راهكارهاي مقابله با لجبازي در كودكان
كودكان نوپا ويژگي هاي حيرت انگيزي دارند كه اداره كردن آنان را مشكل مي كند ، يكي از اين مشكلات لجبازي كودكان است. اين رفتار شگفت انگيز نوپايان، غالباً مقاومت سالمترين پدر و مادر را نيز دچار تزلزل مي كند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، همچنان كه كودك خويشتن داري را درخود پرورش مي دهد، به زودي در مي يابد كه مي تواند اختيار ديگران را نيز در دست بگيرد و براي اين كار كافي است پا در كفش ديگران كند و با زور در بازو انداختن شاهد باشد كه چه تأثير متحير كننده اي براي اطرافيان گذاشته است.
لجاجت بي دليل منجر به تضاد مي شود و وقتي منفي بودن و احساس بي علاقگي نسبت به حق و حقوق ديگران نيز به آن اضافه شد، پدر و مادر از پا در مي آيند و تسليم مي شوند.
مطمئناً چنين رفتارهايي از جانب كودكان، خطر جدي براي سلامت پدر ومادر به شمار مي رود.
اختلال بي اعتنايي مقابله اي عبارت است از الگوي پايدار رفتارهاي منفي كارانه، خصومت آميز و گستاخانه در غياب نقض جدي موازين اجتماعي يا حقوق ديگران.
در كودك شايعترين علايم اختلال بي اعتنايي مقابله اي عبارتند از: بيشتر اوقات از كوره در مي رود، با بزرگترها جر و بحث مي كند، به طور فعالانه نافرماني كرده يا از سازش يا درخواست هاي بزرگترها خودداري مي كند. غالباً به طور عمده كارهايي مي كند كه موجب آزار ديگران مي شود و ديگران را براي اشتباه ها و بدرفتاري هاي خود سززنش مي كند.
رفتار مقابله اي ومنفي كارانه از نظر رشد در اوايل كودكي طبيعي است. گروهي از صاحب نظران نيز بر اين باورند كه دخترها بيشتر درمعرض تشخيص اختلال مقابلهاي هستند. اگرچه الگوهاي مشخص خانوادگي وجود ندارد، اما تقريباً تمام والدين كودكان مبتلا به اين اختلال، خود اهميت زيادي به موضوع قدرت، كنترل و خودمختاري قايل هستند.
در بعضي از خانواده ها شخصيت هاي لجوج و سرسخت وجود دارد. مادران كنترل كننده و افسرده و پدران منفعل و مهاجم هستند، ناگفته نماند در بسياري موارد اين مشكلات براي كودكان ناخواسته روي مي دهد.
عوامل ايجاد كننده لجبازي در كودكان
مهمترين عامل ايجاد كننده لجبازي در كودكان، نوع رفتار و تربيت والدين مي باشد.
1) نوع توجه والدين: توجه كافي نمي كنند - توجه مشروط مي كنند - توجه زياد مي كنند - توجه منفي مي كنند .
2)ناكامي: بايد تلاش شود كه كودك كمتر ناكامي را تجربه كند، همچنين در كودكاني كه رشد عاطفي آنها تأخير دارد يا مبتلا به اختلال يادگيري هستند لجبازي بيشتر مشاهده مي شود.
3) سرزنش زياد كودكان
4) عدم انعطاف پذيري والدين در برابر خطاهايي كه كودك مرتكب مي شود.
5) والدين اين كودكان به طور معمول با يكديگر اختلاف نظرهاي شديد دارند و دايماً در حال مجادله با يكديگرند. زماني كه كودك لجبازي پدر و مادر را با هم مي بيند از طريق يادگيري مشاهده اي، لجبازي را از والدين ياد مي گيرد.
6) بسياري مواقع لجبازي كودك توسط اطرافيان تقويت مي شود بنابراين اين رفتار ناخوشايند در كودك شكل مي گيرد و كودك مي آموزد با لجباري و تندخويي مي تواند هر چه را كه بخواهد به دست آورد.
7) در دوره نوجواني نيز ممكن است لج كردن به عنوان تظاهري از نياز به مستقل شدن و برقراري هويتي مستقل مشاهده شود.
8) به عنوان آخرين عامل مي توان به حسادت اشاره كرد كه لجاجت كودك بيشتر مواقع به سبب حسادت بروز مي كند.
راهكارهاي مقابله با لجبازي كودكان
هدف از درمان اين نيست كه كودكي را تربيت يا معالجه كنيم تا آرام چون بره باشد و از همه دستورهاي والدين اطاعت بي چون و چرا كند بلكه هدف از درمان اين است كه والدين ياد بگيرند كه چگونه رفتار لجبازي كودك را تعديل و رفتار مناسب را در وي تقويت كند. چون واكنش والدين در برابر لجاجت و سركشي كودك، در تداوم رفتار لجوجانه او مؤثر است.
برخي از راهبردها به شرح زير مي باشد:
1) انتقاد همراه با تشويق نتايج بهتري به دنبال دارد. كودك مي خواهد كه شما به او توجه كنيد اگر ديدگاه شما منفي باشد، او از راه هاي منفي به هدف خود مي رسد.
اما اگر شما بر نكته هاي مثبت تمركز كنيد، در مقابل رفتارهاي خوب بيشتري دريافت خواهيد كرد. زيرا در اين حالت كودك با رفتارهاي مثبت سهم به سزايي در جلب توجه شما خواهد داشت.
2) رفتار كودك را تحسين كنيد نه شخصيت او را، همچنين وقتي از او انتقاد مي كنيد شخصيت او را زير سؤال نبريد. به جاي اينكه بگوييم خيلي بچه بدي هستي مي توان گفت: «من از شيوه حرف زدن تو خوشم نمي آيد».
3) هيچ گاه تسليم نشويد، اگر درمقابل سماجت كودك كوتاه بياييد كودك ياد مي گيرد كه با گريه حرفش را به كرسي بنشاند و ديگر براي حرف هاي شما اهميتي قايل نيست.
4) هميشه به قول خود عمل كنيد
5) سعي كنيد مشكلات فرزند خود را يكي يكي حل كنيد.
6) كودك را به تنبيهي كه انجام نمي دهيد تهديد نكنيد، تهديد هاي پوچ و ناپايدار به رفتارهاي نادرستي منتهي مي شود كه درنهايت تثبيت شده و در برابر تغيير مقاومت تر مي شوند.
7) سعي كنيد تشنج را در خانه كم كنيد، جلوي كودك با همسر خو بگومگو نكنيد. در هنگام خواب موزيك آرام بگذاريد يا اورا ملايم ماساژ بدهيد. قصه مورد علاقه اش را تعريف كنيد تا با آرامش بخواب برود.
8) خطاهاي كودك را بپذيريد و در عين حال كودك را مسئول رفتارش بدانيد.
9) انتطارات خود را از كودك دقيقاً مشخص كنيد.
10) با احترام با كودكان صحبت كنيد.
11) گاهي لجبازي كودك را به شوخي بگيريد. در نظر داشته باشيد كه هدف ناديده گرفتن رفتار كودك است.
12) حفظ ثبات هيجاني از طرف والدين، يعني در شرايطي كه بچه لجبازي مي كند، زماني كه والدين تن صدايشان عوض مي شود و حالت چهره شان تغيير مي كند كودك ديگر به هدف خود رسيده است و رفتارش تقويت مي شود. لذا لازم است از بعد هيجاني والدين خودشان را مهار كنند.
13) شنونده خوبي براي بچه ها باشيم و فرصتي را براي صحبت كردن به آنها بدهيم.
14) ندادن دستورهاي پياپي و مكرر از طرف والدين
15) عدم پاسخگويي به تمام خواسته هاي كودك
16) فرصت دادن به كودكان براي تصميم گيري در اموري كه به او هم مربوط مي شود.
17) كاهش سطح مداخله والدين در امور بچه ها
18) توجه مناسب به رفتارهاي مثبت كودك.
19) ثبات تربيتي در والدين، قاطعيت آنها در گفتار و رفتار
20) تنبيه به موقع در برابر رفتارهاي ناشايست كودك
21) عدم استفاده از تنبيه به عنوان بيشترين وسيله براي اصلاح رفتار كودك
22) شناسايي نكات استرس آور زندگي كودك كاهش يا از بين بردن عوامل آن.
23) آموزش مهارت هاي حل مسأله
24) بالابردن تحمل ناكامي در كودك.
25) الگوسازي والدين.
26) جلوگيري از تماشاي فيلم هاي خشونت آميز.
27) احترام به همسر در مقابل كودك
28) تحريك كودكان از طريق رقابت (ايجاد رقابت مثبت با همسالان)
29) تقويت رفتار مثبت در مقابل لجاجت كودك.
انتهاي پيام
والدين بايد در مقابل عادات ناپسند کودک خود شکيبا باشند
يک روانشناس با هشدار به والدين گفت: والدين بايد در مقابل عادات زشت و زننده کودکان، بهويژه عادتهاي دهاني وي شکيبا باشند و کنترل خود را از دست ندهند، چون کودکان نميتوانند يک روزه عادت بد خود را ترک کنند.
محمد جعفري در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه زنجان، اظهار کرد: عادتهاي دهاني نامناسب کودکان شامل مکيدن انگشت، مکيدن پستانک، فشار غيرطبيعي زبان پشت دندانها، جويدن ناخن، دندان قروچه و خودآزاري است که در بيشتر موارد والدين را عاصي ميکند.
وي عادتهاي لبي نامناسب و زشت کودک، از جمله خيس کردن لبها به صورت مکرر، کشيدن لب، کندن پوست لب، مکيدن و گزيدن لب را نيز از ديگر عادات ناپسند كودکان عنوان كرد.
اين فعال اجتماعي، ادامه داد: بسياري از والدين سعي ميکنند در زماني کوتاه، کودک خود را وادار به ترک عادت بد کنند، به همين دليل کارشناسان به اين نکته تاکيد دارند که والدين نبايد انتظار داشته باشند کودکشان از همين فردا عادت بدش را ترک کند، چرا که در اين صورت هر دو آنها نااميد و سرخورده خواهند شد.
جعفري، مکيدن انگشت را بيشترين عادت دهاني در کودکان برشمرد و گفت: تئوريهاي مختلفي علت مکيدن انگشت شست در کودکان را شرح ميدهد، براي مثال روانشناسان عامل رواني را قويترين علت آن ميدانند.
اين روانشناس، به عوارض اين عادت در کودکان اشاره کرد و يادآور شد: از جمله عوارض مکيدن انگشت، فاصله گرفتن دندانهاي بالا و پايين از يکديگر، جلوزدگي بيش از حد دندانهاي بالا، تنگ شدن قوس فک بالا و ايجاد کام گنبدي و عدم رشد عرضي فک بالاست.
وي به بعضي روشهاي پيشنهادي براي درمان اين عادات در کودک اشاره کرد و گفت: روشهايي از قبيل يادآوري با اخلاق خوب، جايزه درماني و ترکيبي از يادآوري و جايزه درماني ميتواند در ترک اين عادت مؤثر باشد.
جعفري، اولين قدم براي درمان عادت مکيدن انگشت را يادآوري برشمرد و گفت: يادآوري کودکان در نبردن انگشت به دهان ميتواند با چسباندن يک چسب زخم روي انگشت يا ماليدن يک ماده بدطعم به انگشت يا استفاده از دستکش باشد.
انتهاي پيام
کودکان تا قبل از بلوغ فکری نباید ایمیل داشته باشند
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران:
کودکان تا قبل از بلوغ فکری نباید ایمیل داشته باشند
خبرگزاری فارس: دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: فقط زمانی اجازه استفاده از پست الکترونیکی یا ایمیل باید به کودکان و نوجوانان بدهیم که بدانیم به بلوغ فکری رسیده اند و والدین باید بر سایتهای مورد استفاده کودکانشان نظارت کنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فریبا عربگل در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس، درخصوص اینترنت و نحوه مواجه با آن اظهار داشت: همان طور که اثرات مفید تکنولوژی جدید در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست اما درصورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تأثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیرقابل جبران باشد.
وی افزود: رشد سریع تکنولوژی در زمینه اینترنت حوزه جدیدی از توجه را به وجود آورده است؛ اینترنت یک منبع بی پایان اطلاعات و فرصتی برای تعامل است اما با وجود آن میتواند یک خطر واقعی برای کودکان و نوجوانانی باشد که استفاده صحیح از آن را نیاموختهاند.
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران اضافه کرد: اکثر والدین به کودکان خود میآموزند که با افراد غریبه صحبت نکنند، اگر در منزل تنها هستند در منزل را به روی اشخاصی که نمیشناسند باز نکنند، اگر فرد ناشناسی تلفن زد به او اطلاعات ندهند.
وی ادامه داد: همچنین اکثر والدین روی این موضوع که فرزندشان با چه کسی حرف میزند، دوست است، کجا میرود، چه کتاب یا روزنامهای را میخواند کنترل و نظارت دارند اما نمیدانند که همین نظارت، کنترل و راهنمایی را باید هنگام استفاده از اینترنت اعمال کنند.
وی گفت: استفاده از اینترنت میتواند تجربهای لذت بخش و آموزنده باشد اما بهتر است پیش از اجازه به کودکان و نوجوانان برای اتصال به اینترنت، قوانینی برای آن وضع شود.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تصریح کرد: در استفاده از اینترنت، والدین ضمن اینکه باید سعی کنند خود را با اطلاعات جدید و پیشرفته آشنا کنند باید برای کودکان و نوجوانان خود قوانینی مانند محدودیت در زمان استفاده از اینترنت را وضع کنند.
وی گفت:والدین باید به نوجوان خود بیاموزند که هر چیزی را که در اینترنت میبیند حتماً درست و واقعی نیست، همچنین والدین روی سایتهایی که فرزندانشان به آنها مراجعه میکند نظارت داشته باشید.
وی تأکید کرد: والدین باید به فرزند خود آموزش دهند که صحبت کردن در اتاقهای گفتوگو (چت) مثل صحبت کردن با یک غریبه است و همان احتیاطهایی را که درمورد ارتباط با غریبهها به کار میبندیم در اینجا نیز باید به کار گیریم؛ همچنین فقط زمانی اجازه استفاده از پست الکترونیکی را به او بدهیم که بدانید در این زمینه به بلوغ فکری رسیده و به صورت دورهای پست الکترونیکی و فعالیت اینترنتی او را نظارت چک کنید.
انتهای پیام/
دروغگویی نوجوانان ممکن است ریشه در اعتیاد داشته باشد
یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با فارس:
دروغگویی نوجوانان ممکن است ریشه در اعتیاد داشته باشد
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: برخی از نوجوانان ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات جدی خود مانند مصرف الکل یا ماده مخدر به طور مداوم و برای پنهان کردن بعضی از حقایق دروغ بگویند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میترا حکیم شوشتری در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس درخصوص علل دروغگویی در کودکان و نوجوانان اظهار داشت: برخی از والدین اغلب نگران دروغهای کودک یا نوجوان خود هستند و ممکن است ندانند که باید چه روشی را در مقابل دروغهای آنان اتخاذ کنند، اما در هر رفتار منفی که دروغگویی نیز جزئی از آن است، ماهیت آن رفتار، علت انجام آن، شدت و مدت آن مهم است.
وی افزود: کودکان 4تا 5 ساله اغلب داستانها و افسانههای بلندی میسازند که دروغهایی در این سطح مشکل جدی ایجاد نمیکند و این یک فعالیت طبیعی است چون آنها از شنیدن داستانها و ساختن آنها سرگرم شده و لذت میبرند، کودکان در این سن ممکن است تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص ندهند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه داد: یک کودک بزرگتر یا نوجوان ممکن است دروغی را برای مظلومنمایی و دفاع از خود بگوید، به عنوان نمونه اجتناب از انجام کاری یا انکار مسئولیت اعمالش، والدین باید از طریق صحبت کردن با کوچکترها در مورد اهمیت صداقت، راستگویی و درستکاری به نمونههای خاص دروغگویی پاسخ دهند.
وی اضافه کرد: بعضی از نوجوانان به این نتیجه میرسند که دروغ گفتن در موقعیتهای خاص پذیرفتهتر است. یا زمانی که نوجوان ممکن است برای پنهان کردن امور شخصی و خصوصی خود یا برای اینکه از نظر روانی احساس استقلال و جدایی از والدین خود کنند، دروغ بگویند.
حکیم شوشتری در مورد دروغهایی نشان دهنده مشکلات عاطفی است نیز بیان داشت: بعضی از بچهها که فرق بین واقعیت و دروغ را میدانند، داستانهای دقیقی را میگویند که کاملاً باورکردنی هستند. کودکان و نوجوانان معمولاً این داستانها را با ذوق و شوق بیان میکنند چون با گفتن این دروغها توجه زیادی به آنها میشود و دیگران از شنیدن داستان آنان هیجان زده میشوند که همین امر باعث تقویت دروغگویی در آنها میشود.
وی خاطرنشان کرد: برخی از کودکان و نوجوانانی که مسئول به نظر میرسند، ممکن است در یک الگوی تکراری دروغگویی بیفتند. آنها اغلب این طور احساس میکنند که آسانترین راه برای پاسخگویی به درخواستهای والدین، معلمان و دوستان دروغ گفتن است؛ این کودکان معمولاً نمیخواهند بد باشند، بیشتر میخواهند دیگران را از خود راضی نگاه دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علومپزشکی تهران تأکید کرد: برخی از نوجوانان ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات جدی خود مانند مصرف الکل یا ماده مخدر به طور مداوم و برای پنهان کردن بعضی از حقایق دروغ بگویند. مثلاً در مورد اینکه کجا یا با چه کسانی بوده، چه کاری انجام داده یا پول خود را کجا خرج کردهاست.
وی در مورد راهکار مقابله با این پدیده در کودک یا نوجوان بیان داشت: والدین نمونههای مهمی برای کودکانشان هستند و وقتی کودک یا نوجوانی دروغ میگوید، والدین باید زمانی را جهت صحبت و بحث جدی در مورد تفاوت دروغ گفتن و بیان حقیقت، اهمیت صداقت در خانه و جامعه، چارههایی برای دروغگویی و نتایج و پیامدهای دروغگویی با او اختصاص دهند.
حکیم شوشتری تصریح کرد: اگر کودک یا نوجوان الگوی دروغگویی را که جدی و تکراری است گسترش و ادامه میدهد، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشد که ارزیابی کودک و نوجوان توسط یک روانشناس در این مواقع کارگشاست.
اثر سوء مشاجره پيوسته والدين بر فرزندان
يک مدرس دانشگاه پيام نور معتقد است: مشاجره دايمي و پيوسته والدين اثرات سوئي بر فرزندان دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"رحيم شباني" در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، افزود: والديني که دايما با يکديگر مشاجره و دعوا ميکنند و پيوسته به هم ناسزا ميگويند تنش، اضطراب و نگرانيهاي خود و فرزندانشان را افزايش داده و به صورت هيجاني واکنش نشان ميدهند که اين مساله، زمينه الگوسازي ناسالم براي فرزندانشان را فراهم ميسازد.
وي با اشاره به اينکه بچههاي خردسال نسبت به ساير ردههاي سني کمتر ميتوانند مسايل و مشکلات خود را به صورت کلامي تحليل و بيان کنند، افزود: اين کودکان تنشهاي خانوادگي و احساسهاي ناامني خود را به صورت مشکلات و اختلالات رفتاري و هيجاني از قبيل شب ادراري و ناخن جويدن بروز ميدهند.
شباني خاطرنشان کرد: در دوره نوجواني، اختلافات طولاني والدين، تاثيرات منفي بر هويت يابي و شکل گيري شخصيت نوجوانان دارد.
اين کارشناس روانشناسي تربيتي اظهار کرد: گريز از اختلافات و سرپوش گذاشتن بر آنها، صرف نظرکردن هر يک از زوجين از بخشي از خواستههاي خود و همکاري کردن در جهت برآورده شدن خواستههاي طرفين ميتواند عاملي مهم و اساسي براي جلوگيري از تشديد اين نوع مسايل باشد.
شباني عنوان كرد: برخي والدين در اختلافات، موضع برنده- بازنده را در پيش گرفته و مي خواهند بر همسر خود غلبه کرده و پيروز ميدان شوند. راه حل موجود براي رفع اين اختلافات، اتخاذ موضع برنده – برنده است که هر يک از طرفين دعوا بايد اين سياست را در پيش بگيرد.
وي تصريح کرد: توانايي حل اختلافات مستلزم داشتن برخي تواناييها و مهارتهاست. والدين بايد اطلاعات خود را در مورد مسايل مختلف خانواده افزايش داده و از تاثيرات مثبت و منفي جو خانواده و روابط شان بر فرزندان خود، آگاهي بيشتري کسب کنند.
شباني ادامه داد: والديني که از رشد شناختي و اخلاقي لازم برخوردارند و دانش و مهارتهاي زندگي، زناشويي و فرزندپروري را کسب کردهاند، با جديت بيشتري با اختلافات موجود روبرو و به حل خلاقانه آنها اهتمام مي ورزند. اين امر باعث ميشود که والدين توانمندي بيشتري کسب کرده و به موفقيت و پويايي خانواده و به ويژه فرزندان خود کمک کنند.
وي اظهار کرد: براي حل اختلافات، زوجين بايد نسبت به خواستهها و احساسات يکديگر حساس بوده و براي اين مورد وقت بيشتري را اختصاص دهند. همديگر را محترم شمرده و به يافتن راهکارهاي تازه و خلاقانه بينديشند و در صورت لزوم از مشاوران نيز کمک بگيرند.
انتهاي پيام
نتيجه تنبيه بدني، شدت پرخاشگري و بزهكاري است
روانشناسان كانادايي تاكيد كردند:
نتيجه تنبيه بدني، شدت پرخاشگري و بزهكاري است
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روانشناسان كانادايي هشدار دادند تنبيه بدني و كتك زدن بدون استثنا موجب تشديد پرخاشگري و عصبانيت در كودكان ميشود.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، دكتر جوآن دورانت روانشناس باليني اطفال در دانشگاه مانيتوبا به همراه دستيار خود رون انسوم از بيمارستان اطفال اونتاريوي شرقي پس از بازبيني دقيق روي حدود 80 مطالعه قبلي نتيجه گيري كردند كه تنبيه بدني در تشديد پرخاشگري در كودكان بسيار موثر است.
اين متخصصان تاكيد كردند بازبيني اخير كه حاصل بررسي 20 سال مطالعه قبلي است نشان ميدهد تنبيه بدني هيچ تاثير طولاني مدت مثبت ندارد اما در عوض پيامدهاي منفي بلندمدت آن بسيار است.
به گزارش خبرگزاري سي بي اس نيوز، اين بررسي كه به تفصيل در مجله انجمن پزشكي كانادا ارائه شده، حاكيست، مهمترين پيامد قابل پيش بيني تنبيه بدني و كتك زدن بروز رفتارهاي ضداجتماعي شامل بزهكاري در سنين بالاتر و اختلافات شديد زناشويي بعد از ازدواج است. در بخش ديگري از اين مطالعات معلوم شد كه تنبيه بدني با كاهش رشد ذهني و تاثيرات نامطلوب شديد روي دستاوردهاي تحصيلي و آكادميك است.
انتهاي پيام
آيا تماشاي تلويزيون براي کودکان مضر است؟
دو سال اول زندگي شامل زمان حياتي براي رشد مغز کودک است و اگر چه تلويزيون کودک را به اکتشاف، بازي و ارتباط برقرار کردن تشويق مي کند اما ممکن است يک فضاي ذهني خطرناک نيز در او ايجاد کند.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا - منطقه دانشگاه علوم پزشکي تهران، فناوري پيشرفته منجر به سخت شدن نظارت والدين بر آنچه که کودکان در تلويزيون و اينترنت تماشا مي کنند، شده است، اما با اين حال، کارشناسان مي گويند والدين بايد بر فرزندان خود نظارت کنند تا ازخطراتي که ممکن است در نتيجه بروز تخيلات کودکان به وجود آيد جلوگيري کنند.
بوتينا کوجا روانشناس در يک بيمارستان خصوصي در جده، تاکيد کرد: همان طور که كودكان رشد مي کنند، اتلاف بيش از حد زمان در مقابل تلويزيون يا اينترنت مي تواند با فعاليتهايي مانند مطالعه، انجام تکليف مدرسه، بازي با دوستان و گذراندن وقت با خانواده تداخل داشته باشد و همچنين ممکن است تاثيراتي نظير تقليد کردن از آن برنامه را آغاز کنند.
کوجا گفت: در گذشته، تلويزيون به خصوص براي کودکان پيش دبستاني يک وسيله آموزشي خوب محسوب مي شد. تلويزيون مي تواند به فرزندان کوچک در يادگيري الفبا کمک کند، ميتواند به دانشمندان درباره حيات وحش مطالب مفيدي را که نشان دهد که ياد بگيرند و والدين ميتوانند از طريق آن رويدادهاي اخير را در اخبار شب دنبال کنند.
او افزود: شکي نيست که تلويزيون مي تواند يک وسيله آموزشي عالي و سرگرم کننده باشد ولي با وجود اين مزايا ، استفاده بيش از حد از تلويزيو ن به خصوص با عدم نظارت والدين مي تواند زيان آور، باشد.
با توجه به گفته کوجا ، بچه ها که برنامههاي خشن را مشاهده مي کنند، بيشتر احتمال دارد تارفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهند و ممکن است دچار خيالبافي شوند.
انتهاي پيام
کودکان امروز با اسباب بازیهای تقلبی بزرگ میشوند
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران در گفتو گو با فارس:
کودکان امروز با اسباب بازیهای تقلبی بزرگ میشوند
خبرگزاری فارس: رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران گفت: کودکان امروز با اسباببازیهای جعلی، درجه دو و بنجل بزرگ میشوند. این وسایل نه تنها مصرف گرایی را در کودکان ترویج میدهد، حساسیت آنها را نسبت به اجناس بنجل و تقلب کم میکند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمید یعقوبی در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس، اظهار داشت: اگر بخواهیم اسباببازیها و نوع بازیهایی که در 2یا 3دهه گذشته را تا حال حاضر بررسی کنیم یک سطح و سبک زندگی در گذشته بوده و افراد در گذشته با هم تعامل داشتند و بیشتر همدیگر را میشناختند و کاملاً در اجتماعات کوچک و خرده فرهنگهایی رشد پیدا میکردند که همه با هم آشنا بودند.
بازیهای قدیمی مروج فرهنگ تعاون و همکاری بود
وی افزود: بازیها به دلیل نیاز کودکان به وجود میآید و از مقتضیات روزمره نشأت میگیرد. به همین دلیل است که در قدیم شاهد بازیهایی بودیم که در آن همکاری، تعاون، رقابت و همیاری موج میزد و این روح زمانه است که نوع بازی را به کودک تلقین میکند و هدف بازیها باید ترویج همکاری، همیاری، رفاقت و شاد بودن باشد.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: اما امروزه سبک زندگی افراد در جهان خصوصاً در شهرهای بزرگ، که زندگی درونگرای تکنولوژی زده و ماشینی دارند و مردم در خودشان هستند و با دیگران تعامل کمتری دارند، باعث شده سبک زندگی کودکان هم انفرادی شود و بازیهایی که انجام میدهند نیز انفرادی باشد.
وی تأکید کرد: این به معنای زندگی انفرادی است، یعنی شخص فقط سرکار برود و از اجتماع دوری گزیند، به منزل اقوام سرنمیزند یا دیر به دیر آنها را میبیند و صله رحم را ترک میکند.
یعقوبی گفت: وقتی خودمان نمیتوانیم اقوام را ببینیم بچههای ما هم نمیتوانند بچههای آنها را ببینند، یا زمانیکه فرد با آپارتمان کناری ارتباط ندارد بچهها نیز با هم مرتبط نیستند.
تحمیل بازیهای انفرادی به بچهها
یعقوبی افزود: در نتیجه خواه ناخواه بچههای ما به سمت بازیهای انفرادی سوق پیدا میکنند. همچنین با توجه به اینکه پیشرفتهای تکنولوژیک ایجاد شده سبک بازیهای انفرادی را بر کودکان ما تحمیل میکند، همین موضوع باعث کم تحرکی کودک شده و طفل شادابی خود را به مرور زمان از دست داده و تعاملات اجتماعی را فرا نمیگیرد.
اسباب بازیهای بیکیفیت فرهنگ مصرف گرایی را نهادینه میکند
وی خاطرنشان کرد: بازیهایی که کودکان دهههای قبل انجام میدادند در جمع بود و با جمع بود اما در حال حاضر اکثر بازیها انفرادی شده؛ همچنین این بازیهای انفرادی، اسباب بازیهای انفرادی برای بچهها میطلبد که فارغ از جنس، کیفیت و استانداردهای آن که امری فراموش شده تلقی میشود، کودک را به انزوا و جدایی از جمع تشویق میکند.
اسباب بازی تقلبی در دست کودکان ایرانی
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران تصریح کرد: تصور میکنم کشوری که این اسباببازیهای جعلی، درجه دو و بنجل را تولید میکند و جنس تقلبی و دست دو و ارزان قیمت به ما میدهد مصرف گرایی را در کودکان ترویج میکند چرا که یک اسباببازی زود خراب میشود. این غیرمستقیم به بچه القاء میکند که همه چیز عمر کوتاهی دارد و این فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه و کودکان نهادینه میکند.
وی تأکید کرد: همچنین فرهنگ جعل و تقلب را می آموزند و به بچهها میآموزد که برای هر جنس اصلی یک چیز تقلبی وجود دارد و هیچ چیز اصیلی وجود ندارد. این در بلند مدت فرهنگ جوامع مصرف کنند این محصولات را دست خوش تغییر میکند.
انتهای پیام/
چگونه کودک مان را منضبط تربیت کنیم؟
چطور می توان کودک یک ساله را از رفتن به سمت تلویزیون باز داشت؟ چطور با کج خلقی کودک در سنین پیش از مدرسه کنار بیاییم؟ چطور فرزند نوجوان مان را واداریم به قوانین احترام بگذارد؟
کودک شما در هر سنی باشد، هنگامی که مسئله انضباط مطرح است، نکته مهم این است که پدر و مادر با توافق یکدیگر شیوه یکسانی را تعیین کنند و در اعمال این شیوه تداوم داشته باشند. اگر والدین در اعمال قواعدی که برای کودک تعیین می کنند و پیامدهای ناشی از عدم رعایت آنها ثابت قدم باشند، کودک هم این قواعد را می پذیرد.
در زیر شیوه های منضبط کردن کودکان را بر حسب سن شان می آوریم:
از ابتدای زندگی تا 2 سالگی
نوزادان و نوپایان به طور طبیعی کنجکاو هستند. بنابراین شیوه عاقلانه این است که چیزهای خطرناکی را که آنها را وسوسه می کند، از جلوی چشم آنها دور کنیم و به خواست شان برای دست زدن به این چیزها پاسخ رد بدهیم- بنابراین باید تلویزیون، ویدئو، استریو، جواهرات و به خصوص مواد پاک کننده و داروها را از دسترس آنها دور کنیم.
هنگامی که نوزادی که روی زمین می خزد یا نوپایی که تازه به راه افتاده است، برای بازی کردن به سمت چیزهای خطرناک می رود، با آرامش به او "نه" بگویید؛ کودک را از کنار این اشیا دور کنید یا حواس او به انجام فعالیتی مطلوب پرت کنید.
در کودکان نوپا می توانید از روش تنها گذاشتن به عنوان یک روش تنبیهی استفاده کنید. برای مثال به کودکی را که لگد می اندازد، گاز می گیرد، غذایش را پرت می کند، باید بگویید رفتارش غیرقابل قبول است و او را به محلی مخصوص برای تنها گذاشتن ببرید - مثلا روی صندلی آشپزخانه - او را برای یک یا دو دقیقه به حال خود راه کنید ( تنها گذاشتن کودک نوپا بیشتر از این مدت بی اثر است ).
نکته مهم این است که از هر نوع تنبیه جسمی کودک در هر سنی خودداری کنید. به خصوص نوزادان و نوپایان نمی توانند رابطه ای میان رفتارشان و تنبیه جسمی برقرار کنند. آنها تنها درد تنبیه جسمی را احساس خواهند کرد.
فراموش نکنید که کودکان با تماشا کردن بزرگسالان، به خصوص والدین شان رفتارها را یاد می گیرند. سعی کنید که رفتار خودتان به سرمشقی برای کودک بدل شود. منظم و مرتب بودن وسائل خودتان بسیار بیشتر از دستور دادن به کودک به جمع کردن اسباب بازی هایش، کودک را تشویق می کند تا اسباب بازی هایش را در اتاق پخش نکند.
3 تا 5 سالگی
هنگامی که کودک شما بزرگتر می شود و می تواند ارتباط میان اعمالش و پیامدهای آنها را درک کند، آموزش دادن قواعد خانه به او شروع کنید.
پیش از اینکه کودک را برای انجام رفتار معینی تنبیه کنید، به او توضیح دهید که از او چه انتظاری دارید. برای مثال اگر کودک سه ساله ای با مداد شمعی روی دیوارهای خانه نقاشی کرده است، به او توضیح دهید که چرا این کار مجاز نیست و اگر دوباره این کار را انجام دهد، چه پیامدی برای او خواهد داشت (برای مثال مجبور خواهد شد به پاک کردن دیوارها کمک کند یا مداد شمعی ها برای بقیه روز از دست او گرفته خواهد شد).
اگر چند روز بعد کودک دوباره روی دیوار نقاشی کرد، به او یادآوری کنید که مداد شمعی فقط برای نقاشی کشیدن روی کاغذ است، و بعد تنبیهی را که معین کرده اید اعمال کنید.
هر چه والدین زودتر این نوع قواعد و پیامدهای عدم رعایت آنها را برای کودک معین کنند، هم برای خودشان و هم برای کودک بهتر است.
گرچه در برخی موارد برای والدین راحت تر است که رفتارهای نامناسب گاهگاهی کودک را نادیده بگیرند و تنبیه معین شده را اجرا نکنند، اما چنین برخوردی آموزش انضباط به کودک را مختل می کند.
حفظ تداوم و ثبات در آموزش انضباط به کودک بسیار مهم است و والدین باید به همراه (نه به صورت فردی) تصمیم بگیرند که چه قواعدی را باید در خانه به اجرا بگذارند.
والدین در عین حال که برای کودک روشن می کنند که چه رفتارهایی به تنبیه خواهد انجامید، نباید پاداش دادن را نیز فراموش کنند.
اثر مثبت تحسین کردن کودک را دست کم نگیرید- انضباط فقط با تنبیه کردن به دست نمی آید، بلکه تقدیر کردن از رفتار خوب کودک هم در ایجاد آن موثر است. برای مثال گفتن این جمله به کودک "آفرین که اسباب بازی هایت را در زمین بازی به بچه های دیگر هم دادی!" معمولا موثر از تنبیه کردن کودک برای رفتار متضاد یعنی ندادن اسباب بازی هایش به بچه های دیگر است.
ضمنا به خاطر داشته باشید که هنگام تحسین کردن، دقیقا مشخص کنید که از کدام رفتار کودک خوش تان آمده است، و به تحسینی کلی بسنده نکنید.
اگر کودک تان بدون توجه به واکنش های شما به انجام رفتار غیرقابل قبول ادامه می دهد، می توانید نموداری را طراحی کنید و رفتارهای کودک را با مهره های مغناطیسی برای هر روز هفته روی آن مشخص کنید. بعد تصمیم بگیرید که پس از چند بار رفتار نادرست کودک باید او را تنبیه کنید یا پس از چند بار انجام رفتار مناسب بوسیله کودک به او پاداش بدهید.
این نمودار را روی یخچال بچسبانید و هر روز رفتارهای مناسب و نامناسب کودک را روی آن ثبت کنید و آن را به کودک نشان دهید.
این نمودار تصویری عینی از وضع رفتاری کودک به او نشان خواهد داد. هنگامی که این نمودار بر کودک تاثیر گذاشت، کودک را به خطا یادگیری کنترل کردن رفتارهای بدش، تحسین کنید.
پاداش یا تنبیه باید به طور روزانه اعمال شود. موکول کردن تنبیه به آینده دور تاثیری نخواهد داشت.
تنها گذاشتن کودک به عنوان یک روش تنبیهی در این سنین هم روش موثری است. جای مناسبی را برای تنها گذاشتن کودک پیدا کنید که حواس کودک در آن پرت نشود و کودک وادار شود به رفتارهایش فکر کند. به یاد داشته باشید که فرستادن کودک به اتاق خودتان که وسائلی مانند کامپیوتر، تلویزیون و ویدئو در آن قرار دارد، برای این هدف مناسب نیست.
فراموش نکنید که مدت زمان تنها گذاشتن کودک باید با سن کودک تان مطابقت داشته باشد. کارشناسان می گویند به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه باید او را تنها گذاشت؛ برخی دیگر از کارشناسان توصیه می کنند که مدت زمان تنها گذاشتن باید آنقدر طول بکشد که کودک آرام شود ( کودک تسلط بر خود را یاد بگیرد ).
نکته مهم این است با کودک تان صرفا درباره چیزهای که انجام دادنش بد است، صحبت نکنید، بلکه انجام دادن کارهای خوب را هم به او آموزش دهید. برای مثال به جای اینکه به کودک بگویید: "روی کاناپه نپر" به او بگویید: "روی مبل بنشین و پاهای ات را روی زمین بگذار."
6 تا 8 سالگی
تنها گذاشتن و تعیین کردن تنبیه های غیرجسمی ( به عنوان پیامد رفتارهای نامناسب ) برای مثال محروم کردن کودک از یک چیز موردعلاقه اش در این گروه سنی هم موثر است.
بار دیگر ثبات والدین در تعیین قواعد و عمل به آنها مسئله مهمی است، در غیر این صورت اقتدارتان در برابر کودک را از دست خواهید داد. کودک باید متقاعد شود که شما به حرفی که می زنید عمل خواهید کرد.
البته می توانید گاهی به کودک تان فرصت دیگری برای اصلاح رفتارش بدهید یا تا حد معینی خطاهای او را بپذیرید، اما در اغلب موارد باید به آن چه می گویید عمل کنید.
مراقب باشید که در حالت عصبانیت، کودک را به انجام تنبیه های که نمی شود آنها را اعمال کرد، تهدید نکنید ( برای مثال " اگر در را محکم به هم بزنی، دیگر نمی توانی تلویزیون تماشا کنی ! )، چرا که در این صورت کودک ممکن است به این نتیجه برسد که نمی توانید به هیچ یک از تهدیدهای تان عمل کنید. اگر برای مثال کودک برای یک برنامه تفریحی بیرون می برید و او در ماشین سر و صدا می کند، و او را تهدید می کنید که اگر ساکت نشود، او را به خانه بازخواهید گرداند، باید دقیقا به این تهدید عمل کنید. اعتباری که در مقابل کودک تان به دست می آورید، بسیار مهم تر به هم خوردن برنامه تفریحی در آن روز است.
9 تا 12 سال
کودکانی در این گروه سنی - مانند کودکان کم سن تر - را می توان با تصریح کردن پیامدهایی که رفتارهای شان خواهد داشت، منضبط کرد. با بزرگتر شدن کودک و تقاضای او برای مستقل تر شدن و مسئولیت پذیری، آموزش دادن به کودک درباره پیامدهای رفتارهایش روشی موثر و مناسب برای منضبط کردن کودک است.
برای مثال اگر کودک کلاس پنجمی شما تکلیف های مدرسه اش را پیش از خواب انجام نداده است، آیا باید او را واداشت بیدار بماند و تکالیفش را انجام دهد یا حتی به او برای انجام آنها کمک کرد؟
پاسخ احتمالا منفی است - چرا که به این ترتیب فرصتی را برای آموختن یک درس مهم زندگی به کودک تان از دست خواهید داد. اگر کودک تان تکلیف مدرسه اش را انجام نداده است، بهتر است روز بعد به مدرسه برود و پیامد این کار یعنی گرفتن نمره بد را تحمل کند.
طبیعی است که والدین بخواهند کودک شان را از اشتباهی که مرتکب شده است، نجات دهند، اما برای آینده کودک بهتر است که گاهی بگذارید او شکست بخورد. به این ترتیب کودک درخواهد یافت که رفتار نامناسبش چه پیامدهایی برای او خواهد دشت، و احتمالا دوباره این اشتباهات را مرتکب نخواهد شد. اما اگر می بینید کودک تان از پیامدهای طبیعی رفتارهای اش درس نمی گیرد، باید به او برای اصلاح رفتارش کمک کنید.
13 ساله و بالاتر
تا این سن باید اساس تربیت کودک را پی ریزی کرده باشید. در این سن کودک تان می داند که از او چه انتظاری دارید و وقتی از مجازات رفتار بد صحبت می کنید، منظورتان چیست. گارد خودتان را پایین نیاورید - انضباط برای نوجوانان به همان اندازه مهم است که برای کودکان کم سن تر. همانطور که برای یک کودک 4 ساله باید زمان خواب را معین کرد و آن را اعمال کرد، برای نوجوان تان نیز با حدودی را معین کنید.
برای نوجوان تان قواعدی را درباره تکالیف خانه، دیدار دوستان، ساعتی که باید به خانه بازگردد تعیین کنید و با او از پیش درباره آنها صحبت کنید تا مطمئن شوید که سوءتفاهمی وجود ندارد. نوجوان تان ممکن است گاه به گاه از این قواعد شکایت کند، اما در عین حال درخواهد یافت که شما کنترل اوضاع را به دست دارید.
بر خلاف آنچه ممکن است تصور کنید، نوجوان در همان حال که به او آزادی و مسئولیت بیشتری می دهید، هم خواستار تعیین حدود و اعمال آنهاست و هم به این حدود نیاز دارد.
هنگامی که نوجوان تان قاعده ای را زیر پا می گذارد، ممکن است بهترین مقابله محروم کردن نوجوان از امتیازات باشد، اما در عین حال باید با او صحبت کنید تا دریابید چرا او این قاعده را رعایت نکرده است. برای مثال اگر نوجوان دیرتر از زمان تعیین شده به خانه بازگشته است، و به این خاطر او را از راندن ماشین محروم کرده اید، باید با او در این باره بحث کنید و به او توضیح دهید که چرا یک ساعت دیرتر برگشتن از زمان تعیین شده به خانه غیرقابل قبول و ناراحت کننده است.
توجه داشته باشید که باید تا حدی کنترل کارها را به نوجوان تان واگذار کنید. با این کار نه تنها درگیر مبارزه با قدرت با او نخواهید شد، بلکه باعث خواهید شد که نوجوان به تصمیماتی که لازم است شما بگیرید، احترام بگذارد.
برای مثال به نوجوان در سنین پایین تر می توانید اجازه دهید درباره لباس مدرسه، مدل مو یا حتی دکوراسیون اتاقش تصمیم بگیرد. در نوجوانان در سنین بالاتر می توانید حوزه خودمختاری را گسترده تر کنید، و برای مثال درباره زمان بازگشت به خانه انعطاف پذیرتر باشید.
همچنین مهم است که بر جنبه های مثبت رفتار نوجوان متمرکز شوید. برای مثال به جای اینکه در مواجهه با رفتار غیرمسئولانه نوجوان، او را وادارید تا زودتر به خانه بازگردد، می توانید در مواجهه با رفتار مثبت او به او اجازه دهید، زمان بیشتری از خانه بیرون بماند.