میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت ؟جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم
Printable View
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت ؟جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم
اول به نام عشق. . . دوم به نام تو. . . سوم به یاد مرگ . . . بر لوح شیشه ای قلبت بنویس: یا تو و عشق، یا من ومرگ
همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم...
ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!!
میدونی چرا ؟چون قوی ترین و بزرگترین عددیه که میشناسم ...
دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟
ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی هستی ...
وسعت عشق من به تو هم یکیه ...
پس اینو بدون از الان و تا همیشه : یکی دوستت دارم
بر اساس قانونی که دوست داشتن دلیل نمیخواهدنقل قول:
نوشته شده توسط malakeyetanhaye
یونس فتوحی!!!نقل قول:
نوشته شده توسط malakeyetanhaye
َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ
باد ترسید از فصل خزان برگ لرزید و افتاد.سنگ پرسید : چرا بوسه زدی بر دل خاک؟
ابر بارید و گفت هیچ مگو! برگ خیس از اندوه من است.
اگر دورم ز ديدارت دليل بي وفايي نيست وقا ان است كه اسمت را هميشه زير لب دارم
توي مه قدم ميزارم سمت خاطرات پيرم مثل برف هاي زمستون اب ميشم فرو ميريزم چشمامو ميبندمُ سر روي زانو هام ميگيرم قفس دوست داشتن تو باز منُ كرده .
اسيرم كاش يه دنيا اينه داشتي روي صورتت ميذاشتي با نگاه بي كرانت تنهايي مو بر مياشتي .
سفر برايم هيچ چيز جز دل تنگي ندارد اما زندگي به من آموخت كه براي بهتر ديدن عظمت و شكوه هر چيز بايد قدري از آن دور شد!
تورا به جاي همه كساني كه نشناخته ام دوست ميدارم
تو رابه جاي همه كساني كه دوستت نميدارند دوست دارم
تورا براي دوست داشتن دوست ميدارم
سهراب ،گفتی چشمها را بايد شست ! شستم ولی..... گفتی جور ديگر بايد ديد! ديدم ولی..... گفتی زبر باران بايد رفت ! رفتم ولی او نه چشم های خيس و شسته ام را ،نه نگاه ديگرم را هيچکدام را نديد .فقط در زير باران با طعنه ای خنديد و گفت : ديوانه باران زده
خنده ات رو به همه بده، ولی لبخندت را به يه نفر، عشقت را به همه بده،ولی وجودت را به يه نفر، بذار همه عاشقت باشن، ولی خودت عاشق يه نفر باش
مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي
بوسه اختراع طبيعت است براي هنگامي که کلام قادر به بيان احساسات نيست
وقتي يك در از شادي ها بسته مي شود. در ديگري باز مي شود اما گاهي ما آنقدر به در بسته اول نگاه مي كنيم كه متوجه باز شدن در در دوم كه براي ما باز شده است نمي شويم
اگر روزي عاشق شدي قصه ات را براي هيچكس بازگو نكن . اين روزها چشم حسودها هم به دود اسپند عادت كرده است.
به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک،
چرا بايد به دور تو بگردم ؟؟؟
ندا آمد تو با پا آمدی بايد بگردی ،
برو با دل بيا، تا من بگردم!!
كنار ساحل دريا نشسته بودم ناگهان ژرنده اي ا اسمان امدو گفت بنويس گفتم كاغذ ندارم گفت پوستت را كاغذ كن گفتم قلم ندارم گفت استخوانت را قلم كن گفتم جوهر ندارم گفت خونت را جوهر كن گفتم چه بنويسم گفت بنويس فقط تو را دوست دارم تقديم به بهترينم
توي دنيا دو تا نابينا ميشناسم، يكي تو كه هيچ موقع عشقم رو نديدي، يكي من كه كسي رو جز تو نديدم
زندگی مثل بازی شطرنج می مونه وقتی بلد نیستی همه میخوان یادت بدن ولی وقتی یاد میگیری همه میخوان شکستت بدن
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که تو بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند
اینم بهترین sms من که خیلی باهاش هال میکنم تقدیم به بهترین انجمن ایران
اگه دقت کنین میفهمین که امضای منم همین متنه
بزرگترین ترس انسان ترس از دست دادن عشق خداست
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو مال منی .
عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .
عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .
عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی .
عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم
کاش میشد که قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت کاش میشد در پس احساس ها خنده ها از اشک سبقت می گرفت كاش می شد اشك را تهدید كرد. فرصت لبخند را تمدید كرد. كاش می شد در غروب لحظه ها خاطرات عشق را تجدید كرد
سعی کن همیشه تنها باشی زیرا تنها به دنیا آمده ای وتنها خواهی مرد. بگذار عظمت عشق رادرک نکنی. چون عشق آنقدر عظیم است که تنها هستی تورا هم نابود می کند وبه آتش می کشد وحتی به ویرانه های آن هم رحم نمی کند.اما.......
اما اگر عاشق شدی
تنها برای یک نفر
بخند
نفس بکش
قدم بردار
زندگی کن
و...............
بمیر
کتاب عشق رابرایم نخواندی اما عاشقم کردی...
دیوانگی رابرایم شرح ندادی اما دیوانه ام کردی...
صبر رابه من نیاموختی اما ترکم کردی .....
با تنهایی وغم آشنایم نکردی اما آن را مونسم کردی.
در عوض دوچیز را برایم گذاشتی.....
اشک
و
حسرت
کاش میشد در جهان سه چیز نمایان نمشد؟
غرور
عشق
دروغ
زیرا انسان هیچ وقت مجبور نبود ازروی غرور
بخاطر عشق
دروغ بگوید
آرامش بخش ها: یاد خدا، آرامش بخش قلبهای زخمی است. تفکر، آرامش بخش اندیشه های زخمی است. محبت، آرامش بخش عشق های زخمی است. کمک، آرامش بخش یک اجتماع زخمی است. دعا، آرامش بخش روح های زخمی است. گریه، آرامش بخش خاطره های زخمی است. (( دنیا به امید برپاست و انسان به امید زنده است )) ( دهخدا )
آدم وقتی عاشق شد حتی یه لحظه هم عشقش رو نمیذاره و بره اگه این كارو كرد اون عشق نیست آدم وقتی عاشق شد چشمش خود به خود روی همه بسته میشه اگه نشد اون عشق نیست آدم وقتی عاشق شد فقط صلاح و خوبیه عشقش رو میخواد اگه غیر از این بود اون عشق نیست آدم وقتی عاشق شد یه لحظه نمیتونه غم عشقش رو ببینه و آروم بگیره اگه غیر از این شد اون عشق نیست
زندگی زندان عشق است.که ما به آن دل باختیم خوبیهایش را ندیدیم پس بابدیهایش ساختیم
هرگز عشق بادشاه تو نیست
انسان و عشق بی گانه اند چون به هیئت عشق در امدی وارونه باش تا عاشق و معشوق یگانه گردی
اینكه تمام عشقت رو به كسی بدی، تضمینی بر این نیست كه
اون هم همین كارو بكنه پس انتظار عشق متقابل نداشته
باش، فقط منتظر باش تا اینكه عشق آروم تو قلبش رشد كنه
و اگه اینطور نشد، خوشحال باش كه توی دل تو رشد كرده.
سبد سبد گل لاله ميليونها دل عاشق و هزارن آدم عرف فداي رخساره پاک علی شدن. پس يا خدا من چه کنم؟ما همه فانی تو باقي
ليوان ز لبت بوسه گرفت و من بوسه ز ليوان
ديدي ز لبت بوسه گرفتم به چه عنوان
پروانه امشب پر مزن اندر حريم يار من
شايد صداي پرپرت از خواب بيدارش كند
دستم را با نخی بسته ام که یادم باشد فراموشت کرده ام
چرا غم ها نمي دانند که من غمگين ترين غمگين دنيايم
بيا اي دوست با من باش که من تنها ترين تنهاي دنيايم
روح من از درد چون ابر بهار
عقده های اشک حسرت باز کرد .
روح او چون آرزوهای محال
روی بال ابرها پرواز کرد
افسوس خوردم بر نبود آنچه در جستجوي آن بوده ام
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
این سرمعما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتدنه تو مانی و نه من
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم
قشنگن
ممنون