خاقانى و زاینده رود اصفهان
حمد الله مستوفى مورخ و نویسنده مشهور ایران در قرن هشتم هجرى درباره زاینده رود مى نویسد:
رودخانه اصفهان امروز به ندرت «زنده رود» مشهور است و مصنفین مختلف آن را «زاینده رود» و «زرین رود» نیز نوشته اند.
خاقانى شاعر مشهور ایران درباره زاینده رود چنین گفته است:
روید است كه كوثرش عدیلست
آبش سلسال و سلسبیلست
نه بلكه زرشك او همه سال
شیداى مسلسلت سلسال
گر سیمگرى نماید آبش
گر شیشه گرى كند حبابش
آبش بدل گلاب دانند
زو دردسر سران نشانند
گر شیشه كند حباب شاید
شیشه ز پى گلاب باید
و در جاى دیگر گوید:
یاد آن عهدى كه دور از چشم زخم آسمان
با تو بودم در كنار زنده رود و مرز جى
مؤلف هفت اقلیم و زنده رود
مؤلف هفت اقلیم درباره زنده رود مى نویسد:
لب زنده رود و نسیم بهار
لب دلستان و مى خوشگوار
ز دل بیخ آن ده چنان بركند
كه بیخ ستم خنجر شهریار
اشراق اصفهانی /اكبر اصفهانی /الهام اصفهانی
نقل قول:
یه سوال: من یه دوست شهر رضایی هم دارم!! چرا شما ها "ح" را اینجوری تلفظ میکنید؟ آخه مگه عربید؟!
البته این دوست عزیزمون شهرضایی نیستند...در مورده "ح"نیز نه بابا عرب چیه.. عربها شهرضایی هستند..
درباره نوع تلفظ "ح"نیز.. در برخی نقاط دیگه هم اینجوری تلفظ می شه..
اشراق اصفهانی
عبدالرزاق پسر حاج سید محمد از شاعران عهد ناصر الدین شاه قاجار بود و مدتی در اصفهان و تهران با قلندران می زیست و شمع محفل آنان بود سرانجام آهنگ هندوستان كرد و چندی در شیراز در منزل رضا قلیخان هدایت اقامت گزید و آنگاه به هندوستان رفت این بیت از اوست :
از خدا برگشتگان را كار چندان سخت نیست ...... سخت كار ما بود كز ما خدا برگشته است
اكبر اصفهانی
میرزا علی اكبر پسر آقا میرزا گویندگان و معماران قرن یازدهم اصفهان بود بیت زیر از اوست :
گر خاك شود دشمن و بر باد رود ........ غافل نشوی كه باز گردی دارد .
الهام اصفهانی
میرزا شریف شاعر قرن یازدهم وی مدتی در هند بود و به سال 1086 ه.ق به اصفهانی برگشت این اشعار از اوست :
دل عبث لب به شكوه وا نكند...... شیشه تا نشكند صدا نكند
وعده گریك نفس بود عمریست......... بلكه عمر اینقدر وفا نكند
خوشا دلی كه ز عالم كناره جو باشد ...... چراغ خلوتش از حفظ آبرو باشد
از خیال عشق دل میل رمیدن می كند ........... حمله بر نقاش این نقش از كشیدن می كند