فرشاد مومنی: قاچاق و فساد اخلاقی کمر سیاست در کشور را شکسته است/ مایلیم در جلسهای به دعوت رئیسجمهور حضور داشته باشیم
استاد دانشگاه علامه گفت: آنچه رانت در کشور را گسترش داده از مافیای رسانهای هم برخوردار است. ناراحتکنندهترین واکنش از سوی سازمان برنامه و بودجه صورت گرفت که امیدوارم ناشی از کم تجربگی و خامی باشد.
به گزارش ایلنا، فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه و رئیس موسسه دین و اقتصاد در نشست هماندیشی اقتصادی امروز پنجشنبه ۲۵ مرداد در جمع اساتید دانشگاهی اظهار کرد: طیفی از اقتصاددانان که عموماً جزو استثنائات دانشگاههای کشور هستند طی سه دهه گذشته از موضع انجام وظیفه شخصی و ادای دین به مردم و کشور وظیفه عمومی نظارت تخصصی بر فرآیندهای تصمیمگیری در حوزه تخصصی خود را انجام میدادند گرچه مزاحمتهایی پدید میآمد، اما هنگامی که صدای مفرد شنیده نمیشد و یا چنین احساسی پدید میآمد که بنابر شنیده نشدن است به تدریج این احساس در بین اقتصاددانان پدید آمد که باید تلاشهای دستهجمعی صورت گیرد.
وی افزود: شاید نقطه شروع چنین تلاشهایی به دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی بر میگشت که برای اولین بار یک نامه با ۱۰۰ امضا در اعتراض به سیاستهای شبههناک در حیطه مسائل نفتی مطرح شد که در دوره احمدینژاد استمرار پیدا کرد و، چون شدت ولنگاریها به طرز غیرمتعارفی افزایش پیدا کرد، نامههای جمعی اقتصاددانان زایش چشمگیری پیدا کرد. در دوره آقای روحانی در بین دوستان این تصور وجود داشت که ما که تجربه دولت قبل از روحانی را دیدیم میتوانیم یک فرصت دهیم با این توجیه که شدت خرابیها و به هم ریختگیهایی به یادگار گذاشته دولت احمدینژاد به اندازهای بود که حکایت از این داشت تا دو دهه بعد از مسئولیت او این کشور باید تاوان خطاها را بپردازد.
مومنی در ادامه تصریح کرد: با این توجیه تا پایان دوره اول مسئولیت آقای روحانی، اقتصاددانان همان مواضع منفرد را دنبال کردند که تلاشهای بایستهای هم صورت گرفت.
استاد دانشگاه علامه خاطرنشانکرد: فرق آقای روحانی با احمدینژاد در این بود که احمدینژاد در مقابل انتقادها برآشفته میشد در دوره آقای روحانی ایشان مرتب مطالبه ارزیابی انتقادی میکرد، اما از نظر ارزیابی این دو دوره با هم متشابه بود تنها تفاوت در این است که هنوز تهدیدات امنیتی نسبت به منتقدان انجام نشده است که در این خصوص سپاسگزاریم. اما در عمل هیچ تفاوتی مشاهده نمیشود به همین خاطر اقتصاددانان تلاش کردند در واکنش به این شرایط که بسیار خطیر است یک نامه دسته جمعی خطاب به آقای روحانی بنویسند.
وی افزود: اینکه چقدر موفق بودهایم جامعه باید داوری کند، اما آنچه بین ما گذشته این بوده که مسئله ما ادای دین به مردم و حقوقی که مردم نسبت به دانایان دارند و ادای دین به بقا و بالندگی کشور بوده است و تلاش کردیم وارد زد و خوردهای جناحی نشویم.
مومنی افزود: از نظر من زمانی که به جهتگیریهای اقتصادی کشور نقدی وارد است، این نقد به ساختار قدرت است در برخی مسائل بنیادین و اتکا به مبانی نظری میتوان نشان داد که مسئولیت برخی ارکان دیگر قدرت از قوه مجریه بیشتر است بنابراین تمام تلاش ما این بود که از کادر ملاحظات کارشناسی و اخلاقی خارج نشده و امیدواریم توفیقی هم داشته باشیم.
این استاد دانشگاه علامه در ادامه تصریح کرد: دو پدیده کمر سیاست و اخلاق را در جامعه شکسته؛ یکی قاچاق و دیگری فساد اخلاقی است. اما تنها طرف حساب قوه مجریه نیست اگرچه به اعتبار ویژگیهای خاص مربوط به قوه مجریه یک رکن تعیین شده و مهم است. کارنامهای که سه دهه گذشته رقم خورد از یک سلسله روند بحرانساز پرده برمیدارد که برآیند طرز اندیشه و طرز ساختار قدرت است و معطوف به قوه مجریه نیست.
مومنی عنوان کرد: واقعیت این است که از همان سال اول مسئولیت آقای روحانی، نگرانیهای بسیار جدی برای ما در اداره کشور پدید آمد در سال ۹۴ کتابی را منتشر کردم تحت عنوان اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز که در فصل پایانی آن با اتکا به بسته سیاستی دولت روحانی مطرح کردم که با این بسته متوجه میشویم که دولت جدید نسبت به دولت قبلی درباره اصل مناسبات تفاوتی با هم ندارند. متاسفانه در آن دوره توجه جدی به آن نشد و جهتگیریهای رانتی و فسادآور استمرار پیدا کرد. با توجه به تجربهای که نشان میدهد دولتها در دو دوره دوم بر دنده خلاص میگذارند سال ۹۶ کتابی منتشر کردم با عنوان عدالت اجتماعی آزادی و توسعه در ایران امروز که در آنجا راجع به این مسئله که در شرایط خطیر قرار داریم و اگر دولت خود را بی توجه به جامعه کند کشور دچار هزینههای غیر قابل جبران خواهد شد، صحبت کردم.
وی افزود: نگرانیهای بسیار شدیدی که برای ما پیش آمده بود کشور را در آستانه انواع و اقسام بحرانها قرار داده بود. هر روز نگرانیهای من بیشتر میشد و به نظرمان رسید که اکنون زمانی است که کل ساختار ملت باید بایستد و به آنچه در سه دهه اخیر پدید آمده نگاه کند.
مومنی گفت:: یکی از نکاتی که متوجه شدیم این بود که در این سه دهه در مورد هر سیاستی که ساختار قدرت انرژی و وعده بیشتری داد شدت بحرانسازیها بیشتر بود و این بدان معناست که یک بحران اندیشه بنیادی گریبان گیر منابع ملی شده است. از سال ۸۴ تا امروز دائما هشدار میدهیم که سطوح متفاوتی از کار افتادگیها در کشور ظاهر شده است به طوری که شاخصها هم کارکرد خود را از دست داده و از آن طرف دائماً نوعی احساس بیپناهی و رها شدگی از سوی عامه مردم و تولیدکنندگان در حال شروع است.
رئیس موسسه دین و اقتصاد تصریح کرد: کنار این مسائل مشاهده کردیم که با یک روندهای خطرناک حاکمیتزدایی از ساختار قدرت روبرو هستیم که به ویژه در بازار پول و سرمایه میتوان به وضوح دید و با یک روند بسیار نگرانکننده مسئولیت پذیری ساختار قدرت مواجه هستیم. مثل آموزش سلامت مردم و زیرساختهای فیزیکی که شدت آن بیشتر است. ما فکر کردیم به اعتبار اینکه کشور در معرض دگردیسیهای بسیار خطرناک قرار گرفته زمان آن است که هشدار دهیم. کشور در حال رفتن به سوی یک گذار خطرناک از یک دولت خام فروش به یک دولت آینده فروش در حرکت است.
وی افزود: دولت دائما به صورت فزاینده در این ده سال بیشتر از دو دهه قبل از خود برای امور جاری نیازمند وامگیری داخلی و خارجی شده است. از آن تکاندهندهتر این مسئله است در نیمه اول سال ۹۰ برای اولین بار سهم رانت ناشی از سیاستهای نادرست از سهم رانت ایجاد شده از محل نفت بیشتر شده است که اگر در زمان خود برخورد مناسب با این پدیده نکنیم هزینههای غیرقابل برگشتی گریبانگیر کشور و نظام ملی خواهد شد.
مومنی تاکید کرد: ما فکر کردیم که باید این تذکر را مطرح کنیم تا کشور دوباره به این وضع نیفتد. مسئله نظام جمهوری اسلامی برای ما مهمتر بود که این نامه را نوشتیم. هیچ عنصری از نظر قدرت توضیحدهندگی نابسامانیهای ایرانی به اندازه سلطه ربا بر مناسبات اجتماعی ما در حال حاضر تعیینکننده نیست برای ما بسیار غمانگیز است که در خصوص یکسری موارد مذهبی غیرمتعارف، غیرت ملت به جوش میآید و باعث هتاکیهایی میشود. چطور در خصوص زایش غیرمتعارف و فاجعهآفرین پول تا این درجه بیتفاوتی مشاهده میکنیم؟
وی افزود: ما در این نامه به صورت اجمالی نشان دادهایم که کانون اصلی این به هم ریختگیها با منشأ ربوی به بانکهای به اصطلاح خصوصی باز میگردد. ماجرای اصلی در اینجا این است که اجازه کار به بانکهای به اصطلاح خصوصی در ایران نقطه عطفی است که در باطن به یک رانت برای افراد دخیل در قدرت میرسد.
رئیس موسسه دین و اقتصاد گفت: این بانکها بر خلق پول از هیچ استوار هستند که تبدیل ربا به موتور خلق ارزش افزوده در اقتصاد داشتند افرادی به اسم بازارگرایی با به ابتذال کشاندن اقتصاد عمل کردند که هر بحرانی را که در کشور میگیریم به سلطه بانکهای به اصطلاح خصوصی پر پول کشور میرسیم.
وی عنوان کرد: رکن دیگر فعالیتهای رانتی به نام تولید بوده که گلوی اقتصادی کشور را فشار میدهند که بیارتباط به همان بانکها نیستند و ما شاهد حاکمیت زدایی در بازار سرمایه هم هستیم. در ده سال گذشته به بدترین نقاط عطف اقتصاد ایران نگاه میکنیم در شرایط بحرانی بازار مافیای بازار یک تحرکات خاص انجام میدهد و پس از رد و بدل شدن امتیازها اوضاع به روند قبل خود باز میگردد. من بسیار متاسفم برای سیستمی که به رئیسجمهور پشتیبانی اقتصادی و کارشناسی میدهد که در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد هم وجود داشت و با وجود مشکلات بازار ایشان با خیال راحت نسبت به بازار صحبت میکرد که نشان از بیاطلاعی ایشان از بازار دارد و باید با نهایت خضوع بگوییم از دل این کوزه انتظار بیشتری نسبت به چیزی که برون میتراود نداریم.
مومنی افزود:کانال اصلی ماجرا حرکت به سمت بهبود اصلاح رابطه دولت و ملت است. مسئله شفافیت، عدالت و مشارکت مردم در سرنوشت خود عناصر گواهی بر رفع مشکلات کشور است. عناصر قدرت باید به کارنامه سه دهه گذشته نگاه کنند تا بتوانند مشکلات را کارشناسانه رفع کنند. اگر میفهمیم که اشتغال یک متغیر سیستمی است پس معلوم میشود که در طرح توزیع منافع اشکالات اساسی وجود دارد در این سه دهه که ما بحران اشتغال را پیش رو داشتیم اشتغال در فعالیتهای واسطهگری ۵ برابر افزایش را نشان میدهد که نماد مجسمی است که نظام تصمیمگیری به مردم پشت کرده و به رباجویان روی کرده است. این زمینه سهل انگاریهایی که علیه تولید صورت گرفته برخوردهای غیر متعارفی است که در تجارت خارجی ما انجام شده است که به زودی دادههایی را با مردم و مسئولین در میان خواهیم گذاشت.
وی افزود: پیشنهاد مشخص ما در این نامه برنامه بازآرایی رابطه دولت و ملت بوده است و هر سهلانگاری و تاخیر در این ماجرا میتواند برای کشور هزینههای بالایی به وجود بیاورد. مولفه دیگر این است که تعداد بحرانها افزایش پیدا کرده در چنین شرایطی رویکرد جزیرهای و جزئی نگر محکوم به شکست است و کشور به یک برنامه اندیشیده و استفاده از حداکثر ظرفیتهای دانایی نیاز دارد. محور سوم این است که آن سازه ذهنی که به نام بازارگرایی، اما به شیوه مبتذل انجام شده که مسئولیتهای پیامدها را بر عهده نمیگیرد کوته نگر است باید دست بردارد و به یک سطح دیگری از اندیشه برگردد.
مومنی در رابطه با واکنشهای افراد به نامه خطاب به روحانی تسریح کرد: واکنشهایی که نسبت به این نامه پدیدار شده در طیف اقتصاددانان که با بازارگرایی مبتذل کار میکنند این گونه بوده است که برای فهم صلاحیت این افراد و شناخت اینها کفایت میکند. این افراد در خصوص بحران ناهماهنگی در نظام تصمیمگیری به مناسبات کمونیستی و گرایش پوپولیستی رسیدند و ما را متهم به آن کردند، اما ما به این افراد تنها میگوییم از دل اندیشههایی که تربیت میکنید توسعهای پدیدار نخواهد شد و تاکنون حتی یک تجربه توسعه در این زمینه در دنیا وجود نداشته است. زمانی که اقتصاد در یک دورهای طولانی خوب عمل نمیکند از طریق دستکاری مولفهها نمیتوان آن را اصلاح کرد نسبت به این توصیه واکنش نشان داده و آن را غیراقتصادی و غیرکارشناسی دانستند.
وی افزود: آنچه رانت در کشور را گسترش داده از مافیای رسانهای هم برخوردار است. ناراحتکنندهترین واکنش از سوی سازمان برنامه و بودجه صورت گرفت که امیدوارم ناشی از کم تجربگی و خامی باشد.
مومنی گفت: آنها با ما تماس گرفتند که چنین جلسهای گذاشته شود و ما گفتیم امکان دسترسی به همه افراد به خاطر تعطیلی دانشگاهها وجود ندارد و مخاطب این نامه آقای رئیسجمهور است و ما نمیتوانیم با تکتک دستگاههای دخیل در این بحث جلسه بگذاریم به اعتبار اینکه مخاطب نامه رئی جمهور است گفتیم برای کار نمایشی هم که شده زیبنده است که دعوتکننده رئیسجمهور باشد و کل تیم اقتصادی هم حضور داشته باشند، اما بدون هماهنگی با ما بر حرف قبلی خود اصرار ورزیدند و مسئله را هم عمومی کردند. ما فقط میگوییم لطف کنید پای دانشگاهیها را به این سیستم غیرمتعارف باز نکنید ما هنوز هم مایل هستیم در جلسهای که به دعوت رئیسجمهور باشد حضور داشته و توضیحات لازم را هم بدهیم.
دولت روحانی به طور غیر عادی به «دنده خلاص» زده است/ نامه دوم اقتصاددانان در راه است
مؤمنی در کنگره حزب مردمسالاری:
دولت روحانی به طور غیر عادی به «دنده خلاص» زده است/ نامه دوم اقتصاددانان در راه است
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اقتصاددان اصلاحطلب گفت: معمولاً دولت ها در دور دوم به دنده خلاص میزنند اما دنده خلاص این دولت خیلی غیرعادی تر از دولت های قبلی است.
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس فرشاد مؤمنی، اقتصاددان اصلاحطلب، صبح امروز(پنجشنبه ۱۵ شهریور) در هفدهمین کنگره حزب مردمسالاری با بیان اینکه دولت روحانی به طور خیلی غیر عادی به دنده خلاص زده است، اظهارداشت: نمیدانیم چه ارادهای در کار است که هم در دولت و هم در مجلس اصرار بر حل و فصل جزیرهای امور دارند.
مؤمنی تأکید کرد: من به آقای رییس جمهور گفتم شما اول باید از این توهم خارج شوید که برنامه دارید. این چه چیزی است که دولت و مجلس با هم پختند و اسمش را گذاشتند برنامه. این بی کیفیت ترین برنامه ای است که در تاریخ برنامه ایران تدوین شده است.
این اقتصاددان اصلاح طلب با تأکید بر اینکه به زودی دومین نامه اقتصاددانان کشور هم منتشر میشود، گفت: متأسفیم که نامه های مشفقانه و مبتنی بر دلسوزی اقتصاددانان کام آنهایی که از مناسبات رانتی سود میبرند را تلخ کرده و حالا میخواهند با ما برخورد سیاسی کنند.
وی ادامه داد: دیروز از یک دستگاه مرتبط با حکومت با من تماس گرفته و گفتند که در این نشست هایی که به صورت جزیرهای با موضوع اقتصادی برگزار میشود شرکت نکنید. من پاسخ دادم که ما بر طبق منطقهایی تصمیم گرفته بودیم شرکت نکنیم اما منطق شما چیست که آنها گفتند: این چیزی که الان با شما بحث میکنند هم به عنوان نظر نهایی دولت به مجلس بردند و هم به رسانه ها دادند و میخواهند از آبروی شما هم خرج کنند.
مؤمنی با بیان اینکه تأسف برانگیز است که ما مجانی کل ذخیره دانایی خود را تقدیم میکنیم اما اینگونه برخورد میشود، تصریح کرد: در دولت چه دست های در کار است که میخواهد در خصوص نامه اقتصاددانها هم رییس جمهور با ما رو در رو نشود البته اگر بشود هم در عمل تفاوتی ندارد؛ صد رحمت به احمدی نژاد.
وی افزود: معمولاً دولت ها در دور دوم به دنده خلاص میزنند اما دنده خلاص این دولت خیلی غیرعادی تر از دولت های قبلی است اما نه در این ابعاد.
انتهای پیام/
فرشاد مومنی: کمترین فساد متعلق به دوران جنگ است/ شفافیت در نحوه تخصیص منابع ارزی باعث کاهش هزینه رانتجویی میشود.
فرشاد مومنی: کمترین فساد متعلق به دوران جنگ است/ شفافیت در نحوه تخصیص منابع ارزی باعث کاهش هزینه رانتجویی میشود.
بهارستان آنلاین – استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به انتقاد برخی که دوران جنگ را دوران دولت سالاری میخوانند گفت: در کتاب «اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی» تحول تعداد کارکنان در دوران جنگ ایران با تحولات تعداد کارکنان دولت فرانسه در جنگ جهانی دوم مقایسه ای صورت گرفته است و نتیجه آن گویای آن است که تا زمانی مردم از سوی دولت به حساب آیند و دولت با آنان صادق باشد چه معجزههایی میتواند روی دهد.
به گزارش بهارستان آنلاین ؛ فرشاد مومنی در جلسه هفتگی موسسه دین واقتصاد با موضوع یکپارچگی و هم راستایی وجوه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مدیریت توسعه ملی دوران دفاع مقدس گفت: وقتی در یک جامعه متر و معیاری برای توسعه وجود نداشته باشد، با طیف وسیعی از هزینهها روبهرو میشویم که هم حیثیت و جایگاه کشور درعرصه بینالملل و هم کیفیت رفاه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی ادامه داد: در غیاب مفهوم توسعه به عنوان محور اداره، جامعه در معرض هرزروی قرار میگیرد و گویی تلاشها و تخصیص منابع در جستجوی چیزی است که ما نمیدانیم آن چیست، یعنی هدف گم میشود و نتیجه آن نیز روبهرو شدن با دورهای باطل در کشور است. بنابراین برای ارتقای جایگاه ایران در عرصه بینالمللی باید پرچم توسعهخواهی بلند باشد.
وی تصریح کرد: در این زمینه بازگشت به تجربه دفاع مقدس آموزنده است.معمولا در بحثهای مرور تجربه آن دوران بیشتر روی متغیرهای اقتصادی متمرکز میشود، در حالی که تمام وجوه حیات جمعی بشر اعم از سیاسی، فرهنگی و اجتماعی همانند آینهای به تصویر کشیده میشود و این تفکیک کاملا اعتباری و قراردادی است، به طوری که آنچه در امر اقتصادی مشاهده میشود قابل تعمیم به تمام وجوه است
مشاور اقتصادی دولت جنگ در توضیح اصطلاح دوران طلایی گفت: منظور از این اصطلاح این است که در برابر چالشها و فشارهای بیسابقه، دانایی و شیوه مواجهه با مسائل بسیار افتخارآمیز و قابل دفاع است وگرنه تا زمانی که شرایط توسعهنیافتگی حاکم باشد نمیتوانیم دوران طلایی بنامیم.
وی افزود: براساس مقایسه نسبت گرفتاریها و راهحلهای این دوران نسبت به ده سال قبل و ده سال بعد خود کارنامه درخشانتری دارد و اگر منظور از دوران طلایی از این نظر باشد، آن را کاملا قابل دفاع میدانم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به انتقاد برخی که دوران جنگ را دوران دولت سالاری میخوانند گفت: در کتاب «اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی» تحول تعداد کارکنان در دوران جنگ ایران با تحولات تعداد کارکنان دولت فرانسه در جنگ جهانی دوم مقایسه ای صورت گرفته است و نتیجه آن گویای آن است که تا زمانی مردم از سوی دولت به حساب آیند و دولت با آنان صادق باشد چه معجزههایی میتواند روی دهد.
وی اضافه کرد: وقتی فرانسه درگیر جنگ جهانی دوم بود کل کارکنان در آغاز جنگ ۷۰۰ هزار نفر بود که این میزان در پایان جنگ به ۲ میلیون نفر یعنی سه برابر زمان آغاز رسیده بود در حالیکه تعداد کارکنان دولت ایران در آغاز جنگ یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار نفر بود که در پایان این رقم به یک میلیون و چهارصد هزار نفر رسیده بود.در ضمن باید توجه داشت که فرانسه کشور توسعهیافته و دارای ترتیبات نهادی بود و نیز سالهای درگیر جنگ کمتری نسبت به ما را داشت.
مومنی تصریح کرد: این نشان میدهد، وقتی با مردم راستگو باشیم چه میزان انرژی آزاد میشود که مردم چندین برابر استاندارد و بدون عایدی به کمک دولت میآیند و بار هزینههای کشور را کاهش میدهند، از همین روی است که کمترین میزان فساد متعلق به این دوران است.
رییس موسسه دین و اقتصاد یادآور شد: بنده در صفحه ۳۰۲ کتاب « اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری» به استناد آمار بانک مرکزی جدولی را ارایه کردهام که نشان میدهد مقایسه سرانه مصرف گوشت و مواد لبنی در دوران جنگ با هشت سال پس از آن تکاندهنده است.به طوری که سرانه مصرف انواع گوشت در دوران جنگ ۴۴ کیلوگرم از دوره پس از جنگ بیشتر بود.
وی افزود: در مقابل از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳ میزان واردات کالاهای لوکس و تجملی ۵۳ برابر شده است و مردم به خوبی این موارد را با پوست و گوشت خود احساس میکردند، بنابراین نمی توان این را به جوگیر شدن مردم نسبت داد.
این اقتصاددان اولین اقدام دولت توسعه خواه را افزایش هزینه اقدامات رانت جویانه دانست و افزود: وقتی گروه مهندسین مشاور هاروارد در دهه ۳۰ به ایران آمدند، ۴ کتاب در این زمینه منتشر کردند که تا پایان دوران پهلوی اجازه انتشار داده نشد. در یکی از آنها اشاره شده که ایران به هیچ وجه توسعه پیدا نخواهد کرد و استدلال آنها این بود که درآمد ناشی از تجارت روی پول و مستغلات سرشار و بدون ریسک است. شبیه این گزارش را گروه مهندسی « ست ایران» در سال ۱۳۵۷ نیز منتشر کرده بود.
وی در توضیح کاهش رانتجویی در دوران دولت جنگ از مقاله دکتر بحرنیان که مبتنی بر آمارهای بینالمللی است استفاده کرد و گفت: در این مقاله وضعیت رانت منابع طبیعی در مقیاس دنیا نسبت به تولید ناخالص داخلی سنجیده شده است و مبتنی بر گزارش نماگر بانک جهانی در سپتامبر ۲۰۱۸ است. در این گزارش تا پایان دوران پهلوی و سال ۱۳۵۷، مجموع رانت منابع طبیعی که مساوی رانت نفت، رانت گاز، رانت زغالسنگ، رانت معدنی و رانت جنگل است، نسبت به GDP تقریبا ۳۲/۲۵ درصد بوده است.
وی ادامه داد: اما به محض پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ این شاخص به ۱۷ درصد رسید. باید توجه داشت این رقم به صورت تصادفی و طبیعی روی نداده بلکه یک سیستم راهبردی در شورای انقلاب وجود داشت که براساس آن میزان نفت صادراتی ایران از ۴ میلیون بشکه در دوران پهلوی به ۸۰۰ هزار بشکه کاهش یافته بود، البته یکی از وعدههای راهبردی رهبران انقلاب نیز همین بود.
مومنی تصریح کرد: نکته کلیدی آنکه در این شاخص در سال ۶۶ و ۶۷ شاخص رانت به زیر ۸ درصد کاهش یافته بود که میزان اتکا به رانت منابع طبیعی بینظیر است.این شاخص از سال ۱۳۸۴ افزایش و به بالای ۳۲ درصد رسید. بنابراین اولین تصمیم پس از پیروزی انقلاب کاهش اتکا به رانت بود.
این اقتصاددان دیگر دستاورد آن دوران را شفافیت در نحوه تخصیص دلارهای نفتی دانست و افزود: اگر در نحوه تخصیص منابع ارزی شفافیت وجود داشته باشد هزینه رانتجویی نیز کاهش مییابد و این بنابر درخواست آقای موسوی از مرحوم هاشمی رفسنجانی رییس مجلس وقت بود تا نحوهی تخصص دلارهای نفتی توسط مجلس صورت بگیرد. معلوم است که اگر این تخصیص از کانال ۱۵۰ نفر در صحن مجلس باشد شفافتر از زمانی است که با یک مسئول چانهزنی صورت بگیرد.
این استاد دانشگاه با انتقاد از اقدامات ضد تولیدی در کشور گفت: کشور ما از نظر بالا بودن نرخ بهره رتبه ۴ را دارد، وقتی نرخ بهره رسمی این باشد دیگر تکلیف نرخ بهره غیررسمی نیز مشخص است و در این صورت کسی به سمت تولید نمیرود. همچنین در حالی که بخش صنایع کارخانهای سهم ۱۵ درصدی در تولید ناخالص داخلی را دارد سهم آن از درآمدهای مالیاتی ۶۰ درصد است، یعنی چهار برابر وزن ایجاد ارزش، مالیات ستانده میشود. در مقابل بخش خدمات که سهم ۵۰ درصدی از تولید ناخالص داخلی را دارد سهم آن از مالیات ۱۳ درصد است که نشان دهنده ضدتولید بودن مناسبات است.
مشاور اقتصادی دولت دوران جنگ با اشاره به شاخص امید به زندگی در این دوران گفت: گزارش توسعه انسانی از شاخص امید به زندگی نشان میدهد از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۷ این شاخص از ۴۹/۵ به ۵۱ سال رسیده بود اما در دوره ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ این شاخص با افزایش ۱۰ سال همراه بود و از ۵۱/۲ به ۶۱/۲ رسیده بود. در این دوران تلاشهای زیادی در راستای اشتغال شد برای نمونه در دوران جنگ، نزدیک به ۹۳ درصد از مشاغل با قراردادهای دایم بود در حالی که امروزه بیش از ۹۰ درصد از قراردادها موقت است و این زمینهساز ناامنی برای کارگر و کارفرما است.
این اقتصاددان با اشاره به آشفتگی بازار ارز گفت: ریشه این آشفتگی در ندانم کاری نظام تصمیمگیری در مورد نرخ ارز است. چرا با وجود امکانات ارزی موجود که پنج برابر آن دوران و گرفتاریهای دوران جنگ ۵ برابر وضع موجود بود، در دوران جنگ دچار بحران ارزی نشدیم؟ باید توجه کرد که تمام وصله-پینهها و مجوزها در راستای زنده نگه داشتن شرایط موجود و اداره کشور در حالت بلاتکلیفی است.
وی ادامه داد: برخیها ادعا دارند که در دوره جنگ نرخ ارز در بازار آزاد تا ۷ برابر نرخ رسمی افزایش یافت. اگر نگاه صوری به آمار و ارقام داشته باشیم این ادعا درست است. اما چرا شرایط تا این اندازه متفاوت بود؟ چون در آن دوران سرنوشت رفاه و بالندگی تولید در گرو نرخ رسمی بود و تحولات بازار سیاه برای مردم و دولت چندان اهمیتی نداشت و سرنوشت همگان با نرخ رسمی تعیین میشد.
وی متذکر شد: شبیهسازی افزایش نرخ بازار سیاه در دوران جنگ با قطعنامه ۵۹۸ منحصرا مربوط اصابت به فعالیت سوداگری چند دلال در این بازار بود در حالی که در حال حاضر کوچکترین التهاب در بازار ارز کل جامعه را ملتهب میکند. متاسفانه هنوز دولت و سران قوا به این بلوغ فکری نرسیدهاند که سرنوشت ارزی حیاتی کشور و سلامت مردم باید از گردونه طمعورزی دلالان خارج شود وگرنه این وضعیت آشوبناک ادامه خواهد داشت.
منبع :جماران
انتهای پیام/ب
نوبخت نمیتواند در شرایط سخت برای اقتصاد برنامهریزی کند/ فرشاد مومنی 30 سال است که نان نقد تعدیل را میخورد/ اقتصاددانان نهادگرا پرت و پلا میگویند/
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دکتر محمد طبیبیان، اقتصاددان در گفتگوی تفصیلی با «نود اقتصادی»:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محمد طبیبیان گفت: من به جلسه دیدار اقتصاددانان با رئیس جمهور نرفتم، چون کمر درد داشتم. شاید اگر حالم هم خوب بود نمیرفتم، چون انگیزهای برای رفتن به این جلسه ندارم و حرفی برای گفتن ندارم.
محمد طبیبیان اقتصاددان و رئیس سابق موسسه عالی بانکداری در گفتگوی تفصیلی با «
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
» در پاسخ به این سوال که چرا در جلسه اقتصاددانان با رئیس جمهور حضور نداشته است اظهار کرد: من به جلسه دیدار اقتصاددانان با رئیس جمهور نرفتم، چون کمر درد داشتم. شاید اگر حالم هم خوب بود نمیرفتم، چون انگیزهای برای رفتن به این جلسه نداشته و حرفی هم برای گفتن ندارم.
وی افزود: 24 سال است که من کاری با هیچ دولتی نداشتم. من مشغول کارهای پژوهشی و آکادمیک بودم تا زمانی که بازنشسته شدم. بعد از بازنشستگی در داخل کشور درس هم ندادم.
نوبخت نمیتواند در شرایط سخت برای اقتصاد کشور برنامه ریزی کند
این اقتصاددان با اشاره وضعیت تیم اقتصادی دولت نیز به «نود اقتصادی» گفت: وضعیت دولت مانند اتوبوسی است که راننده ضعیفی آن را میراند. من شخصا به آقای نوبخت علاقه و نسبت به ایشان دوستی و مودت دارم، ولی ایشان مرد این میدان نبود. ایشان نمیتوانند در شرایط سخت برای کشور برنامه ریزی کنند.
طبیبیان بیان کرد: آقای سیف به عنوان رئیس کل بانک مرکزی انتخاب شد که یک بانکدار با تجربه خصوصی بود، یعنی یک بانکدار تجاری بود. او اصطلاحا یک "سنترال بنکر" نبود. آقای طیبنیا را هم سالهاست میشناسم و خیلی هم به ایشان علاقه دارم و آشنایی ما سابقه طولانی دارد. آقای طیبنیا از نوبخت و سیف بهتر بود ولی برش و جرات سکانداری اقتصادی دولت را نداشت.
وی خاطرنشان کرد: آقای طیبنیا فردی است که از وقتی دیپلم و یا لیسانس داشته در کار اداری مشغول بوده و به تدریج فوق لیسانس و دکترا هم گرفته است. آقای روحانی با این افراد نمیتوانست موفق باشد. اقتصاد کشور کسی را میخواست که اهل چالش باشد و با منافع مختلف در بیفتد و در جهت منافع عمومی قدم بردارد. این افراد این گونه نبودند.
اگر جای مسعود نیلی بودم همان سال اول از دولت میرفتم
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که امثال دکتر نیلی چه نقشی در تیم اقتصادی دولت دارند به «نود اقتصادی» گفت: من اگر جای دکتر نیلی بودم همان سال اول که می دیدم مسیر در حال حرکت به این سمت و سوهاست از کار کنار می رفتم، ولی دکتر نیلی فردی است که همیشه سعی کرده کمک کند. چه زمان آقای موسوی، چه زمان آقای هاشمی، چه زمان آقای خاتمی و چه اکنون در زمان آقای روحانی. فقط در زمان آقای احمدی نژاد ایشان جلو نیامد. ایشان فردی حلیم و صبور است و زود مثل من کنار نمی کشد. ایشان یک اخلاقی هم که دارد این است که همیشه میگوید اگر من بتوانم دو درصد هم مفید باشم، بهتر از صفر است. همیشه هم هرچه در توان داشته گذاشته است.
طبیبیان در ارزیابی خود از جلسه اقتصاددانان با رئیس جمهور نیز بیان کرد: خوب است که دولتمردان در زمینههای مختلف مشورت کنند و نظرات متفاوت را بشنوند، اما به شرطی که یک ذره از آن را هم گوش کنند! نباید فقط عدهای دعوت شوند تا برای مسئولین سخنرانی کنند. اگر قرار باشد همان حرفهایی که در رسانهها زده میشود، در این جلسات هم تکرار شود، فایدهای ندارند.
امثال فرشاد مومنی و حسین راغفر قبلا چپی بودند
وی درباره اقتصاددانان نهادگرایی مانند فرشاد مومنی، حسین راغفر و عباس شاکری که به جلسه با رئیس جمهور نیامدند نیز گفت: این آقایان قبلا چپی بودند و خودشان هم بحثی روی این نداشتند. بعد از سقوط و بی آبرو شدن نظام شوروی اسم خودشان را گذاشتند نهادگرا. اما هیچ قرابت فکری و آموزشی با نهادگراهای مشهور ندارند. ما دو مکتب نهادگرایی در دنیا داریم که یک مکتب مربوط به مکتب قدیم نهادگرایی است و اندیشمندانی مانند وبلن و میشل داشت. مکتب جدیدتری بعد آن آمد که داگلاس نورث از پایه گذاران آن بود. اما این افرادی که امروز در کشور به نهادگرایی مشهورند هیچ حرف مشخصی ندارند و نزدیک به هیچ کدام از جریان مشهور نهادگرایی در دنیا نیستند. این تحلیل نظری این افراد است.
این اقتصاددان تصریح کرد: اما برای تحلیل عملی این افراد بعد از این همه سر و صدا تنها دو نامه از آنها موجود است که آقایان راغفر و مومنی از تهیه کنندگان اصلی آن هستند و این نامه موسوم به نامه 30 نفر اقتصاددان است. لازم نیست با عینک اقتصادی به این نامه ها نگاه کنید. شما کافی است این نامه ها را فقط از دید شعور عرفی بخوانید تا ببیند چه حرف نامشخصی از سوی آنها زده شده است. اصطلاحا ضرب المثلی هست که میگوید کوه غرید و لرزید و موش زایید. نامه این آقایان مصداق همین ضرب المثل است.
طبیبیان با انتقاد از نامه اقتصاددانان نهادگرا به رئیس جمهور گفت: این افراد در نامه خود نوشتهاند که قیمتها به مقدار سال 96 برگردد. سوال من اینجاست که مگر کسی برای بازگرداندن قیمتها منتظر دستور کسی است؟ مگر میشود قیمتها را بازگرداند. مسئولین هم حتی سواد اقتصادی نداشته باشند، براساس فهم عرفی خود میفهمند این افراد حرفی برای گفتن ندارند.
وی خاطرنشان کرد: آقای مومنی 30 سال است که نان انتقاد از سیاستهای تعدیل اقتصادی را میخورد. یکی نیست از ایشان بپرسد آقای محترم! این سیاستها مربوط به 27 سال قبل بوده، شما در این مدت چه کردید؟ جالب است تنها دولتی که بعد از انقلاب موفق عمل کرده از نظر اقتصادی دولت اول آقای هاشمی بوده است.
دولت اول آقای هاشمی موفقترین دولت بعد از انقلاب است
این اقتصاددان با تمجید از دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی گفت: هرچه زیر بنا و زمینه اقتصادی در حال حاضر موجود است مربوط به آن دوران میشود. اینترنت، موبایل، برخی از بزرگراهها، بهبود خط آهن و کارخانه ها و هرچه ما عملا داریم و به آنها متکی هستیم و از آنها استفاده میکنیم مربوط به زمان آقای هاشمی است. بعد آن، مقداری هم کار در زمان آقای خاتمی انجام گرفت و بعد هم دیگر کار اساسی انجام نگرفت. آن وقت شما میبینید که این آقایان هنوز از زمان آقای هاشمی انتقاد میکنند!
طبیبیان به عملکرد اقتصادی دولت دوران دفاع مقدس اشاره و اظهار کرد: زمان آقای موسوی هم که من خودم در سازمان برنامه و بودجه بودم. چارچوب بودجههای زمان ایشان را من نوشتم. ما با این که با سیاستهای اقتصادی دولت آقای موسوی موافق نبودیم به آنها کمک میکردیم، چون ایشان دلسوز بود و فساد هم نداشت. ولی کار اساسی انجام نشد، چون آن زمان جنگ بود.
وی با ارائه توضیحاتی در مورد اقتصاد لیبرالی تصریح کرد: شما به ما میگویید لیبرال، ولی ما خودمان این تقسیمات را قبول نداریم. ما طرفدار اقتصاد علمی هستیم. هرکسی میخواهد ما را نقد کند بگوید که این چیزی که ما میگوییم خلاف علم اقتصاد است یا نه؟ در این صورت ما به او ثابت میکنیم که حرف علمی میزنیم. واژه لیبرال را برای اقتصاد به کار نمیبرند. ما در متون اقتصادی چیزی به نام لیبرال برای اقتصاد نداریم. این واژه در مباحث سیاسی و یا political economy کاربرد دارد. به عنوان مثال در امریکا به چپها میگویند لیبرال و در اروپا به راستها این صفت را اطلاق میکنند. الان در کشور ما مشخص نیست به چه چیزی لیبرال میگویند.
موفقترین اقتصادهای جهان سنت اقتصاد لیبرالی را اجرا کردند
این اقتصاددان افزود: تنها تجربه موفق پیشرفت اقتصادی در جهان اقتصادهایی هستند که مشهورند که در سنت اقتصاد لیبرالی بودند. شما در هر کشور موفقی مانند، آلمان، فرانسه، انگلستان، آمریکا، ژاپن، کره و استرالیا که بروید این مسئله را مشاهده خواهید کرد. این یعنی آزادی فردی در فعالیت اقتصادی و وجود بازارها، یا رقابت.
طبیبیان درباره مخالفان اقتصاد لیبرالی گفت: هرکسی با این سیستم مخالف است در واقع مخالف پیشرفت است. افرادی که با این سیستم مخالفند بیایند و نشان دهند که برای منافع کشور مخالف این سیستمند. کسی به دنبال پیشرفت اقتصادی است چارهای ندارد جز این که در این سیستم کار کند، که آزادی اقتصادی مردم معمولی و رعایت حقوق اقتصادی مردم معمولی و بازارها را قبول داشته باشد.
بیکار نیستم که با امثال مومنی و راغفر مناظره کنم
وی در پاسخ به این سوال که حاضر است با اقتصاددانان نهادگرا مانند فرشاد مومنی و حسین راغفر مناظره کند یا خیر به «نود اقتصادی» گفت: من بیکار نیستم که با این افراد مناظره کنم. من کاری به این دو فرد خاص ندارم، ولی عدهای هستند که اصطلاحا هوچیاند. من نمیخواهم هوچیگری کنم، من میخواهم حرف منطقی برنم.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: هرکس میخواهد بپذیرد و یا نپذیرد برای ما فرقی ندارد. ما به عقلانیت تعهد داریم. ممکن است اشتباه کنیم ولی چون به عقلانیت تعهد داریم، اشتباهمان را میپذیریم. فرق ما با بقیه در این است. ما نه مقام میخواهیم، نه به دنبال پولیم و نه به دنبال باج و رانتیم. از کسی هم نمیترسیم. تا آنجایی که پای عقلانیت هست میایستیم. این آقایان تا وقتی حرف منطقی نزنند و پرت و پلا بگویند و حرفهای پوپولیستی بزنند، موضوعی برای مناظره نداریم.