یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
استاد شجریان / آلبوم مرغ خوش خوان
شعر از حافظ
Printable View
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
استاد شجریان / آلبوم مرغ خوش خوان
شعر از حافظ
همه شب نالم چون نی(کاروان) شعر از رهی معیریبا صدای جاودانی استاد بنان
رهائی از غم نمی توانمتو چاره ای کن که میتوانیگر ز دل برآرم آهیآتش از دلم خیزدچون ستاره از مژگانماشک آتشین ریزد.چون کاروان رودفغانم از زمینبر آسمان رود
در ازل پرتو حــسنت ز تجلی دم زد
عـــشق پیدا شد و آتش به همه عالــم زد
جلوه ای کرد رخش دید مــلک عشق نداشت
عــیــن آتــش شــد از ایــن غــیرت و بــر آدم زد
استاد محمدرضا شجریان
راستپنجگاه-چاه زنخدان - حافــظ
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من
همایون شجریان ( آلبوم نسیم وصل )
شعر از سیمین بهبهانی
نيمه شب بود و غمي تازه نفس
ره خوابم زد و ماندم بيدار .
ريخت از پرتو لرزنده ي شمع
سايه ي دسته گلي بر ديوار .
علیرضا قربانی (پــرتو شمع)
فریدون مشیری
آستان جانان( استاد شجریان....حافظ)
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد
شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
دوش دوش دوش كه آن مه لقا
خوش ادا با صفا با وفا
از برم آمد و بنشست
برده دين و دلم از دست
باز باز باز مرا سوي خود مي كشد
مي برد مي خرد.
با دو چشم با دو چشم مست...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصنیف افشاری
شعر: علی اکبر شیدا
آواز: استاد شجریان
تو ترجمان جهانی بگو چه می بینی ؟!
تویی برابر تو چشم در برابر چشم
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی ؟ چه میبینی
درون آینه ی روبرو چه می بینی ؟!
دروون ایینه
» شاعر :
» خواننده : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
» البوم : نه فرشته ام نه شیطان
» سال انتشار :۱۳۹۳
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مست است و هوشیارش کند
ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند
فریدون مشیری
آلبوم: دلشدگان/محمد رضا شجریان/حسین علیزاده
شعر از مجذوب علیشاه است. در ضمن این اثر در ابوعطا است و نه در دشتی.
پاینده باشید.