چی شد که به اینجا رسیدیم؟

سلام دوستان
این مطلب سیاسی نیست بلکه اقتصادی است

چی شد که به اینجا رسیدیم؟ منظورم کشورمون هست و وضعیتش
از اون مدرسه و دانشگاهش که هیچی یاد نمیدهند بدرد بخور و عملی

و اینکه خیلی از زندگی هامون رو صرف اون میکنم که هیچی عایدمون نمیشه
نه کار و عمل و هنر و فن و حرفه به ما یاد می دهند و نه ادب و علم و دانش و دین و اخلاق و عقل و چگونه فکر کردن را به خوب یاد می دهند !

و جایی رسیدیم که در وضعیت بدی از روابط خارجه قرار داریم
و از نظر فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در بلبشوی بدی قرار گرفتیم؟

به راستی چی شد که به اینجا رسیدیم که برای خیلی ها یه زندگی معمولی بصورت مجرد و با والدین و یا با زن و یکی دو سه تا بچه برای خیلی ها آرزو شده
و برای خیلی ها هم به سختی گیر میاد که اونم شاید هر کسی قادر نباشه اونطوری زندگی و از هر چند و چندین نفر فقط یک نفر بتونه به اون موقعیت و جایگاه برسه!

ما که روزی خیلی خوب بودیم و پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ هامون یه عالمه بچه می آوردند و زندگی بدی هم نداشتند...
البته نمیشه هزینه های زیادتر و بیشتر امروزی
مثل موبایل و کامپیوتر و ماشین و اتاق شخصی برای هر فرزند در خانه و کلاس های خصوصی و دانشگاه و کتاب و غیره در نظر نگرفت
و افزایش قیمت های همه کالا ها چه خوردنی و چه وسایل خانگی و ... و همینطور ماشینی شدن زندگی و خیلی از کارها در نظر گرفت

خیلی می گویند خوشی دل ما رو در گذشته زده بود
و شاید هم می خواستیم حال ما و وضعیت مان رو بهتر کنیم و به انسانیت (بیشتری؟) برسیم! اما به واقع چه شد؟

23:75 و اگر به آنها رحم كنيم و بلايى كه بدان گرفتارند از ايشان برطرف سازيم، باز در طغيان خود، سرگشته لجاجت مى‌ورزند

42:27 و اگر خدا روزى را براى بندگانش وسعت مى‌داد، مسلما در زمين سر به عصيان بر مى‌داشتند، و ليكن به اندازه‌اى كه مى‌خواهد نازل مى‌كند. به راستى او به [حال‌] بندگانش آگاه و بيناست

ترجمه بهرامپور (مومنون 75 و شوری 27)

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

از بس کار نکردیم :n05: بعد از اعراب گ...دترین ملت جهانیم

در بین اعراب که خیلی پولدار هست در ایران اما دولت تقصیر کار اصلی هست چون نسل رو خوب ترتیب نکرده بنظرم تنها حالت موفقیت و اینکه فقرا کم بشوند روی آوردن اکثر مردم به کشاورزیه اونم داریم میبینیم که روز به روز داره بیشتر ماشینی میشه و از طرفی بخاطر تحریم ها صادرت مون شاید ضعیف تر شده باشه و شاهد وارداتی مانند اقلامی مثل برنج از پاکستان و هند و تایلند هستیم...
ضمن اینکه هر چقدر هم سعی کنیم نمی تونیم اونقدر عدالت برقرار کنیم که فقر از میان بره ... پولدار هم ها باید زیادی پولشون تا جایی که بهشون ضربه نخوره در حد خودشون به فقرا کمک کنند ... ضمن اینکه ممکلت اگه واقعا اسلامی باشه باید نه فقیری به هم برخورد کنند و نه به کسی ظلم بشه چه مسلمان چه غیرمسلمان

یه سری چیزها هست که فقط باید تو کودکی به ما یاد داده بشه و تو بزرگسالگی شاید فایده نداشته باشه اما میبینیم که کودکی مون هدر میره تو این سیستم غلط آموزشی

این سیستم وقت و دقت کودکان رو تلف می کنه در حالی میتونست همون فرد کشاورزی یا دامداری یا هنر یا فن و حرفه ای رو یاد بگیره ولی خیلی هامون این چیزا رو از خانواده و خویشاوندان و جامعه یاد میگیریم ... البته آموزش و پرورش در مدارس هنرستان یک چیز هایی یاد می دهند

نقل قول:

---

نوشته شده توسط radarz [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

از بس کار نکردیم :n05: بعد از اعراب گ...دترین ملت جهانیم

---

این فکرای عهد بوقی را بذارید کنار. یه مشت شر و ور که سر خودمون رو با این مزخرفات پر کردیم. عرب مارمولک خوره، چینی سگ می خوره، اون یکی حشره می خوره، کره جنوبی هشت پا می خوره و ... .
درسته که عرب ها از نفت به مال و منالی رسیدند ولی ما هم از این پول ها داشتیم. همون عربی که بهش می خندیم سیاست داشت و از سیاست استفاده کرد. ولی ایرانی تو همون حماقتش موند. با این تصور که که چون متولد ایرانه همه در بست ابن سینا و فردوسی و دکتر حسابی و چمران و ابوریحان و امیر کبیر و ... هستند. یا همین تیم های عربی که زمانی مسخره می کردیم حالا قهرمانی اسیا کسب می کنند و ملت ما خوش به این هستند که مثلا پرسپولیس تو ایران یه جام دیگه برنده میشه یا فلان تیم قهرمان حذفی میشه!!
ضمنا همه چیزو به گردن دولت نندازیم. گاهی وقت ها می بینم بعضی جاها از "ایران فلک زده یا خراب شده و ..." استفاده می کنند. جماعت مریض الاحوالی که از این چیزا میگن اینقدر حالیشون نیست که این ایران قبل از اونها بودة الان هست و بعد از اینها هم خواهد بود. مشکل از خودمونه. ما خودمون جماعت بدبخت و بی لیاقت و بی عرضه و ... هستیم. توقعات و انتظارات بیجا داریم.
همه دزد هستیم و فقط شکل ان فرق می کند. کارگر ایران خودرو و ساپیا خودش نمی بینه که محصولاتشون کیفیت نداره؟! کارگران کارخانه نیشکر جز برای حقوق خود کی برای بقیه مردم اعتراض کردند؟ معلم ها جز برای افزایش حقوق کی برای بهبود وضع اموزشی کشور اعتراض کردند؟ همون کارمند گمرک و حتی راننده کامیون و انباردار و ... نمیدونند که دارند به قاچاق کمک می کنند؟ کارمند بانک خبر نداره چه فساد اقتصادی در محل کارش اتفاق افتاده ولی بخاطر چند میلیون که به جیبش میره صداش در نمیاد؟ وارد کننده دلار 4200 میگیره ولی بقیمت دلار 15000 تومانی و بیشتر حساب می کنه. کاسب به بهانه کاهش واردات یا احتمال حمله نظامی یا سیل در فلان منطقه یا صادرات به فلان کشور و ... الکی قیمت بالا می بره.
مردم ما بلدند سر پرستار بیچاره و خسته از کار داد بزنند ولی حاضر نشدند برای افتتاح بیمارستان و افزایش جذب پرستار اعتراض کنند. ولی همین ها به افزایش دستمزد پزشکان خوشحال شدند چون تصور کردند با کاهش هزینه های درمانی بسود انهاست غافل از اینکه فقط باعث تخلیه جیب دولت و بالا رفتن توقع پزشکان و نارضایتی دیگر کادر بیمارستان ها مثلا پرستارها و ... شد.

والا سوال شما را خلاصه جواب میدهم:

اسلام‌ افراطی و حکومت غیر ایرانی و نظام اسلامی افراطی.

طالبان داعش القاعده حکومت اسلامی حاکم ایران همگی یکی هستند بله درجات دارند شدید و ملایم دارند ولی دروغ چرا ریشه و ماهیت یکی هست.

نقل قول:

---

چی شد که به اینجا رسیدیم؟

---

سیاست های کلی نظام

داشتن نظام ایدئولوژیک

ماسک، دروغ گفتن به خود، تفکر دوئالیستی (من خوبم، سعودی/صهیونیست/آمریکا/انگلیس/روس/پهلوی/رژیم فعلی/ همسایه بَده).
عدم مواجهه با خود و عدم پذیرش تمام نقصهای خود باعث میشه تمام عیوبی که در خود مشاهده می کنیم به دیگری نسبت بدیم:
عرب ملخ میخوره و بدوی هست: ما ایرانی ها خودمون یکی از مفلوک ترین ملت های جهانیم.
صهیونیست ها اشغال گر و خبیث هستند: ما ایرانی ها خودمون به تاریخ هخامنشی و سلطه گری به یکی از پیشرفته ترین ملت های عصر (یونانیا) افتخار میکنیم.
آمریکا شارلاتان قلدر هست که زیر حرفش میزنه: ما ایرانی ها اگه شانسش رو داشته باشیم قلدر بازی و شارلاتانی میکنیم و بهش میگیم "زرنگی" و افتخار میکنیم به زرنگ بودنمون و یاد میدیم بچه هامون هم «زرنگ» باشن که سرشون «کلاه» نره یه وقت.
عقاید داعشی باعث شده ما بد بخت بشیم: ما ایرانی ها اون قدر عقاید داعشی داشتیم که کودتای مصدق شد هیچی نگفتیم اما شاه اومد کشف حجاب کرد صدامون در اومد.

تغییر در سرنوشت مملکت، پیروی تغییر در سرنوشت تک تک ایرانی ها است.
آیا از تنهایی رنج می بریم ولی نمیخوایم ازدواج کنیم؟ شهامت این رو داریم که به خواهر خودمون آزادی بدیم که کسی رو که دوست داره بیاره خونه؟
آیا از فقر رنج می بریم؟ آیا اونقدر عزت نفس داریم که به کسایی که پول دارن با چشم بد نگاه نکنیم؟
آیا از دیدن مصیبت مردم خوشحال میشیم؟ ازشون نفرت داریم؟ آیا متوجه هستیم که چقدر نفرت در دل خودمون داریم؟
نفرت از کار، آینده، دشمن، ملت خودمون، و عقاید ملت نفرت داریم؟ که دائم به زمین و زمان میخندیم و فحش میدیم؟
نفرت از ظاهر خودمون (مطابق آمار جراحی های زیبایی)، نفرت از محتوی روان خودمون که نمیتونیم 2 دقیقه بدون خیره شدن به گوشی با خودمون تنها باشیم؟
نفرت از جایی که هستیم و دائم میخوایم فرار کنیم به خارج از کشور؟ نفرت از نزدیک ترین کسانمون که بهمون آزادی کافی که میخواستیم ندادند؟

آیا با این همه نفرت میشد جایی غیر از جای فعلی بود؟
نطفۀ نفرت از خود، و به تبعش نفرت از دیگران رو در کودکی در دلمون کاشتن، اما آیا امروز خودمون هر روز بهش آب نمیدیم؟
راهش چیه؟ تنها راهش تسلیم شدن در برابر این همه حس بد، قبول کردن تمام نقص های خودمون، دوست داشتن خودمون با تمام معایبمون، و رفتن به سمت مسائلی که بهشون عشق داریم هست.
تا زمانی که فرار میکنیم، به ازدواج، به موبایل، به اینترنت، به کار، به گیم، و به فضای مجازی، که این حس وحشتناک نفرت از خود و دیگران رو حس نکنیم در سینه مون، دقیقا در جایی که کمترین انتظارش رو داریم، ناگهان بروز پیدا میکنه و ندا آقا سلطان بعدی رو می کشیم، آخوند بعدی رو می کشیم، به عزیز ترین کسی که طولانی مدت برامون زحمت کشیده خیانت می کنیم، با حس نکردن ارادی نفرت و غم هامون، کنترل زندگیمون رو به دست اونها می سپریم و کشورمون تبدیل میشه به این که الآن هست.
اما اولین مرحله، پذیرش این هست که یه چیز غلطه... تبریک میگم که به این مرحله رسیدیم و می رسیم.:n16: