نيما رئيسي، بازيگر مجموعه «ميوه ممنوعه»ميخواهم پادشاه قلمرو كوچكم باشم
او را اولينبار در مجموعه «داستان يك شهر» ديديم. جداي از بازي خوب، صداي گرم و دلنشينش خيلي زود در دل مخاطب نشست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بيشتر دوست دارد در زمينههاي مختلف هنري كسب تجربه كند. نيما رئيسي به همين جهت علاوه بر گويندگي در راديو، بازيگري در مقابل دوربين و خوانندگي در خلوت هميشه به دنبال فضاهاي نو و تازه است. همين طرز تفكر باعث شد تا امسال در هشتمين جشنواره بينالمللي برنامههاي راديويي كه ارديبهشتماه برگزار شد عنوان برترين گوينده سال را به خاطر برنامه «نجواي تاريخ» دريافت كند. او اعتقاد دارد در هر زمينه هنري بازيگري در تمام فعاليتهايش دخيل است. «ميوه ممنوعه» با بازي نيما رئيسي در ماه مبارك رمضان محبوبيتي تازه براي او به ارمغان آورده است. به همين بهانه گفتوگويي با او انجام دادهايم.
اولين حضورتان در زمينه تصوير به سالها پيش در سريال «داستان يك شهر» به كارگرداني اصغر فرهادي برميگردد، اين حضور چگونه شكل گرفت؟
آن زمان همسر آقاي فرهادي خانم پريسا بختآور براي اجراي پاياننامه خود كه يك نمايش عروسكي بود از من دعوت كرد در ادامه اين همكاري در زمينه تئاتر هم كارهايي انجام داديم. پس از آن بود كه اصغر فرهادي براي قسمت دوم «داستان يك شهر» نقش عليرضا را به من پيشنهاد كرد ابتداي به امر خيلي تعجب كردم از اين جهت كه تا قبل از آن چنين تجربهاي نداشتم به نوعي دعوت از من در يك مجموعه پربيننده آن هم براي فرهادي نوعي ريسك به حساب ميآمد. اما چون فرهادي بازيگري را خوبي ميشناخت با راهنماييهاي او خيلي زود توانستم در نقش جاي بگيرم.
پس از «داستان يك شهر» به نوعي ميتوانستيد در زمينه بازيگري جايگاه خوبي را براي خود دست و پا كنيد ولي چرا زود خودتان را كنار كشيديد؟
بعد از بازي در «داستان يك شهر» نقشهاي مشابه عليرضا پيشنهاد شد. علاقهمند بودم تا شيريني اين خوب بازي كردن را كه البته دوستان به آن اشاره كردند براي خودم حفظ كنم. شايد اسمش نوعي محافظهكاري باشد ولي ميخواستم اين جايگاه خوب را حفظ كنم و از تكرار مكررات بپرهيزم. درست است كه بسياري از بازيگران از اين طريق امرار معاش ميكنند ولي من اين دغدغه را براي خودم حل كردم تا به اجبار در دام تكرار نيفتم. همچنين لذت سالهاي پيش و ماندگاري نقش عليرضا بسيار برايم شيرين و زيباست.
با اين اوصاف علاقهمند به بازيگري هستيد؟
شايد اين حرفي كه ميزنم كمي خطرناك باشد (ميخندد) واقعيتش اين است كه مدل بازيگري و تفكر بدان در همنسلان من و با جوانان امروز بسيار متفاوت است. هميشه دوست داشتهام در حرفه بازيگري هر اتفاقی براي من، خودش رخ دهد نه اينكه خودم را به آب و آتش بزنم تا آن را به دست آورم. ميخواهم در حرفه بازيگري سلطان و پادشاه قلمرو كوچك خود باشم. هميشه از اين موضوع فراري بودهام كه مبادا در كاري تحقير شوم. نميخواهم سوءتفاهمي پيش آيد ولي اين مورد را به عينه مشاهده كردهام. همچنين من بازيگري را در كنار جريان سينما دوست دارم و جداي از اين جريان آن را نميبينم.
هدفم از طرح چنين سوالي اين بود كه چرا به يكباره صداي شما را از راديو شنيديم؟
از دوران كودكي يك سري دغدغه هميشه به دنبالم بود. اينكه در دوران دبستان دوست داشتم بدانم نام دوبلورها چيست و اينكه فلان صدا مربوط به كدام دوبلور است. از همان موقع ميدانستم روزي گوينده راديو خواهم شد .
در راديو بيشتر به دنبال چه جرياني هستيد، از اين جهت كه ظاهراً هميشه دوست داريد دنبال عرصههاي جديد برويد.
افرادي چون مرحوم بهشتي، مهرپرور و نوذري جزو افرادي بودند كه جريان بكر و جديدي را وارد بازيگري راديو و گويندگي كردند. هميشه از اين افراد و همچنين استاد سمندريان شنيده بودم كه اگر قرار است فقط با صدايتان بازي كنيد همه چيز بايد در صداي شما خلاصه شود. اما متاسفانه برخي دوستان اين طرز تفكر را اشتباه ميدانند و فقط به دنبال «تناليته صدا و رنگ و لحن صدا هستند نه چيز ديگر، به خاطر اين است كه گويندگان راديو بسيار غلوآميز بازي ميكنند. اين مورد جزو مشكلاتي بود كه ميخواستم از آن دوري كنم و خودم را در جريان تازهتري قرار دهم. اين جريان هم زماني در ذهنم شكل گرفت كه برنامهاي درباره آدمهاي جنگ به همراه خانم سيما هاشمي در راديو ايران كاركرديم. همان لحظه تصميم گرفتم كه در برنامه زنده راديويي چقدر خوب است كاراكتري را بسازم و آن را واقعي اجرا كنم. يعني مجري يا گوينده صرف نباشم. اين جريان را خيلي دوست دارم. اينكه در يك برنامه زنده راديويي بدون واسطه و رابطه تلفني با دوستانم صحبت ميكردم در نهايت اين اتفاق در برنامه پارازيت رخ داد.
شما كه در هر دو زمينه بازيگري در راديو و بازيگري در تصوير فعاليت ميكنيد، تا چه حد موافقيد يك هنرمند ميتواند در زمينههاي مختلف هنري فعاليت كند؟
عقيده دارم هر هنرمندي اگر توان آن را دارد كه در چند زمينه كار كند، نبايد جلوي فعاليتش را گرفت. جالب است بدانيد چند روز پيش حضور در فيلمي سينمايي به يكي از دوستان خوبم در راديو پيشنهاد شد. او را براي قبول نقش تشويق كردم.متاسفانه دنيايي از تيتر مقابلمان قرار گرفته است كه ما را از انجام برخي كارها بازميدارد و معتقدم اگر ميتوانم، بايد در هر زمينهاي و در راستاي افكارم و پيرامونم فعاليت كنم.
از بهانه اصليمان خارج نشويم، در حال حاضر ميوه ممنوعه را در حال پخش داريد، فعاليت در كدام زمينه بازي يا گويندگي شما را به حسن فتحي شناساند؟
روز اولي كه به دفتر آقاي عفيفه رفتم، به محض اينكه آقاي فتحي مرا ديد، بهخاطر جايزهاي كه امسال به عنوان گويندگي اول گرفتم، به من تبريك گفت. خيلي برايم خوشايند بود. از اين جهت كه ايشان حتي از جزئيترين موارد هم اطلاع و آگاهي داشتند چون شنيده بودند كه در خلوت خودم ميخوانم بيشتر دلگرم شدند كه اين نقش را بازي كنم و اينگونه بود كه وارد ميوه ممنوعه شدم.
در برخي از صحنهها بايد مقابل علي نصيريان ايفاي نقش ميكرديد و بازي حسي رد و بدل ميشد. از اين مورد ترس و دلهرهاي نداشتيد؟
جريان بازيگري براي من لذتبخش است. در آن دلهره را نميفهمم. مگر آن روز اولي كه به روي صحنه تئاتر رفتم. خوشحال بودم از اين جهت كه در اطرافم يكسري بازيگراني قرار دارند كه استخوان تركاندهاند كه ميتوانم كلي چيز از آنها ياد بگيرم. از همه اينها گذشته بيشتر براي من حضور آقاي نصيريان خيلي احترامآميز بود. حتي مواقعي كه دارم سر ايشان داد و فرياد ميكنم، در قلبم هزاران بار به ايشان درود ميفرستم. وقتي پلان تمام ميشد، دلم ميخواست به ايشان بگويم كه چقدر براي من از لحاظ بازيگري و اخلاق باارزش هستند.
هنگامي كه نقش را براي خودتان مرور ميكرديد، به كدام جنبهاش بيشتر دقت داشتيد؟
خيلي معتقد به اين نيستم كه مثلاً در اين لحظه چهره يا ابروهايم را اينطوري كنم. بهتر است به بيانم فكر كنم. اعتقاد دارم تمرين تمام اين جزئيات در تئاتر شده است و تنها لحظهاي كه ميخواهي كاراكتر را مقابل دوربين خلق كني، ديگر نبايد به اين موارد فكر كني. بايد به اين موضوع فكر كني كه داري زندگي ميكني. اين چيزهايي است كه از اساتيدم به خصوص از مرحوم مهين اسكويي آموختهام كه به ما ميگفت زندگي كن نه اَدا. بنابراين قبلش بهتر است فضاي آن كاراكتر را براي خودم دربياورم. كاراكتر مصطفي تكبعدي نبود، فرياد، خنده، شادي، گريه و حتي دعوا در شخصيتاش وجود داشت. پس زندگي را در جريان ايفاي اين نقش ميتوان پيدا كني و اين زندگي را بايد بازي كرد و جداگانه اگر به آن بپردازي خراب ميشود. به عنوان مثال هنگامي كه با روحاني مسجد در حال صحبت بودم، روحاني صحبت ميكرد و من زير لب مدام ميگفتم خدا را شكر، شبش يكي از دوستانم تماس گرفت و گفت چقدر اين لحظهاي كه خدا را شكر ميگفتي خوب درآمده بود. باور كنيد خودم يادم نميآمد. فقط و تنها دليلش همين بود كه با خود گفتم زندگي كردن و ديگر هيچ.
يعني در هنگام بازي نخواستيد به فرض نوع صدايتان روي شخصيت مصطفي بيشتر و بهتر به چشم آيد؟
اتفاقا اين جزو مواردي بود كه ميخواستم از آن دوري كنم. دوست نداشتم وقتي مخاطبم مرا ميبيند اين طور تصور كند كه دارم گويندگي ميكنم نه بازي. حتي برخي از موارد صدابردارمان به من ميگفت كه چرا در فلان صحنه صدا پايين بود. تنها دليلش فقط به اين خاطر بود كه نميخواستم صداي من روي شخصيت مصطفي سوار باشد. نميخواستم فقط با صدا و لحن صدايم بازي كنم بلكه از تمام عناصر و اجزای بازيگري استفاده كنم.
نگاه فتحي به بازيگري تا چه حد درآوردن شخصيت مصطفي ياريتان ميكرد؟
واقعا حسن فتحي از معدود كارگرداناني است كه از ريزترين و جزئيترين موارد هم نميگذرد. واقعا در برخي از موارد و لحظات مرا از ورطه خطر نجات ميداد. در مقابل اين اجازه را داشتم تا به راحتي بازي دلخواهم را انجام دهم و آنچه را كه دارم بيرون بريزم. واقعا خيالم آسوده بود كه كارگردان تيزبين پشت كار قرار دارد. اين موارد خيلي روي اجراي نقش موثر بود و توانستم به راحتي با شخصيت مصطفي كنار بيايم.
در ميوه ممنوعه مصطفي خوانندگي ميكند، در اين مورد بگوييد با صحبتي كه كرديد و گفتيد به خوانندگي هم علاقهداريد و در خلوتتان ميخوانيد تا چه حد از قبل تعيين شده بود؟
در طرح داستان بود كه مصطفي خواننده است. كيومرث مرادي هم به آقاي فتحي گفته بود كه من ميخوانم. قبل از اينكه سكانس خواندن مصطفي را بگيريم در استوديو به كمك احسان خواجهاميري آن قطعه را خواندم از جهت ديگر كار تدوينگر در اين لحظه بسيار خوب بود و صدا و تصوير ميزان درآمده بود. مثلا در سكانسي ديگر كه قرار بود مصطفي بخواند به يك باره ديديم كه آهنگ و شعر آماده نيست . به آقاي فتحي گفتم نگران نباشد سريع به احسان زنگ زدم و او هم پشت تلفن براي من خواند من هم به ذهنم سپردم و آن را اجرا كردم و بعدا احسان آنقدر زيبا پيانو نواخت كه صحنه خوبي از كار درآمد.
خودتان دوست داريد بيشتر در چه زمينه هنري فعاليت كنيد و در آن حيطه ماندگار شويد؟
واقعا نميتوانم انتخاب كنم، به قول يكي از دوستان روزنامهنگارم آدم جامعالاطرافي نيستم. دلم ميخواهد در هر زمينهاي كه فعاليت ميكنم و وظيفهاي كه به من محول ميشود از عهدهاش به خوبي برآيم. براي من همه اينها شاخهاي از بازيگري است. جريان بازيگري به طور كل براي من اهميت دارد حال چه در تئاتر و چه در راديو يا سينما، فرقي براي من نميكند، من بايد وظيفهام را به خوبي انجام دهم. اگر اين درست بودن به خوبي اتفاق بيفتد شايد اين ماندگاري رخ دهد. حتي اگر قرار باشد روزي بخوانم باز بازيگري در آن ديده خواهد شد. به عقيدهام بازيگري در همه جوانب ميتواند حضور داشته باشد حتي اگر بخواهي يك آنونس تبليغاتي را بگويي.
نشست سريالهاي ماه رمضان در انجمن روزنامه نگاران مسلمان/1
سريالهاي ماه رمضان روحيه نشاط و اميد را كمتر دميدند
خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: در سريالهاي ماه رمضان كمترين چيزي كه به آن پرداختيم بحث اميددهي و روحيه نشاط در جامعه است. ما چيزي كه در اين سريالها ميبينيم تأكيد بر نفرت و بديهاست.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس رامين شريفزاده در نشستي كه امروز با حضور ميرباقري معاون سيما، مهدي فضائلي رئيس انجمن روزنامهنگاران مسلمان، عليرضا برازش مدير شبكه اول سيما، مهدي فرجي مدير شبكه دو سيما، محمدتقي فهيم منتقد و اصحاب رسانه در ساختمان انجمن روزنامهنگاران جوان برگزار شد، گفت: من صرفنظر از سياست سازمان صدا و سيما مبني بر ميخكوب كردن مردم پاي تلويزيون قصد دارم به محتواي سريالهاي تلويزيوني در ماه مبارك رمضان بپردازم و قصد دارم بدانم كه آيا اين سياستها با ارتقاي سطح فرهنگي مردم همراه بوده است يا خير؟ مقام معظم رهبري در سخنان خود فرمودهاند كه فيلم خنثي، بياثر و بيمحتواي بدون نام پخش نكنيد و برنامهاي كه فقط يك فاصله زماني را پر ميكند پخش نكنيد كه نشان از اهميت محتوايي سريالها ميدهد و همين موضوع باعث شده تا مسئولان صداوسيما در دفترچهاي كه هر ساله به عنوان اهداف، محورها و اولويتها برنامهسازي دارند، در برنامهسازي فرد به محورهاي مختلفي اشاره كنند كه زمينهساز بحث است.
وي افزود:از جمله اين محورها كه حدود 50 محور است ميتوان به نكاتي مانند اميد و بازپروري آرامش، امنيت و احساس خوشبختي حاصل از پايبندي به دين داشته باشيم. القاء حس امنيت، خودباوري، اميد، اعتماد به نفس و غرور ملي، تحقير غرور، يأس و بيتفاوتي، شيوع افسردگيها و رنجها و ناكاميها نباشد، مروري بر اين محورها من را به سه محور عمده رساند كه صداوسيما بايد آنها را پيگيري كند.
وي اضافه كرد: اول از همه ايجاد اميد در مخاطبان به ويژه قشر جوان نسبت به آينده كشور است. دوم الگودهي مناسب كه در واقع يك نقطه مشترك با همان مسئله اميد است كه اگر بخواهيم آن را به نسل جوان القا كنيم حتماً بايد الگودهي مناسبي در اين عرصه داشته باشيم و ديگري تبيين گزارهها و ارزشهاي اسلامي جامعه است. اگر ببينيم فيلمها و سريالهاي ما همچون يك آينه تمام قد واقعيات جامعه را انعكاس ميدهد بايد ببينيم جاي اميد، الگودهي و ... اين آموزشها در اين آينه كجاست.
وي در ادامه گفت: در سريالهاي ماه رمضان كمترين چيزي كه به آن پرداختيم بحث اميددهي و روحيه نشاط در جامعه است. ما چيزي كه در اين سريالها ميبينيم تأكيد نفرت بر بديهاست.
4 سريال با 28 قسمت پخش ميشود كه در آنها دائم بر بديها و رفتارهاي شرارتآميز افراد تأكيد ميشود.
وي تصريح كرد: دائم به بديها تأكيد ميكنيم و مردم خود را مدام به آن سمت سوق ميدهيم و در قسمتهاي آخر به يك سيستم كاملاً ناپخته و بدسليقگي ميخواهيم تمام اين نفرتها و بديها را پاك كنيم و شخصيتهاي بد داستان را به سمت بهشت هل بدهيم آن هم در 2 قسمت آخر كه آن هم اوج كج سليقگي است كه باعث افزايش استرس در جامعه ميشود چون شما مدام بدي ميبيني و كاري هم از دستت برنميآيد براي بهبود وضعيت موجود.
وي افزود: مثلاً در سريال «يك وجب خاك» شخصيت اصلي داستان فردي مسلمان است كه دائماً سرش كلاه گذاشته ميشود، در سريال «شكرانه» شخصيت اصلي به خارج ميرود و براساس اتفاقاتي به زندان افتاده و بدترين تهمتها را به او ميزنند. در سريال «اغما» ميبينيم كه دكتري كه بايد فضائل انساني در او وجود داشته باشد، به بدترين شيوه توسط شيطان منحرف ميشود.
وي تصريح كرد: در سريالهايي مانند «سالهاي دور از خانه» و يا «جواهري در قصر» كه در ايران مورد استقبال بسياري قرار گرفته، برخلاف سريالهاي ماه رمضان ما به محور خوبي و نيكي ميچرخد و محور شرارت و بديها به عنوان داستانهاي كوچكي است كه خط اصلي داستان را پيش ميبرد.
اما در سريالهاي ايراني برعكس است و محور اصلي بر بدي است كه داستانهاي كوچك مثبت براي اداره خط و روند داستان به كمك ميآيند.
او در ادامه اظهار داشت: ما براي اينكه نكات آموزنده را به مخاطب بياموزيم بايد آن را در قالب يك الگوي مناسب عرضه كنيم. و از طريق آن جامعه خود را به تعالي برسانيم اما ما در اين زمينه نيز دچار مشكل هستيم. در سالهاي دور در صدا و سيما و در سينماي كشور ما فكر ميكردند نمايش دادن يك فيلم ديني بايد تماماً مراسم مناسك ديني در آن نمايش داده شود و طرف در آن حتماً نماز بخواند، روزه بگيرد يا حرف خير بزند بعد از آن يك دورهاي به وجود آمد كه عدهاي مغرضانه و برخي هم ناآگاهانه گفتند نمايش مناسك و رفتارهاي ديني نه تنها باعث ديني شدن يك فيلم نميشود بلكه باعث ديني نشدن آن فيلم ميشود لذا آمدند و خط بطلاني بر تمام رفتارها و سكنات ديني در فيلمها كشيدند و شما ديگر فردي را نماز بخواند يا روزه بگيرد نديديد. وي افزود: بعد از آن در سال 77 به بعد قضيه برعكس شد وكسي كه داراي رفتار و سكنات ديني بود حتماً فرد بيديني بود كه مشغول انجام دادن كار خلاف است. كه سينماي ما به خصوص از اين مساله به شدت رنج برد.
وي ادامه داد: صدا و سيماي ما امسال مـتأسفانه و در سال گذشته آگاهانه يا ناآگاهانه دچار اين آسيب شد. بدين معني كه هركسي كه ما ميبينيم دچار حركات و سكنات ديني است و داراي قيافه مشروع فرد خوبي نيست و فقط پوسته دين را دارد و از مغز آن تهي است.
شريف زاده يادآور شد: مثلاً در يك وجب خاك فردي به نام آقاي افشاري كه فردي متدين است، آنقدر سادهلوح است كه تمام افراد اطراف او سرش كلاه ميگذارند در صورتيكه در دين اسلام آمده كه فرد مسلمان بايد بسيار زرنگ و سياستمدار باشد كه هيچكس نتواند بدين شكل سرش كلاه بگذارد و دست نقش مقابل او به كامراني به شخصيتي به ظاهر متدين بود كه كارهاي خلاف شرع ميكرد.
در سريال اغما شخصيت دكتر نائيني فردي است كه ظهار متديني ندارد اما كارهايش همه براساس مذهب است و ما در دين اسلام صريحاً داريم كه كسي كه متدين است، بايد ظاهري متدين نيز داشته باشد.
وي ادامه داد: در سريال ميوه ممنوعه نيز با يك پازل روبرو هستيم در اين پازل با دو خانواده طرف هستيم كه اولي كه شايگان است با رفتار خود نشان ميدهد كه سرمايهداري متعلق به دوران گذشته و قبل از انقلاب است دركنار او يك حاجي را نمايش ميدهيم كه نشاندهنده نسل اول انقلاب ما است كه مانند او را در سينماي كشور در «عشق طاهر»، «ازدواج به سبك ايراني» را داشتهايم و شايگان مدام ميگويد اين پدر و پسر ثروت مرا گرفتهاند.
وي توضيح داد: در لايه دوم با دو جور آدم طرف هستيم يكي جلال فتوحي است كه به عنوان آقازاده مطرح ميشود كه تمام شرارتهاي فيلم بر دوش او قرار گرفته است و نسل ديگر نيز همسر او است كه او را نميبينيم ولي براساس شاخصهاي موجود بايد بسيار متدين باشد چون عروس خانواده فتوحي است و با رسيدن به خارج از خط دين خارج ميشود و نسل دوم كه تكميلكننده اين پازل هستند متشكل از هستي و سينا است كه اين دو با بدترين شيوه تحت فشار خانوادههاي خودشان هستند. هستي هم از طرف پدرش تحت فشار است و هم از طرف عشق پيرانه سر فتوحي و هم از طرف جلال و وقتي جيغ ميكشد نمايشگر انسان رها شده است. وقتي اينها دائماً تحت فشار نسلهاي گذشته خود هستند چه چيزي را ميخواهند بيان كنند و چه الگويي دارند؟ مضاف براينكه داستان شيخ صنعان نيز اين نيست.
نشست سريالهاي ماه رمضان در انجمن روزنامه نگاران مسلمان/2
ميرباقري: معتقد به بيان هنرمندانه مسايل منفي هستيم
خبرگزاري فارس: معاون سيما گفت: ما مدعي هستيم بر اساس قرآن عمل كردهايم. ما معتقديم بايد مسائل منفي هنرمندانه بيان شود و فكر ميكنم در «اغما» و «ميوه ممنوعه» دقيقا اين كار را كرديم.
به گزارش خبرنگار راديو وتلويزيون فارس، مرتضي ميرباقري در نشست نقد و بررسي سريالهاي ماه رمضان در انجمن روزنامه نگاران مسلمان پس از شنيدن نقد رامين شريفزاده گفت: برنامهها بايد تنوعي داشته باشند كه مخاطبان را راضي نگه دارند و شايد لازم بود كه توضيح بدهم مباني و عقبه كار چيست.
وي افزود: در قصههاي قرآني، قوم ابراهيم، موسي، عيسي و پيامبر به نظر شما قرآن بيشتر قسمتهاي منفي آنها را ذكر ميكند يا مثبت؟ آيا اميد دادن يعني فقط ساده لوحي كردن و مثبت گفتن؟ تمام قرآن را جلو برويد. در تمام روايات جنايتها و شيطنتهاي قوم موسي را بازگو ميكند و بدي آنها را نشان ميدهد. هيچ كتابي بيشتر از قرآن اميد بخش نيست و اين افكار مثبت گرايانه عوامانه است. اين كلام درست نيست كه شما اگر ميخواهيد اميد بدهيد فقط مثبت نشان بدهيد.
ميرباقري تاكيد كرد: ما مدعي هستيم بر اساس قرآن عمل كردهايم. ما معتقديم بايد مسائل منفي هنرمندانه بيان شود و فكر ميكنم در اغما و ميوه ممنوعه دقيقا اين كار را كرديم كه تابع و مطابق قرآن بود پيامبر ما بيشتر انذار دهنده بوده است يا بشارت دهنده؟ مسلما انذار دهنده بوده است برخي فكر ميكنند براي نشان دادن شادي اميد و نشاط بايد دائما به وجوه مثبت اشاره كرد.
وي تصريح كرد: در رابطه با ويژگيهاي ملائكه كه و شيطان نيز سؤال ميكنم كه قرآن ويژگيهاي ملائك را بيشتر بيان كرده است يا شيطان را؟ملائكه نيروهاي الهي هستند كه در مقابل انسان سجده كردند ولي ابليس و ايادياش اين كار را نكردند.
ميرباقري گفت: ما براي نشان دادن اميد شادابي و نشاط بايد قصهگويي بر اساس روايات قرآني داشته باشيم و بيان مسائل نيز بر اساس مبناي اسلامي و آموزههاي ديني باشد.
معاون سيماي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران گفت: يكي از آرزوهاي ما ساختن سريالي درباره حضرت يونس است.
وي افزود: قصص قوم بنياسرائيل حاكي از آن است كه پيامبر خاتم بايد هشدارها را بدهد و قرآن يكي از كارهاييش باز كردن كف شيطان و در ادامه آن بنياسرائيل است. اگر قرآن نبود، راز قوم بنياسرائيل سر به مهر باقي ميماند و ما استفاده از نويسندگان و فيلمنامه قوي آنها را هم خواهيم ساخت.
ميرباقري توضيح داد: در رابطه با شيطان سوءتفاهمي كه وجود دارد اين است كه شيطان كار خود را از دعوت شروع كرده و در همان حد آن را انجام ميدهد. بازي با دعوت نامه شروع ميشود و آنقدر ميفرستد تا بگيرد وقتي كار شروع شد، تضمين ميكند، تثبيت ميكند و در نهايت ولايت اشخاص را برعهده ميگيرد.
ميرباقري گفت: در سالهاي اخير رمضان به جشن تبديل شده و مردم منتظر آن هستند و بسيار شاداب هستند، ما به هيچ نتيجه نرسيدهايم كه منتقدان موافق سريال سازي هستند.
ميرباقري در پاسخ به خبرنگار فارس درباره زمان پخش و موضوع تقريبا واحد سريالها (آزمايش الهي) پاسخ داد:ما مدام در حال آزموده شدن هستيم هستيم كه به عنوان حكمي به آن اشاره شده ولي داستانها مختلف بوده است ما در دستور كار خود كم يا زياد كردن قسمتهاي سريالها را داريم. ما در شبهاي قدر سريالها را پخش نميكنيم و آنتن را به گونهاي اداره ميكنيم كه مردم در مساجد حضور داشته باشند و ما سريالها را به گونهاي طراحي ميكنيم كه مردم در مساجد به طور حماسهاي حضور داشته باشند.
وي گفت: 30 تا 35 درصد مردم حداقل ماهواره ميبينند، ما در سنوات قبل داشتهايم كه ماهواره آنتن را در ماه رمضان از ما ميگيرد.واقعا مردم در مناطق مختلف كشور در ارتباط با يكديگر نيز كوتاهي نكردهاند و مراسمهاي افطار خود را برگزار كردهاند. امور مساجد در يك دورهاي به ما ميگفت كه اگر در ساعاتي آنتن خالي باشد مردم به مسجد ميآيند ولي واقعا اينطور نشد و ما ساعت را آزاد كرديم براي اينكه مساجد براي مردم جذاب باشد، گرفتن آنتن رسانه كافي نيست اگر جايي بخشي از نيروهاي ما درست عمل ميكند نبايد به خاطر جاي ديگر آن را خالي كنيم.
وي در پايان گفت: ما براي نشان دادن اميد شادابي و نشاط بايد قصهگويي بر اساس روايات قرآني داشته باشيم و بيان مسائل نيز بر اساس مباني اسلامي و آموزههاي ديني باشد.
نشست سريالهاي ماه رمضان در انجمن روزنامه نگاران مسلمان/3
برازش: بايد فضا براي ارائه حرفهاي تازه و جدي بازتر شود
خبرگزاري فارس: مدير شبكه اول سيما با تكيه بر مباني ديني سريالهاي امسال گفت: بايد اجازه داد فضا باز شود تا حرفهاي جدي و تازهتري زده شود.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس عليرضا برازش مدير شبكه اول سيما، در نشستي كه امروز در انجمن روزنامهنگاران مسلمان برگزار شد، گفت: سازمان صدا و سيما براي ساخت سريالهاي خود با موضوعات مختلفي روبرو است و در اينكه صدا و سيما به كدام موضوع بپردازد تعامل جدي شده و در بين موضوعات فراواني كه هست ما اين داستانها را انتخاب كرديم و محور ساخت سريالها هم با درايت و پيش بيني «آزمون الهي» انتخاب شده كه به دليل اهميت اين موضوع بوده است.
وي افزود: درباره پرداختن به مسائلي مانند به تصوير كشيدن شيطان در سريالها بايد بگويم وقتي كه خود خداوند به اين موضوع پرداخته است چرا ما نبايد بپردازيم؟ به اين مباني هم بايد برسيم و به آنها بپردازيم.تا به حال به شيطان نپرداختهايم و حال قصد داريم كه اين كار را انجام دهيم. اينكه شيطان ميتواند مصور شود يا خير؟ ما بارها در احاديث و روايات داشتهايم كه شيطان در شكل پادشاه، شيخ، زن، پرنده و ... براي يك پيامبر، يك امام، يك عالم، يك فاحشه و ... متمثل شده.
وي گفت: هدف از تصوير كردن شيطان اين است كه ما ميخواهيم به مردم بگوييم خداوند موجودي را خلق كرده است كه پا به پاي شما زنده و قوي است و نابود هم نميشود و قسم هم خورده است كه ميخواهد ما را از بين ببرد و ما بايد اين هشدار را بدهيم.
وي تصريح كرد: در اين ميان روايات بسياري نيز از ائمه وجود دارد و ممكن است عدهاي بگويند اين كار و نشان دادن شيطان سخت است و سراغش نميرويم. ولي من ميخواهم به سراغ اين موضوع بروم و در اين رابطه مشاور مذهبي سريال «كمكم كن» شدم. در اين وادي با نويسنده، كارگردان، فيلمبردار و .... همكار شدم. كدام فقيه حاضر است اينگونه پاي كار بيايد؟
وي افزود: يا فقها و علما و فلاسفه بايد خود را به نويسندگان نزديك كنند يا هنرمندان خود را به آنها نزديك كنند. هاليوود در دنياي غرب با شيطان خيالي خود هزار فيلم ساخته و پلهها را ساخته واز آنها عبور كرده و الان به پله شانزدهم رسيده است و ما با شيطاني كه ميدانيم چيست و قرآن و احاديث درباره آن صحبت كردهاند هنوز در پله اول هستيم.
برازش ادامه داد: اگر قرار باشد رؤساي سازمان يا روحانيت و منتقدان ما دل و جرأت را از همكاران ما بگيرند ما پيشرفت نخواهيم كرد. بايد اجازه بدهند اين فضا باز شود تا حرفهاي جدي و تازه تري زده شود. ما اين حرف را در دهان شيطان گذاشتيم تا 40 ميليون نفر بيننده آن باشد و از آن درس بگيرد. روحانيت بايد سراپاي نويسنده اين مجموعه و بازيگران آن را طلا و جواهر بگيرد. زيرا آنها آمدهاند اين كار را كردهاند و اين مهم است.ما نبايد پايبند ظواهر شويم و بايد با سازندگانمان تعامل كنيم تا به يك خط واحد برسيم.
وي افزود: سريال «اغماء» جرأتي بود كه در تصوير كردن شيطان به خرج دادهايم. كار ما بد نشده است. به ما بايد جرات بدهيد 400 كار با اين موضوعات ساخته شود حال از اين ميان بگذاريد پنج تاي آنها هم بد از آب درآيد.بايد بگذاريم بسياري از اين كارها ساخته شوند تا بعدا حسرت روزهاي گذشته را نخوريم.
در ادامه اين نشست «مهدي فرجي» مدير شبكه دو سيما نيز گفت: ما بايد از درون يك سريال را نقد كنيم. ما نه قصد عوام فريبي در سريالها داشتهايم و نه ميگويم نقدها بيمورد است اما انتظار داريم كه از درون، سريالها مورد نقد قرار گيرند.
وي افزود: چرا عنوان ميشود كه شخصيتي مثل دكتر نائيني در سريال «اغما» ظاهر متدين ندارد ولي رفتارش اسلامي است؟ چرا ما اطرافيان اين شخصيت مانند پري و يا دكتر برديا را نميبينيم؟ البته به نظر من حضور اين افراد نه نقطه قوت سريال محسوب ميشود و نه نقطه ضعف بلكه نكته اصلي موضوعي است كه ما قصد رسيدن به آن را داريم.
وي در ادامه گفت:يا اينكه در نقدهايمان ميگويم سريال «جواهري در قصر» اميدآفريني ميكند و سريال «ميوه ممنوعه» فاقد اين ويژگيهاست.در سريال «جواهري در قصر» كجا نكته خيلي مثبتي مطرح ميشود؟ يك عده آدمهايي كه دائم بر اثر توطئههايي كه درآشپزخانه و در سطحي نازل براي يكديگر توطئه ميچينند و مهمترين كارشان پختن غذا براي پادشاهان است كجا داراي نكات مثبت و اميد آفرين و نشاط برانگيز است؟ ما آن را توجه به خير ميبينيم و سريالهاي خود را توجه به شر.
همچنين در ادامه اين نشست محمدتقي فهيم گفت:قصههاي سريالهاي ماه رمضان امسال رمانتيك است و در تمام آثار كلاسيك مسائل بسيار بحران آميز جلو ميروند تا نقطه طلايي.در صحنه نمايش سينما چون مرزها را در يك اپيزود و يكي ميبينيم دقيقا غني ميشويم و در صحنه نمايش با بحران جلو ميآييم، افت ميكنيم، ريزش داريم و در نهايت نتيجه ميگيريم.
وي افزود: ولي در تلويزيون ما در 28 شب داستان را پيگيري ميكنيم و در اين مدت فرهنگ آن بر ما تأثير ميگذارد. درام همين است و ما بايد بر اساس اصول كلاسيك عمل كنيم.تمام آثار «برشت» نيز همين گونه است.