ابو حفض سغدى، حكيم ابن احوض
شاعر و موسيقيدان
سال و محل تولد: - - سمرقند
سال و محل وفات: وف300ق سمرقند
زندگينامه: (وف300ق), شاعر و موسيقيدان. از مردم سمرقند بود, برخى اورا اولين شاعر فارسى گوى مىدانند, ولى اين قول اساسى ندارد, چه وى معاصر رودكى است و پيش از او و رودكى شعراى طاهريه و صفاريه بودند. ابنالاحوض از موسيقيدانان مشهور بود, كه خوارزمى و فارابى و صفىالدين ارموى اختراع شهرود را به دست وى مى دانند.
ابو طاهر خاتونى بجلى، حسين بن حيدر
شاعر و كاتب
سال و محل تولد: - -
سال و محل وفات: وف بعد از 532ق
زندگينامه: ابو طاهر خاتونى بجلى, حسين بن حيدر بن حسين. (وف بعد از 532ق), شاعر, كاتب, ملقب به موفقالدين, موفقالدوله , معينلملك, و معينالدين. وى از بزرگان دولت سلجوقى بود. سبب شهرت او به خاتونى , ظاهراً از آن رو است كه چندى متصدى امور و مستوفى گوهر خاتون , همسر محمد ابن ملكشاه سلجوقى بود. از دوران كودكى و نوجوانى او اطلاعى در دست نيست. بنا بر اين, مى توان گفت كه ابو طاهر از ابتداى كار خود تا پايان عمر در دربار سلجوقى خدمت كرد و به كار دبيرى و خدمت ديوانى مشغول بود. در شهر ساوه كتابخانهاى بزرگ به ابوطاهر منسوب بود , وى كتابخانه ارزشمند خودرا وقف جامع ساوه كرد. اين كتابخانه معتبر احتمالاً در حمله مغول از ميان رفت. ابوطاهر نزد بزرگانى چون ابو مظفر, محمد ابيوردى و ناصحالدين ابوبكر احمد ارجانى تحصيل كرد. اديبان و شاعران آن روزگار كه او را مدح گفتهاند, از او با عنوان استادالموفق ياد كرده كه از وى «ديوانى» بر جاى نمانده است, ولى در تذكره ها و برخى از كتابهاى ادب لغت و تاريخ ابياتى از او نقل شده و صاحب «الذريعه» به نقل از «آثارالبلاد» قزوينى «ديوانى» را به وى نسبت داده است. برخى از اشعار فارسى ابوطاهر خاتونى را عمادالدين كاتب به عربى ترجمه كرد. دولتشاه سمر قندى در «تذكرةالشعراء» از دو كتاب او نام برد يكى كتاب «مناقبالشعراء»كه در احوال شاعران پارسى گوى است, ديگرى «تاريخ آل سلجوق» كه به ذكر احوال سلاطين و امراى اين سلسله اختصاص داشته و متضمن مشاهدات شخصى ابوطاهر بوده, و از آثار ديگر وى «شكارنامه ملكشاه»كه مؤلف «راحةالصدور» آن را به خط مؤلف ديده است. آنچه به نام ابوطاهر باقى است رساله كوتاهى است به زبان عربى با عنوان «تنزيرالوزيرالزيرالخنزير» در لعن و ذكر مثالب نصيرالملك وزير سلطان محمدبن ملكشاه. در بعضى از تذكرهها و برخى تواريخ اسم اورا اصم يا معينالدين اصم گفتهاند, و چنين بر مىآيد كه شهرت او به اصم به سبب سنگينى گوشش بود, و ظاهراً در دوره سلطنت سنجر يعنى اواخر عمر به اين نام معروف شد.
آثار: مناقبالشعراء - تاريخ آل سلجوق - ديوان اشعار
ابوالحسن طلحه، شهاب الدين
شاعر
سال و محل تولد: س ششم ق -
سال و محل وفات: -
زندگينامه: (س ششم ق), شاعر.وى از اهالى مرو ومعاصر سلطان سنجر و از شاعران دربار او بود. در لطف طبع يگانه و در وفور هنر نادره زمانه بود وى عمدتاً رباعى مى سرود. از اوست: تا از دل يكــــدگر خبر يافتهايــــــــم از كينه و مهر هردو دل تافتهايم مــن در طلب رضا و او در پى خشــــــــم انصاف بده كه موى بشكافتهايــــــم
آثار: ديوان
ابوالحسن طلحه، شهاب الدين
شاعر
سال و محل تولد: س ششم هـ.ق -
زندگينامه: وى از اهالى مرو و معاصر سلطان سنجر و از شاعران دربار او بود. در لطف طبع يگانه و در وفور هنر نادره ی زمانه بود وى عمدتاً رباعى می سرود. از اوست: تا از دل يكــــدگر خبــــر يافتهايــــــــم از كينه و مهر هر دو دل تافتهايم مــن در طلب رضـــا و او در پى خشــــــــم انصاف بده كه موى بشـــكافتهايــــ ــم
آثار: رباعيات
ابوالعلاء گنجوى، نظامالدين محمود
شاعر
سال و محل تولد: س ششم ق - گنجه
زندگينامه: ابوالعلاء گنجوى, نظامالدين محمود. (س ششم ق), شاعر. از اهالى گنجه و ملكالشعراى زمان خود واستاد حكيم خاقانى و فلكى شروانشاه بود و در نزد ملوك شروان معزز و مكرم. وى منوچهر و فرزندان وى را مدح مىكرد, حكايت رنجش وى از خاقانى و مهاجات ركيك او در كتب تذكره مسطور و مشهور است. اشعار بازمانده از وى اندك است.
آثار: اشعار
ابوالفتح بستى، نظامالدين عميد
شاعر و كاتب
سال و محل تولد: - -
سال و محل وفات: وف 400/401 بخارا
زندگينامه: ابوالفتح بستى, نظامالدين عميد, على بن محمد الحسين. (وف 400/401), شاعر و كاتب. ابتدا در دربار سامانيان به شغل دبيرى اشتغال دلشت و بعد از آن به خدمت امير بست پيوست و تا هنگامى كه ناصرالدين سبكتكين بر امير بست غلبه يافت, سمت دبيرى داشت ابوالفتح از بيم او متوارى شد, ليكن سبكتكين كه بر مرتبه او در دانش وقوف داشت وى را به خدمت خواند و به دبيرى برگزيد ابوالفتح تا پايان عمر سبكتكين صاحب ديوان رسائل او بود و در اوايل سلطنت محمود نيز همچنان در شغل خود باقى ماند تا عاقبت به جهاتى سلطان بر او متغير شد. وى در شعر و نثر عربى مهارت بسيار ودر هردو شهرت داشت و داراى دو ديوان بود يكى تازى و ديگرى فارسى. در بخارا در گذشت . ابوالفتح چند رساله در انشاء نيز نوشته است.
آثار: ديوان اشعار