-
اندی(2)
بعد از جدايی هر كدام جدا به فعاليت خود ادامه دادند به جرات ميتوا ن گفت: اندی گوی سبقت را از كوروس ربود.كوروس چند ماه بعد ازدواج كرد ولی اندی تمام زندگيش را روی كار هنری خود گذاشت.بعد از جدايی آنها اندی اولين آلبوم خود را بعد از جدايی از طرف شركت كلتكس وارد بازار كرد.آلبوم بيقرار.كه به نظر من كه تمام كارهاي اندی رو دنبال كردم آلبوم بيقرار يك استثنا در زندگی اندی بود.كه يك شبه ره صد ساله را طی كرد.در اين آلبوم 10 ترانه بود كه يكی از يكی قشنگ تر بود.و به گفته خود اندی:بيقرار قصه زندگی من است.قصه روزهای پر عطش عشق و شبهای سرد تنهايی.قصه تلخيها و شيرينيهای زندگی.قصه پيروزيها و ناكاميهای من در عشق و اميدی براي فردايی روشن و عشقی واقعی هنوزم بيقرارم.......... اندی روی اين آلبوم يك سال ونيم زحمت كشيد وهم خلاصه ای از زندگی خودهست.آلبوم بيقرار پر فروشترين آلبوم دهه نود شد.شعرها از پاكسيمای نازنين وآهنگها ازهمکاران آهنگ عشق اول از سياووش قميشی وآهنگ بيقرار از هانی نازنين با آن ملودی زيبا كه من هر وقت اين آهنگ رو گوش ميدم ياد ....... ميفتم. آهنگ زيبا و عاشقانه شبگرد,انتظار,قصر كاغذی,اگه عشق همينه,دخترايرونی,شيطنت.كنس ت اندی برای آلبوم بيقرار با موفقيت تمام اجرا شد.وجای خالی آن شب پيدا نميشد.وعده ای هم پشت در بودند تا بتوانند وارد سالن شوند.در اين آلبوم فرخ آهی هم يار هميشگی اندی بود.وبه او كمك فراوانی كرد.و اندی اين آلبوم و تمام آلبومهای خود رادر استديو فرخ آهی ضبط ميكند.در اين آلبوم بود كه مردم با دختری آشنا شدند كه هميشه با اندی بود واندی از او به عنوان صدای دوم استفاده ميكرد.او شينی ريگزبی بود.دختری امريكايی و علا قه مند به فرهنگ ايرانی و زبان فارسی.شينی در حال حاضر خود خواننده شده ولی هر چه دارد از اندی است.از آن زمان به بعد اين دو همه جا با هم بودند وخود اندی هم در جايی اعلام كرد شينی دوست دختر اوست.اندی همه جا از گروهش تعريف كرده و عنوان كرده من بدون روهم هيچ هستم.فروتنی هميشگی ايرانيها. بعد از موفقيت بي سابقه اين آلبوم اندی آلبوم ليلی را وارد بازار باز هم از شركت كلتكس كه با چند هنرمند ديگر هم همكاری كرد.بيژن مرتضوی,حسن شماعی زاده وغيره.با آن عبارت زيبا در اول آهنگ ليلی:هر كس در زندگي يك ليلی دارد و اين ليلی من است.تمام اينها نشان ميدهد اندی در تمام اين سالها عاشق بوده.عاشق چه كسی اين را هيچ كس نميداند.در كنار اندی عليرضا امير قاسمی هم برای او ويدئو های زيبا می ساخت بعد از اين آلبوم اندی آلبوم تنهايی را از شركت كلتكس به بازار ارائه داد.شعرها از پاكسيمای نازنين ويدئو از كوجی زادوری و امير قاسمی ,ضبط از فرخ آهی ,گروه اندی باز هم او را ياری ميدهند.آهنگ زيبای تنهايی,چشمای ناز ,جاده های احساس,ناز ناز ,خوشگل محلمون, به قدری اين آهنگها گل كرد كه ورد زبان همه شده بود.هر پسری كه ميخواست با دختری دوست شود آهنگ ناز ناز را برايش ميخوند.دخترها برای كنسرتهای اندی سرو دست می شكوندند.و به قول اندی كه تكه كلام هميشگی اوست :خدا زيادشون كنه.در اينجا بايد بگويم آلبومهای اندی همه دوازده يا چهارده آهنگ دارد.برعكس تمام خواننده ها .كه اين هم هزينه زياد تری ميخواهد هم پول بيشتری.در آلبوم تنهايی اندی يك آهنگ را بازسازی كرد كه آن را برای مادرش ساخته بود.زمانی كه مادرش ايران بوده و اندی امريكا مادرش دچارعارضه مغزی ميشود و اندی در آن حال شعر اين آهنگ را مينويسدو آن را در بدترين شرايط اجرا ميكند.خوشختانه حال مادرش خوب ميشود وبعدها مادرش عازم امريكا ميشود وتمام كارهای اندی را دنبال ميكند.تمام مصاحبه ها را زنده نگاه ميكند.اندی هفته ای 2 بار بايد با مادرش غذا بخورد.او پسر خانواده است . بعداز آلبوم تنهايی اندی آلبوم سر سپرده را به مردم عرضه كرد.آلبومی عاشقانه از كمپانی ترانه.شعرها طبق معمول از پاكسيمای نازنين و آهنگها از اندی,منوچهر چشم آذر.توحيد.در اين آلبوم اندی از شاعرهای جوان هم استفاده كرد.گل اين آلبوم همان آهنگ معروف سرسپرده است.كه پاكسيما شعر آن را گفت و اندی يك نصفه روز آهنگ آن را ساخت.و به گفته خودش اين آهنگ يك هديه از طرف خدا برای او بود.آهنگ تولد به اين شكل ساخته شده بود كه پاكسيما روی جلد كادوی تولد اندی شعر تولد را نوشت و چون اندی خوشش آمدروی آن آهنگ گذاشت آهنگ من و تو به قدری گل كرد كه اندي مجبور شد درسالن زيبای پلس لس آنجلس كنسرت بزرگی اجرا كند.كه از چند روز قبل تمام بليطها فروخته شده بود.در اين كنسرت تمام چهره های هنری حضور داشتند.وارطان آواناسيان مدير شركت ترانه,كوجی زادوری,و اكثرخبرنگارها حضور داشتند و موفقيت اندی را تبريك گفتند.
-
اندی(3)
كوجی و امير قاسمی ويدئو های اين آلبوم را تهيه كردند.به خصوص ويدئوی سر سپرده در اين بين بايد گويم اندی
گياهخوار همچنين جزو تيم فوتبال هنرمندان هم هست.و تا به حال چندين گل هم زده ، آرزويش هم اينست كه در استاديوم آزادی بازی كند. و در كنار هنر ورزش هم ميكند. بعد از آلبوم سرسپرده نوبت آلبوم بعدی اندی رسيد.جاده ابريشم.آلبومی عاشقانه تر از آلبوم قبلی.اندی خود راجع به اين آلبوم حرفهای زيادی زده.آهنگها از خود اندی با همكاری حسن شماعی زاده,منوچهر چشم آذر,توحيد,فريبرز حاج نبی.و شعرها اكثرا از پاكسيما.آهنگ شب من به گفته خود اندی در بدترين شرايط روحی او اجرا شد.دوست دختر او برای بار دوم او را رها كرد و اندی در بدترين شرايط روحی اين آهنگ را ضبط كرد.اين آهنگ بعدها در فيلم هاليوودی پرنسس و سرباز در قسمتی از فيلم گذاشته شد.اندی خودش اين آهنگ را به دوست دخترش تقديم كرد.آهنگ فوق الاده توكه رفتی به قدری سرو صدا كرد كه همه آن را تكرار می كردند.آهنگ انگليسی اين آلبوم را شينی شعرش را گفت و اندی آهنگ آن را ساخت.اندی يك آهنگ ارمنی هم در اين آلبوم دارد.اگر يادتان باشد بچه های منطقه 6 در ويدئو نوروز آن سال برای اندی نوار فرستاده بودند كه اندی زودتر آلبوم بعدی را به بازار بدهد.اندی در زمان ساخت اين آلبوم به ارمنستان سفر كرد به همين دليل اسم آن را جاده ابريشم گذاشت.اين آلبوم نشان ميدهد كه اندی سال عاشقانه و سختی را پشت سر گذاشته.چون به گفته خودش او به پاكسيما ميگه:من امسال مثلأ عاشقم آهنگ عاشقانه برايم بگو سال ديگه همه چی خوبه ما با هميم .آهنگی برايم بگو كه همه چيز را نشان دهد.اگر توجه كرده باشيد تمام آهنگهای اندی به جز چند تا كه انگشت شمار است راجع به دختر و پسر است و به گفته خودش من حرف ديگری به جز دختر و پسر ندارم كه بزنم.بعداز اين آلبوم اندی يك آلبوم دو آهنگه وارد بازار كرد.به نام نونه.كه بازسازی آهنگ زيبای چرا عاشق شدم و يك آهنگ ارمنی.بعد از اين آلبوم او آلبوم و قلب من را وارد بازار كرد.كه به 7 زبان زنده دنيا آهنگ خوانده است.از طرف كمپانی آونگ ويك كمپانی امريكايی.اندی يواش يواش خود را وارد ماكت امريكايی می كند.خودش می گويد: اين آلبوم جاي خاصی را در قلب من دارد به همين دليل اسم آن را وقلب من گذاشت .و روزنامه ها آن را رمانتيك ترين آلبوم اندی معرفی كردندآهنگها يكی از ديگری قشنگ تر بود.آهنگ عربی با صدای اندی و راغب علامه خواننده معروف عرب كه بينهايت گل كرد.كه هم شعرش را با هم گفته بودند و هم آهنگش را با هم ساخته بودند.آهنگ ريحان كه خيلی گل كرد با شعر پاكسيما و آهنگ اندی.آهنگ 6و8 يادم مياد.آهنگ زيباي رويا.آهنگ عاشقانه تو نباشی.آهنگ انگليسی كه شعرش را شينی گفت و اندی آهنگش را ساخت.يك آهنگ هندی با دختر خانم هندی.كه بخواهم در مورد هر كدام توضيح بدهم ساعتها طول ميكشد. بعد از اين آلبوم بود كه روزنامه های امريكا از اندی به عنوان الويس ايران نام بردند.وبه او لغب الويس دادند.بعد از اين آلبوم محبوبيت اندی در جامعه امريكايی چند برابر شد.با گروهای بزرگی در سالنهای مجلل كنسرت گذاشت.با گروه آلابينا در سالن زيبای گريك تيآتر كنسرت گذاشت.به تنهاي 6000 نفر را در آن سالن دور هم جمع كرد و شبی فراموش نشدنی برای همه بود.به مناسبت اين آلبوم كنسرت افتخاری در تاور ركوردز گلندل محله ارمنی نشين كاليفرنيا اجرا كرد.و جازيست گروه پليس هم آنجا حضور داشت همكاری آنها از اين به بعد آغاز شد.از همين آلبوم هم يك نمونه وارد ماكت امريكايی كرد .با چند آهنگ اضافه تر. كه آهنگ هتل كاليفرنيای معروف هم در آن بود كه همه ميگفتند از اصلش هم قشنگتر شده.با شعر پاكسيما يار هميشگی اندی آهنگ تو نباشی به گفته خود اندی غم انگيز ترين صدای نی در ارمنستان هست.اندی برای سومين بار برنده جايزه بهترين خواننده ارامنه شد.استينگ منيجر گروه پليس هم فعاليت خود را با اندی آغاز كرد.اندی با مهارت خاصی به زبان انگليسی موسيقی ايران را به امريكاييها معرفی كرد به طوری كه فوق الا ده اندی رو دوست دارند.اندی تبديل به يك خواننده بين المللی شد.مصاحبه ها در سی ان ان,ان بی سی,سی بی اس,و موفقيت در كنسرتها او را بيش از پيش محبوب كرداو حالا به آ رزوی ديرينه خود رسيده.با روزی 16 ساعت كار كردن با گروه و دوستان خوب او اين موفقيت دور از دسترس نبود.بعد از اين موفقيت او با دو خواننده بزرگ ديگر عرب آشنا شد.خالد و حاكيم.كه قرار بود توری بزرگ ترتيب دهند برای اجرای كنسرت در سالن زيبای گريك تيآتر.ولی اين برنامه مواجه با 11 سپتامبر شد و با تمام هزينه و زحمتی كه برای اين برنامه كشيده شده بود اندی اين برنامه را لغو كرد.اندی اعلام كرد كه مردم امريكا را مانند ايرانيان دوست دارد و خود جزو شهروندان امريكايی هست و به دليل احترام كنسرت را لغو كرد.جالب اينجاست كه شينی ميهمان افتخاری تمام كنسرتهای اندی است و همراه او برنامه اجرا ميكند.اندی در اين بين يك آلبوم وارد بازار كرد با همكاري پاكسيما,حميد,و پيروز.كه در حقيقت آلبوم پاكسيما بود با شعرهاي او واز دوستان خود دعوت كرده بود با او همكاري كنند.كه واقعا اندي در اين آلبوم براي پاكسيما سنگ تمام گذاشت آلبومي به نام ياران.با آهنگهاي فوق العاده قصه باران و تصوير كه با شعرهاي فوق الاده پاكسيما توسط اندي اجرا شد.آلبوم آخر اندي خلوت من نام گرفت. اندي در مصاحبه اي اعلام كرد: من دوست دارم مردم بدانند درخلوت من چه ميگذرد.اين آلبوم هم جزو عاشقانه ترين آلبومهاي اندي قرارگرفت.از كمپاني آونگ و يك كمپاني امريكايي.اندي در اين آلبوم نشان دادهنوز هم شور عشق در او هست.آهنگ چه خوشگل شدي به قدري بين مردم طرفدار پيدا كردكه فكر ميكنم احتياج به توضيح من نباشد.آهنگ التهاب,از ياد من نرفته,4 نوع ميكس آهنگ ريحان,آهنگ تغيير داده شده تپلي به زبان ارمني به نام مارال,آهنگ تغيير داده شده يالا به زبان اسپانيولي به نام بايلا,ودر نهايت آهنگي متفاوت با سبك كار اندي به نام برو.من خودم به عنوان طرفدار اندي اين سبك را تا به حال در كار او نشنيده بودم.تمام كارهاي او نشان ميدهد كه همه چي خوب است من با دوست دخترم خوبم مشكلي نداريم ولي هيچ وقت آهنگهاي اندي نشان دهنده اين نبود كه به كسي بگويد:برو ديگه نميخوامت اون هم خواننده اي مثل اندي.البته در ويدئوي اين آهنگ ريشه هايی از سياسی بودن نشان ميدهد.اما اندی هميشه خود را از سياست جدا كرده. آهنگ زيبای شقايق ,عشق و ايثار,تمام شعرها از پاكسيماو آهنگها از اندی,منوچهر چشم آذر,محمد مقدم و ........ بعد از اين آلبوم اندی همراه با شينی و منصور كنسرت بزرگ و فراموش نشدنی در سالن بزرگ و زيبای گريك تيآتر اجرا كردند.اندی در اين كنسرت پر نشاط تر و پر انرژی تر از قبل برای مردم برنامه اجرا كرد.زندگی عاشقانه اندی با حضور دوست دختر زيبای او سپری ميشود.او هنوز هم عاشق است.او بار ديگر كنسرت ديگری با اميد در پارك ارواين اجرا كرد كه آن هم با استقبال بی نظير مردم روبه رو شد. اندي هميشه براي جوانها نصيحتی داشته:دوری از مواد مخدر,احترام به بزرگترها,درس خواندن,وبه تمام دخترها و پسرها هميشه وهميشه گفته:با اونی كه دوستش دارين تا آخر بمونيد.به هم وفادار باشين.اندی احساس دوست داشتن رو اينگونه توصيف كرده:صبح كه از خواب بلند ميشوی احساس ميكنی دنيا مال تو هست. دوست داری با كسی كه دوستش داری بری پارك,پيكنيك,به خاطر اون دختری كه دوستش داری حاضری همه دنيا رو به اون ببخشی.و شب كه ميخوای بخوابی خوشحال از اين احساسی كه دادی و گرفتی.اندی هميشه اززندگيش راضی بوده و هست.و هميشه به گفته خودش نيمه پر ليوان را نگاه ميكند.اندی با خواننده های ديگر كشورمان هم كنسرت گذاشته.مثل ابی,شهرام كاشانی, مكابيز..............و كمك به خيلی ها كرده در اين راه تا آنها هم وارد دنيای هنر شوند.مثل شينی,مكابيز,مهران.نگاهی به كارنامه هنری اندی بيندازيم او سير صعودی فوق العاده ای را طی كرده است اميدوارم هرروز موفق تر از روز پيش باشد.او به عشق مردم كشورش ميخواند.
-
-
سیما بینا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در سال 1323 در خاش متولد شد و از کودکی در کنار احمد بینا پدرش که استاد موسیقی سنتی ایران و شاعر و آهنگساز ترانه های اولیه او بود رشد کرد.
از نه سالگی همکاری رسمی خود را با رادیو ایران( برنامه کودک) آغاز نمود. از همان دوران، نزد اساتید و مشاهیر موسیقی به شناخت و آموزش نکته ها و ظرایف این هنر پرداخت و چندی بعد به شاگردی استاد جواد معروفی و استاد زرین پنجه در آمد. و به زودی دارای برنامه موسیقی ویژه ای به نام ( گلهای صحرایی) در رادیو ایران شد. این برنامه، مجموعه ای بود از نغمه ها و آواز های محلی ایران که صدای او را تا سال 1358 به دورترین نقطه های ایران زمین می فرستاد و برای بیشتر از دو نسل خاطراتی شیرین می آفرید.
سیما بینا پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه تهران در هنر نقاشی، دانش موسیقی خود را در خدمت یکی از قدیمی ترین و آگاه ترین موسیقی دانان آواز سنتی ایران، استاد عبد الله خان دوامی، کامل نموده و از آن پس علاوه بر اجرای مستمر موسیقی و آواز سنتی به تحقیق درباره ترانه ها و آواز های محلی ایران پرداخته است.
او سالهاست که در دوره های برنامه ریزی شده، موسیقی ملی آوازی ایران را به هنر آموزان انتخاب شده آموزش داد.
-
حمید خندان سیما
متولد 1355 در تهران
از سال 1364 با ورود به گروه سرود مدرسه ایرانیان در ترکیه وارد عرصه موسیقی شد. در سال 72 با ساخت اثر مرگ قو کار حرفه ای خود را آغاز کرد.
سال 77 سال حضور او در عرصه سینما بود.
با هنرنمایی در فیلم قلبهای نا آرام در سال 80 وارد عرصه سینما شد.هم اکنون نیز آلبوم جدید او "شروع قصه " وارد بازار شده است.
-
گلپا
اکبر گلپایگانی در سال 1312 در تهران متولّد و در خانواده ای پرورش یافه که همه اعضای آن خواننده بودند.
استاد حسن یکرنگی و استاد نورعلی خان برومند استادان اولیه وی بودند و پس از آنکه ردیفهای موسیقی سنتی را به طور کامل فرا گرفت دوره های تکمیلی را نزد استاد محمد مجرد و استاد ادیب خوانساری طی کرد، آنگاه به دعوت زنده یاد پیر نیا به برنامه گلها رفت و گلپا گل گلها شد
-
همایون شجریان
زندگینامه همایون شجریان
همایون شجریان ,فرزند چهره ی شاخص ایران,در 31 اردیبهشت 1354 در تهران در خوانواده ای سرشار از موسیقی چشم به جهان گشود . از کودکی علاقه به موسیقی و ریتم در او نمایان بودتا با تشخیص پدر تزد استاد بی همتای تنبک شادروان ناصر فرهنگفر به فراگیری تکنیک و شناخت ریتم که اساس موسیقی است پرداخت و چند سالی هم نزد جمشید محبی ادامه داد. از ده سالگی در کنار خواهران خود نزد پدر اواز را شروع کردو دورن بلوغ روزانه تکنیک اواز و صدا سازی را به صورت فشرده فرا کرفت.در همان زمان به همرستان موسیقی رفت و کمانچه را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کرد و در خارج از هنرستان به ادامه ی فراگیری هن نزد اردشیر کامکار پرداخت . از سال 1370 پدر و گروه اوا را در کنسرتهای امریکا ,اروپا وایران با تنبک همراهی کرد و از 1378 به بعد در صحنه ی کنسرت ها با پدر همخوانی را اغاز نمود. همایون در چندین دوره کنسرتهای خارج از گشور با بزرگان موسیقی ایران به صحنه رفته است. برنامه ی نسیم وصل به اهنگسازی محود جواد ضرابیان , اولین برنامه ای است که همایون به تنهایی خوانندگی انرا به عهده دارد. با ارزوی موفقیت او در راه سخت و طولانی که در پیش روی دارد
سالشمار همایون شجریان
1354 تولد, سي و يکم ارديبهشت پنجاه و چهار
1364 آغاز فراگيري آواز به همراهي خواهران, نزد پدر
1370 آغاز همکاري با گروه آوا در کنسرت هاي خارج از کشور
1373 اجرا برنامه ي ((قاصدک)) در کنسرتهاي دور اروپا با پدر و پرويز مشکاتيان.
1378 شروع همخواني با پدر در کنسرت ها
1379 همراهي در اجراي برنامه ي ((نوا ))و ((داد و بيداد)) (زمستان) در کنسرتهاي دور اروپا و امريکا و کانادا.
1381 همراهي در اجراي برنامه ي (( راست پنجگاه ))و(( مرکب خواني)) در کنسرتهاي دور اروپا و کانادا.
1382 انتشار اولين آلبوم مستقل با نام نسيم وصل
1383 انتشار آلبوم هاي مستقل ناشکيبا و شوق دوست
-
مرضيه
اشرف السادات مرتضایی یا آنچنان که برای ایرانیان شناخته شده است مرضیه خواننده افسانه ای در سال 1926 در تهران بدنیا آمد. پدرومادرش از یک خانواده هنردوست بودند و هنرمندانی از قبیل مجسمه ساز ، نقاش و مینیاتوریست و موسیقیدان در فامیلش زیاد بودند. اما مادرش بود که بطور خاص اورا تشویق به خواندن کرد و در همه دوران حیاتش ازاو پشتیبانی میکرد بانو مرضیه در مصاحبه ای که با او داشتیم درباره خود می گفت : درزمانی که خانواده های ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدرمن با وجودیکه یک فرد روحانی بود مراتشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتیکه من آغازبه خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیر عادی بود و درعین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسه ای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی. و هم چنین یک صدای خوب . در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای اورا تائید میکردند و همچنین تئوری موسیقی راباید بخوبی میدانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم"مرضیه در سال 1942 (1322 شمسی) به جهان موسیقی هنر وارد شد. اولین بار دریک تئاتر که نمایشنامه شیرین و فرهاد را اجرا میکرد ( تئاتر باربد) درنقش شیرین بازی کرد .این نمایش 37 شب روی صحنه بود. که برای او یک موققیت بزرگ و سریع به بار آورد و. با استقبال زیاد مردم مواجه شد مرضیه بسرعت نظر استادان موسیقی را به خود جلب کرد و اولین زنی بود که توانست در برنامه گلهای رنگارنگ که برنامه ای بسیار سنگین و هنری بود آواز بخواند.مرضیه در حدود 1000 آواز دردوران شکوفایی هنریش خواند که در ارتقای موسیقی فارسی بسیار اثر گذار بود. بالاتر از موفقیت هایش در خوانندگی و موسیقی . او داری کیفیت های تحسین برانگیزدیگری است که مهمتر از همه شجاعت و پشتکار درخشان او در نوآوری بود . در زمانیکه خوانندگی به عنوان یک سرگرمی ویا شغلی نه چندان افتخارآمیز تلقی میشد و بخصوص زنها در خانه ها محبوس شده حق هیچگونه ابراز وجودی نداشتند به عنوان یک زن جوان او خوانندگی را بطور جدی و به عنوان یک کار تحصصی و غرورآفرین درسطح بالایی از نظر فرهنگی انتخاب کرد. تا جایی که کارستزگ او در هنر پارسی و با وجود همه اختلافات فرهنگی وزبانی اقوام ایرانی به زودی شناخته شد و او به عنوان یک سمبل یا اسطوره در موسیقی ایرانی توسط همه افراد ایرانی با هر فرهنگ و زبانی پذیرفته شد و بصورت یک گنج فرهنگی در آمد.
-
بیژن مرتضوی
آقای بیژن مرتضوی در شمال ایران در نزدیکی دریای خزر به دنیا آمد.وی نواختن ویولن را از سه سالگی آغاز کرد.در تهران تحت نظر پنج تن از معتبر ترین و معروفترین اساتید ویولن به یادگیری ویولن مشغول شد و تکنیک های ویژه ای همچون بداهه سازی(و بداهه نوازی) ارکستراسیون :ترتیب و تنظیم: گام ربع پرده و غیره...را آموخت.
در سن هفت سالگی این کودک با استعداد یادگیری نواختن پیانو گیتار سازهای کوبه ای و سازهای زهی موسیقی سنتی عامه پسند مانند عود تار و سنتور را فرا گرفت.آقای مرتضوی در یازده سالگی مقام نخست مسابقه کشوری موسیقی دانش آموزان را کسب کرد.او تنها چهارده سال داشت که یک گروه ارکستر سی و دو نفری تشکیل داد و ساخته های خود را بار ها در اردوی معروف تابستانی "رامسر"در ایران اجرا کرد.
او بعد از اتمام مقطع دبیرستان به انگلستان رفت.در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مورد علاقه اش مهندسی و نقشه کشی شهری ادامه داد.همچنین اجرای موسیقی و یادگیری ویولن را دنبال کرد.
در سال 1979 میلادی به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و به تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه ایالت تگزاس ادامه داد.سپس در سال 1985درکالیفرنیا سکونت کردو اولین آلبومش را عرضه کرد که پر فروشترین آلبوم در سال 1990 شد.
مشخصه ای که او را از همه نوازندگان دیگر متمایز می کند توانایی او در نواختن همه سازهای به کار رفته در آثارش است.
تور داخلی و بین المللی که از سال 1990 آغاز شد برای او مخاطبان فراوانی در سر تاسر جهان فراهم کرد. اکنون او به عنوان اولین هنرمند ایرانی که تحت حمایت شرکت های "Nederlander Productions" "Jeep Eagle" " New Dodge" "Chrysler" می باشد شناخته شده و مورد احترام است.
در سوم جولای 1994 پس از سی و چهار سال نوازندگی ویولن آقای بی÷ن مرتضوی اولین هنرمند ایرانی بود که نبوغ مسلم خود را در"Greek Theater" به منصه ظهور نهاد.
یکی از قطعاتی که او در این کنسرت اجرا کرد "حماسه"(Epic) نام داشت که در یازده سالگی ساخته بود.روی صحنه کنسرت :آقای مرتضوی (تحقق)رویای کودکی اش را با تماشاگران قسمت کرد:او آرزو داشت روزی قطعه"حماسه"را همراه با یک گروه ارکستر بزرگ اجرا کند و موسیقی ملی وطنش را به همه مردم جهان معرفی کند.
این آرزو سرانجام به حقیقت پیوست.
-
پرویز یاحقی
از نخستين آهنگهای پرويز ياحقی می توان به تصنيف "اميد دل من کجايی" اشاره کرد که با صدای زنده ياد غلامحسين بنان اجرا شد
پرويز صديق پارسی معروف به پرويز ياحقی، آهنگساز، نواپرداز و نوازنده نام آور ويولن که آهنگسازی ترانه های معروفی چون برگ خزان از وی به يادگار مانده است، پنج شنبه (دوازدهم بهمن) گذشته در منزل خود در تهران درگذشت.
پزشکان، علت فوت پرويز ياحقی را ايست قلبی اعلام کرده اند.
پرويز ياحقی در حالی بدرود حيات گفت که آخرين آثارش به نام های "مهر و مهتاب" را آماده کرده و به بازار موسيقی در قالب دو سی دی عرضه کرده بود. وی سال گذشته نيز آلبومی به نام "راز و نياز" را در بازار موسيقی منتشر کرد.
زندگی هنری
پرويز ياحقی سال ۱۳۱۵ خورشيدی در تهران متولد شد.
نخستين معلم وی در موسيقی استاد حسين ياحقی بود که با پی بردن به استعداد شگفت خواهر زاده خود علاوه بر آموزش دادن ساز ويولن آموزشهای ويژه خود شامل پيش درآمدها، چهار مضراب ها، آهنگ های ضربی و دستگاههای موسيقی ايرانی را تا دوره عالی به وی آموخت.
حشر و نشر پرويز نوجوان با بزرگانی چون ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، علی اکبر شهنازی، رضا محجوبی، حسين تهرانی، رضاقلی ظلی و مرتضی نی داود که به منزل حسين ياحقی می آمدند، موقعيتی ويژه برای وی ايجاد کرد تا دانسته های خود از موسيقی را عمق و غنای افزونتری بخشد.
مدتی بعد ابوالحسن صبا وی را به شاگردی پذيرفت و مدت دو سال ظرايف و دقايق موسيقی را به وی آموخت. پس از اين دوره وی با معرفی استاد صبا در قامت نوازنده ای نو جوان به راديو رفت و همکاری اش را تا ۱۸ سالگی با اين رسانه ادامه داد.
از جمله کارهای ماندگار وی نواختن ويولن برای آهنگ معروف "مرا ببوس" مرحوم گلنراقی بوده است که در سالهای ابتدايی دهه ۳۰ به اتفاق آهنگساز اين اثر که ساخته مجيد وفادار است بر شعری از حيدر رقابی و با پيانوی مشير همايون شهردار ضبط و انتشار عمومی يافت.
درباره استعداد و نبوغ ياحقی جوان نخبگان موسيقی ايران متفق القولند و جواد بديع زاده نوازساز و خواننده نامی در خاطرات خود از ياحقی به عنوان نوازنده و آهنگسازی ياد می کند که کمتر نظيری برايش می توان پيدا کرد.
از نخستين آهنگهای پرويز ياحقی می توان به تصنيف "اميد دل من کجايی" اشاره کرد که با صدای زنده ياد غلامحسين بنان اجرا شد و ارکستر نوازندگان اين تصنيف نيز برخی از چهره های نامی موسيقی ايران بودند. اعتبار بخشيدن به ويولن و صدا دهی خاصی که از آن به عنون ويولن ايرانی ياد می شود، در کار پرويز ياحقی به اوج خود رسيد.
پرويز ياحقی سال ۱۳۱۵ خورشيدی در تهران متولد شد
ياحقی درکی عميق از شعر و تلفيق آن با موسيقی داشت و حاصل همکاری مشترکش با شاعرانی چون رهی معيری، تورج نگهبان، اسماعيل نواب صفا و معينی کرمانشاهی و موانست افزونتر از همه با بيژن ترقی (بيش از ۵۰ سال) آثار ماندگاری را برای موسيقی ايرانی به جای گذاشت.
ترقی در کتاب خاطرات خود از ياحقی به عنوان خورشيد درخشان هنر اين سرزمين ياد می کند و می نويسد که نزديک به ۹۰ تصنيف را برای وی سروده است.
ترقی در کتاب خاطرات خود درباره ياحقی و نقشش در موسيقی ايرانی می نويسد :«پرويز ياحقی در احيای هنر موسيقی اصيل و سنتی ايران و زنده کردن گوشه های پربار و غنی دستگاه های آن سهم چشم گير و بسيار موثری را به خود تخصيص داده است. چرا که در اجرای موسيقی ملی، از ويولن تنها در ارکستر ها و کارهای دسته جمعی استفاده می شد ليکن او توانست با استفاده از سيم های بم و مهجور ويولن، به قدرت تاثير و وسعت هر چه بيشتر آن بيفزايد. ديگر از شاهکارهای اين هنرمند خلاق ساختن و اجرای چهار مضراب های مختلف در قطعات موسيقی ايرانی است، و چيره دستی او در هنر آهنگسازی و تنظيم ارکستر برای آهنگهای ايرانی که در طول بيست و پنج سال اخير موثرترين و شيواترين ترانه ها و قطعات آهنگين را از خود به يادگار گذارده، که هيچگاه با گذشت زمان فراموش نخواهد شد.»
همين ويژگی ها سبب شده است تا از وی به عنوان نوازنده وآهنگسازی صاحب سبک ياد شود که ذوق و ابتکار را با عشق و شور در آميخت و آثار متفاوتی پديد آورد. شايد بی راه نباشد که از وی به عنوان سعدی موسيقی ايران نام ببريم، چرا که سعدی نيز در غزلياتش عشق و تکنيک شعری را با هم آميخت و اشعاری ناب و منحصر به فرد در تاريخ شعر ايران به يادگار گذاشت. وی از تکنيهای مختلف نوازندگی همانند ويبر، گليساندو، مالش به نحوی دقيق و کامل و در خدمت موسيقی ايرانی استفاده می کرد و البته به دليل آشنايی عميق با موسيقی نواحی ايران و ملودی های مهجور و استفاده از پوزيسيونهای مختلف و تازه در نواختن، توانست وسعتی شگفت انگيز به نوازندگی ساز ويولن ببخشد.
شاگردان صبا. از سمت چپ: همايون خرم، پرويز ياحقی، حبيب الله بديعی و علی تجويدی
بيداد زمان، می زده شب (ماهور)، سراب آرزو (افشاری)، غزالان رميده (در مايه شوشتری و همايون) و (آن که دلم را برده خدايا زندگيم را کرده تبه گو) از جمله کارهای ماندگار اين موسيقدان ايرانی است .
ياحقی در دوره ای از زندگی هنری اش با حميرا ( از خوانندگان نامی دهه های ۴۰ و ۵۰ ) زندگی مشترکی تشکيل داد که حاصل آن خلق و ارائه برخی از ماندگارترين ترانه های موسيقی ايرانی شد.
ياحقی پس از انقلاب به حاشيه رانده شد. طبع زودرنج و صراحت گفتار و کردارش نيز عاملی مضاعف شد تا اين گوشه نشينی و عزلت استمراری دو دهه ای يابد.
از اواسط دهه هفتاد ابتدا برخی از آثار گذشته وی مجوز انتشار گرفت و در دهه هشتاد هم برخی از کارهای تازه اش به بازار موسيقی عرضه شد، اما با دستگاههای رسمی موسيقی ايران همکاری نداشت.
پرويز ياحقی در سالهای اخير در منزل شخصی اش استوديويی مجهز ترتيب داده بود و با توجه به آشنايی عميقش با صدابرداری موسيقی برخی از کارهای خود و ديگران را به شکلی مناسب تنظيم و ضبط کرد. از جمله اين آثار که می تواند گنجينه ای برای موسيقی ايرانی باشد، رديف موسيقی ايرانی به روايت ويولن ياحقی است که سالها برای ضبط آن تلاش صرف شد.
وی سرانجام در 14 بهمن 1385 در گذشت