کنترل خشم | روش های موثر علمی | تجربیات
خشم یا عصبانیت وضعیتی روانیاست که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید میگنجد. معلولهای فیزیکی خشم شامل، تندشدن ضربان قلب، افزایش فشار خون و میزان آدرنالین در خون است. از دید عدهای، خشم بخشی از واکنش مغز به بیمناکیاش از درد است. هنگامی که شخص خودآگاهانه تصمیم به اقدام میگیرد تا بلافاصله رفتار تهدیدکنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب (رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی) در وی میشود.
خشم را یکی از حالات طبیعی انسانها میدانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطری که در حال وقوع است. نمودهای خارجی خشم را در حالات چهره و بدن، واکنشهای کالبدشناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام میتوان یافت. مثلاً جانوران و انسانها صدایشان را بالا میبرند، میکوشند که بزرگتر جلوه کنند، دندانهایشان را برهم میسایند و خیره میشوند. خشمْ الگویی رفتاریاست که برای مواجهه با تعرضکنندگان بروز داده میشود تا از رفتار تهدیدکنندهشان دست کشند.
ویکی پدیا
با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی، اجتماعی و روانی افراد،ممکن است برای هر فرد روزانه موقعیت های زیادی پیش آید که در آن نیاز به کنترل خشم و عصبانیت احساس شود، می توان گفت کنترل خشم جزو یکی از مهمترین توانایی ها و مهارت های فردی، در به کنترل در آوردن شرایط بحرانی و استرس زا ست.
در این تاپیک ضمن اینکه روش های مناسب و علمی (مورد تایید علم روانشناسی) بیان می شود هر کدام از مخاطبین در صورتی که تجربه خوبی از کنترل خشم دارند لطفا روش ها و راه کارهای خودشون رو در این تاپیک برای سایرین به اشتراک بگذارند.
آیا من نیاز به آموزش کنترل خشم دارم ؟
خشم چیست؟
در جامعه ما یکی از هیجان هایی است که افراد در کنترل آن کمتر موفق اند. همه ما خشم را می شناسیم، و همه آن را احساس کرده ایم؛ خشم یک هیجان انشانی کاملاً بهنجار و معمولاً مفید است. اما وقتی که از کنترل فرد خارج می شود، تخریب کننده می گردد، خشم می تواند مشکلاتی در محل کار، در روابط بین فردی، و بطور کلی در کیفیت زندگی شما بوجود بیاورد. خشم ممکن است این احساس را در شما ایجاد کند که در چنگال یک هیجان قوی و غیر قابل پیش بینی قرار گرفته اید. این نوشته می تواند به شما کمک کند تا خشم را بهتر بشناسید و راههایی برای کنترل آن بیاموزید.
خشم یکی از هیجان های پیچیده ی انسانی است. خشم واکنشی متداول نسبت به ناکامی و بدررفتاری است. همه ما در طول زندگی با موقعیت های خشم برانگیز روبرو شد ه ایم. مساله خشم این است که اگر چه بخشی از زندگی است ولی ما را از رسیدن به اهداف خود باز می دارد. علیت اینکه افراد در مورد خشم خود دچار تعارض و تضاد هستند نیز همین نکته است. از یک طرف خشم یک پاسخ طبیعی محسوب مس شود و از طرف دیگر می تواند روابط بین فردی را مختل کند و ما را از رسیدن به اهداف خود باز می دارد.
تعریف خشم؟
ارایه تعریفی از خشم بسیار دشوار است، زیرا افراد از نظر زمان و علت خشم و نحوه واکنش به آن کاملاً متفاوت هستند. هیجان هایی که غالباً همراه با خشم هستند عبارتند از: عصبانیت، خشونت، خصومت، کینه توزی، غضب، تنفر، تحریک، حسادت، رنجش، غرض، تحقیر و ناراحتی است، چون تعاریف و تجارب ما از احساسات متفاوت است، توصیف دقیق آنها غیر ممکن است. نکته مهم شناخت این مساله است که چه وقت خشم برای شما مشکل ایجاد می کند و زندگی شما را به طور جدی به خطر می اندازد. اگر چه ما عقاید و برداشت های متفاوتی از خشم داریم و آستانه خشم ما با یکدیگر متفاوت است، ولی می توانیم از راه حل های مطرح شده برای مقابله با مواقعی که خشم باعث ایجاد مشکلاتی برای ما می شود استفاده کنیم.
آیا شما نیاز به آموزش کنترل خشم دارید؟
درست است که خشم یک هیجان بهنجار است ولی نحوه مقابله و کنار آمدن ما با آن بسیار مهم است. همه افراد گاهی با بد رفتاری و ناکامی مواجه می شوند، بنابراین مقایسه میزان خشم خود با دیگر افراد بسیار آموزنده است. پرسشنامه ای که در پی می آیدبه شما کمک می کند تا در صورتی که نیاز به تغییر در شیوه مقابله با خشم خود داشته باشید، به آن پی ببرید. پس برای کمک کردن به خود در پاسخ به این پرسشنامه صادقانه عمل کنید: (به سوالات پاسخ بله یا خیر بدهید)
1. وقتی خشمگین می شوم دندان قروچه می کنم و یا سردرد می گیرم.
2. وقتی خشمگین می شوم معمولاً معده درد می گیرم.
3. وقتی خشمگین می شوم احساس می کنم کنترل خود را از دست داده ام.
4. وقتی خشمگین می شوم احساس افسردگی، گناه و اضطراب می کنم.
5. وقتی خشمگین می شوم سر دیگران داد و فریاد می کنم.
6. وقتی خشمگین می شوم غالباً دارو یا الکل مصرف می کنم.
7. وقتی خشمگین می شوم با خود یا دیگران بد رفتاری می کنم.
8. وقتی خشمگین می شوم بر روی خوابم تأثیر می گذارد.
9. من شدیداً خشمگین می شوم.
10. افرادی که من را می شناسند، در مورد خشم من نگران هستند.
11. من گاهی دنبال کسی می گردم تا خشم خود را بر سر او خالی کنم.
12. بعضی وقت ها آرزو می کنم، کاش دارویی وجود داشت که می توانستم با آن خشم خود را کنترل کنم.
13. من خشمم را در درونم می ریزم و نمی توانم با آن کنار بیاییم.
14. من معمولاً از احساس خشم خود آگاه نیستم.
خشم چی زیان هایی در پی دارد؟
با توجه به اینکه خشم واکنشی قابل پیش بینی نسبت به بد رفتاری دیگران است، پس قابل درک است که همه ما گاهی خشمگین شویم. وقتی شما از چیزی عصبانی می شوید، دلیلی ندارد که خود را تحقیر کنید. برای مقابله با خشم از سبک مقابله ای سرکوبگرانه (بازدارنده) استفاده نکنید و آنقدر هم احساسات خود را انکار نکنید که نتوانید کاری در مورد آن انجام دهید. در عوض بررسی کنید که آیا سبک های مقابله ای شما مناسب هستند یا نه؟ خشم ممکن است منجر به مشکلات اجتماعی و جسمی شود. مضرات جسمی خشم شامل استرس روان شناختی، پرتنشی و ناراحتی های بدنی همراه با خشم است. احساس درماندگی، تنهایی و انزوا از جمله پیامدهای اجتماعی خشم است. برخی کارشناسان بر این باورند که خشم سرکوب شده، علت زیربنایی اضطراب و افسردگی است. خشم سرکوب شده ارتباطات بین افراد را می گسلد؛ بر الگوهای رفتاری و تفکر تاثیر می گذارد و مشکلات جسمانی متعددی نظیر فشار خون بالا، مشکلات قلبی، سردرد، اختلالات پوستی و مشکلات گوارشی ایجاد می کنند. این مشکلات زمانی بدتر می شوند که بین خطر خشم غیرقابل کنترل و جنایت، بدرفتاری جسمانی و هیجانی و سایر رفتارهای خصمانه پیوندی برقرار شود.
اکنون شما برای شناخت بیشتر خشمتان و اینکه این خشم بر کدام یک از حیطه های زندگی شما تأثیر داشته است با استفاده از مقیاس زیر میزان و حیطه ی تأثیر خشم خود را بر زندگی تان درجه بندی کنید:
0= اثر ندارد
1 = اثر جزیی
2 = اثر متوسط
3 = اثر شدید
4 = اثر عمده
1. رابطه با مراجع قدرت (مانند: معلم، رئیس، پلیس و ...)
2. رابطه با همسالان و همکاران.
3. رابطه با زیردستان در کار.
4. رابطه با بچه ها.
5. رابطه با نامزد یا همسر.
6. رابطه با والدین.
7. رابطه با سایر اعضای خانواده.
8. رابطه با دوستان.
9. زمانی که در اثر خشم از دست داده ای.
10. دخالت خشم در فعالیت های لذت بخش و آرامبخش (رابطه جنسی، ورزش، سرگرمی و ...)
11. تأثیر خشم بر سو مصرف مواد و الکل.
12. تأثیر خشم بر فعالیت و خلاقیت.
13. تصادفات، خطاها و اشتباهات.
اگر درجه بندی شما در برخی از موارد یا تمامی موارد 3 یا 4 باشد باید جدً با فراگیری روش هایی خشم خود را کنترل کنید تا از تأثیر خشم بر زندگی خود بکاهید. یا با مراجعه به روانشناس و مشاور از تأثیر مخرب خشم بر کیفیت زندگی خود بکاهید. به یاد داشته باشید که پژوهش ها نشان داده اند، افرادی که نمی توانند خشم خود را کنترل کنند بیشتر در معرض حمله های قلبی و بیماری هایی هستند که با سیستم ایمنی ارتباط دارد. پس خشم نه تنها بر کیفیت زندگی بلکه بر کمیت زندگی نیز تأثیر دارد.
منبع : "مرکز مشاوره روان آوا"
برای پیشگیری از خشمگین شدن , بهترین راه, دوری از عوامل خشمگین کننده هست در حدِ توان و امکان
سلام
.
بسیاری از عادتهای خوب, اکتسابی هست یعنی با یاد گرفتن و انجام دادنش و تکرارش , اون عادت خوب ذخیره میشه در اون قسمت از مغز که کارها رو اتوماتیک انجام میده و بهش میگن عقلِ باطن یا شعور باطن و تبدیل میشه به عادت و خُلق و خو
.
کنترلِ "خشمِ مضر" هم باید با آموزش به وجود بیاد (آموزش خویشتنداری )
.
فردی که میخواد در کنترلِ خشمِ مضر مهارت پیدا کنه باید وقت بذاره و علم , دانشش رو بالا ببره تا انگیزه های عاقلانه برای خویشتنداری رو یاد بگیره
.
یعنی یاد بگیره که چرا خشمگین نشدن (خشم مضر) بهتر از خشمگین شدن هست
.
یعنی ضررهای خشمِ مضر و احمقانه و بیجا رو یاد بگیره (صدمه دیدنِ مغز و قلب و معده و غیره , احتمال صدمه زدن به خود یا دیگران در لحظه ی خشم و عواقب و پیامدهای بعدیش , زحمت و دردسر و مشکل درست کردن برای خود و اطرافیان و و غیره)
.
برای آدم عاقل , وقتی انگیزه وجود داشته باشه , اونوقت اقدام میکنه به یاد گرفتنِ روشهای کنترلِ خشمِ مضر و بیجا
.
=======================================
.
قدم اول : هیچ چیزی بهتر از پیشگیری نیست
.
یعنی تا جایی که ممکنه دوری کنین از کارهایی که باعث خشمگین شدن میشه
دوری از آدمهای شرِ و پلید
.
دوری از اعمالِ شر و پلید و بد و دردسرساز
.
تقویت معنویات مثل مهربانی , رحم و مُروّت , بخشش با وجودِ قدرت داشتن , یاری و ایثار , قناعت به حقمون , دوری از طمع , دوری از تکبر و غرور و خود بزرگ بینی و غیره
.
.
برای مُتدیّنها :
درکِ حقیقتِ دنیا و حقیقتِ زندگیمون در دنیا و تحت نظر بودنمون توسط خالقمون در آزمایش و امتحانِ زندگی دنیا و ضرورتِ قبول شدن با بهترین معدل ممکن برای حفظ منافع بلندمدت
.
درک این موضوع که آرامش یک لذت هست و باید حفظش کرد
.
اهمیتِ تقویتِ معنویات در کنترلِ خشمِ مضر و بیجا و دوری از جُرم و جنایت و گناه رو دست کم نگیرید وگرنه چندان موفقیتی در کنترلِ خشمِ مضر به دست نمیارید
.
کسی که سر مادرش و یا همسرش داد میزنه و چیز پرت میکنه و حتی اقدام میکنه به ضرب و شَتم و جَرح , فقط برای سوختن غذا یا شور شدنِ غذا یا نپختنِ فلان غذا , این آدم اونقدر معنویاتش ضعیفه که نمکِ غذا از همسرش و ماذرش براش مهمتره !!!!!