چرا ضد انقلاب مي گويد "خداحافظ بچه"؟!
هر گروهي كه جمعيت خود را كنترل كنند در واقع خود را نابود مي كنند و كاري مي كنند كه[در آينده ] ديگراني كه توالد و تناسل آزادانه دارند جاي آنها را بگيرند.
رسالت / بخش سياسي داخلي: در حالي که اغلب جمعيت شناسان از آينده وضعيت جمعيت در ايران ابراز نگراني مي کنند اما جريانات ضد انقلاب هنوز با ارائه همان تحليل هاي تاريخ گذشته و ديکته شده از سازمان سيا تلاش دارند تا مردم را متقاعد کنند که زندگي بدون بچه را در پيش بگيرند.
امروزه بر اساس آمار تعداد فرزندان در يک خانواده ايراني، کمتر از تعداد فرزندان در يک خانواده اسرائيلي است ، همچنان عده اي از سياست هاي کاهش جمعيتي شديد در ايران حمايت کنند. به عنوان مثال آيدا قجر از نويسندگان جريان ضد انقلاب در يادداشت خود با عنوان «جمهوري اسلامي و دکترين آغا محمدخان قاجار» مدعي شده هدف از بازنگري در سياست هاي کنترل جمعيتي در ايران «گسترش فقر» است.
چرا که به عقيده وي تنها اقشار فقر خواهان داشتن فرزندان بيشتر هستند « آن عده از جواناني که به بحران اقتصادي و بيکاري واقف بوده و در حال گذار از سنت به مدرنيته هستند با تبليغات حکومتي که آن را قبول ندارند، تسليم نخواهند شد. قشر نخبه جامعه نيز به دليل آگاه بودن از خطرات تصميمي چون ازدياد جمعيت، تن به اين روش نخواهد داد و در نتيجه تنها قشر متوسط به پائين جامعه باقي خواهد ماند که از اين برنامه ها تاثير مي پذيرد.»
مشابه اين تحليل در يادداشت اخير مجتبي واحدي مشاور فراري مهدي کروبي نيز مشاهده مي شود.بهانه تراشي گسترش فقر يکي از راه هاي دشمن براي تشويق مسلمانان و به خصوص ايراني ها به عدم باروري و خداحافظي با بچه دار شدن است. استاد نورمن بريل كه كتاب " طلوع عقل بشري " را تأليف كرده درباره خطر سياست كنترل جمعيت ميگويد : " هر گروهي كه جمعيت خود را كنترل كنند در واقع خود را نابود مي كنند و كاري مي كنند كه[در آينده ] ديگراني كه توالد و تناسل آزادانه دارند جاي آنها را بگيرند.
"استاد عادل حسين [ دبيركل سابق حزب كارمصر ]ميگويد: " [غربيها] ادعا مي كنند كه هدفشان از فراخواندن آسيا و آفريقا و آمريكاي لاتين به كنترل جمعيت ايناست كه نگران گسترش فقر در اين مناطق جهان هستند. اما اين ادعا هيچ پايه علمي ندارد ... وانگهي آنها از كي دلسوز بشريت شده اند؟! مگر نه آناست كه خودشان همه ثروت هايمان را به تاراج برده ، عقب ماندگي اقتصادي را از قرنها پيش بر ما تحميل كرده و ما را در باتلاق بدهي غرق كرده اند؟! "
اين در حالي است که سياست هاي کنترل جمعيت از سوي غرب براي مهار جهان اسلام تجويز مي شود و ضد انقلاب نيز در راستاي انجام ماموريت خود تن به دادن چنين تحليل هاي غير منطقي از اوضاع ايران مي دهند.
با ادامه روند کنوني در کمتر از 30 تا 40 سال آينده کشور با بحران کهولت روبهرو مي شود. بر اساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسکن سال 90 رشد جمعيتي کشور در سرشماري سال گذشته به 29/1 درصد رسيده اين در حالي است که اين رشد در سال 1385 رقمي حدود 62/1 درصد بود. اين مسئله نشان مي دهد که رشد جمعيتي کشور در 5 سال اخير به شدت کاهش يافته است.
يعني بر اساس سرشماري سال گذشته ايراني ها در سال 1390 ترجيح دادند حداکثر يک و نيم فرزند داشته باشند. بر اساس آمار منتشر شده اسرائيل در رتبه 75، آفريقاي جنوبي 97، برزيل 106، ترکيه 110، فرانسه 118، آمريکا 122 و انگليس رتبه 137 فرزند آوري قرار دارند. اما ايران در مکان 144 ام جدول جهاني فرزند آوري قرار گرفته است.
به عبارت ديگر عليرغم اينکه تعداد فرزندان در يک خانواده ايراني، کمتر از تعداد فرزندان در يک خانواده اسرائيلي است ، همچنان عده اي ترجيح مي دهند از سياست هاي کاهش جمعيتي شديد در ايران حمايت کنند.
فرانك نوتشتين - مدير سابق مركز مطالعات جمعيت در دانشگاه پرينستون كه بعدا رئيس هيئت اسكان در سازمان ملل شد - يكبار در اظهاراتي صادقانه گفت : " بايد براي جلوگيري از رشد جمعيت كشورهاي جنوب برنامه ريزي شود وگرنه پيشرفت اقتصادي در اين مناطق موجب خواهد شد ابرقدرتهاي كنوني در آينده به اقليتهايي تبديل شوند كه روز به روز وزن كم مي كنند و در نتيجه سهمشان از ثروت جهان كاسته شود و امكان كنترل جهان را از دست بدهند. سياست ملي ما در قبال كشورهاي عقبمانده بايد در پرتو اين حقيقت تعريف شود."
در همين راستا جان كلود شسنيه - مدير مركز ملي مطالعات جمعيت پاريس - نيز مي گويد : " اروپا با مشكل غلبه [ و انبوهي ] مسلمانان و آفريقايي ها دست و پنجه نرم مي كند. با عميق تر شدن شكاف جمعيتي و اقتصادي ميان شمال و جنوب مديترانه و انباشتگي ثروت در شمال مديترانه (اروپا) ، جمعيت از جنوب (آفريقا) به سمت شمال حركت مي كنند و در جنوب به علت افزايش جمعيت نيروهاي جوان و پويا ظهور مي كند اما نيروهاي شمال در اثر كاهش جمعيت رو به پيري و پژمردگي مي نهند."
استاد عادل حسين مي گويد : " غربيها از گسترش جمعيت در كشورهاي ما نگران هستند اما نه بهخاطر اينكه چنين پديده اي به زيان ماست بلكه بهخاطر اينكه در آينده آنها را در تنگنا قرار مي دهد و به ستمها و بهره كشي هاي غرب از ما پايان خواهد داد. زيرا افزايش جمعيت در كشورهاي سركوب شده - همزمان با كاهش جمعيت در كشورهاي صنعتي - عملا آثار شگرفي در نظام سياسي بين المللي و توازن قوا در جهان خواهد گذاشت.
اين مطلب در كنفرانسي كه توسط ارتش آمريكا براي برنامه ريزي بلندمدت در سال 1991م برگزار شد نيز اشاره شده است. هنري كيسينجر نيز وقتي مشاور امنيت ملي ايالات متحده آمريكا بود در يك تحقيق اظهار كرده بود كه افزايش جمعيت جهان سوم خطري براي امنيت ملي آمريكاست.
وي در تحقيق خود به اين نتيجه رسيده بود كه به طور خاص درباره سيزده كشور بايد سياست كاهش جمعيت در پيش گرفته شود كه هفت كشور از آنها كشورهاي اسلامي و كشورهاي داراي اقليتهاي بزرگ مسلمان مانند هند هستند. نتيجه اين تحقيق كيسينجر (200-nssm) تا سال 1990 ممنوع الانتشار بود.در واقع تشويق خانواده هاي ايراني به عدم باروري يکي از سياست هاي اساسي جبهه کفر و استکبار در مقابله با جهان اسلام و ام القراي آن يعني ايران است.
به تجربه اثبات شده با رشد امکانات رفاهي، فرصت هاي تربيتي ، بهداشتي و حتي اقتصادي براي فرزند دار شدن افزايش پيدا کرده و خانواده ها با رغبت بيشتري اقدام به فرزند دار شدن مي کنند. در حاليکه در شرايط اقتصادي بد عموما بارداري ناخواسته اعلام مي شود.
اين مسئله به خوبي نشان مي دهد که توصيه به فرزند دار شدن در شرايطي کاملا متضاد با آنچه ضد انقلاب مطرح مي کنند صورت مي پذيرد. به عبارت ديگر با افزايش رفاه اقتصادي در کشور توصيه به فرزند دار شدن افزايش مي يابد.از سوي ديگر نحوه برخورد اپوزيسيون خارج نشين با پيشنهاد تغيير در سياستهاي کنترل جمعيت نشان دهنده ضعف تحليل و عمق خصومت فعالان رسانه هاي وابسته به اين جريانات است به طوريکه در هر فرصتي بهدنبال ابراز مخالفت هستند.