بهترين تيم تاريخ هيچگاه نخواهد آمد
مطلب خوبی رو تو سایت گل خوندم منصفانه و بی غرض نوشته شده پیشنهاد میدم همه بخونن:
زماني پله را بهترين بازيكن تاريخ تا آن زمان ميدانستند همان زمان هم برخي دي استفانو يا حتي سراستانلي ماتيوس را بهترين ميدانستند با ظهور مارادونا نظر اكثريت به طرف او جلب شد.
حالا حكايت تعيين بهترين تيم تاريخ از اعتبار كمتري برخودار است اينكه هواداري تيم خود را بهترين تيم تمام ادوار بداند حرجي نيست چرا كه نه از منطق بلكه از عواطف و احساسات هوادار تأثير ميپذيرد.
اما اينكه كارشناسان فوتبال در ايران در اين ورطه بغلتند باوركردني نيست بهترين در معنا از مطلق پيروي ميكند و مطلق از زمان باري پيروي نميكند و در پايان زمان ميتوان قضاوت كرد و اصلا از نظر مفهومي در حوزه ماورالطبيعه قرار ميگيرد و از دست انسان خاكي خارج است مثلا وقتي دبيرستان را به پايان ميبريم با توجه به كارنامه سالهاي دبيرستان ميتوان بهترين دانشآموز را در آن مقطع زماني به طور قاطع تعيين كرد وگرنه در مورد فوتبال كه همچنان جاري است اين سخن لغوي است براي اينكه تاريخ به پايان نرسيده است.
اما ميتوان بهترين باشگاه را تا آن زمان با توجه به كارنامه و افتخاراتش تعيين كرد اما در مورد تعيين بهترين تيم تاريخ از نظر بازي تا اين تاريخ هم اشكال عمدهاي وجود دارد كه اين ادعا را از اعتبارات ساقط ميكند. تعيين بهترين تيم از نظر بازي مستلزم ديدن بازي همه تيمها تا آن تاريخ است كه امري است ناممكن و منطق قياس در چنين ميداني اعتباري ندارد.
علاوه بر تمام اينها چون عمر بازيگري او در فوتبال كوتاه است بهترين تيم هم در عرض چند سال اين عنوان را از دست ميدهد لذا بهتر است كارشناسان محترم به ويژه در رسانههاي تصويري از مفاهيم بيمعني كه مخاطب را دچار توهم كرده و قدرت تشخيص را از ميگيرد اجتناب كنند اما اصطلاحاتي هست كه هوادار را راضي و هم داراي مفهوم بازي در اوج خود به سر ميبرد لذا اشاره به مقطع زمان و استفاده از صفاتي مثل «اوج» براي بازي بارسا ميتواند شرايط كنوني بارسا را به بيننده و مخاطب به درستي منتقل كند و هوادار را راضي كند. اما تضميني براي آينده بارسا هم نباشد ..
مثلا امسال دو غول خفته در دو ليگ معتبر اروپا بيدار شدهاند. آث ميلان با توجه به كيفيت بازياش و قهرماني در كالچو سال ديگر يقه هم مدعيان در ليگ اروپا را خواهد گرفت يا ليورپول با در هم كوبيدن منچستر با نتيجه 0 ـ 3 نشان داد كه در چه راهي گام ميپيمايد و مدعيان ديگري هم در راهند مثلا آژاكس امسال هم چيزي ديگر است.
یحیی اهری
[PHP]http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2011/05/28/2507154/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%D 9%8A%D9%86-%D8%AA%D9%8A%D9%85-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE-%D9%87%D9%8A%DA%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D8%AF[/PHP]
براي پپ و به بهانه پروازش
شايد كرايوف بزرگ در دسامبر 1990 در برابر كاديس وقتي براي اولين بار به يك جوان تركه اي ميدان داد فكرش را هم نميكرد اين هافبك دفاعي باهوش روزي جاي او را روي نيمكت بارسلونا بگيرد و پا را فراتر از افتخاراتي كه او به دست آورده بگزارد
كرايوف افسانه اي كه اگر توصيه ي پزشكها نبود شايد حالا فرگوسن اسپانيا بود نيمكت بارسا را ترك كرد و سران بارسلونا پس از او بارها هلنديهاي ديگري را روي نيمكت نشاندند به اين اميد كه پيروزيهاي كرايوف را تكرار كنند غافل از آنكه يار در خانه بود و آنها بيهوده گرد جهان را ميگشتند
جواني كه ذاتش بارسلونايي بود و از بدو تولد هواي كاتالان را تنفس كرده بود و اولين و آخرين بازيش براي بارسا با برد همراه بود منجي بارسا بود و چه زيباست سرزميني موعود خويش را در دامان خود پرورش دهد
مردي كه در ژوئن 2001 پس از بازي در مقابل والنسيا رفته بود در ژوئن 2007 به بارسلونا برگشت و به راستي گويي اوديسه ي شهر بارسلونا برگشته بود
شهر را ميشناخت در كوچه هايش قد كشيده بود با مردمش بزرگ شده بود بوي در و ديوارش آرامش ميكرد از احساسهاي ويژه مردم كاتالان نيرو ميگرفت و در يك كلام تاريخ اين سرزمين را زندگي كرده بود و تمام اينها براي نشستنش روي نيمكت بارسلونا و پا گذاشتن به نيوكمپ در لباس مربيگري كافي بود و چه زيبا بود كه نخستين بازيش در آغاز دوران رهبريش مثل اولين بازيش براي بارسا با برد همراه بود
گويي حسرت كرايوف از عدم توانايي به ادامه مربيگري سراسر انگيزه شده و در كالبد گوارديولا بازگشته بود تا بارسلونا اين بار به فتح قله ها قناعت نكند بلكه پرواز كند و تا جايي اوج بگيرد كه دست كوه ها هم به آنجا نرسيده است
جامها يكي پس از ديگري به جشنواره باشكوه بارسلونا مي آمدند و ستايش ها يكي پس از ديگري زينت بخش محافل ميشدند
بزرگ و كوچك به تماشاي هنرنمايي بازيكناني نشسته بود كه رهبري به غايت بلند پرواز و به غايت متواضع داشت
حالا كودكان جهان بارسلونايي به دنيا مي آيند
حالا آبي آرامش و قرمز عاشقانه ها پرچمي بود كه سرزمين قلبها را يكي پس از ديگري فتح ميكرد
و بارسا اينهمه را قبل از هنرنمايي دست پروردگانش در چارچوب زمين مديون رهبر جوانش بر روي نيمكت بود
بدخواهان ميگفتند بارسا مديون سه هنرمند خلاق خود يعني مسي ژاوي و اينيستاست
اما آيا به راستي ميشود تنها با داشتن سه بازيكن خلاق تبديل به بهترين تيم جهان شد؟
آيا بزرگترين نوازنده هاي يك اركستر ميتوانند بدون حضور رهبر صداي سازهايشان را به گوش جهانيان برسانند؟
رنگها همگي زيبا و چشم نوازند ولي به راستي بدون دستان هنرآفرين يك نقاش يك تابلو خلق خواهد شد؟
واژه ها به تنهايي زيبا هستند اما براي رقصيدن روي صفحه به تخيلي شاعرانه محتاجند و نيازمند يك شاعر؟
و گوارديولا همه اينها را به نيوكمپ آورده بود
انگار لابه لاي تمام بازيكنان او را ميبيني و گويي اوست كه تك تك پاسها را قبل از دادن مرور ميكند انگار روحش در انديشه ژاوي قلب اينيستا و ساقهاي هنرمند مسي رسوخ كرده است
هر چند باورش سخت بود اما خيال نبود و حقيقت داشت مردي در 40 سالگي دوبار جامي را برده بود كه خيليها آرزوي رسيدن به نزديكيش را دارند
هيچ كلمه اي را ياراي توصيف چنين پديده اي نيست
بي دليل نيست كه هنوز رسانه ها براي گوارديولا لقبي در خور پيدا نكرده اند چرا كه گوارديولا فراتر از القاب حركت ميكند نه ميشود او را آقاي جام دانست و نه خاص و نه پادشاهي را سزاوار دادن نشاني به او
و بيشك حالا كرايوف بزرگ قدمهاي نرفته اش را با گامهاي گوارديولا برميدارد
آري اوديسه آمده است تا كودكان جهان براي سالها بارسلونايي به دنيا بيايند
واکنش مطبوعات جهان به قهرمانی بارسا
روزنامه های سراسر جهان یکشنبه زبان به تمجید از موفقیت بارسا در ومبلی گشودند . بارسا به اتفاق آراء بهترین تیم جهان شناخته شده است .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رسانه های بریتانیایی هیچ شکی نداشتند که بارسلونا برتر از منچستر یونایتد بود. "مسیِ جادویی یونایتد را غرق کرد"، این تیتر تلگراف در روز یکشنبه بود، و "نمایش فوق العاده دیگری از بارسا " تیتر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در نسخه ی دیجیتالی بود.
"Trop Beau" (بسیار عالی) تیتر L'Equipe در روز یکشنبه بود ، و عکسی از مسی در حال جشن گرفتن گلش . در ایتالیا ، گاتزتا دلو اسپورت (La Gazzetta Dello Sport) درباره ی “FantaBarça” بهترین تیم تاریخ نوشت ، با عنوان : "گل ، نمایش فوق العاده، و سوپر مسی "، در حالی که Corriere della Sera تیتر "بارسای افسانه ای " را انتخاب کرده بود.
در آرژانتین ، لیونل مسی ، MVP (پدرو.ویا.مسی) در فینال ، ستاره ی بی چون و چرای مطبوعات کشور هستند . Clarin نوشت :"بارسلونا و لیونل مسی جشن فوتبال راه انداختند"، در Ole آنها عکسی از لیونل مسی و جام قهرمانی را همراه کردند با جمله "Beautiful Child”.
همه رسانه های دولتی بارسا را در صفحه ی اول خود داشتند. در La Vanguardia : "آن ها افسانه ای هستند" و El Pais گزارش داد، "بارسا در ومبلی رویایی بود" و در آخر Público تیم را "بهترین در اروپا " عنوان کرد.
جشن و پایکوبی هواداران در کمپ نو
از ساعتها قبل استادیوم مملو از هواداران بود و هزاران نفر نیز که نتوانستند بلیط ورود را به دست بیاورند و بازیکنان را ببینند، در بیرون ورزشگاه باقی ماندند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساعت 20:30، پس از جشنی که در خیابانها برگزار کردند، آنها با دو جام قهرمانی لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا، پا به استادیوم گذاشتند.
لالیگا و لیگ قهرمانان
مراسم بسیار به جشنی که برای قهرمانی لیگ برگزار شد، شبیه بود. بازیکنان باز هم یکی یکی و به ترتیب شماره هایشان وارد زمین شدند. بوسکتس پشتک می زد و دنی آلوز عینک آفتابی و کلاه پوشیده بود. در پایان، چهار کاپیتان جام لالیگا را همراه خود آوردند و سرمربی و دستیارش جام لیگ قهرمانان را. اینجا بود که تماشاگران شور و شادی را به اوج رساندند
تشکر از هواداران
کاپیتان کارلس پویول، که تی شرتی در حمایت از میکی روک پوشیده بود، سخنرانیها را شروع کرد. همه هشت بازیکنی که صحبت کردند، بر اهمیت حمایت هواداران در طول فصل تاکید کردند. عکس مرسوم در میانه زمین گرفته شد، بعد از آن دور افتخار زده شد و کاغذهای رنگی باریدند.
آتش بازیهای بسیار زیبا، پایان بخش شب خاطره انگیز دیگری از جشن و قهرمانی در نوکمپ بود - ورزشگاهی که اکنون میزبان چهارمین قهرمانی اروپای ورزشگاه است.