اقا دمت گرم
اقا دمت گرم
فیلم stayخوب بود ولی نفهمیدم اخرش مرد یا نه؟
گفتم فیلم رو خودم نقد میکنم. ولی از حق نگذریم فیلمی نبود که راحت بشه درکش کرد و من خودم بعضی از پلان ها رو نفهمیدم. در کل STAY فیلمی نبود که بخوای آخرش رو حدس بزنی ، یعنی این کار یه جور اشتباهِ و نه حدست درست از آب در میاد و نه میفهمی فیلم چی شد. یه چیز مهم رو هم بگم که نباید به فیلم با عنوان فیلم تخیلی نگاه کنیم . من درباره فیلم طبقه بندی شده توضیح میدم ، یعنی از اول تا آخر فیلم رو به ترتیب نقد میکنم. فیلم شاید داستانی میان مرگ و زندگی بود ، عالمی به نام برزخ !!!
وقتی فیلم شروع میشه هنری رو زمین نشسته و ماشینش داره میسوزه و ماشینهای دیگه همه پشت سر هنری واستادن و نه بوقی مزنن و نه اعتراضی میکنن، که این شاید به معنای آغازی به وسیله هنری باشه و این که اونجوری که هنری میخواد پیش میره. یکی از دلایلش هم می تونه این باشه که چون هنری یه جورایی داستان رو روایت میکنه هر جوری دلش میخواد عمل میکنه.
در فیلم کاملا مشهودِ که هنری خودش رو سرزنش و نکوهش میکنه. دلیلش هم اینه که هنری راننده ماشینی بود که تصادف کرد و همه سرنشیناش ( مادرش ، پدرش و آتنا نامزدش ) از بین رفتن.
در این عالمی که هنری اون رو رهبری میکنه دو نفر دیگه هم وجود دارن و دلیل این که این دو نفر رو انتخاب میکنه رو در آخر فیلم میبینیم. وقتی داخل مطب سام میشه اولین حرفی که میزنه اینه که امروز بعد ازظهر تگرگ میاد !!! و ما میبینیم وقتی که هنری داره با نامزدش لایلا صحبت میکنه تگرگ میاد.
دفعه بعد داخل مطب سام ، سام به هنری میگه چیزایی که تو فکرت میاد رو کاغذ بنویس و اون مینویسه : هی دکتر فاستر ، فردریکم . چند لحظه بعد یه نفر وارد میشه و همین جمله رو میگه و اون مرد مریض سام بوده.
در فیلم یه پلان هست که دیالوگ هاش و شخصیت هاش چندین بار تکرار میشن : پسر بچه ای که با مادرش از خیابون رد میشه و بادکنکش از دستش ول میشه و مردی که اونجا واستاده میخواد بادکنک رو بگیره و وقتی موفق نمیشه میگه : ببخشید ، رفت پیش بادکناکای دیگه !!! این شاید خیلی معنا و مفهوم داشته باشه ، شاید منظور کارگردان ما انسانهاییم که وقتی میمیریم روحمون پرواز میکنه و میره پیش باقیه اونایی که مردن.
یکی از چند سکانس جالب و ظریف برای من اونجایی بود که هنری توی یه کنفرانس نشسته و داره به حرفای استادش گوش میکنه و اون هم داره درباره چند نقاشی که به طور اسلاید عوض میشن توضیح میده و به یکی از نقاشیها اشاره تقربا کاملی میکنه. نقاشی فرانسیسکو گویا ، با نام سوم ماه مه ، رنگ روغن روی بوم و در سال 1814 میلادی. گویا نقاشی اسپانیایی بود که سه استاد داشت : ولاسکوئز ، رامبراند و « طبیعت » . گویا نقاشی بود که با همه نقاشان دوره خودش فرق میکرد . نقاشی که به بررسی و تحلیل مسال عمده حیات بشری پرداخت و انتقادش از شرارت و تباهی انسانی و نحوه پرداختی که به این مسائل داشت اون رو متفاوت کرده بود. در سوم ماه مه گویا تصویری از نفرت ، عناد و وحشت رو به وضوح میشه دید. مردی که با لباس سفید برای حفظ جان خودش التماس میکنه و دوست نداره بمیره ، تصویری از هنری فیلمه.
هنری میاد بیرون و با سام صحبت میکنه ،چند لحظه بعد همه اونایی که داخل سالن کنفرانس بودن بیرون میان و جالب انجاست که همه دوقلو هستن ، من خودم شخصا در این باره چیزی نفهمیدم و اگر کسی چیزی فهمید حتما بگه.
هنری میخواد در روز تولد 21 سالگیش خودکشی کنه چون نقاشی که الگوی اونه در روز 21 سالگی خودش رو میکشه و میگه : خودکشی ظریف نهایت یه کار هنریه !!! واقعا هم همینطوریه . نه؟؟؟
اون سکانسی که سام و لایلا توی خونه هستن و لایلا سام رو هنری صدا میزنه ، اگه توجه کنین ما باید اون لحظه از گوش سام جمله لایلا رو بشنویم نه از دهان لایلا.
در قسمتی دیگه که سام ولیلا دارن غذا میخورن ، لایلا کلوچه خوش شانسی سام رو برمیداره و اون رو بلند میخونه : زندگی بهت لبخند میزنه و مشکلات تموم میشه !!! این رو یه بار دیگه هنری به سام گفته بود ، و آیا واقعا مشکلات تموم میشه ؟؟؟ آیا زندگی به آدم لبخند میزنه؟؟؟
قسمت بعدی سام داره با دکتر پترسون یا همون پدر هنری شطرنج بازی میکنه و هنری داخل میشه و میگه : پدر ، تو اینجا چه کار میکنی؟ و در جواب پترسون میگه : دارم شطرنج بازی میکنم ( در عین خونسردی ) . هنری : تو مردی ، دیدم که مردی . وقتی پترسون از اونجا میره هنری به سام میگه : اون راجع به من چیزی نگفت ؟ اون پدر منه. همه این حرفایی که هنری در این پلان میزنه و شخصیت پترسون برخاسته از عذاب وجدانِ هنریه . چون خودش رو در مرگ پدر و مادر و نامزدش مقصر میدونه .
بعد از پایان صحبت های سام و هنری در سکانسی قبلی ، وقتی اونا دارن از پله های آبی پایین میرن یه نمای زیبایی از این پله ها میبینیم . رنگ پله ها ، حالت شیشه ای اونا ، حرکت دوربین خیلی قوی کار شده و این نشون دهنده اینه که فیلم از نظر هنری چیری کم نداره.
صحنه ای که سام و دکتر رن میخوان وارد خونه هنری بشن ، مردی که داره در خونه هنری رو باز میکنه یه دسته کلید بزرگ داره که شاید خیلی عجیب باشه و از اون عجیب تر به راحتی پیدا کردن کلید خونه هنریه. این می تونه به معنی بزرگی این دنیا باشه و این که هنری فقط یه قسمت کوچیک از اونه و خیلی های دیگه هم هستن. وقتی وارد خونه میشن روی تمام دیوارها یه کلمه نوشته شده : Forgive و به معنای بخشش و آمرزش . این ها همه دلیلش احساس گناهِ ، آدمی که خودش رو گناه کار میدونه و میخواد با این کار خودش رو از عذابی که میکشه راحت کنه.
در سکانس بعدی دوباره همون پسربچه ( با بادکنکش) با مادرش داخل پارک قدم میزنن و هنری هم یه جا ایستاده . پسر بچه میگه : مامان ، بابا ( اینجا فکر کنم میگه بابا ، درست نشنیدم ) میمیره؟؟؟ و هنری به اونا نگاه میکنه.
تنها قسمتی که لایلا نقش به سزایی داره و قراره یه حرف مهم و معنی داری رو بزنه قسمتیه که داره با سام صحبت میکنه و میگه : وقتی میخواستم خودم رو بکشم با خودم دو تا تیغ بردم ( تو حموم ) که اگر بی حال شدم و تیغ اولی از دستم افتاد با دومی کار رو تموم کنم ، تصور بکن انقدر از زندگی بیزار شده بودم. ( سام اون رو نجات میده ) . این چیزی که لایلا در اینجا بهش اشاره میکنه برمیگرده به زندگی ما آدما ، زندگی کردنی که دلیلش رو نمیدونیم و شاید یه روزی همچین کاری بکنیم.
یه قسمت از فیلم ( سام میره پیش مادر هنری ) رو توضیح نمیدم چون چیز جالبی نداشت. فقط قسمتی که پلیسِ به سام میگه چشمای مادر هنری چه رنگی بود رو یادتون باشه تا بگم.
وقتی سام داره دنباله آتنا ( نامزد هنری ) میگرده با یه تاکسی به چندین رستوران سر میزنه و به رستوران آخر میرسه و میشینه. اینجا تصویر به دوربین ذهنی (Subjective Camera ) تبدیل میشه. یعنی ما تصویر رو از درون چشمهای بازیگر میبینیم. سام از لای دو تا شیشه دودی به مردم نگاه میکنه و این ادامه داره تا وقتی که میتونه آدرس آتنا رو از اون زن سیاهپوست بگیره.
یکی از قسمتهای دیگه ای که جالب بود اونجاییه که سام داره از پله های مارپیچ پایین میره و با آتنا ملاقات میکنه و با اون دوباره همون پله ها رو پایین میره اما آتنا رو گم میکنه و میفته زمین. ادامه پله ها رو که پایین میره دوباره به همون جایی میرسه که قبلا آتنا رو دیده بود و آتنا هم داره هموم کارهایی رو میکنه که قبلا انجام داده بود.
و باز هم یکی از قسمتهایی که من خیلی خوشم اومد قسمتی بود که هنری میره به خونه پترسون ( پدرش ) و کنار در می ایسته. برق خونه قطع و وصل میشه ، تاریک میشه و دوباره روشن میشه و این نماد شرم هنری و خجالتی که از پدرش برای عملی که انجام داده میکشه . هنری میگه : خواستم یه بار دیگه ببینمت و بعد از اون با حالت ملتمسانه ای میگه : نمیخوام برم پدر ، نمیخوام بمیرم . وقتی هنری دستاش رو میزاره روی چشمای پدرش و اون دوباره میتونه ببینه ، موسیقی زیبایی زده میشه . هنری به یک نفر زندگی می بخشه در حالی که خودش داره نابود میشه و از بین میره . این رو در انجیل بهش اشاره شده که مسیح این کار رو میکرده ( البته نه دقیقا مثل این ).
سکانسی که سام میره به سمت کتابفروشی ، تو خیابون با همه فرق میکنه ، رنگ شلوارش که رنگی روشنیه ( در تمام فیلم شلوار های کوتاه میپوشه ) و یا این که همه چتر دارن به غیر از اون.
وارد کتابفروشی که میشه روی دیوار یه نقاشی که هنری اون رو کشیده و کتابفروش اون رو در برابر کتابهایی که هنری اونا رو ازش خریده ، گرفته. نقاشی تصویر پلی هست که هنری قراره اونجا خودکشی کنه.
اون قسمتی که سام از تصویر خارج میشه و هنری از در مترو پیاده میشه یه دیزالو تمام تنه رخ میده ، یعنی یه نفر محو میشه و در جای اون یه نفر دیگه ظهور پیدا میکنه.
از اینجا به بعد موضوع فیلم هیجانی میشه ، سام میره دنبال هنری . لایلا توی خونه داره نقاشی هاش رو جابه جا میکنه که روی یکی از نقاشی ها امضای هنری هست. نقاشی رو که نشون میده روش چندین بار همون نوشته بخشش ( Forgive ) تکرار شده.
توی مترو سام پترسون رو میبینه و پترسون به سام میگه : همیشه فکر میکردم چشمات قهوه ایه !!! اینجا همون موضوعیه که گفتم بعدا میگم . رنگ چشمای مادر هنری قهوه ای بوده و پدرش فکر میکنه رنگ چشمای همه قهوه ایه چون رنگ چشمای همسرش این رنگی بوده. در چهره پترسون میشه فهمید که اون هنری رو بخشیده و عفو کرده. مردی که دوباره متولد میشه و دوست داره همه چی رو ببینه .
هنری کنار خیابون واستاده و داره از سرش خون میچکه ، دوباره هموم پسربچه میاد و میگه : مامان ، آقاهه میمیره؟ مادرش میگه : امیدوارم نمیره ، فکر نمیکنم.
اون جلوه های ویژه که گفتم خیلی زیبا هستن رو بر روی پل وقتی که هنری میخود خودش رو بکشه میبینیم. تارهای نوری که در حال عبور هستن. سام به هنری میگه : دفعه اولی که دیدمت گفتی دیگه نمیدونی چی حقیقته و من گفتم میدونم ولی من اشتباه گفتم ، من نمیدونم. هنری به سام میگه : خودت ، خودت واقعی هستی.
لحظه ای که هنری خودش رو میشکه ما فقط نور رو میبینیم و اون نور تبدیل به نور چراغ قوه سام میشه و اینجا داستان فیلم رو میفهمیم. اگه توجه کرده باشین همه افرادی که از اول فیلم تا اون لحظه در فیلم حضور داشتن ( به غیر از پدر ، مادرش و آتنا ) بالای سر هنری هستن ، اما نه در نقشهایی که میدیدیم. اینجا سام همسر لایلا نیست و لایلا یه پرستاره . سام به هنری میگه : با من بمون اینجا حلقه ای رو که از اول فیلم در دست سام میبینیم رو در دست هنری میبینیم. اینجا دوباره همون پسره از مادرش میپرسه : اون آقاهه میمیره ؟ و مامانش میگه : نه الان آمبولانس میرسه.
همه متفرق میشن و میرن . هنری به لایلا میگه : پیشم بمون ، تنهام نذار و لایلا میگه : تو تقصیری نداشتی.
اینجا دوباره آغاز زندگی رو میبینیم. وقتی سام به لایلا میگه : دوست داری با هم بریم یه جا قهوه بخوریم ؟ من امشب خوابم نمیاد و لایلا میگه : بدم نمیاد.
و آیا هنری مرد؟؟؟ اگر هنری مرد چرا روی صورتش رو نپوشوندن؟؟؟ و چرا تصویر ( در لحظه ای برانکارد رو بلند میکردن ) از چشمهای هنری ( دوربین ذهنی ) روایت میشد؟؟؟ شاید این موضوع زیاد مهم نباشه و زنده بودن یا مردن هنری برای کارگردان اهمیتی نداشته باشه .
در آخر فکر میکنم هنری می خواست زنده بمونه و این رو از سام میخواست ، سام در قسمتی از فیلم لایلا رو نجات میده و میتونه این کار رو انجام بده و یا هنری میخواست بخشیده بشه و عذاب وجدان نداشته باشه.
در تیتراژ پایانی فیلم وقتی یه صدا اسم فیلم رو میخونه واقعا بیخوده !!! اصلا درست اسم فیلم رو نمیخونه و خیلی معمولی میگه : بمان !!! در صورتی که باید اسم فیلم رو یه جورایی به حالت درخواست بگه.
ممنون هکتوریست جان...
فیلمش خیلی ماوراءی بود من که تا اخرش نفهمیده بودم قضیه چیه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ییهو اخر فیلم همه ی گره ها باز شد !!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امیدوارم بازم از این سبک فیلم ها پخش کنن.
موفق باشید
سینما 1 فیلمهایی که میخواد در اسفندماه بده معرفی کرد.
بوئنس ایرسی (که معرفی شد)
شب به خیر و موفق باشید
مرد بدون گذشته
سرزمین فراوانی
نقل قول:
من که خيلی لذت بردم به نظرم معرکه بود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان : Ian Gabriel
بازیگران :
Quanita Adams
Christo Davids
Zane Meas
مدت زمان : 112 دقیقه
محصول : 2004 ، آفریقای جنوبی
ژانر : درام
بخشش" به کارگردانی یان گابریل روز جمعه چهارم اسفندماه در قالب برنامه سینما چهار پخش میشود.
این فیلم در سال 2004 به کارگردانی یان گابریل و بر مبنای فیلمنامه ای از گرگ لاتر ساخته شد. در این فیلم بازیگرانی چون آرنولد ووسو، کوانیتا آدامز، کریستو دیویس و زین میس به ایفای نقش پرداختند. این فیلم محصول آفریقای جنوبی و 112 دقیقه است.فیلم سینمایی "بخشش" به تاثیرات سیستم آپارتاید و مشکلات "آشتی" می پردازد. تریتوس کوئتزی در دوران آپارتاید یک افسر پلیس بود. او مسئول شکنجه و مرگ دانیل گروتبوم یک مبارز آزادیخواه جوان است. پس از سقوط آپارتاید، ترتیوس در "کمیسیون حقیقت و آشتی" محکوم می شود. او به ساحل غربی و دهکده کوچک پاترنوستر سفر می کند تا خانواده دانیل را ببیند و خواهان "بخشش" آنها شود. فیلم "بخشش" روز جمعه چهارم اسفندماه در برنامه سینما چهار نقد و بررسی می شود.
از اونجایی که قرار شد فیلم های قشنگ رو معرفی کنیم پس :
جمعه ساعت یک و نیم ظهر نمایش فیلم دشمن ملت از شبکه ی پنج...(ممکنه یه ربع دیر تر شروع شه)
دشمن ملت "Enemy of the State"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Tony Scott
با بازی
Will Smith ، Gene Hackman، Barry Pepper
محصول 1998 "امریکا"
مدت زمان :140 دقیقه (ارجینال فیلم)
خلاصه :
تونی هنگامی که جلوی یک هتل ایستاده مورد حمله قرار می گیرد.دوستش لاری به کمکش می شتابد وبا
مهاجمان درگیر می شود.وکیل انها معتقد است که موضوع نباید به دادگاه کشیده شود و تلاش می کند تا...
و اما صد فیلم این هفته...
تغییر مسیر "Changing Lanes"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Roger Michell
با بازی
Ben Affleck ، Samuel L. Jackson ، Kim Staunton ،Toni Collette
محصول 2002 "امریکا"
مدت زمان : 99 دقیقه
خلاصه:
این داستان بین یک وکیل و یک کارمند بیمه رخ میدهد که زندگیشان به خاطر یه تصادف در اتوبان به هم گره می خورد.وکیل باید تا چند دقیقه ی دیگر
برای دفاع از موکل خود در دادگاه حاضر شود اما مدارک را پیش مرد دیگر جا می گذارد.از طرفی مرد دیگر هم باید هرچه سریعتر خود را به دادگاه خانواده
برساند.این دومرد با لجبازی شرایط را برای یکدیگر بدتر می کنند تا ...
پس فیلم های این هفته عبارتند از ...
بوئنسی ایرسی پنج شنبه شب از سینما یک
دشمن ملت جمعه ساعت یک و نیم ظهر از شبکه ی پنج
بخشش جعمه شب از سینما چهار
تغییر مسیر جمعه شب از صدفیلم
( البته امکان داره فیلم های دیگه ای رو جایگزین کنن .امیدوارم این اتفاق نیفته تا ما هم ضایع نشیم.) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موفق باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ای بابا ، مثل این که صدا و سیما تایپیک ما رو دیده ، خواسته ضد حال بزنه . هر فیلمی ما معرفی کردیم اینا نشون ندادن . بی خیال. این هفته سینما و ماورا می خواد بترکونه و فیلم دشت گریان رو نشون بده . زیاد خوشحال نشین که فیلم تکراریه. ولی به دوباره دیدنش می ارزه. با این هفته میشه هفته فیلم تکراری.
ولی خبر توپ بدم حالیشو ببرین. سینما1 واقعا میترکاند !!! البته فکر میکنم هنوز واسه معفی فیلمهاش زود باشه . فعلا کف میکنیم !!!:laughing:
راستی تایپیک خوابیده ها !!!
از فیلم های هفته ی گذشته فقط "ببخشش"پخش نشد.به جاش فیلم رودخانه ی مرموز رو گذاشتن که تکراری بود ولی قشنگ ...نقل قول:
ای بابا ، مثل این که صدا و سیما تایپیک ما رو دیده ، خواسته ضد حال بزنه . هر فیلمی ما معرفی کردیم اینا نشون ندادن
دشمن ملت قشنگ بود ولی تکراری...تغییر مسیر هم خوب بود.بوئنس ایرسی هم بد نبود.
خوب چرا مشخصاتشو ننوشتی هکتور جان ؟؟؟نقل قول:
این هفته سینما و ماورا می خواد بترکونه و فیلم دشت گریان رو نشون بده . زیاد خوشحال نشین که فیلم تکراریه. ولی به دوباره دیدنش می ارزه.
از تبلیغ فیلم هاش معلوم بود که زیاد غوغا نیستن...حالا ببینیم چی میشه...نقل قول:
ولی خبر توپ بدم حالیشو ببرین. سینما1 واقعا میترکاند!!! البته فکر میکنم هنوز واسه معرفی فیلمهاش زود باشه . فعلا کف میکنیم !!!
عمرا ... مگه من و شما میزاریم.نقل قول:
راستی تایپیک خوابیده ها !!!
سینما و ماوراء این هفته :
دشت گریان "Weeping Meadow"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Theodoros Angelopoulos
بابازی
Alexandra Aidini ،Nikos Poursadinis ، Giorgos Armenis
محصول 2004 "المان ، فرانسه ، یونان ، ایتالیا"
مدت زمان :170 دقیقه
خلاصه :
ماجراهای این فیلم از سال ۱۹۱۹ آغاز می شود خانواده آلکسی ، سرپرستی النی را که یتیم شده است ، به عهده می گیرند. بتدریج عشقی میان او و آلکسی به وجود می آید اما با مخالفت پدر خانواده مواجه می شوند. آنها مجبور می شوند روستایشان را ترک کنند...
این فیلم هستند که نامزد جایزه اصلی جشنواره برلین بوده و جایزه ویژه هیات داوران بیست و سومین جشنواره فیلم فجر (سینمای معناگرا) را دریافت کرده است.
مگه میشه فیلمی که شون پن توش بازی کنه و کارگردانش کلینت ایستوود باشه قشنگ نباشه . حرفا میزنیا :laughing:
واقعا از تفاسیری که در رابطه با فیلمهای این هفته انجام دادی ممنونم. ( حداقل درباره یکیشون یه چیزی مینوشتی )
تازه دشمن ملت رو شبکه استانی نشون داده . قرار بود فیلمهای شبکه های استانی رو نگیم .
بعدشم مگه واسه فیلمهای جدید سینما1 تبلیغاتی هم شده که میگی زیاد غوغا نبود ؟؟؟ :blink:
راستی دشت گریان رو به خاطر اینکه تکراری بود توضخاتش رو نزاشتم که خودت این کار رو کردی.
من توی یه پست گفتم دیگه!!(صفحه قبل)نقل قول:
بعدشم مگه واسه فیلمهای جدید سینما1 تبلیغاتی هم شده که میگی زیاد غوغا نبود ؟؟؟ :blink:
اسفند که هیچی اما امیدوارم سینما1 پخش فیلمهای شبکه1 رو درعید به عهده بگیره و مثل دو سال پیش خوب کار کنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
سینما 1 فیلمهایی که میخواد در اسفندماه بده معرفی کرد.
بوئنس ایرسی (که معرفی شد)
شب به خیر و موفق باشید
مرد بدون گذشته
سرزمین فراوانی
منم که گفتم قشنگه...نقل قول:
مگه میشه فیلمی که شون پن توش بازی کنه و کارگردانش کلینت ایستوود باشه قشنگ نباشه . حرفا میزنیا
شما انتظار داری چی بنویسم...احتمالا شما انتظار داری من یه نقد 30 خطی در مورد فیلم ها اینجا بیارم یا از سایت های دیگه کپی کنم.هکتور جان من به عنوان یه نوجوان 17 ساله به خودم اجازه نمی دم بیام فیلم های کارگردان ها ی بزرگ رو نقد کنم...نه سوادشو دارم نه تحصیلاتشو...من فیلم رو می بینم و به عنوان یه مخاطب میگم که از فیلم خوشم اومده یا نه...چراش هم برمی گرده به سلیقه ی خودم.از دشمن ملت خوشم اومد چون اکشن بود و حادثه ای...بوئنس ایرسی چون روند فیلم کند بود زیاد جذبم نکرد ولی از دیدنش ناراضی نیستم.نقل قول:
واقعا از تفاسیری که در رابطه با فیلمهای این هفته انجام دادی ممنونم. ( حداقل درباره یکیشون یه چیزی مینوشتی )
در ضمن من تمام مشخصات مهم فیلم رو همراه خلاصش می نویسم فکر می کنم کفایت کنه...
عزیز جان توافق ما این نبود...قرار شد فیلم جذابی رو که تلویزیون پخش می کنه معرفی بشه...نقل قول:
تازه دشمن ملت رو شبکه استانی نشون داده . قرار بود فیلمهای شبکه های استانی رو نگیم .
شما مطمئن باش اگه یه نظر سنجی توی این فروم انجام بشه اعضایی که ساکن تهران هستند قطعا بیشترن...
تازه شبکه پنج تهران رو خیلی از استان های اطراف هم دریافت می کنن.
من توی کل این تاپیک 2 پست دادم که مربوط میشه به فیلم های شبکه ی پنج که هر دو فیلم هم خوب بوده...شما این دو تا پست واحیانا پست های بعدی منو که مربوط به فیلم های شبکه پنج میشه به ما تهرانی ها و کسایی که شبکه ی پنج رو دریافت می کنن ببخش...
با این حال اگه ببینم که مخالف ها در رابطه با این موضوع زیاد هست معرفی فیلم های شبکه ی پنج حذف...
نمی دونم شاید من این طوری احساس می کنم که شما نسبت به من نظر خوبی ندارید و این با عث میشه
روی پست های من دقیق تر و بی رحمانه تر نظر بدی...این رو فقط به خاطر پست اخری شما نمی گم .قبلا هم مواردی بوده...
همون طور که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] گفت سینما یک در یک اقدام شجاعانه 3 تا فیلم ایندشو معرفی کرده...نقل قول:
بعدشم مگه واسه فیلمهای جدید سینما1 تبلیغاتی هم شده که میگی زیاد غوغا نبود ؟؟؟
اگه اشتباه نکنم عید سال پیش سینما و ماوراء هم فیلم های قشنگی پخش کرد که ماتریکس هم از جمله ی اونها بود...
امیید وارم امسال هم کم نزاره و فیلم های قشنگی پخش کنه...
موفق باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عزیز
تا قضیه بالا نگرفته من بیطرف قضاوت میکنم با اجازه.
اولا در مورد توافق بر معرفی فیلمهای شبکه 5 .من قبلا هم تاپیک رو دنبال میکردم ندیدم توافقی در این مورد شده باشه فقط مدیر انجمن فیلم یه پیشنهاد داد ،مخالف و موافقهایی داشت و روند تاپیک به صورت روال قبل ادامه پیدا کرد.الانم به صفحات قبل نگاه کردم چیزی ندیدم .پس اگه توافقی هم بخواد ایجاد شه باید از این به بعد بشه.
در مورد اخرین پست Hectorist که فکر میکنم ایشون به پست شما دقت نکرده.
S@eid :
از فیلم های هفته ی گذشته فقط "ببخشش"پخش نشد.به جاش فیلم رودخانه ی مرموز رو گذاشتن که تکراری بود ولی قشنگ ...
Hectorist:
---------------------------------------------------------------------نقل قول:
مگه میشه فیلمی که شون پن توش بازی کنه و کارگردانش کلینت ایستوود باشه قشنگ نباشه . حرفا میزنیا :laughing:
در این مورد هم فکر میکنم Hectorist یکم ،کم لطفی کردن.هر کس به یه سبکی معرفی میکنه.S@eid معمولا یه عکس از فیلم میزاره عوامل مهم فیلم رو مینویسه و دو خطی از موضوع فیلم میگه .اگه هم کسی نظری یا نقدی در مورد فیلم داره پس باید بعد از پخش فیلم بگه (که الانم به همین صورته) .هر دو سبک معرفی شما قابل قبوله.نقل قول:
واقعا از تفاسیری که در رابطه با فیلمهای این هفته انجام دادی ممنونم. ( حداقل درباره یکیشون یه چیزی مینوشتی )
S@eid جان مطمینا این طور نیست (من با توجه به دیدن پستها دارم میگم) .این تاپیک به هردوی شما نیاز داره.نقل قول:
نمی دونم شاید من این طوری احساس می کنم که شما نسبت به من نظر خوبی ندارید و این با عث میشه
روی پست های من دقیق تر و بی رحمانه تر نظر بدی...این رو فقط به خاطر پست اخری شما نمی گم .قبلا هم مواردی بوده...
وای این که شد دفاعیه !!! :blink:نقل قول:
این حرفا چیه میزنی ؟؟؟ :laughing: بابا من به شوخی گفتم( به قول یکی از بچه ها : ه ِ هِ ، نترس ما بچه ها رو دوست داریم !!!:biggrin: ( شوخی کردما ) )
ببین معمولا پستهای من رو باید با لهجه مخصوص خودش بخونی ، وقتی جدیه که فیلمی رو توضیح میدم یا نقدش میکنم. وقتی هم شوخیه که پستم به بروبچس تایپیک برمیگرده و طرف حسابم اونان ( البته بعضی اوقات )
این که گفتم حرفا میزنیا هم به حالت شوخی باید بخونی ، اینجوری : حرفا میزنیاااااااااااااااااااا .
ببینم نقد فیلمها چه ربطی به سن و سال داره ؟؟؟ یعنی چون تو 17 سالته و رشته تخصصیت سینما نیست دیگه نباید نظرت رو در رابطه به فیلمها بدی ؟؟؟ به اسم تایپیک توجه کن : ( گفتگو و معرفی فیلمها ) . یعنی هرکسی که فیلم مربوطه رو میبینه می تونه نظر بده ، حالا چه برسه که طرف از اکتیو های تایپیک باشه !!!
من فقط می خوام نظر بچه ها رو درباره فیلمها بدونم و فکر میکنم اینجوری تایپیک پربار تر میشه . اگه مایل نیستین باشه ، خیالی نیست.
این موضوع معرفی فیلمهای شبکه های استانی چیزی دربارش تصویب نشده . شما بار اولی که اومدی فیلم شبکه استانی معرفی کردی من گفتم به چه دلیل این کار رو نکنیم که فکر می کنم دلیلم منطقی بود.
ببین تو الان داری یه جورایی میزنی تو سر اونایی که تهرانی نیستن. خوب مگه من گفتم تهرانی ها کمن ؟؟؟ من میگم بیا حق همه بچه ها رو به درستی رعایت کنیم ، اگه قرار باشه هر کی فیلم های شبکه استانی خودش رو معرفی کنه می دونی چی میشه ؟؟؟
خورد تو پرم اساسی ، به این پست توجه نکرده بودم . آخه اینجوری که حال نمیده ، حداقل اگه می خواستی معرفی کنی کامل معرفی میکردی . ( الان دپرس شدم :sad: )نقل قول:
نوشته شده توسط RONN!E;877527
[b
امشب هم کانال 5 فیلم ترانسپورتر رو برای چندمین بار نشون داد (فیلم محصول 2002 است)
واقعا دوبله افتضاحی داشت مخصوصا صدایی که برای جیسون استتهام گذاشته بودند
در مجموع فیلم یه موضوع تکراری و نخ نما شده رو دارد که فقط در کارگردانی صحنه های اکشن جالب توجه است.
فیلم متکی به بازیگر نقش اول خود است و هرگز نمیتواند حتی در ژانر خود موفق باشد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قسمت دومی هم برای فیلم ساخته شده است(در سال 2005)
هکتور جان شرمنده...من یکم تند رفتم.دعوا تعطیل ...
فقط از کسایی هم که تاپیک رو می بینن می خوام که نظرشون رو بگن ...فیلم های قشنگ شبکه ی پنج هم معرفی بشه یا نه ؟؟؟تا به قول RONN!E توافق کنیم که دیگه مشکل پیش نیاد...
فکر می کنم اگر فیلم هر هفته رو همون هفته معرفی کنیم بهتره...نقل قول:
خورد تو پرم اساسی ، به این پست توجه نکرده بودم . آخه اینجوری که حال نمیده ، حداقل اگه می خواستی معرفی کنی کامل معرفی میکردی . الان دپرس شدم.
ممکنه کسایی که بازدید می کنن بعد از 3 هفته یادشون بره چه فیلمی قراره پخش بشه...
----------
درسته دوبلش خوب نبود صدای اصلی هنر پیشه ها هم شنیده می شد...نقل قول:
امشب هم کانال 5 فیلم ترانسپورتر رو برای چندمین بار نشون داد (فیلم محصول 2002 است)
واقعا دوبله افتضاحی داشت مخصوصا صدایی که برای جیسون استتهام گذاشته بودند
در مجموع فیلم یه موضوع تکراری و نخ نما شده رو دارد که فقط در کارگردانی صحنه های اکشن جالب توجه است.
فیلم متکی به بازیگر نقش اول خود است و هرگز نمیتواند حتی در ژانر خود موفق باشد
قسمت دومی هم برای فیلم ساخته شده است(در سال 2005)
جالب اینجاست که این فیلم 92 دقیقه بود که ما 68 دقیقه ی اون رو دیدیم.حالا این 24 دقیقه کجا رفته خدا می دونه !!!
سری دومش نسبت به قبلیه واقعا بهتره...داستانش قشنگ تره...روی صحنه های اکشن و
جلوه های ویژه هم بیشتر کار کردن...
موفق باشید
من که نخواستم معرفی کنم.خواستم فقط یه اطلاع داده باشم.به هر حال با اجازه من معرفی فیلم شب به خیر و موفق باشید رو میزارم (بعدا)نقل قول:
حداقل اگه می خواستی معرفی کنی کامل معرفی میکردی .
Ok ، تو بزار ، ولی کامل باشه ها
فیلم شب بخیر و موفق باشی این هفنه از سینما 1 پخش میشود.شاید کسانی که (چی میگن ؟؟) آنونس فیلم رو در تلویزیون دیده باشند فکر کنند باید فیلم خیلی قدیمی باشد ،در حالی که این فیلم محصول سال 2005 است.با توجه به اینکه کاربران [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نمره تقریبا خوبی (7.9 از 10 ) بهش دادن باید فیلمی خوب باشه.
Good Night, and Good Luck
شب بخیر و موفق باشی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
George Clooney
بازیگران
Jeff Daniels
David Strathairn
Alex Borstein
George Clooney
محصول:2005 ، امریکا
ژانر:درام ، تاریخی
مدت زمان:95 دقیقه
قصه فیلم در اوایل دهه 50 میلادی رخ میدهد.جنگ تمام شده و امریکا هم مثل بقیه کشورهای جهان در حال خودسازی است.در دوران جنگ امریکا و شوروی برای پیروزی بر المان هیلتری با هم متحد شدند،ولی حالا وضعیت فرق میکند و شوروی حکم دشمن درجه یک امریکا را دارد.سناتور مک کارتی نماینده تندروی حزب جمهوریخواه اعتقاد دارد خطر کمونیست ها جدی است.انها در حال قبضه کردن تمام نهادهای مهم اجتماعی هستند.در چنین اوضاع و احوالی ادوارد مورو گزارشگر و برنامه ساز شبکه تلویزیونی سی بی اس با همکاری تهیه کننده برنامه اش تصمیم میگیرند مک کارتی و دیدگاهش را به چالش بطلبند و این نگرش ارتجاعی را افشا کنند.
شب بخیر و موفق باشی وقایع تاریخی را به شکلی دراماتیک به نمایش میگذارد.در یک سوی ماجرا سناتور مک کارتی و در سوی دیگر ادوارد مورو گزارشگر تلویزیونی قرار دارد.کل قصه فیلم در فاصله اکتبر 1953 تا آوریل 1954 اتفاق می افتد..
بسیاری از فیلمهای تاریخی سعی میکنند که بخش درام ضصه را افزایش داده و از بار واقعگرایی تاریخی آن بکاهند.اما جورج کلونی در فیلم واقعیت را فدای درام نمیکند و بسیاری از بخشهای فیلم برگرفته از واقعیت است.او حتی فیلم خود را به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری کرده تا هم با فیلمهای آرشیوی سیاه و سفید همخوانی داشته باشد و هم حال و هوای تاریخی حفظ شود.کلونی حتی برای فیلمش از موسیقی متن استفاده نکرده تا واقعگرایی ماجرا در شکل منطقی اش ارایه شود.قصه فیلم در کنار طرح موضوع مک کارتی،به برررسی نقش و وضعیت رسا نه های گروهی در سطح جامعه نیز میپردازد.
پنج شنبه شب ساعت 22/10 -سینما 1
Trailerبهش میگیم !!! :happy:نقل قول:
فیلم محصول مشترک این کشورهاست : Japan ، France ، UK ، USA
به نظر من یکی از جالب ترین نکاتی که این فیلم میتونه داشته باشه سیاه و سفید بودنشه که با وجود این همه تکنیک و تکنولوژی های جدید در عرصه فیلمبرداری ، کلونی اومده سیاه و سفید فیلمش رو ساخته.
راستی اگه از فیلم چیزی متوجه نشدید ، غصه نخورین . یه جورایی هیچکدوممون متوجه نمیشیم. چون دیالوگ های این فیلم از عوامل بسیار مهم فیلم هستش و اگر لحظه ای غافل بشیم موضوع فیلم از دستمون در میره. تازه سانسور به کنار
نقدی بر فیلم رودخانه مرموز که به تازگی از سینما 4 پخش شد
فيلم «رودخانه مرموز» فرصت مناسبي را براي كلينت ايستوود فراهم كرده تا ناكامي تلاش هايش را در فيلم «آزمايش خون» جبران كند.ايستوود براي اولين بار بعد از «نيمه شب در باغ خير و شر» ، تلاش هاي پيگيرانه اش را فقط روي مهارت هاي كارگرداني متمركز كند.اين دوران زندگي او را شايد بتوان «دوران غيبت از روي پرده و حضور پشت دوربين» ناميد و واقعا نتيجه اين تلاش، تبلور زيباترين مفاهيم هاليوودي در طول دهه گذشته است.با يك نگاه منطقي، فيلمنامه برايان هلگلند كاملا به داستان ليهين وفادار مانده است.فيلم، داستاني درباره گناه، جرم و مجازات را به تصوير مي كشد، درامي كه شامل عناصر مرموز و پرهيجان پليسي است و با بازي هاي جذاب و اثرگذار درهم آميخته است.
سه شخصيت اصلي فيلم، جيمي (شان پن)، شان (كوين بيكن) و ديو (تيم رابينز) هستند.بار اول، آن ها را در حومه آرام شهر بوستون مي بينيم، در حالي كه در اوج هيجان دوران كودكي سرگرم بازي هاكي در خيابان ها هستند.يك سواري توقف مي كند.مردي درشت هيكل از آن پياده مي شود و خودش را به عنوان يك پليس معرفي مي كند.پليس قلابي بچه ها را بابت اين كه اسمشان را روي در و ديوار خيابان ها نوشته اند تهديد مي كند و ديو را وامي دارد كه سوار شود.سواري حركت مي كند و وقتي از پيچ اول مي گذرند، ديو مي فهمد اين پليس نيست و يك بچه دزد است.بعد از آن، ديو تا چهار روز غيب مي شود و بالاخره از مخفي گاه دزدها فرار مي كند.
بخش اعظم داستان، سي سال بعد از اين ماجرا آغاز مي شود:درطول اين سال ها جيمي، شان و ديو بدون اين كه هيچ رابطه اي با هم داشته باشند بزرگ مي شوند.جيمي حالا صاحب يك مغزه خواروبارفروشي است و شهرت خوبي هم ندارد، با همسر دومش آنابت عروسي كرده و دختر بزرگش كيتي، نورچشمي او است.شان اين روزها كارآگاه پليس دولتي ماساچوست است و از همسرش جدا شده.ديو هم كه از زمان دزديده شدنش در كودكي كاملا به حال طبيعي برنگشته، با همسرش سلست و پسر كوچكش زندگي مي كند.يك شب، برحسب اتفاقات زمانه، اين سه دوست قديمي دوباره دور هم جمع مي شوند.درواقع موقعي كه كيتي به قتل مي رسد، شان و همكارش ويتي به عنوان بازرس پليس، مسئول تحقيق درباره اين جنايت مي شوند.از نظر يكي شان مظنون اصلي، كسي است كه در شب قتل با دست هاي خون آلود به خانه برگشته.كليه شواهد و قرائن نشان مي دهند كه اين آدم همان ديو است.موقعي كه شان تحقيقات و بازرسي هاي رسمي و گسترده اش را انجام مي دهد، جيمي هم درصدد اين برمي آيد كه خودش از راه هاي غيررسمي قاتل دخترش را پيدا كند.جيمي تصميم مي گيرد مجرم واقعي را قبل از آن كه پليس نتيجه را بگويد، معرفي كند.اين تنها راهي است كه او مي تواند دادخواهي را طبق ميل خودش انجام دهد.
از همان دقيقه هاي اول پيدا است كه «رودخانه مرموز» مفهومي فراتر از يك داستان جنايي و مرموز را بيان مي كند. با كمي تامل در زمينه وجوه مختلف اين فيلم مي شود اين را درك كرد كه شيوه بيان مفاهيم، شيوه اي كليشه اي و متعارف نيست.در بعضي سكانس ها، پيچيدگي خاص و عميق اين سه شخصيت به گونه اي آشكار مي شود كه تاثير زيادي روي تماشاگر مي گذارد.جدا ازاين، روابط زيباي اين سه نفر در دوره كودكي، بر جذابيت فيلم مي افزايد.هرچند شكاف زمان آن ها را سي سال از هم دور نگه داشته اما حقايق دوران كودكي (به واسطه ماهيت بخصوصش) تعهد و ارتباط محكمي را بين شان به وجود آورده كه هيچ اتفاقي نمي تواند آن را از بين ببرد.تصوير صورت ديو، موقعي كه از سر پريشاني و درماندگي و با نگاهي بهت زده پنجره عقب سواري را نگاه مي كند، به گونه اي است كه انگار آخرين ساعت هاي زندگي اش را مي گذراند.همين نگاه، جيمي و شان را (شايد) به ياد روز مرگ خودشان مي اندازد.اين همان تعريف و ارتباط ذهني مرموزي است كه ميان اين سه نفر شكل گرفته. يكي از عوامل اصلي و مهم رودخانه مرموز، بازي شان پن در نقش جيمي است.خشم و اندوه او در سكانس هاي مختلف، آن قدر اثرگذار است كه قطره هاي اشك را از چشم هاي تماشاگر جاري مي كند.درطول فيلم، سكانس هايي را مي بينيم كه از رابطه ظريف و حساس كيتي و پدرش خبر مي دهند و براي همين هم سكانسي كه جيمي جسد دخترش را در سردخانه شناسايي مي كند، بسيار غم انگيز و سياه از آب درآمده است.
شان پن توسط خيلي از منتقدان به عنوان يك بازيگر درجه يك ارزيابي شده، اما بازي او در رودخانه مرموز قطعا به شهرت او كمك بيشتري مي كند. تيم رابينز بيشتر از آن كه به عنوان بازيگري قدرتمند شناخته شود، به عنوان كارگرداني ماهر مورد توجه قرار گرفته.درصورتي كه او (همان طور كه از فيلم رهايي از شاوشنك برمي آيد) انصافا بازيگر مهم و بانفوذي است.ديو كه نقشش را رابينز بازي مي كند، در دوران كودكي مورد تعدي دزدها قرار گرفته و با مشكلات روحي متعددي روبه رو شده است.در سكانس هاي مختلف فيلم، به لحاظ احساسي، با يك نوع ماهيت خنثي در بازي رابينز مواجه مي شويم و اين همان چيزي است كه براي نقش ديو ضروري بوده است.تلاش كوين بيكن براي نزديك شدن به نقش شان و ظرافت اين نقش هم همين طور است.او همه تلاشش را به كار مي گيرد تا مثل يك كارآگاه واقعي در موقعيت هاي مختلف خودش را از مسائل احساسي دور نگه دارد.بيكن حتي در لحظه هاي خاصي، تصويري گذرا از آشوب و اضطراب دروني اش را به ما منتقل مي كند.اين را هم مي توان گفت كه در چنين فيلمي كه بازيگري جزء عوامل اساسي شكل گيري اثر است، اين كيفيت كاري بازيگران نقش هاي غيراصلي است كه تفاوت يك فيلم نسبتا خوب و يك شاهكار هنري را نشان مي دهد.براي همين هم ايستوود گروه بازيگرانش را در اين فيلم با دقت زيادي چيده است.با تحليلي عميق تر شايد بتوان گفت كه تنها نقطه ضعف فيلم در پايان بندي به چشم مي آيد.به عبارتي ديگر، درحالي كه تماشاگر منتظر پاياني آرام و بي دغدغه است، كارگردان دو سكانس غيرضروري را اضافه مي كند كه وجودشان جز طولاني كردن فيلم توجيه ديگري ندارد.اما اين سكانس در مقابل همه سكانس هاي قوي و اثرگذار قابل چشم پوشي است.نكته مهم اين است كه به كارگرفتن ترفندها و طرح هاي فكرشده براي چنين داستان پيچيده اي كار سختي است.اما ايستوود همه عوامل داستان را به خوبي در مشت خود داشته است.رودخانه مرموز، پر از فضاهاي غمگين، تهديدكننده و پيام دار است.
درحقيقت هيچ سكانس بي ارزش و سطحي (كه اغلب در فيلم هاي كارآگاهي ديده مي شود) اين جا وجود ندارد.فيلم، با قدرت خاص خود از يك تراژدي به سوي تراژدي ديگري حركت مي كند و ما به عنوان تماشاگر شاهد هستيم كه هر حادثه اي زندگي قهرمان هاي داستان را چگونه تغيير مي كند.
در كنار فيلمنامه هوشمند و قدرتمندي كه سكانس هاي مسحوركننده و جذابي را آفريده، ايستوود همه عناصر و اجزاي سينمايي را به گونه اي در كنار هم سازماندهي كرده كه قطعا فيلم در مراسم اسكار موفقيت هاي چشمگيري را به دست مي آورد.يكي از خصوصيت هاي مهم رودخانه مرموز اين است كه فيلم در طول يك روند غم انگيز، لحظه هايي فراموش نشدني را خلق مي كند.بدون شك تصاويري كه از چهره هاي جيمي، ديو و شان در فيلم ديده مي شود تا مدت ها بعد از ترك تالار سينما در ذهن و روح ما نقش مي بندد.در روزگاري كه هدف نهايي بيشتر فيلم ها خلق مسرت هاي زودگذر است و هيچ معناي عميقي را بيان نمي كنند، رودخانه مرموز قابل تحسين و ستايش است.درحقيقت، قدرت فيلمنامه و اهميت پيرنگ داستان و كليه ترفندها و شگردهاي به كار گرفته شده از يك سو و انتخاب بازيگرها و تاكيد روي شخصيت ها از سويي ديگر، دست در دست هم داده اند تا فضايي را رؤيايي و خاطره انگيز را پديد آورند.
مگه به تبلیغات یه فیلم در تلویزیون آنونس نمیگن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .در اونجا داخل پرانتزنقل قول:
Thriller بهش میگیم !!! :happy:
دارم دنبال کلمه انونس میگردم.نقل قول:
(چی میگن ؟؟)
چی!! کدوم منبع؟؟نقل قول:
فیلم محصول مشترک این کشورهاست : Japan ، France ، UK ، USA
ببخشید تریلر رو اشتباه نوشتم ، آنونس همون تریلر ، و تریلر یعنی :نقل قول:
فيلم کوتاهي که برابر با سه چهار دقيقه براي معرفي و تبليغ فيلم که در آينده ساخته میشود و معمولاً شامل لحظه هاي حساس و جذاب فيلم است.
واسه منبع هم بگم : :happy:
واسه این منبع بگو!!نقل قول:
فیلم محصول مشترک این کشورهاست : Japan ، France ، UK ، USA
گیر دادی ها ، از تو فکسون گیر آوردم .نقل قول:
این لینک فیلم که به وضوح مشخص میکند فیلم محصول کشور آمریکاست
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
می دونم من هم این لینک رو رفتم و دیدم که فقط اسم USA رو زده . ولی این رو از توی سایت Fexon.com برداشتم. حتما اسمش رو شنیدید دیگه. وارد سایت بشید و اسم فیلم رو جستجو کنید.نقل قول:
میشه بگین در مورد فیلم حلقه ی ژاپنی کجا صحبت کردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توی این تاپیک که معرفی نشده...نقل قول:
میشه بگین در مورد فیلم حلقه ی ژاپنی کجا صحبت کردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس در موردش بحث هم نکردیم.
------------------------------------
احتمالا سینما چهار این هفته فیلم" بخشش "رو پخش می کنه که قرار بود هفته ی پیش پخش بشه اما فیلم رودخانه ی مرموز جایگزینش شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
صد فیلم این هفته...
دشمن پشت دروازه "Enemy At The Gates"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Jean-Jacques Annaud
بابازی
Rachel Weisz ، Bob Hoskins ، Ed Harris
محصول 2001"امریکا ، المان ، ایرلند"
مدت زمان :130 دقیقه
خلاصه :
داستان در مورد تک تیراندازی (واسیلی) از ارتش روسیه هستش که المان ها تصمیم گرفتن اون رو به قتل برسونن.دوست تک تیرانداز(دانیلف) دختری رو دوست داره اما وقتی متوجه ی علاقه ی دختر به واسیلی (تک تیرانداز ) میشه یه نامه می نویسه به مافوقش و زیر اب رفیق خودش یعنی واسیلی رو می زنه...
فیلم تکراری هست ولی قشنگ . ارزش دیدن رو داره.
موفق باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اينفيلم فوق الغاده هستش
اتفاقا من الان دارم ورژن 2 سيديشو دانلود ميكنم با اينكه 1 سيديشو دارم
بعضي از صحنههاي بازي Call of Duty 1 از اين فيلم الهام گرفته شده
در كل ديدنشو به تمام كسايي كه نديدن پيشنهاد ميكنم
Jude Law بازهم تو اين فيلم قابليتهاشو نشون ميده
البته گیررو که شما اول شروع کردی!!!نقل قول:
گیر دادی ها ، از تو فکسون گیر آوردم .
در مورد اینکه ساخت کدوم کشور یا کشورهایی هست هم احتمالا امشب معلوم میشه !!!
من هم موافقم.فيلم تكراريه تا حالا هم فكر كنم 2-3 بار ديدمش ولي بازم ارزششو داره.همون طور كه امين جان گفتن بعضي از قسمتهاي call of duty از اين فيلم الهام گرفته و من و اكثريت به خاطر علاقه اي كه به اين سبك داريم ديدنش بازم بهمون ميچسبه :)
-----
راستي من تازه با اين تاپيك آشنا شدم ولي موضوع خوبي رو انتخاي كردين.فيلمهاي سينما 1 سينما 4 و سينما و ماورا واقعا ميشه گفت ارزششو دارن كه بشيني ببيني اين صد فيلم هر از گاهي فيلم جالب و غني ميذاره.
ولي من زياد از اين تاپيك استفاده خواهم كرد تا بحث درباره ي مباحث جالبي كه در ارتباط با فيلمها صورت ميگيره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گیر ؟؟؟ مگه من قراره با شما کل کل کنم که میگی گیر رو من شروع کردم ؟؟؟ من فقط گفتم که فیلم محصول این کشورهاست . حالا اون رو هم از خودم که نگفتم ، یه جور میگی انگار من میخواستم به تو گیر بدم که چرا اینجوری نوشتی. من که گفتم خودم هم تو Imdb دیدم که نوشته آمریکا . اگه اون آدرسی رو که من دادم رو بری ببینی میفهمی که اونجا یه همچین چیزی رو نوشته ، من هم به اعتبار سایت اطلاعاتش رو اینجا نوشتم .نقل قول:
صد فیلم هم یه فیلم درست نشون داد دیگه زد تو خاکی. دیگه فیلم تکراری هم میزاره. حداقل میزاشت یه چند برنامه بگزره بعد. ولی در کل فیلم خوبیه. بدی هاش رو هم دوستان صدا و سیمایی گرفتن :happy: .
حالا خوبه بزنه و یه فیلم دیگه پخش کنن...اخه صدا و سیما از این سوتی ها زیاد داده...
اون وقت من این جوری میشم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما این جوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
------------------------------------
ویرایش شده در ساعت 30 و 6 دقیقه...
شبکه سه انوس فیلم دشمن پشت دروازه رو پخش کرد.دیگه مطمئن شدم که پخش میشه.
منظور من (از گیره) اون نبود!! اصلا بیخیال!!!نقل قول:
گیر ؟؟؟ مگه من قراره با شما کل کل کنم که میگی گیر رو من شروع کردم ؟؟؟ من فقط گفتم که فیلم محصول این کشورهاست . حالا اون رو هم از خودم که نگفتم ، یه جور میگی انگار من میخواستم به تو گیر بدم که چرا اینجوری نوشتی. من که گفتم خودم هم تو Imdb دیدم که نوشته آمریکا . اگه اون آدرسی رو که من دادم رو بری ببینی میفهمی که اونجا یه همچین چیزی رو نوشته ، من هم به اعتبار سایت اطلاعاتش رو اینجا نوشتم .