Printable View
تصاویری از سریال شوق پرواز (یه تعدادیش در پست قبلی هم هست):20:
محتوای مخفی: برای مشاهده تصاویر کلیک کنید
از کارای صمدی فقط دو نفر و نصفی رو دیدم... با نگاهی به آثارش واقعا میشه فهمید ایشون کارگردان قابلیه... امیدوارم شوق اثری به یاد ماندنی باشه مثل سریال سیمرغ.
بیوگرافی یدالله صمدی در ویکیپدیای فارسی:
بیوگرافی شهید عباس بابایی در ویکیپدیای فارسی:کد:http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B5%D9%85%D8%AF%DB%8C
کد:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3_%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C
يه تيكه هاي ازشو تلويزيون نشون داد كه من اينطور برداشت كردم كه سرياله خوبيه و جاي بحث داره.
جدا از اين كه يدالله صمدي كارگردان خوبيه بايد توجه كرد كه تو اين كار از يك تيم حرفه اي و با تجربه هم بهره برده.
البته بايد اينو هم در نظر گرفت كه اولين سريالي هست كه ايشون كار ميكنه.
بازیگرای خوبی داره :)
داستانش هم کمتر داخل سریال دیدیم ;)
هر چی باشه از سریال های روحی بهتره! :rolleye:
همین که شهاب حسینی توش بازی میکنه کافیه !
دوستان اينم تيزر سريال:
کد:http://www4.hipfile.com/files/9/sh97iitjbu9jez/Iranian%20TV%20Show-%20Shoghe%20Parvaz%20-%20%D8%B4%D9%88%D9%82%20%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%20%5BTeaser%5D%20-%20YouTube.flv
برای شروع به نظرم خوب بود... البته درسته به جز فلش بک چیزی ندیدیم :31:... اسکندری و تهامی هم به هم میان انصافا... این فرخ کرامتی هم معلومه که کارکتر مثبت قصه بید! حالا چند درصد امکان داره اونو جوهرچی بازی کرده باشه!:31:
سوای سریال، امیدوار بودم مثل مختارنامه بدون تبلیغات میان برنامه، سریال رو ببینیم... حیف!:13:
لامصب عجب ماشینی چپ کردن....:31:
قسمت اولش بدنبود.....
حیف ندیدم ولی فکر میکنم با تجربه ای که حسین در مورد بازی نقشهای افراد نظامی داره کم نقص و خوب بازی کرده باشه .
شهید بابایی با چیزایی که از ایشون و دانش و نحوه عملشون شنیدم کارکتر سنگینی هستش به این راحتی ها نمیشه کم نقص بازیش کرد .
ولی میترسم تو قسمتهای اولش که مربوط به دروان قبل از انقلاب باشه فرمایشی عمل کرده باشن که کار رو خراب کنه .
وقتی که در مورد سریالها تاپیک میزنید ساعت پخش و تکرارش رو هم ذکر کنید:13:
نقل قول:
ساعت پخش سریال جمعه ها ساعت 10 شب از شبکه اول
تکرار یکشنبه ها بعد از اخبار نیمروزی تقریبا میشه 2.45 بعد از ظهر
خب بعد از يه هفته برگشتم البته متاسفانه موفق نشدم قسمت اولو ببينم ولي به قسمت دوم رسيدم يه چند تا نكته هست ميخوام ذكر كنم:
1: نميدونم چرا بازي كوروش تهامي اينقدر بد از آب در اومده من احتمال ميدم يا اولاي كاره يا اينكه نقش بهش نمياد.
2: دليل لنز گذاشتن اسكندري براي من روشن نيست.
3: ريتم اين قسمت يه كم كند بود نميدونم قسمت اول هم اينطوري بوده يا نه؟؟؟
هنگام ساخت یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی اتفاقات جالب زیادی رخ میدهد که از دید دوربینها پنهان میماند و بازگویی آنها گاهی لذت دیدن فیلم یا سریال را دو چندان میکند. سریال «شوق پرواز» به کارگردانی «یدالله صمدی» هم یکی از سریالهایی است که با توجه به مدت زمان چند ساله ای که صرف ساخت آن شده، نکات حاشیهای و جذابی دارد. از این هفته میتوانید حاشیههای ساخت این سریال را در خبر آنلاین بخوانید.
سریال «شوق پرواز» اولین سریال زندگینامهای تلویزیون نیست. پیش از این سریال هایی همچون: استاد شهریار، روزگار قریب، آشیانه سیمرغ ( با موضوع زندگی شیخ بهایی) و... پیش از سریال شوق پرواز در تلویزیون ایران ساخته شده و هر یک زندگی یکی از شخصیتهای علمی، فرهنگی و هنری را که میتواند الگوی نسل امروز باشد، دستمایه کار خود قرار دادهاند. در اغلب این سریالها روایت داستان از همان کودکی این شخصیتها آغاز و به صورت خطی تا پایان داستان ادامه مییافت اما در طراحی صورت گرفته برای سریال «شوق پرواز»، مخاطب در ابتدای قسمت اول وارد دوران کودکی شهید بابایی نشد و با شخصیتی به نام «لیلی» مواجه شد که حالا در قسمت دوم متوجه شدهایم که در حال نگارش کتابی درخصوص زندگی شهید بابایی است. این شخصیت به همراه همسرش سعید که نقش او را «کورش تهامی» ایفاء میکند، تا پایان سریال همراه مخاطب هستند که این شیوه روایت باعث میشود تا شوق پرواز از ساختار تکراری استفاده شده توسط سریال های دیگر دور شود.
از قسمت دوم به بعد دوربین با نمایش صحنههای ضبط شده توسط لیلی از منزل مسکونی شهید بابایی وارد فضای اصلی داستان میشود. در اولین سکانسی که از خانه شهید بابایی میبینیم، «مینا جعفر زاده» در نقش مادر عباس بابایی دیده میشود که مخاطب را به خانه شهید بابایی راهنمایی میکند. شاید برای بسیاری از مخاطبان این سوال پیش بیاید که چرا با وجود اینکه نقش این شخصیت را «شهاب حسینی» ایفاء کرده، در تمامی صحنههای این بخش به جای عکسهای این بازیگر، تصاویر واقعی عباس بابایی دیده میشود؟! عکسهایی در پای هواپیما، عکسهایی با همسر و فرزندش، عکسهایی در لباس خلبانی و ...
نکته جالب توجه این که برای به تصویر کشیدن این صحنه قرار بود تصاویری از شهاب حسینی گرفته و به شکل عکسهای شهید بابایی ساخته و در بخشهای مورد نظر نصب شود. صمدی در مقام کارگردان گفت و گوییهایی هم با طراح صحنه داشت، اما در نهایت این ایده به دلش نچسبید و با آن موافقتی نکرد تا این که روزی با اظهار نظر شهاب حسینی این مشکل حل شد. او وقتی از ایده گروه برای به تصویر کشیدن این صحنه با خبر شد، گفت: « در این سریال نقش کودکی عباس بابایی را که فرد دیگری بازی میکند، من هم که قرار است نقش بزرگسالی او را ایفاء کنم، پس سهم خود شهید بابایی این وسط چه میشود؟»
صمدی هم او را به سرعت بوسید و گفت:« از این دغدغه خلاصم کردی»
اینگونه بود که در این بخش از کار تصاویر واقعی عباس بابایی استفاده شد تا این بخش از کار ساختگی نباشد و حق مطلب ادا شود.
منبع: خبرآنلاین
پ.ن: من خودم سریال رو ندیدم ولی چون قبلا یه فیلم بود که دو تا خلبان بودن که جواد هاشمی هم بازی کرده بود(اسمشون رو فراموش کردم)پخش شده به نظرم خیلی جذاب نیست!ولی خب چون درباره دفاع از میهنه باید قشنگ باشه ضمن اینکه شخصیتای خوبی هم توی سریال هستن
ايفاي نقش دختر شهيد بابايي در سريال «شوق پرواز»:
اين هفته و با پخش قسمت سوم سريال «شوق پرواز»، سلما بابايي ـ تنها دختر شهيد بابايي ـ در نقش واقعي خود در اين سريال مقابل دوربين ايفاي نقش خواهد کرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در قسمت سوم اين سريال تلويزيوني مخاطبان شاهد ادامهي پيگيري «سعيد» با بازي کوروش تهامي براي يافتن ردپايي از «فرخ» هستند. سعيد در بخشي از داستان با مليحه حکمت همسر شهيد عباس بابايي و دخترش سلماء مواجه ميشود. نکته جالب
توجه حضور «سلما بابايي» دختر واقعي شهيد بابايي در کنار افسانه بايگان بازيگر نقش همسر شهيد بابايي است.
همچنين در اين قسمت سعيد با مطالعه يادداشت هاي تحقيقات همسرش درباره شهيد بابايي، به گذشته شهر قزوين در دهه 30 هجري شمسي و دوران کودکي عباس بابايي مي رود و مخاطبان شاهد صحنه هايي از کودکي اين شخصيت و حضور او در تعزيه عيد قربان خواهند بود. همچنين در اين قسمت آشنايي «عباس بابايي» در کودکي با هواپيما طي چند سکانس به تصوير کشيده ميشود.
***
همزمان با پخش سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، مسابقه تلويزيوني اين سريال ويژه مخاطبان آن برگزار خواهد شد.
از اين هفته و همزمان با پخش قسمت هاي جديد اين سريال، مخاطبان مي توانند بعد از تماشاي هر قسمت، ديدگاه خود درخصوص اين سريال را در قالب يادداشتي حداکثر 400 کلمه اي نوشته و براي شرکت در مسابقه، اين مطلب را تا صبح روز دوشنبه به نشاني info@ shogheparvaz.tv ارسال کنند. در فاصله دوشنبه تا جمعه هر هفته، آثار رسيده بررسي و پنج اثر به عنوان آثار برگزيده انتخاب مي شوند. اسامي برندگان اين مسابقه هر هفته بر روي سايت اينترنتي اين شبکه اعلام خواهد شد و در مراسمي ويژه به نويسندگان جوايز ارزنده اي اهداء خواهد شد.
پيش از اين سريال مختارنامه نيز اقدام به برگزاري مسابقه اي مردمي نمود که برندگان آن «سفر به کربلا» به عنوان جايزه دريافت کردند.
سايت اينترنتي اين سريال به نشانياز روز جمعه در دسترس علاقمندان خواهد بود.کد:www.shogheparvaz.tv
من ماه ها بود که منتظر پخش این سریال بودم، ولی تازه بعد از پخش دو قسمت، متوجه شدم که شروع شده! تبلیغات برای این سریال به طرز فجیعی کم بوده! مجلات پرطرفدار هم پوشش ندادن شروع این سریال رو گویا!
اينا همه تلاششون رو گذاشتن برا سريال هايي مثل ستايش و به سريال خوبي مثل ين كسي توجه نميكنه.......
جام جم سريال شوق پرواز، را به روي آنتن ميبرد:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سريال شوق پرواز به كارگرداني يدالله صمدي و تهيه كنندگي جواد نوروز بيگي جمعهها ساعت 21 و 45 دقيقه از كانالهاي اروپا،
آمريكا و آسيا پخش ميشود.
اين سريال بخشهايي از زندگي شهيد بابايي را روايت ميكند و با ايفاي نقش بازيگراني چون افسانه بايگان، شهاب حسيني، اكبر عبدي، ستاره اسكندري و الهام حميدي همراه است.
این قسمت رو که دیدم با خودم گفتم ببین آدما از کوچه پس کوچه های شهرشون به بهترین خلبانان یه کشور تبدیل
میشن.
خداییش آدم انگیزه پیدا میکنه.
درود به شرف شهید بابایی
از معدود سریال هایی هست که خوب شروع شده
روایت متفاوتی داره
جذاب به نظر میرسه
قسمت قبل خیلی خسته کننده بود....واینکه بعضی دیالوگ ها ابتدایی هستن....
امیدوارم بهتر بشه
نقل قول:
منظورتون قسمت 2 يا 3 ؟؟؟
سه بود.....نقل قول:
منظورتون قسمت 2 يا 3 ؟؟؟
نقل قول:
من ميگم هم 2 و هم 3 كند و خسته كننده بود البته اينم بايد در نظر گرفت كه هنوز سريال وارد داستان اصلي نشده
و همش فلش بكه و حتي خيلي از نقش ها معرفي نشدن الان تصميم گيري خيلي زوده.....
یلی فلش بک میزنن
آخرین پرواز سیمرغ رو هم یادم هست مستقیم وارد ماجرای اصلی شد و خیلی هم جذاب بود ولی این تاریخ نگاری کردن دیگه واقعا اعصاب نمیذاره.
این قسمت 3 بدک نبود
اونجایی که عباس سوار هواپیما شد و پرواز کرد {داخل رویاهاش} مثل صحنه های هالیوودی بود :31:
شک نکنید زمانی که شهاب حسینی بیاد قشنگیش چند برابر میشه
کمی تو بازیگرانشون و انتخاب زمانیشون ادم احساس میکنه درست برداشت نکردن
کاش یا یهو از همون اول نشون میدادن یا این که هی نرن عقب بیان جلو این بازه زمانیش ازار میده
نقل قول:
به نظر من كلا نشون دادن بچگي شهيد بابايي تو فيلم نامه اشتباه بود چون فكر نكنم يه ساعت هم به بچگي پرداخته شد و خيلي هم سطحي به اون زمان پرداخت و يه دفعه پريد زماني كه ديگه تو نيرو هوايي بود ( فكر كنم خلبان هم شده بود).
البته با شما هم كاملا موافقم كه اختلاف سي و چند ساله بين دو تا داستان باعث ميشه كه اولا هر دو داستان از دست بيننده خارج بشه و دوما يه دوگانگي بين مخاطب به وجود مياد كه هر مخاطبي بر حسب سليقه از يه داستان خوشش بياد و اون يكي داستان ول كنه.
البته اين جور فيلم نامه ها ساختنش كار سختيه و كمتر كسي تو ايران ميتونه اينجور فيلم نامه هارو بسازه كه مخاطب هر دو داستان با علاقه دنبال كنه.:20:
معاون فرهنگی ارتش در گفتوگو با فارس:
«شوق پرواز» با رضايت كامل خانواده شهید بابایي ساخته شد
خبرگزاری فارس: معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش گفت: سریال «شوق پرواز» با نظر کامل خانواده ایشان ساخته شده و آنها در روند کامل جریان ساخت قرارداشته و از آن راضی هستند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدرضا واحدی، معاون فرهنگی و روابط عمومی ارتش در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، به سؤالاتی درباره سریال «شوق پرواز» با موضوع زندگی «شهید عباس بابایی» که جمعه شبها از شبکه یک سیما پخش میشود، پاسخ داد که مشروح آن در ادامه میآید:
**چرا تصمیم گرفتید بخشهای جدیدی به سریال شوق پرواز اضافه کنید؟
-سریال شوق پرواز پروژه مشترکی بین گروه شاهد، بنیاد شهید و امور ایثارگران، صداوسیما و ارتش جمهوری اسلامی ایران است و بعد از اینکه تقریبا کار تمام شده بود، بعد از آماده شدن حدود 17 الی 18 قسمت، بخشهایی از سریال را تدوین شده دیدیم و بخشهایی را هم تدوین نشده. در همین خلال احساس کردیم که یک جاهایی علیرغم تمام زحماتی که کشیده شده و ضمن تشکر از تمام عوامل دخیل در ماجرا چه حمایت کنندگان و چه دست اندرکاران تولید که انصافا بیادعا و صمیمیت کار را دنبال کردند، یک جاهایی از زندگی نامه شهید بابایی در سریال دیده نشده و تصویربرداری نشده است که شاید به دلیل برخی محدودیتهای مالی و یا دلایل دیگری بوده است. به همین دلیل به تهیهکننده و موسسه فرهنگی شاهد اصرار کردیم که حتما این قسمتها اضافه شود.
**بخشهای مد نظر شما شامل چه مواردی بود؟
-در سه بخش ما نقطه نظراتمان را به عوامل فنی کار دادیم، یکسری بحثهای غیرنظامی و صرفا پیشنهادهای فنی بچههای هنرمند ارتش بود که ربطی به مقوله مسائل نظامی نداشت. فقط پیشنهاد دادیم و گفتیم مثلا اگر تیتراژ این گونه باشد بهتر است، که میتوانستند رعایت کنند یا رعایت نکنند و فقط پیشنهاد دادیم. یک بخش برخی مسائل نظامی بود که از نظر ما قابل اغماض بود و لطمهای به مسائل نظامیگری، ارتش و ماهیت کار نمیزد. اما بخشی بود که به هرحال رویش نظر و اصرار داشتیم که این مسائل حتما باید تغییر کند؛ چراکه یا مطابق واقعیت نبوده یا اگر بخواهد سریال مورد ارزیابی کارشناسان داخلی و خارجی قرار بگیرد، نقاط ضعفی برای مشاوران نظامی که در کنار پروژه بودند محسوب میشود. این موارد را به تهیهکننده اعلام کردیم از جمله خیلی اصرار کردیم که شهید بابایی نقش بسیار مهمی را در آمریکا داشته که فرازهای بالایی از شخصیت او را نشان داده و در جهت معرفی ایشان به مردم خیلی مهم است که اینها اصلا گرفته نشده است. سکانسهای خیلی خاص و نابی بوده و خوشبختانه با تهیهکننده به توافق رسیدیم علی رغم اینکه از نظر موسسه این سریال تمام شده بود، در یک جو تفاهمآمیز، هماهنگ و صمیمیت متقابل با همکاری خوب تهیه کننده، کارگردان و برادرمان شهاب حسینی که قبول کردند و آمدند و بقیه هنرمندانی که قرار بود در این سکانسها حضور داشته باشند، قبول کردند و الان دارند بخشها و پلانهای مربوط به آمریکا را میگیرند و تهیهکننده محترم قول داده است که سفری به خارج از کشور نیز داشته باشند تا بخشهای فضای باز آمریکا را هم آنجا به تصویر بکشند.
**سازندگان برای تصویر بخش های آمریکا به این کشور سفر می کنند؟
- به آمریکا نمیروند، برای تهیه این تصاویر به یکی از کشورهای همسایه میروند.
**بخشهای مربوط به تصویر دوران کودکی شهید بابایی برای مخاطب طولانی شد، این اتفاق چرا افتاد؟
**بخش کودکی طولانی نبوده و آنچه مدنظر است، در دو قسمت اول سریال شهید بابایی اصلا مطرح نبود و بحث تصادف و در کما رفتن لیلی مطرح بود و نامزدش که خیلی حساس شده بود چه اتفاقی افتاده است. در دو قسمت اول نقطه نظراتی از سوی کارشناسان و مخاطبان به ما ابلاغ شد که این موارد طولانی شده که البته از جمله موارد غیرنظامی بوده که ما حساسیت ویژهای روی این موارد نداشتیم. ضمن اینکه طبیعی است در هر سریالی تا قسمتهای اول و دومش جا بیفتد کمی طول میکشد.
**سریال در بخش هایی به دلیل کمبود بودجه متوقف شد، آیا ارتش در تامین بودجه سریال گامی برداشت؟
-بله.کمبود بودجه سریال را ارتش جمهوری اسلامی ایران حل کرد. همین امر باعث شد تا دوستان دست و بالشان بازتر شود و بتوانند به تعهدات خود عمل کنند و سکانسهای ناقص را ترمیم کنند.
**اشاره کردید که بخش هایی از سریال را دیدهاید، آیا آنچه ساخته شده توانسته نظر شما را در تصویر شخصیت شهید بابایی تامین کند؟
-بله. خوشبختانه کار تا به حال توانسته رضایت ما را جلب کند، این سریال، کار احساسی است و هنرمندی هنرمندان خوب کشورمان را نمی توان نادیده گرفت. بهنظر میرسد که در این فیلم روح خود عباس بابایی هم حضور داشت و همه را نسبت به برخی مسائل خاضع و تسلیم کرد و به آنها صبوری داد. شاید در برخی موارد، شرایط دشوار شد اما آنها در برابر این شرایط خاضع شدند. روح عباس این مدد را به آنها رساند و نمونهاش را هم دیدید که آقای حسینی جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلمهای تلویزیونی را به خانواده شهید بابایی تقدیم کرد.
**خانواده شهید بابایی در جریان کامل روند تولید هستند؟
-بله. خانم حکمت در اولین بخش از سریال، در برنامه این شبها حضور داشتند و کاملا در جریان هستند. علیالقاعده نیز نظرشان مثبت است.
موافقم دوست عزیزنقل قول:
ولی این تاریخ نگاری کردن دیگه واقعا اعصاب نمیذاره.
امیدوارم قسمت های آینده جالب تر باشند.
آغاز بازي الهام حميدي در نقش همسر شهيد بابايي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با پخش قسمت پنجم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، بازي مهران رجبي در نقش حاج عبدالله و الهام حميدي در نقش مليحه حكمت آغاز خواهد شد.
به گزارش روابط عمومي اين سريال تلويزيوني، در اين قسمت، داستان همچنان ميان زمان حال و گذشته در حركت است. در زمان حال مسعود با بازي كوروش تهامي همچنان با يافتن فيلمها و دستنوشتههاي جديدي از همسرش ليلي، قصه زندگي شهيد بابايي را دنبال ميكند و در زمان گذشته نيز داستان از جايي آغاز ميشود كه عباس بابايي پس از بازگشت از آمريكا به ايران، تصميم به خواستگاري از دختردايياش مليحه ميگيرد.
خانواده مليحه پيش از اين يك بار به خواستگاري خانواده عباس پاسخ منفي دادهاند، اما عباس همراه خانواده به خواستگاري ميرود تا شايد بتواند نظر مثبت دايي خود را جلب كند كه البته اين امر با مشكلاتي همراه ميشود. مقطع جواني نقش مليحه حكمت همسر عباس بابايي در اين سريال توسط الهام حميدي ايفا شده و افسانه بايگان نيز در زمان حال ايفاگر نقش اين شخصيت بوده است.«شوق پرواز» محصول مشترك گروه تلويزيوني شاهد بنياد شهيد و امور ايثارگران و گروه فيلم و سريال شبكه يك سيماست. اين سريال 24 قسمتي به كارگرداني يدالله صمدي و تهيهكنندگي جواد نوروزبيگي با موضوع زندگي خلبان شهيد عباس بابايي ساخته شده و پخش آن از جمعه 11 شهريور گذشته از شبكه يك سيما آغاز شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همسر شهید بابایی: ۵۰ درصد از سریال «شوق پرواز» راضی هستم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هفتهنامه سروش نوشت:
صدیقه حکمت در 28 سالگی همسرش را از دست داد و بعد از آن با یاد و نام شهید بابایی زندگیاش را با سه فرزندش ادامه داد.
با او در این گفتوگو از خاطرات شهید بابایی و نگاه او به زندگی دنیوی و اخروی حرف زدیم و از پیگیریاش برای به سرانجام رسیدن مجموعه «شوق پرواز» و حضور دو فرزندش سلما و حسین در این مجموعه که به زندگی شهید بزرگوار بابایی میپردازد. صدیقه حکمت در حال حاضر عضو شورای شهر قزوین است.
بدون شک همه کسانی که شهید عباس بابایی را میشناسند و توجه ایشان به ارزشهای معنوی و اعتقاد و ایمانش به خدا را میدانند، به خوبی واقفند که شما بهعنوان همسری فداکار و دلسوز، در طول زندگی با ایشان و بعد از شهادت ایشان سعی کردید ارزشها در نگاه شهید را زنده نگه دارید.
بله الان بعد از گذشت 24 سال شاید بسیاری از گفتهها و جریانات مرتبط با شهید بابایی را بارها تکرار کرده باشم، اما هر چقدر هم که از بصیرت، آگاهی و ایمان او بگویم باز هم کم است. البته نمیخواهم عباس را از سایر شهدا تفکیک کنم. خدا را گواه میگیرم که هر وقت خواستم از ارزش والای شهدا بگویم نخست از همه شهدا گفتم و بعد از عباس...
«شوق پرواز» عنوان مجموعهای تلویزیونی است که این روزها شاهد پخش آن هستیم، در خبرهای پیش تولید و تولید این مجموعه همواره حضور شما بهعنوان همسر شهید بابایی به چشم میخورد و حتی درخبرهایی انتخاب بازیگر نقش شهید بابایی یعنی شهاب حسینی از سوی شما بسیار جالب بود. از پروژه «شوق پرواز» بگویید و از خبرهایی که در مراحل مختلف تولید از شما و فرزندانتان شنیده میشد؟
دو یا سه سال پس از گذشت شهادت عباس رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای تولید مجموعهای از زندگینامه شهید بابایی را در دستور کار سازمان صداوسیما قرار دادند و تأکید بسیاری هم روی ساخت آن داشتند ولی متأسفانه پروژه دو بار تا مرحله تولید رفت و بنا به دلایلی متوقف شد. پیش از همهچیز از همه عوامل این مجموعه سپاسگزاری میکنم و به آنها دست مریزاد میگویم که در این راه خالصانه قدم برداشتند.
همانطوری که شما هم اشاره کردید در اغلب سکانسها و مراحل تولید این اثر ارزشمند به ایدهآلها و نزدیک و نزدیکتر شوند. در مورد نقش شهید بابایی هم کاملاً درست است که من شهاب حسینی را پیشنهاد دادم و با موافقت گروه سازنده همراه شد. این انتخاب به این دلیل بود که سیمای اشان شباهتهای بسیار با سیمای عباس داشت و احساس کردم به لحاظ سیمای ظاهری نسبت به سایر بازیگران بهتر میتواند نقش را القا کند.
حتی درمورد نقش جوانی و دوره بعد از جوانی خودم هم الهام حمیدی و افسانه بایگان را پیشنهاد دادم چراکه احساس کردم چهرههای آنها بهخصوص الهام حمیدی به جوانی من نزدیک است. البته این مسئله خدای ناکرده سوءتفاهمی برای سایر بازیگران و هنرمندان بهوجود نیاورد که آنها نمیتوانستند. من فقط حسی که از چهرهها داشتم در مواجهه با بازیگران متعدد و هنرمند کشورمان پیشنهاد دادم.
در حال حاضر که کار تمام شده و در حال پخش این مجموعه هستیم از کلیت کار راضی هستید؟
بسیار زیاد. البته هر چقدر هم که بازیگران تلاش کنند هرگز به ایدهآل صددرصدی و حقیقی نمیرسند، اما واقعاً بازیگران این مجموعه سنگ تمام گذاشتند، شهاب حسینی بارها و طی جلساتی متعدد در مورد شخصیت عباس با من گفتوگو کرد و همه تلاشش را کرد تا به لحاظ حسی به او نزدیک شود، من بارها شاهد بودم این بازیگر ارزشمند اگر به حسی که میخواستند نمی رسیدند یا کار نمیکرد یا صحنه را دوباره و سهبار تکرار میکرد تا به دلش بنشیند.
جلسات درمرحله پیشتولید بود، حضور شما باعث میشد تا اگر باری بازیگران شبههای هم پیش میآمد با شما در میان بگذارند؟
بله. این اتفاق میافتاد و اگر لازم بود خاطرهآی را نقل میکردم تا بازیگران با فضای ارتباطی من و عباس بیشتر نزدیک شوند.
شهید بابایی در بین ما نیستند که به ناچار شهاب حسینی نقش ایشان را بازی کرد. اما شما بهعنوان همسر ایشان حضور دارید و میتوانستید همه آنچه که بود را واقعیتر به بیننده القا کنید، آیا به این فکر نیفتادید که خودتان نقش همسر شهید بابایی را بازی کنید؟ یا اینکه پیشنهاد این امر به شما نشد؟
در ابتدا که آن رو را نداشتم که جلوی دوربین بروم، اما اگر آن رو را داشتم احساس میکنم نه عباس راضی باشد که جلوی دوربین بروم و نه خودم راضی میشوم چنین کاری را انجام دهم.
با این حال از فرزندانتان حسین و سلما در این پروژه استفاده شد.
بله با اصرار من، پسرم حسین و دخترم سلما نقشهای کوچکی داشتند و دوست داشتم در این پروژه که برای پدرشان ساخته میشد پسرم محمد هم حضور پیدا میکرد که او موافقت نکرد.
در مجموع از کل کار رضایت دارید و آن چیزی شده که انتظارش را داشتید، یعنی انتظار بالای 90 درصد شما را برآورده کرد؟
همانطور که گفتم چنین آثاری هیچگاه صدردصد خواستههایمان را برآورده نمیکند چراکه شاید همه جذابیتهای زندگی بین من و عباس برای مخاطب جذاب نباشند از این رو لازم است که فیلمنامه و کارگردانی با چاشنی جذابیتهای بصری در جهت جذب مخاطب به آن افزوده شود از این رو فکر میکنم پنجاه، پنجاه راضیام...
سلام
توی قسمت امشبش
وقتی که شهاب حسینی(شهید عباس بابایی) رفت تو مدرسه و پیش داییش که مدیرش هم بود
نشست و داییش براش چایی آورد
بد ازش پرسید که چیکار میکنی؟
شهاب حسینی جواب داد که: به نگهبانی دل مشغولم و ...
میخوام بدونم دقیق چی جواب داد و ادامه اش چی بود
به نظرم شعر خیلی قشنگی بود
اگه کسی میدونه خواهشا راهنمایی کنه
نثر مورد نظر شما:نقل قول:
به نگهبانی دل مشغولم تا غیر داخل نشود و دل از یار غافل... یار هموست/
لیکی درباره این موضوع:
کد:http://arefaniran.blogfa.com/
دستت درد نکنهنقل قول:
من خودم جستجو کردم تو اینترنت و به همین رسیدم
ولی به نظرم تو فیلم شعر خوند نه نثر
نمايش مستندي از شهيد بابايي در شوق پرواز
روز جمعه 15 مهر و با پخش قسمت ششم سريال تلويزيوني «شوق پرواز»، تنها فيلم موجود از حضور عباس بابايي و دوستانش در پايگاه هوايي تگزاس آمريكا نمايش داده ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش جام جم آنلاين به نقل از روابط عمومي رسانه ملي، اين فيلم مستند در سال 1351 توسط خلبان اكبر صياد بوراني با دوربين 8 ميليمتري فيلمبرداري شده و صحنههايي از حضور عباس بابايي و ديگر خلبانهاي ايراني در پايگاه هوايي ايالت تگزاس را به نمايش ميگذارد.
از ديگر اتفاقهاي قسمت ششم ميتوان به حضور پُررنگتر شهرام حقيقتدوست در داستان اشاره كرد. شهرام حقيقتدوست در اين سريال نقش «سعيد خجستهفر» دوست و همكلاسي عباس بابايي را ايفا كرده كه همزمان با او وارد ارتش شده و در رشته خلباني ثبتنام ميكند. در اين قسمت اتفاقهايي براي سعيد رخ ميدهد كه زندگي او را تحتالشعاع قرار ميدهد.
همچنين در اين قسمت از سريال شوق پرواز بازي عليرضا كمالينژاد در نقش خلبان اميري آغاز ميشود. اميري از همدورهايهاي عباس و سعيد است كه با گريمهاي مختلف در چند مقطع ديده خواهد شد.
در باره «شوق پرواز»
ظرفيتهاي ناشناخته درام
«شوق پرواز» جايگزين مناسبي براي «مختارنامه» است.حتي ميتوان آن را به نوعي ادامه قصه مختار در دوران معاصر دانست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين بار هم قهرمان داستان يك مرد جنگاور و فرماندهاي است كه در جهاد با دشمن، داستان جذاب و شنيدني از رشادتها و سلحشوريهاي خود به جاي ميگذارد كه از زبان تصوير روايت ميشود.
شايد بتوان شوق پرواز را «عباس نامه»، ناميد كه ماهيت آن با قصه مختارنامه تفاوت چنداني ندارد.
در هر دو مجموعه با قصهاي شخصيتمحور مواجه هستيم كه بخشي از تاريخ را كه به جنگ و جهاد همراه است، روايت ميكنند و اختلافات و كشمكشهاي ايدئولوژيك و البته فزونخواهي و دنياطلبي، بهانه و دليل تنازع است.
سريال شوق پرواز را ميتوان در تاريخ معاصر نيز ژانربندي كرد. با اينكه قصه زندگي يك شخصيت جهادي را به تصوير ميكشد، درعين حال برشي از تاريخ معاصر ايران و مسائل اجتماعي ـ سياسي آن دوران را نيز در خود بازنمايي ميكند.
به اين شاخصهها ميتوان مولفههاي ديگري هم اضافه كرد، مثلا الگوسازي يا ترويج فرهنگ ايثار و شهادت كه با توجه به خلبان بودن شهيد بابايي، شوق پرواز نام بسيار مناسبي براي اين سريال است.
شوق پرواز، روايتگر زندگي سرلشكر خلبان عباس بابايي، معاون عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه هنگام بازگشت از يك مأموريت برون مرزي، هدف اصابت گلوله پدافند هوايي دشمن بعثي قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
اين مجموعه تلويزيوني كه در ۲۶ قسمت ۴۵ دقيقهاي آماده ميشود، محصول موسسه فرهنگي ـ هنري شاهد بوده و كارگرداني آن را يدالله صمدي به عهده دارد.
اگرچه اين نخستين فيلم كارگردان با موضوع دفاع مقدس است، اما نشان داد با فضاي اين نوع از فيلمها آشنا بوده و توانسته است اين فضا را بخوبي در دل يك ساختار دراماتيك به قصهاي شيرين بدل كند.
انتخاب هوشمندانه شهاب حسيني در نقش شهيد بابايي و در واقع نقش اصلي سريال نه صرفا ازحيث شباهت هاي ظاهري او در گريم با شهيد بابايي كه توانايي و ستاره بودن وي در عرصه بازيگري است.
او ستارهاي است كه نقش يك قهرمان جنگ را بازي ميكند و جالب اينكه ايفاگر نقش ستارهاي است كه در آسمانها پرواز ميكرد و درنهايت به آسمان رفت.
قصه زندگي شهيد بابايي فارغ از وجوه حماسي و دراماتيكي كه از حيث نظامي و جنگاوري دارد، بهواسطه فراز و نشيبها و اتفاقات زيادي كه در عمر 37 ساله او رخ داده نيز واجد ظرفيتهاي نمايشي بالايي است.
از كودكي او در قزوين گرفته تا تحصيل در آمريكا و رشادتهايش در پايگاه شكاري اصفهان كه هر كدام از اين مقاطع به واسطه يك ساختار روايت در روايت در سريال به تصوير كشيده ميشود كه هم ريتم مناسبي به قصه داده و هم بين دو مقطع تاريخي از جامعه ايران نسبتي معنادار برقرار ميكند.
وي 14 آذر 1329 در خانوادهاي متوسط و مذهبي در شهر قزوين به دنيا آمد. دوره ابتدايي را در دبستان دهخدا و دوره متوسطه را در دبيرستان نظام وفا گذراند.
پس از گرفتن ديپلم، سال ۱۳۴۸ در رشته علوم پزشكي پذيرفته شد، اما به دليل علاقه به خلباني، رشته خلباني نيروي هوايي را انتخاب كرد و پس از گذراندن دوره مقدماتي براي تكميل تحصيلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمريكا اعزام شد. پس از بازگشت به ايران در سال ۱۳۵۱ وي به عنوان خلبان جنگنده اف14 ـ تامكت در پايگاه شكاري اصفهان مستقر شد.
پس از پيروزي انقلاب، سرپرستي انجمن اسلامي پايگاه هوايي اصفهان را به عهده گرفت. با شروع جنگ ايران و عراق، عباس بابايي به انجام عمليات جنگي هوايي مشغول شد.
سرلشکر عباس بابایی پس از ۶۰ ماموريت جنگي موفق و پس از يك عمليات برون مرزي در منطقه عملياتي سردشت در تاريخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ شهيد شد. پيكر وي در امامزاده شاهزاده حسين قزوين به خاك سپرده شد.
روايت خاطرهگونه از زندگي شهيد بابايي به واسطه قصهاي موازي در زمان معاصر كه با محوريت كورش تهامي و ستاره اسكندري پيش ميرود، ضمن ايجاد تعليق و نگاهي پرسشگر به زندگي وي، سريال را سويه مستندگونه هم ميدهد و وجوه رئاليستي آن را بيشتر ميكند.
روايت رفت و برگشتي و استفاده از فلاش بكها به تناسب و موازات موقعيتهاي معلقي كه در قصه اول رخ ميدهد ، ذهن مخاطب را براي درك بهتر موقعيت قهرمان داستان مواجه كرده و بهرهگيري از فلاش بكهاي متناوب به ايجاد ريتمي مناسب با فضاي قصه كمك ميكند. بدون شك بازي خوب و چشمگير شهاب حسيني را در اين موفقيت نبايد دستكم گرفت.
نخستين حضور وي در سريال تلويزيوني نيز در نقش يك پليس جوان با رفتارشناسي نظامي بود، اما حالا پس از سالها تجربه و درخشش در بازيگري وقتي به ستارهاي در عالم بازيگري بدل شد، ايفاگر نقش ستارهاي انساني شد كه پختگي و قدرت وي در بازيگري درخشش اين ستاره را نيز برافروختهتر كرده است.
جالب اينكه صديقه حكمت، همسر شهيد بابايي بهواسطه شباهت شهاب حسيني به همسرش، او را براي ايفاي اين نقش پيشنهاد و جالبتر آنكه براي ايفاي نقش خودش در جواني و زمان حال نيز الهام حميدي و افسانه بايگان را معرفي كرد.
تاثير نقش همسر شهيد بابايي در انتخاب بازيگران به واقعيتر و باورپذيرتر شدن سريال نيز كمك كرد و ظاهرا او از اين مجموعه تاكنون رضايت دارد.
حضور سلما بابايي، دختر شهيد بابايي در نقش واقعي خود وجوه رئاليستي سريال را بيشتر كرده و اين تجربه خوبي براي ساخت مجموعههاي تلويزيوني در ارتباط با شخصيتهاي تاريخ معاصر است.سيد رضا صائمي
سایت جام جم 16 مهر 1390
گفتوگو با كورش تهامي بازيگر سريال شوق پرواز
دوست ندارم جزئيات نقش به من ديكته شود
داستان شوق پرواز با ماجراي زندگي زوجي هنرمند، محقق و نويسنده به نام مسعود و ليلي آغاز ميشود. در اين سريال كورش تهامي با بازي در نقش مسعود روايتگر زندگي پرفراز و نشيب شهيد بابايي دلاور مرد ارتش جمهوري اسلامي ايران ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كورش تهامي حضور پررنگي در سريالهاي تلويزيوني دارد. او سال گذشته نيز در سريال «تبريز در مه» در نقش محوري عباس ميرزا ظاهر شد. سريالهاي مشق عشق، زيرتيغ، ساعت شني، خستهدلان و ملكوت ديگر كارهايي است كه او در آنها بازي كرده است.
در كارنامه حرفهاي اين بازيگر 40 ساله همچنين فيلمهاي سينمايي برف روي شيرواني داغ، اين زن حرف نميزند، شبانه، به رنگ ارغوان، از دوردست، سرگيجه، نسل جادويي، شراره و دفتري از آسمان به چشم ميخورد. با او به بهانه ايفاي نقشش در سريال شوق پرواز همصحبت شديم.
در حال حاضر سريالهاي زيادي از شبكههاي مختلف در حال پخش است. آيا تعدد سريالها باعث نميشود كه برخي كارها كمتر ديده شوند؟
چند سالي است كه صدا و سيما به خاطر مبارزه با ماجراي تهاجم فرهنگي تلاش ميكند براي سليقههاي مختلف برنامههاي سرگرمكننده و آموزشي مختلف تهيه كند. اينكه در طول هفته سريالهاي مختلف پخش ميشود به خاطر تفاوت سليقههاي مردم است. مخاطبان تلويزيون تعدادشان خيلي زياد است و سليقههاي مختلفي دارند. مخاطبان هم به لحاظ سني و هم به لحاظ فرهنگي و نوع نگاه تفاوتهاي زيادي دارند. اين تفاوتها در همه جوامع وجود دارد.
معمولا هركدام از سريالها مخاطبان خودشان را پيدا ميكنند. البته من خودم خيلي فرصت ديدن همه فيلمها و سريالهاي پخش شده را ندارم. اما فكر ميكنم ساعت پخش اين كارها يك جوري تنظيم ميشود كه با هم تداخل نداشته باشد. اين سريالها تلاش ميكنند سلائق مختلف را پوشش بدهند. نكته مهم اين است كه سريالهاي باكيفيتي توليد بشوند و بتوانند سطح سليقه بينندگان را ارتقا بدهند.
وقتي پيشنهاد بازي در شوق پرواز را پذيرفتيد كدام جنبه از كار برايتان جذابتر بود؟ كارگرداني صمدي، محوريت شهيد بابايي يا خود فيلمنامه؟
همه اينها به نوعي دخيل بودند. آقاي صمدي كارگردان باتجربهاي هستند. از سينما به تلويزيون آمدهاند. جذابترين بخش فيلمنامه براي من اين بود كه دو تا داستان به موازات هم پيش ميرفت. در بدو ورودم به دفتر آقاي نوروز بيگي براي من نكاتي درباره شهيد بابايي گفته شد. ما براي بازگو كردن يك داستان واقعي يك داستان تخيلي هم داريم. ميتوانيم بگوييم داستان مسعود و ليلي يك داستان اجتماعي و عاشقانه است. ماجرايي را شاهديم كه در دل خودش يك داستان اصلي را روايت ميكند.
فكر ميكنم عنوان مدخل براي داستان ما درستتر باشد. قصه ما مدخلي بود براي وارد شدن به داستان زندگي شهيد بابايي. يعني داستان اصلي در دل ماجراي يك نويسنده بازگو ميشود.
اما در عين حال داستان شما هم ميتواند به عنوان يك داستان مستقل دستمايه كار قرار گيرد. يعني داستان زن و شوهر نويسنده و روشنفكري كه مرد به دلايلي به زنش بدبين ميشود و...
دقيقا. اين سريال دو تا زمان دارد. زمان حال و زمان گذشته. هر كدام از اين زمانها به تنهايي ميتواند موضوع يك فيلم يا سريال باشد. اينجا با زيركي نويسندگان دو تا داستان به شكل موازي با هم پيش ميروند.
شخصيت مسعود تا چند قسمت ديگر در داستان حضور دارد؟
مسعود تا آخر داستان در قصه هست. اين شخصيت خواسته يا ناخواسته از يك جايي ادامه تحقيق را انجام ميدهد. تحقيق ليلي نيمه تمام است. با كمك آدمهايي كه ليلي با آنها در ارتباط بوده تحقيق نيمه تمام به پايان ميرسد. مسعود به اين آدمها رجوع ميكند.
يكي از جذابيتهاي شخصيت همين است كه او خودش براي تحقيق دست به كار ميشود. اگر يك آدمي حضور داشت و ميخواست فقط دستنوشتههايي را بخواند دچار انفعال ميشد، اما الان شخصا وارد قضيه ميشود. در حال حاضر 6 قسمت از سريال پخش شده است. كمكم ميبينيم كه مسعود وارد چه جرياناتي ميشود.
آيا در راه اين تحقيق با موانعي هم مواجه ميشود؟
مانع به اين معنا كه كسي بخواهد سد راهش بشود نه. اما مسعود با واقعيتهايي روبهرو ميشود كه تا قبلش هيچ آشنايي با آن نداشته است.
شخصيت مسعود تا انتهاي داستان دچار چه تحولي ميشود؟
مسعود دچار تحول عميقي نميشود. او با يك منش و شخصيت جديدي آشنا ميشود.
مسعودي كه الان ميبينيم چه صفات برجستهاي دارد؟ تا الان بينندگان مسعود را به عنوان شخصيتي بدبين و دوستدار همسرش شناختهاند. شما در بازي خود سعي كرديد چه ويژگيهايي را از اين شخصيت ارائه بدهيد؟
تهامي: من هميشه وقتي فيلمنامه را ميخوانم يك تصوير كلي از نقش در ذهنم طراحي ميكنم. از كارگردان خواهش ميكنم اتودهاي خودم را ببيند و اگر لازم ميداند چيزي به آن كم يا زياد كند
مسعود به معناي عاميانهاش حس بدبيني ندارد. او همسرش را دوست دارد. مسعود مدتي خارج از كشور زندگي كرده است. از آنجا كه رفتن ليلي مدام از طرف خود او به تعويق ميافتد. مسعود مقداري دچار شك ميشود. كمكم كه داستان جلو برود ميفهميم چرا ليلي واقعيت را به همسرش نگفته است. مسعود به معناي عاميانهاش يك آدم غيرتي است. او نسبت به زندگي خصوصياش تعصب دارد. او در پي اين است كه تكليف اين قضيه را روشن كند و ببيند در اين مدت با چه آدمي طرف بوده است. دوستانش هم از راه دور چيزهايي را ديدهاند و به او گفتهاند. اين شنيدهها هم حس مسعود را بيشتر جريحهدار كرده است.
من با گفتوگوهايي كه با خود كارگردان داشتم به برخي نكات رسيدم. گاهي وقتها كه خودم داشتم متن را در منزل مطالعه ميكردم، يادداشتهايي در حاشيه متن مينوشتم و به خود آقاي صمدي ميگفتم.
من معمولا دنبال علت و دليل هستم. با خودم ميگويم چه اتفاقي افتاده كه اين شخصيت دارد اين جوري رفتار ميكند يا اين جوري نگاه ميكند. اينها ممكن است در خود فيلمنامه نباشد، اما من سعي ميكنم برايش دليلي بتراشم.
انگيزه شخصي مسعود از اين كه راه همسرش را ادامه بدهد، چيست؟
مسعود دنبال پيدا كردن شخصي خاص است. يعني شخصي كه به او شك دارد، اما وقتي جلو ميرود با واقعيتها و آدمهايي آشنا ميشود. اين وضعيت جديد منجر به يك تصميم ميشود.
من سعي ميكنم جزئيات داستان را لو ندهم. درباره شخصيتهاي جنگ و دفاع مقدس كارهاي نمايشي زيادي ساخته شده است، اما فكر ميكنم در ساختار اين سريال تفاوتهايي با كارهاي مشابه وجود دارد.
شما به عنوان يك بازيگر براي رسيدن به جزئيات نقش چه تلاشهايي را انجام داديد؟
من هميشه وقتي فيلمنامه را ميخوانم يك تصوير كلي از نقش در ذهنم طراحي ميكنم. از كارگردان خواهش ميكنم اتودهاي خودم را ببيند و اگر لازم ميداند چيزي به آن كم يا زياد كند. هيچوقت از كارگردان نميخواهم كه به من بگويد اين نقش را اين طوري بازي كن. يعني دوست ندارم جزئيات نقش به من ديكته شود.
بتدريج كه جلو ميرويم جزئيات بيشتري به نقش اضافه ميشود. ايفاي نقش مسعود هم از همين قاعده پيروي ميكرد. البته مسعود شخصيت پيچيده و چند لايهاي ندارد، شخصيتي است كه بيرون و داخلش براي ما كاملا روشن است. او براي خودش ديدگاه خاصي دارد و بر مبناي آن زندگي ميكند. در ابتدا او نسبت به موضوع زندگي شهيد بابايي هيچشناختي ندارد، اما هر چقدر جلوتر ميرود نگاهش نسبت به قبل تغيير ميكند. در مجموع ميتوانم بگويم مسعود شخصيت خيلي پيچيدهاي ندارد كه يك بازيگر بخواهد براي رسيدن به آن خيلي تلاش بكند.
از اين كه در اين سريالي با محوريت زندگي شهيد بابايي حضور يافتهايد چه احساسي داريد؟
نسبت به اين سريال حس خاصي دارم. من در اين سريال با اطرافيان شهيد بابايي در ارتباط بودم. افرادي مثل همسرشان، مادرشان، فرزندانشان، همكارانشان و... از نزديك با همه اينها برخورد داشتم. با حسين ـ پسر ايشان ـ در چند سكانس مشترك بازي دارم. حسين در نقش خودش ظاهر شده است. پيش از اين يك شناخت كلي نسبت به شهيد بابايي داشتم. اين امكان به وجود نيامده بود كه اينقدر دقيق راجع به اين شخصيت فكر كنم. اين شناخت وقتي حاصل ميشود كه آدم تحقيق كند، فيلمي در اين زمينه ببيند يا كتابي بخواند. اينها در دسترس من نبود.
ولي مهمترين چيزي كه در جلسات اوليه راجع به آن صحبت ميشد، تعهد اين آدم بود. او بسيار آدم متعهدي بوده است. اين تعهد بينظير در هر فردي وجود ندارد. ايشان در زمان جنگ فرمانده نيروي هوايي بودهاند. فرماندهها اجازه نداشتهاند در عمليات شركت كنند. شهيد بابايي مدتي معاون ميشوند و از فرمانده بودن فاصله ميگيرند تا بتوانند در عمليات هم شركت كنند. در زمان جنگ براي بازديد از پادگانها با هليكوپتر فواصل را طي نميكردهاند. چون ميگفتهاند بنزين هليكوپتر ميتواند در ميدان جنگ كارساز باشد. از وسايل نقليه ديگري استفاده ميكردهاند. هر كسي اينقدر تعهد ندارد. مهمترين نكتهاي كه من به آن علاقهمند شدم، حس تعهد ايشان در زمان جنگ به كشور و مردم كشورشان بود.
در آينده چه فيلمها و سريالهايي را از شما خواهيم ديد؟
اخيرا تلهفيلم شكار با بازي من از تلويزيون پخش شد. در فصل بهار يك تلهفيلم به كارگرداني مصطفي رزاق كريمي با عنوان مرگ در ميزند بازي كردم. چند روز است بازيام در فيلم سينمايي بيخداحافظي (احمد اميني) تمام شده است. نقشم در اين فيلم، يك مقدار خاص است و دوست ندارم درباره آن صحبت كنم چون مايلم خودتان آن را ببينيد.
احسان رحيمزاده / گروه راديو و تلويزيون
روزنامه جام جم
ماجرای پیدا شدن فیلم عباس بابایی در تگزاس / قسمت به قسمت با خاطرات پشت صحنه «شوق پرواز»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خبر آنلاین - فیلم مستند حضور شهید بابایی در دانشگاه تگزاس کاملا اتفاقی به دست عوامل تولید «سریال شوق» پرواز رسید.
مهری توکلیان : در قسمت ششم سریال شوق پرواز فیلمی از حضور عباس بابایی در پایگاه هوایی تگزاس نمایش داده شد. با وجود نگارش نسخه کاملی از فیلمنامه و تحقیقات کامل درخصوص زندگی عباس بابایی، صمدی هنگام ساخت سریال و در مرحله پیش تولید، خود نیز دست به کار شد و تحقیق گستردهای درخصوص زندگی عباس بابایی انجام داد. صمدی دوست خلبانی به نام امیر سرتیپ جمشید اوشال داشت که سالها در اسارت نیروهای عراقی بود.
در مرحله پیش تولید او افراد مختلفی را به صمدی معرفی کرد که یکی از آنها امیر سرتیپ اکبر صیادبورانی بود. این خلبان آزاده در مرحله پیش تولید از محل زندگیاش بندرانزلی به تهران آمد و با کارگردان دیدار و گفت و گو کرد و اطلاعاتی درخصوص عباس بابایی به وی داد. این دیدار در همین مرحله به پایان رسید. هنگام آغاز فیلمبرداری کارگردان بار دیگر با او تماس گرفت و به شکل اتفاقی از وی پرسید:« آیا فیلم یا عکسی از عباس بابایی دارد؟» اکبر صیاد بورانی بی مقدمه گفت: «بله! فیلمی هشت میلی متری دارم که در پایگاه تگزاس از عباس و دیگر همدورهای ها گرفتهام.»
اینگونه بود که به طور اتفاقی این فیلم از آرشیو شخصی امیر بورانی بیرون آمد و برای اولین بار در اختیار گروه توليد قرار گرفت. نکته جالب توجه این که خانواده عباس بابایی نیز پیش از این از وجود چنین فیلمی بی خبر بودند و برای اولین بار تصاویر مربوط به این شهید قهرمان را همراه گروه فیلمسازی تماشا کردند.
نکته قابل ذکر دیگر درباره این قسمت، به صحنههایی از سریال مربوط است که در شهر قزوین مقابل دوربین رفت.از قسمت ششم سریال «شوق پرواز» داستان تمرکز بیشتری در شهر قزوین دارد. شهری که زادگاه عباس بابایی بوده و بخشهای مهمی از روایت سریال را به خود اختصاص دادهاست.
يدالله صمدی پیش از ساخت سریال شوق پرواز فضاهای بومی و تاریخی را در ساختههای دیگر خود تجربه کرده بود و به طور مشخص درخصوص دوره تاریخی گورکانیان و تیموریان فیلم «شهر آشوب» را ساخته بود، اما ساخت سریال «شوق پرواز» که قصه آن در دهه های 30 ـ 40 ـ 50 ـ 60 ـ 80 و 90 اتفاق میافتاد، به قول خودش سختتر از فیلم تاریخی «شهر آشوب» بود. علت بر ميگشت به اينکه مخاطبان از 800 سال قبل چیزی در ذهن و به خاطر ندارند که مثلا مردم چگونه لباس می پوشیدند؟ ساختمانها چگونه بود؟ معماری چه سر و شکلی داشت و.... ولی از تاریخی که بخشهای مختلف داستان «شوق پرواز» در آن اتفاق میافتد، اغلب مخاطبان اطلاعات دقیقی دارند. به همین دلیل رعایت شرایط اجتماعی آن زمان در ظاهر و فرم کاری مهم و پیچیده بود که بخش مهمی از آن با کمک همشهریان عباس بابایی رخ داد. کوچه پس کوچههای قزوین هم مانند دیگر شهرهای کشور در سالهای اخیر دچار تغییرات جدی شده و نمای اغلب خانهها از کاهگل، به سنگ های گرانیت و مرمر تبدیل شده است. بخش مهمی از تغییراتی که در کوچههای قزوین و در قسمتهای آینده مشاهده خواهید کرد، با تغییر پلاک خانهها و دیوارهای کوچهها و نیز تغییر رنگ دیوارها رخ داد.
برای این بخش از کار، لته هایی آجری ساخته و روی دیوارها چسبانده شد تا ظاهر کوچهها به مقطع تاریخی مورد نظر داستان نزدیک شود. گاهی هم ستونهای مقابل خانهها که فرمی امروزی داشت، با فعالیتهای گروه دکور به شکل بناهای قدیمی درمیآمد. این اتفاق گهگاه باعث میشد تا وضعیت عادی یک محله کاملا به هم بریزد، اتوموبیلها امکان پارک در کوچه و خیابان را نداشته باشند، رفت و آمد عادی مردم در محله مختل شود و محله در قرق دوچرخه سوارهای قدیمی، فروشندگان دوره گردی مثل لحاف دوز و لبو فروش و... درآید اما اهالی قزوین با صبر و تحمل فراوان این وضعیت را تحمل کردند و هرکمکی میتوانستند به عوامل «شوق پرواز» کردند تا این سریال ساخته شود.
وجود سرمايه هاي مادي و معنوي در سريال شوق پرواز انگيزهاي كافي براي دنبال كردن آن است
عاشقانهاي براي پرنده
براي اين كه يك سريال بتواند مخاطب خود را پيدا كند، جذب كند و براي چندين قسمت با خود همراه كند، عوامل تاثيرگذار بسياري بايد دست به دست هم دهند. يكي از اين عوامل كه از اهميت بسياري برخوردار است، وجود يك داستان جذاب و پركشش است كه در قالب يك فيلمنامه خوب پرورش يافته باشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شايد داستاني كه فرازونشيب زيادي داشته باشد، يا شخصيتها و داستانكهايي كه تكبعدي بودن داستان اصلي را از بين ببرند و اين انتظار را در بيننده ايجاد كنند كه هر لحظه اتفاقي غيرقابل پيشبيني رخ دهد، اما هميشه اين طور نيست كه حادثه باعث جذابيت سريال شود، گاهي مخاطب از همان اول، آخر داستان را ميداند. مثل فيلمهايي كه آخر يك ماجرا را نشان ميدهند و بعد با يك فلاشبك (سفر به گذشته) طولاني، روندي را كه منجر به اتفاق نهايي شده، شرح ميدهند.
در اين شرايط ديگر شوق رسيدن به آخر داستان نيست كه مخاطب را جذب ميكند، بلكه خود درام است. سريالها و فيلمهايي كه براساس زندگي واقعي يك شخصيت شناخته شده ساخته ميشوند نيز همين طور هستند. مثلا مخاطب ميداند كه عاقبت مختار چيست، اما «مختارنامه» را ميبيند چون ميخواهد مسيري كه منجر به حادثه شده است را ببيند.سريال «شوق پرواز» به كارگرداني يدالله صمدي براساس زندگي شهيد عباس بابايي ساخته شده است. پس از ابتدا ميدانيم كه عباس كوچك سريال، بعدها خلبان هواپيماي جنگي شده و طي عملياتي شهيد ميشود. ميدانيم كه اين اطلاعات نميتواند تغيير كند، چون در صورت تغيير، تحريف محسوب ميشود و براي سريال يك ضعف بزرگ به شمار ميرود. بزرگترين مشكل پرداختن به چنين داستانهايي همين است كه سريال به جز آنچه كه واقعيت دارد، نميتواند فرازونشيبي به قصه بدهد. مثلا اگر در جايي از سريال، مرگ يكي از شخصيتها بتواند به جذابيت درام كمك كند ولي اين اتفاق در واقعيت نيفتاده باشد، نميتوان آن را در قصه گنجاند. اين نكته هم واقعيت دارد كه اگر داستاني بالقوه داراي زواياي جذاب زيادي باشد، اما خوب دراماتيزه نشده باشد، مخاطب نميتواند آن را دوست داشته باشد. شايد به خاطر همين است كه در «شوق پرواز» 2 داستان به صورت موازي پيش ميروند، داستان مسعود و ليلي و داستان شهيد بابايي. سريال با شرح زندگي مسعود و ليلي شروع ميشود. ليلي طي حادثهاي به كما ميرود و مسعود، نامزدش، در نتيجه سوءظني كه به ليلي پيدا ميكند، نوشتههايش را ميخواند.
نوشتههاي ليلي در مورد زندگي شهيد بابايي است و به اين صورت است كه داستان به زندگي اين شهيد مرتبط ميشود. بعد از يكي دو قسمتي كه زندگي ليلي و مسعود به بيننده معرفي ميشود، فلاشبك ممتدي ما را به كودكي شهيد بابايي ميرساند. در بازگشت به گذشته، با تكيه بر خاطراتي كه اطرافيان از كودكي عباس تعريف ميكنند، در فضا و محيطي كه او در آن رشد كرده و طرز فكري كه او را به آن نقطه پايان هدايت كرده آشنا ميشويم. از دوران نوجواني عباس حرفي به ميان نميآيد و داستان به جواني او، وقتي كه براي تحصيل به آمريكا سفر ميكند، وصل ميشود.
در اينجا با توجه به اين كه تأكيد زيادي روي كودكي عباس صورت گرفته، كمي عجيب به نظر ميآيد كه دوره نوجواني او مسكوت مانده، اما با توجه به نوع روايت، ميتوان انتظار داشت كه در قسمتهاي بعدي، حرفي از نوجواني هم به ميان بيايد. شايد اگر كارگردان بخشهايي از روايت كودكي را مختصرتر برگزار ميكرد، هم فرصت بيشتري براي پرداختن به نكات ديگر وجود داشت و هم ريتم تندتري به سريال داده ميشد. براي مثال شايد بهتر بود زمان كمتري به بخشهايي كه به بازي عباس در نمايش قرباني شدن حضرت اسماعيل ميپرداخت، اختصاص داده شود تا در زمان باقي مانده ماجراهاي متفاوت بيشتري شرح داده شود و به اصطلاح مايه داستان بيشتر شود؛ البته بايد به اين نكته هم توجه كنيم كه مرز بين يك داستان براساس زندگينامه و يك مستند درباره زندگي يك شخصيت بسيار باريك است. شايد كارگردان تصميم داشته كه با كمحجمتر كردن جزئيات كودكي و نوجواني، بيشتر به اصل داستان بپردازد تا سريال از شكل يك مستند خارج شود. البته اصلا منظور اين نيست كه كاش چند قسمت ديگر هم طول ميكشيد تا به اين جايي كه سريال هست برسيم، چراكه بعد از گذشتن سه چهار هفته، ديگر وقتش بود كه قهرمان اصلي داستان وارد شود.
با حضور شهاب حسيني در نقش شهيد بابايي، به يكباره حجم زيادي از انرژي وارد سريال شد، خون گرمي در كار جريان گرفت و عيار آن تغيير كرد. اين خاصيت بازي شهاب حسيني است كه حتي اگر حضوري گذرا داشته باشد، تاثيرش را ميگذارد و ميرود، مثل خاصيتي كه از پرويز پرستويي سراغ داريم. شهاب حسيني هم مانند پرستويي بدون تكيه ـ يا تأكيد ـ بر جذابيتهاي ظاهري، بدون ساختن حاشيههاي جنجالي و بدون تن دادن به هر نقش پيش پاافتادهاي، براي يك فيلم يا سريال يك برگ برنده محسوب ميشود. وجود اسم او در ميان فهرست بازيگران يك سريال، ميتواند نظر بسياري از مخاطبان را جلب كند چون مخاطب ميداند كه حضور او، يعني وجود بالقوه يك بازي ديدني و در ادامه يك سريال مطلوب، اما اين كه اين «بالقوه» به فعليت در بيايد يا نه، به كارگرداني مربوط ميشود.
يدالله صمدي چقدر از توانايي بازيگري كه تقريبا تمام بازيهايش ـ خصوصا در فيلمهاي اخير ـ درجه يك بوده را به كار ميگيرد؟ شهاب حسيني ميتواند شيريني، گرما و ظرافتي را كه در اكثر بازيهاي قبلي اش به نمايش گذاشته، به لحن نسبتا سرد سريال تزريق كند؟ آيا داستان طوري پيش خواهد رفت تا حسيني و بازيگران ديگر سريال بتوانند يك بازي متفاوت از خود به نمايش بگذارند؟ براي گرفتن پاسخ اين سوالها هنوز كمي زود است.«شوق پرواز» سريالي است كه بايد آن را ديد. چون اسم كارگرداني ماهر و باتجربه پشت آن است، بازيگراني كاركشته و شناخته شده دارد و تا اين جاي كار نشان داده كه از ساختاري قابل دفاع برخوردار است. همين طور جزو سريالهاي الف ويژه است، يعني هم هزينه زيادي برايش انجام شده و هم زحمت زيادي براي ساخته شدنش كشيده شده است. وجود اين همه سرمايه مادي و معنوي پشت يك سريال، ميتواند دليل خوبي براي دنبال كردن آن باشد.
شروينه شجريكهن / جامجم آنلاین