خيلي خيلي تاپيك جالبي زدي.من واقعا خوشم اومد.فقط يه سوال برام پيش اومد.اونم اين كه تو داستان اوديپ،اوديپ پدرش رو كشت تا با مادرش زندگي كنه.كه اين خودش شد يه نظريهي روان شناسي كه طبق اون،حسادت پسر به پدر در مالكيّت مادر رو عقدهي اوديپ خواندند.
اين قضيه خصوصاً تو علم روانشناسي(البته تا اون جايي كه من ميدونم.چون ممكنه تو بيشتر راجع بع اين موضوع بدوني) بيشتر جنبهي جنسي داره.براي همينم اين نكته به ذهنم رسيد كه درسته كه جبران خليل جبران واقعا عاشق مادرش بوده،امّا تو متني كه تو نوشته بودي اين علاقه به خاطر تمايلات جنسي او به مادرش نبود.اون فقط به خاطر شرايطي كه داشته، و به خاطر پشتيبانيهاي مادرش،تا جايي كه يك انسان و يك پسر ميتونه،به مادرش علاقمند شده و خبري از تمايلات جنسي نيست.
حالا اگه چيزايي كه من ميدونم درست باشه،جبران خليل عقدهي اديپ نداشته.
ميشه لطف كني نظرت رو در اين باره به من بگي؟
(راستي تا يادم نرفته،بازم ميگم كه تاپيكت خيلي قشنگه!!)