ما فعال بودن روشنك را نبايد فراموش كنيم. ضمن اين كه خوشبختانه ما در اين سريال قصه تكراري نداريم و هركس قصه زندگي خود را دارد.
بازيگر نقش «روشنك» درباره آزادي عمل در انتخاب نقشهاي خود تصريح كرد: شخصيتهايي كه تا به حال ايفا كردهام، كاملا متفاوت هستند و در انتخاب نقشهايم خيلي دقت ميكنم و حساس هستم. هيچ وقت عجول نيستم و با حوصله نقشهايم را انتخاب ميكنم. البته تمام سريالهايي كه بازي كردهام، در يك رده سني بودهاند و اين شايد كمي براي مخاطب تكراري به نظر برسد.
او همچنين پيرامون حضور در سريالهاي تلويزيوني و كار در تلويزيون گفت: از حضور در تلويزيون راضي هستم و مشكلي از اين بابت ندارم ضمن اين كه در درجه اول، بازيگري برايم مهم است.
ميراميني درباره پخش هرشبي سريال «دلنوازان» گفت: اين اتفاق خيلي خوب است كه موجب شده كار خيلي خوب ديده شود. براي همين بايد به تخته بزنم تا سريال چشم نخورد!
او گفت: من بيشتر دنبال نقش و فيلمنامه خوب هستم و نقشم را در «دلنوازان» دوست دارم. حضور آقاي سهيليزاده هم منجر شد تا كار از نظر كيفي و جذابيت موفق باشد.
اصلا اینا فکر نمی کنن اگه داستان این بوده پس چرا خود جهان رفت و ستایشرو پیدا کرد؟!:13:نقل قول:
اصلا همه اینا به کنار، مادر یلدا از کجا اون حرفا رو میزد!
تابلو دیگه!:46:
امریکایی ها میان لاست میسازن، ماهم دلنوازان:31:
به فامیلتون بگو اینبار که خواس فیلم بسازه، با 4 نفر مشورت کنه:31:نقل قول:
واقعاً رفتار های رعنا مایه آبرو ریزیه...
آخه یکی نیست بهش بگه اگه دزدیدن ستایش کاره جهان بوده پس چرا اینقدر برای پیدا کردن ستایش تلاش میکنه...
واقعاً جای تأسف داره آخه آدم به شوهرش شک میکنه...
حالم از مظلوم نمایی های یلدا بهم می خوره...
پس همه ي اين كاراي اتابك براي پس گرفتن زميناييه كه به اسم دخترش كرده:13::27:
کارگردان بهش گفته دیگه ... :31:نقل قول:
واقعاً رفتار های رعنا مایه آبرو ریزیه...
بابا یلدا که بدبخت تقصیری نداره ... معلومه یه چیزی بین یلدا و عمو منصورش هست که همش به حرفای عموش گوش میده وگرنه بی تقصیره :46:نقل قول:
حالم از مظلوم نمایی های یلدا بهم می خوره...
من که کلا حالم داره از فیلمش به هم میخوره :2:
این یلدا چقدر زرنگه
نگفت حامله س که نکنه بعدا بهزاد بگه بخاطر بچه میخوای باهام زندگی کنی ....
نمیدونم چرا ... ولی دلم واسه یــلدا می سوزه :37:
واقعا خوب مردم رو گذاشتن سره کار
سریال های ایرانی همه مثله هم دیگه هستن
ارزش دیدن ندارن:دی
اینو خوب اومدی...!!:27:نقل قول:
به نظر من نویسنده و کارگردان این سریال خودشون هم قاطی کردن!!:دی
دو دقیقه یلدا بده... بعد یهو خوب میشه...
چند لحظه جهان ضایع میشه، بعده اون میاد همه رو ضایع میکنه!
یه آن ستایش دختر آروم و بخشنده ایه... یهو یه دفعه کنتاک میکنه!!!
کاملا باهاتون موافقمنقل قول:
انگار همشون توی این فیلم یه جور دوگانگی شخصیتی دارن
بازی بعضی از بازیگر ها هم فوق العاده سرده
فیلم فارسیه دیگه :13:
چه میشه کرد
حالم از TV ملی به هم میخوره :41:
البته سریال فارسیه!!!:دینقل قول:
فیلم فارسیه
منم نمیدونم چرا همه سریالا (مخصوصا روتین ها، حتی اونایی که محکم و با قدرت داستانشونو آغاز میکنن و پیش میبرن) وقتی به این مقطع (مثلا نیمه دوم یا یک سوم پایانی) وارد میشن تو روایت داستان دچار افت میشن که ما احساس میکنیم دارن به داستان آب می بندن، شایدم از مشکلات تولید همزمان با پخش باشه ولی آخه فیلمای سینماییمون همین مشکلو چند مرتبه شدیدتر دارن!
اينو خوب اومدي تاييد ميشه 100 در 100نقل قول:
سریالش از دید من اصلا غنی نیست....
بسیار کلیشه ایست...
سریالی که با دنبال کردن تنها سه چهار فسمت بتونی از کل ماجرا سر در بیاری و حتی اتفاقات را هم به اسانی حدس بزنی یعنی ضعف(باز هم میگم به نظر من)
داره فیلم دیگه بی مزه میشه ........... هر دفعه میگم امشبو ببینم شاید بهتر بشه امیدوارم این قدر مردمو سر کار گذاشتن بی مزه تموم نشه .
به نظر من نظر شما خیلی خیلی هم درسته.نقل قول:
از همون اول همه حتس می زدن به این شکل داستان ادامه پیدا کنه.
و واقعا این یک ظعفه نویسندگیه
امروز در برنامه شما و سیما با جهان که یه گفتگوی کوتاهی کرده بودند سر فیلم برداری سریال دلنوازان جهان گفت:
با وجود اینکه نباید چیزی درباره پایان سریال بگم ولی میشه گفت که جهان یه نقش نسبتاً منفی داره.:13:
البته بین "سه تا چهار قسمت اول" با "سه تا چهار قسمت در میانه داستان" تفاوت وجود داره و مسلمه که در مورد دوم حدس زدن ادامه داستان (اون هم یک داستان اجتماعی معمولی) خیلی آسونتره.نقل قول:
من از چند نفر شنیدم که آخر این فیلم یلدا بهزاد و میکشه!!! هرچند فکر کنم اصلا این جریان معتبر نباشه و به قولی در حد یک شوخی باشه!!!:27:
ضمنا به جهان یه خورده منفی بودن میاد!:31:
یاعلی
نظر منم اینه که :
1- بهزاد یلدا رو طلاق میده و با روشنک ازدواج میکنه !
2- اون یکی پسره که روشنک رو طلاق داده ، خواهرش رو میگیره !
3- سر دکتر زند بی کلاه میمونه !
4- مادر بهزاد با عموی یلدا ازدواج میکنه !
5- همسایه ی بهزادینا با همسایه ی دکتر زندینا ازدواج میکنه !
6- ستایش با همون پسره کههمکار جهانه ازدواج میکنه !
7- اتابک با مادر روشنک ازدواج میکنه
8- این ازدواجها همچنان ادامه دارد !!! :دی :دی
اقا تایید میشه...نقل قول:
امروز منم شنیدم که یلدا قراره بهزادو بکشه!!!:31:
اینطور که داره معلوم میشه یلدا بی آزارتر از این حرفاست.
و بیشتر دوست داره تا یه پایگاه قابل اتکا تو زندگیش پیدا کنه تا اینکه وضعو از اینی که هست هم بدتر کنه.
شاید حتی یکم دلسوزی بیننده نسبت به یلدا هم منصفانه باشه.
ازدواج کلا چیز خوبیه ادم خوبه تا میتونه ازدواج کنه.البته اگه عروسی بگیرن خوبه در غیر این صورت حماقته.نقل قول:
درس زندگی:ادما اون جوری نیستن که فکر میکنی.در ضمن اگه بهزاد بمیره خیلی باحال میشه.نقل قول: