شب كه بيايد
اين نامه هم تمام مي شود
و من به عكس كودكي ام كه روي تاقچه پيرتر شده
نگاه خواهم كرد
و به ياد خواهم آورد
كه هيچ كس با ما نگفت
پنجره
جا پاي رهگذران را از ياد مي برد
وآسمان كفاف اين همه تنهايي رانمي دهد
كاش به ما كسي گفته بود كه ماه
پشت درهاي بسته مي ميرد
مرگ مي آيد
و فردا دنباله ي خواب ديشب است